.
#نوحه
#زمینه
حسین جانم حسین جانم
حسین جانم حسین جانم
____________
عجب ظلمی،عجب رنجی،عجب کشتار آرامی
چه قربانگاه خونینی عجب حجی چه احرامی
به یاد کاروان خسته ای در کنج ویرانه
بخوان با من عجب شامی عجب شامی عجب شامی
...
گیاه هرز صهیون ریشه کن می گردد از این پس
چه زهرآگین سرآغازی ، چه پر ذلت سرانجامی
به دست خویش کندی گور خود را آی اسرائیل
به خون کودکان سوگند، تو افتاده در دامی
میان سفرهی این جنگ تنها ترکش و زخم است
برای لحظهی افطار، جز غم نیست اطعامی
...
به جای بارش باران، چرا هر لحظه میبارد
گلوله از زمین و، از هوا موشک، چه ادغامی
سخن از جان آدمهاست باید مرد از این داغ
خبرها را رصد کردم، چه اعدادی چه ارقامی
عدالت از نفس افتاده در دنیای پوشالی
عدالت کو، عدالت کو، فقط مانده از آن نامی
پس از این ظلم بی مقدار، آیا شبهه ای مانده است
پس از این ظلم بی پایان، مگر می ماند ابهامی
#فلسطین #طوفان_الاقصی
✍شعر از:روح_الله_گائینی
👈تبدیل به نوحه شده است.
👇👇
امام حسین ع
به نام خدا الهی استعملنی لما خلقتنی له 💠💠💠 قبل از ظهور حضرت مهدی غربال میشن مردم دنیا با چشم بندی،
.
#فاطمیه
#سبک_مدینه_شهر_پیغمبر
مدینه گریه کن بامن که من تنهای تنهایم
زسوز سینه می سوزم ولی در فکر زهرایم
غریبم من...
به یاد آرم زمانی را که غم ما را محک می زد
مغیره مادر ما را در آن کوچه کتک می زد
غریبم من...
فراموشم نمی گردد صدای ناله ی مادر
به پشت در صدا می زد چه آمد بر سر حیدر
غریبم من..
فراموشم نمی گردد که شد رخسار او نیلی
که پیش چشم من ثانی بزد بر روی او سیلی
غریبم من...
من آن شمعم که غربت دور من پروانه می باشد
زغمهایی که من دیدم فلک دیوانه می باشد
غریبم من...
................................
مدینه کو پرستویی که من بال و پرش بودم؟
چه شد آن طائر قدسی که من در محضرش بودم؟
مدینه گر چه این گلبن امانت بود نزد من
در این نه سال مهمان دل غمپرورش بودم
مدینه از نفس افتاد آن ریحانه در حالی
که من آئینه دار دیده از خون ترش بودم
مدینه نخل امید مرا آتش زدند و من
کنار باغ در اندیشه ی برگ و برش بودم
مدینه گرچه دستم بسته بود اما دلم می خواست
که در وقت ز پا افتادن او بر سرش بودم
مدینه کاش جان من بلاگردان او می شد
که عمری باغبان غنچه های پرپرش بودم
مدینه آن شب قدری که رفت آن نازنین مادر
پریشان خاطر از حال و هوای دخترش بودم
مدینه گرد او هر روز چون پروانه می گشتم
همه شب تا سحر شمع کنار بسترش بودم
مدینه قصه پروانه را از من چه می پرسی؟
میان شعله ها من شاهد خاکسترش بودم
مدینه لذت دیدار زهرا را بپرس از من
که بر بالین او محو نگاه آخرش بودم
.
.
#امام_حسین
عقیده ی همه یاران به اتفاق این است
که اشک شور بیاد حسین شیرین است
کنار قتلگه او به گریه جان دادن
ز وعده ها که به خود داده ام یکی این است
تو سید الشهدایی , تو کشته ی اشکی
منم که مذهبم عشق تو گریه ام دین است
عزیز فاطمه شد هر که بر غم تو گریست
امیر هر دو جهان هر که بر تو مسکین است
سلام حضرت صادق به هرکه از داغت
همیشه سفره ی چشمش به اشک رنگین است
ز اشک دیده جهان را به آب خواهم بست
کنون که مرهم تو گریه ی محبین است
عقیده ی همه یاران به اتفاق این است
که شور گریه برای حسین شیرین است
مرحوم #ابراهیم_روزبهانی
روحش با آقایمان ابا عبدالله محشور باد. صلوات
.
