#شهادت_امام_حسن_علیه_السلام
#جواد_مقدم
یه روزی میون همین کوچه ها
یه پستی غرورش رو محکم شکست
نَه تنها غرورش از اون ضرب دست
که گوشواره ی مادرش هم شکست
یه روزی میون همین کوچه ها
یه پروانه میسوخت بال و پرش
یه روزی جلو چشم باباش علی
لگد مال شد چادر مادرش
یه روزی میون همین کوچه ها
در خونشون شد پر از هَمهَمه
به دستای باباش بستند طناب
میومد صدا ناله ی فاطمه
... حسن جان ، حسن جان ، حسن جان حسن ...
یه روزی به دست همون آدما
جلو چشم داداشش و خواهرش
به ضرب لگد بین اون شعله ها
در خونه افتاد رو مادرش
شد آخر براش تلخ ترین خاطره
زِ یادش نمیبرد اون لحظه رو
به پشت در افتاده بود مادرو
صدا میزد اون دم فقط فضه رو
هنوزم پس از طی این قرن ها
میدونند اینو اهل عالم همه
که هست روز قتل امام حسن
همون روز قتل بی بی فاطمه
... حسن جان ، حسن جان ، حسن جان حسن ..
#امام_حسن
@emame3vom
#کانال_مداحی_جاوید
#حب_الحسین_یجمعنا #کربلا
#الاربعین_مقدمه_الظهور
#الحسین_یجمعنا
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#صلوات
Moghadam-Shab6Moharram1395[01].mp3
3.02M
#زمینه
#جواد_مقدم
#امام_حسن_علیه_السلام
#شهادت
یه روزی میون همین کوچه ها
Hossein Pouyanfar - eshgh yani (320).mp3
1.42M
#اربعین
#حسین_پویانفر
#جامانده
من غلام نوکراتم ، عاشق کربلاتم ، تا آخرش باهاتم…!
تو همونی که میخوامی!… دلیل گریه هامی ، تا آخرش باهامی….
عشق یعنی به تورسیدن ، یعنی نفس کشیدن تو خاک سرزمینت
عشق یعنی تمومِ سال رو ، همیشه بیقرارم برای اربعینت
آقای من زندگیمو دستت دادم
تو این مسیر افتادم
ای عشق مادرزادم حسین
@emame3vom
#کانال_مداحی_جاوید
#حب_الحسین_یجمعنا #کربلا
#الاربعین_مقدمه_الظهور
#الحسین_یجمعنا
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#سبک_من_غلام_نوکراتم
❇️استفاده های نادرست از صدا❇️
(مخصوص مداحان بزرگوار)...
موارد استفاده نادرست از صدا:
1⃣فریاد کردن بسیار(جیغ زدن)
2⃣سرفه های ارادی
3⃣گلو پاک کردن فقط باید به صورت ملایم و عادی باشد.
4⃣بلند خندیدن و قهقهه زدن
5⃣تقلید صدای محض(سعی نکنیم صدایمان شبیه دیگر مداحان بشود، چون در این صورت توانایی های حنجره ی ما از بین می رود.)
6⃣فشار ناگهانی به حنجره مثل داد زدن دفعه ای...
7⃣صداسازی را باید به آرامی انجام دهیم...
۸:سر را به مدت طولانی خم یا به طرف چپ و راست نگه نداریم.
۹:در جاهای پر سر و صدا صحبت نکنیم.
۱۰تنها مواقعی نباید بخوانیم که حنجره بیمار است و در غیر این صورت نباید تمرین خواندن تعطیل شود.
۱۲قبل از آموزش حرفه ای خواندن، دنبال خواندن حرفه ای نباشیم مثلا تا وقتی نمی توانیم خوب بخوانیم، نیاز نیست دستگاه ها را یاد بگیریم.
۱۳دائما فضای گلو و دهان را مرطوب نگه داریم.
#آموزش_مداحی
4_318504763102593630.mp3
4.51M
@emame3vom
🎧 #سبک_واحد👆
🎤کربلایی_جواد #مقدم👌
[بوی حرمت میپیچه توی هیئت آقا]
📝 #متن_نوحه👇
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
بوی حرمت میپیچه توی هیئت آقا
که دل منو میبَره یه نفس کربلا
سینه میزنم میرسم پای ایوون طلا
خدا میدونه که دلم حرم تو شده
شامل نگاه پُر از کرم تو شده
دخیل ضریح تو و علم تو شده
حالا که یه روز میمیرم چی میشه تو روضه باشه
بمیرم و روح از تنم روونه ی کربلا شِـه
آقام آقـام ای آقام ای آقام ای،یاحسـین
#ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
همه میدونن اینو که تویی آقای من
روزی منو میذاری توی دستای من
الهی که باز به حرم وا بشه پای من
تو اگه بخوای همه چیمو میذارم میام
تو که میدونی هیچ جا کرب و بلا نیست برام
تویی که فقط جنت منی و وَالسَلام
وقتی که میکشم نفس تو هوای کرب و بلا
مرغ دل من مـیـپـره تو دل حرم بی هوا
آقام آقام ای،آقام ای آقام ای،یاحسـین
#ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
تورو به جون مادرت منو یادت نره
منی که سَر سفره تون زندگیم میگذره
به روی سرم سایه ی کرم حیدره
دیوونه شدم وقتی به تربتت لب زدم
آتیش غمو به دل خستم هر شب زدم
شاهدی چقدر سینه از غم زینب زدم
تا که زیر پرچمشی دیگه چی میخوایم از خدا
یه آرزو مونده فقط مارو ببره کـربـلا
آقام آقام ای،آقـام ای آقام ای یا حـسـین
#کربلا🏴
#اربعین 🏴
#امام_حسین ع🏴
╭┅───────┅╮
🎤 @emame3vom 🎤
╰┅───────┅╯
#حاج_محمدرضا_بذری
#جلسه هفتگی محرم ۹۸
#روضه
تادلم ازکرده های خویش نادم میشود
بیشترازپیش چشمم گریه لازم میشود
اشک بال پرزدن دروادی معراج هاست
گریه کن درروضه جبریل عوالم میشود
شمع باشی یاکه پروانه چه فرقی میکند
سوخت هرکس که درونش عشق حاکم میشود
هرکه سنگِ طعنه های خلق راتاب آورد
حتم دارم شیشه هم باشدمقاوم میشود
گرچه هی درمیزنم کشکول من راپرنکن
دستِ سائل تاکه خالی شدمزاحم میشود
..بم یادبده همیشه بیام آقادرخونت یادبده رفت وآمدم مداوم باشه...
این خرابت رابیاولطف کن بیرون نکن
قول خواهددادکه یک روزسالم میشود
تاگناهی میکنم زهراوساطت میکند
پشت مادرطفل بازیگوش قایم میشود
آه ای ماه هزاروچندساله، توبگو
سهم من تاکی سیاهیه مداوم میشود
هرزمان ناحیه میخوانم تصورمیکنم
روح ِمن تاکربلایش باتوعازم میشود
گریه تنهادرمیان روضه ی جدت حسین
اشک هرچه میدهی خرج مراسم میشود
لااقل این جسم عریان مانده رادفنش کنید
نامروت هاکسی انقدظالم میشود
آن ردا وآن عباوآن عمامه بس نبود
کهنه پیراهن مگرجزو غنائم میشود
نشستم باحالِ خراب خودم
شدم نی که ازغم حکایت کنم
گلوماگرفته یه بغض عجیب
میخوام قصه ای راروایت کنم
ابوحمزه میگه که واردشدم
توی خونه ی سیدالساجدین
دیدم آسمونِ چشاش ابریه
بازم خیسه سجاده روی زمین
تحمل نکردم به حرف اومدم
باگریه میگفتم که جونم فدات
چهل ساله که حال وروزت اینه
چقدگریه آخه فدای چشات
شده زخم پلکات بمیرم برات
چقدگریه آخه گل فاطمه
شهادت که ارثِ تبارشماست
شهادت که ارث بنی هاشمه
مگه حمزه کشته نشدتواحد
مگه سجده گاه علی خون نشد
نیفتادزهرامگه پشت در
مگه مجتبی تیربارون نشد
رسیداینجاتاحرف دیدم امام
هنوزم دلش انگاری کربلاست
صدازدابوحمزه رحمت به تو
شهادت همیشه توتقدیرماست
ولی میدونم تاکه یادم میاد
میگم کاش عمرم به فردانبود
شهادت آره ارثِ ماطایفس
اسارت ولی ارثِ ماهانبود
نبودی ندیدی که توکربلا
چطورخواهرام میدویدن روخار
فرارکردن ازخیمه هاعمه هام
بیاودیگه رودلم دست نزار
نبودی ندیدی که ازکربلا
گلایی که ازغصه پژمرده ان
چقدسخت برماگذشت این مسیر
چقدبچه هامون کتک خورده اند..
نبودی ندیدی زن وبچه ها
که ازفرط ظلم وستم خسته اند
مگه میشه گریه نکردونسوخت
که دستای ناموسمابسته اند
نبودی ندیدی توشامِ بلا
منامیده هرلحظه یادش عذاب
بگم تاکجاحرمت ازماشکست
کشوندن ماهارابه بزمِ شراب..وای وای
من هفته بعدوروداهل بیت به شامامیخونم روزاول صفرکه چه کردندبااهل بیت..دوسه روزدیگه محرم تموممیشه آقاازت ممنونم اجازه دادی محرم برات گریه کنم..فرموداسارت حق مانبودبرماتحمیل کردند..من دست بسته رقیه رادیدم ..من صدای ناله رباب هنوزتوگوشمه.من عمه قامت خمیده راتوصف دیدم آخ..صبح اهل بیت اومدن شام ازدروازه ساعات تاکاخ یزیدنیم ساعتم راه نیست اماصبح اومدندغروب رسیدن..ازبس توکوچه هاگردوندنشون ومحله به محله بردنشون..فرمودقبل اینکه ماراببرن به بزم یزیدمارابردن توخرابه که هم مهمونای یزیدبرسه هم بزم شرابش مهیابشه هم ماراکه بهم ریخته بودیم یه نظمی بمابدندفرمودیه طناب بسیاربلندآوردندیه سرطناب رابستندبه گردن من یه سرش رابه بازوی عمم زینب..خاک برسرت روضه خون..بین من وعمه زینب زن وبچه هارم باهمون طناب بستند..گردن بچه هاحلقه انداختن دوربازوی زناحلقه انداختن..اونقدربی ادبی وجسارت کردند.حالامیخوان ماراببرن به بزم یزید..بردندچه بردنی میخواستم سریع قدم بردارم زودترمسیرتموم شه زن هازودترمیومدن ولی بچه هاکممیاوردن نمیتونستن ..این قدمهابهم گیرمیکردمیفتادندروزمین تامیفتندباتازیانه بچه هارامیزدند..میخواستم آهسته قدم بردارم ازپشت عمم زینبامیزدند..دونه دونه واردبزم یزیدشدند..اول آقاامام سجادبعددونه دونه زنا بچه ها..امامیبینن هرچی آخراین سلسله رامیکشنددخترعلی نمیادیعنی اینجاجای دخترعلی نیست جای ناموس علی نیس..گفتندحالاکه نمیادبزنیدزینبا..انقدبه بازوی زینب زدندانقدجسارت کردند..من هروقت باینجامیرسم دلم جای دیگه میره ..رفقاقصه آشناست..کجاقبلایکیامیکشیدند.یروزتومدینه زهرانمیزاشت علی راببرندانقدبازوی زهرارا زدندپیرهن تودست زهرابود پاره شد..ای حسین
✼═══┅🔶🍁🔶┅═══✼
۲ #اسارت #شام
#حاج_محمدرضابذری
#جلسه هفتگی محرم۹۸
#خیلی_سخت_بود_که_ببینم
خیلی سخت بودکه ببینم
به اسیری میبرن اهل حرم را
خیلی سخت بودکه ببینم
باغل وزنجیربستندخواهرم را
خیلی سخت بودکه ببینم
چشم نامحرم سوی حرممیفته
خیلی سخت بودکه ببینم
آتیش ازبام به روی سرم میفته
یادم نمیره دستای درطنابا
یادمنمیره اشک چشم ربابا
یادم نمیره اون مجلس شرابا
آه من یادگارکربلام
آه من سوگواره کربلام
خیلی سخت بودکه ببینم
دست ناموسماباسلسله بستند
خیلی سخت بودکه ببینم
شامیان بگن ایناخارجی هستند
خیلی سخت بودکه ببینم
خواهرم رقیه راباگوش پاره
خیلی سخت بودکه ببینم
صورتش نیلی کف پاش پره خاره
یادم نمیره آتیش وخیمه گاهو
یادم نمیره اطفاله بی پناهو
یادم نمیره جسم توقتله گاهو
آه من یادگارکربلام
آه من سوگوارکربلام
خیلی سخت بودکه شنیدم
داره قران میخونه رونیزه بابام
خیلی سخت بودکه شنیدم
تواسارت میدادندبه ماهادشنام
خیلی سخت بودکه شنیدم
خنده های حرمله پیشه ربابا
خیلی سخت بودکه شنیدم
خنده وطعنه های بزم شرابو
یادم نمیره نمک به زخممونو
یادم نمیره اون چوب خیزرونو
یادم نمیره لبهای پرزخونو
آه من یادگارکربلام
آه من سوگوارکربلام
✼═══┅🔶🍁🔶┅═══✼
۳
📝 دارم می بینم با پاهای تاول زده
🖊 #واحد | #حاج_محمود_کریمی
🖊 #شب_هفتم_صفر_١٣٩٤
#اربعین
🖊 #هیأت_رایة_العباس "ع"
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
دارم می بینم با پاهای تاول زده
پیاده، مهمونم از راه دور اومده
دلا قطره قطره راهی دریا شده
بیا، که زینبم داره میاد به کربلا
میاد، یه کاروان خسته از شام بلا
میان، فرشته ها به خونه ی خون خدا
آغوش من بازه برای زوارم
به راهتون چشم منو علمدارم
کسی با شوقِ زیارت اربعین
به عشق دیدارم، میاد به این سرزمین
میان استقبالش، زهرا و ام البنین
خودم مسافرای عاشق و صدا زدم
خودم دارم کنارتون میام قدم قدم
خودم دل شما رو می برم به اون حرم
دوای درداتون، غبار این راهه
به راهتون چشم شهید شش ماهه
تویی که اینجایی به دعوت خواهرم
خودم همراهت تا قیامت و محشرم
بهشتی هستی با شفاعت مادرم
بهشت همش یه گوشه ای از این ضیافته
بهشت خودش تو آرزوی این زیارته
بهشت یه جلوه از شکوه این قیامته
یار منه هرکی بیاد در خونم
منم دلم تنگه برای مهمونم
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
✼═══┅🔶🍁🔶┅═══✼
۴