امام حسین ع
. #امام_حسین عقیده ی همه یاران به اتفاق این است که اشک شور بیاد حسین شیرین است کنار قتلگه او به
.
سوختهی فراق را وحشت روز حشر نیست
روز وداع بر سرم، هر دو جهان خراب شد...
مرحوم #ابراهیم_روزبهانی✍
.
.
#احراق_البیت
#فاطمیه
#حضرت_زهرا_شهادت
خستند پرت را و شکستند سرت را
ای وای که کشتند حسودان پسرت را
پشت در آن خانه چه گویم که چه ها شد
با ضرب لگد چید حرامی ثمرت را
فریاد زدی فضه بیا بال و پرم سوخت
جز اشک چه سازد شرر بال و پرت را
باید که به گوش همه عالم برسانم
غمنامه ی پهلوی به خون غوطه ورت را
ای مادر غم دیده که در اوج شقاوت
بردند به یغما همه ارث پدرت را
پنهان شدی از ظلمت این عالم خاکی
حاشا که بیابند خلایق اثرت را
مردانه چو زنها به غمت اشک بریزم
ای وای که کشتند حسودان پسرت را
مرحوم #ابراهیم_روزبهانی✍
.
.
#امیرالمؤمنین
#مدح
مواجب می برد خورشید از انوار ایوانش
فلک نان می خورد از سفره احسان سلمانش
نرفته دست خالی از درش حتی یهودی هم
به هرکس می رسم نقلی است از لطف فراوانش
پناه آوردم از آتش به زیر سایه ی حیدر
که می بارد تمام لحظه های سال بارانش
کدامین حیدر کرار فرزند ابوطالب
که شان خاندانش گفته حق در آل عمرانش
شهنشاهی که ممسوس است در ذات الوهیت
نگیرم عیب بر قومی که می خوانند یزدانش
رسیدی تا به ایوان نجف تعظیم کن کانجا
به چشم خویش دیدم من خدا را ظل ایوانش
به روز حشر خندان است آن شاعر که مصراعی
به مدح شاه مردان مرتضی دارد به دیوانش
پناه آوردگان کشتی شاه شهیدانیم
همان کشتی که در دستان اصغر هست سکانش
مرحوم #ابراهیم_روزبهانی ✍
.
.
#امام_کاظم
طبیبان برایش کفن مینویسند
مریضی که موسی بن جعفر ندارد
شادروان #ابراهیم_روزبهانی✍
.
.
هیچ کس از من ندیده ذره ای آزار
در سرم اندیشه ی پلید ندارم
سخت ملول از جهان و اهل جهانم
غیر علی در کسی امید ندارم
مرحوم #ابراهیم_روزبهانی
.
.
#غزل فاطمی هدیه به روحِ نوکرانی که این فاطمیه نیستند
اشکی به رویِ گونهات غلتید آری
آهِ لبت از سینهات جوشید آری
یادم میآید کنجِ خیمه پایِ روضه
چشمِ تو را همواره میبارید آری
این فاطمیه جایِ تو عکس تو باید....
پایِ علم باشد... دلم پوسید آری
دارم یقین وقتی به دنیا دیده بستی
ارباب احوالِ تو را پرسید آری
این فاطمیه میهمانِ مادری و ....
طفلی که بینِ کوچه میلرزید آری
بدجور سیلی زد تنم باید بلرزد
مادر میانِ کوچهها بد دید آری
افتاد مادر پیش چشمانِ کریمی
که با دعایِ ندبه میبارید آری
#فاطمیه #ذاکر #خادم
#حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#حسین_ایمانی
....................
.
اولین سالگرد درگذشت مداح و ستایشگر مخلص اهلبیت علیهم السلام حاج علی فراهانی " رحمت الله علیه"
0000
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللهِ الْحُسَیْن
----------
من ز غمت رویْ به ویرانی ام
عشق تو را دارم و توفانی ام
من شده ام شمعِ حریمت حسین
تا ز غم خویش بسوزانی ام
غرقِ بلا نیمه ی پیدای من
محوِ ولا نیمه ی پنهانی ام
ذاکرم و مدح ولایت کنم
اهل دعا هستم و قرآنی ام
یادِ لب خشک تو کردم حسین
کز عطشِ خویش بگریانی ام
دستِ منِ خسته و دامان تو
داده غمت بی سر و سامانی ام
گشته شکوفا گلِ اشکم مدام
کرب و بلا دیده گل افشانی ام
پیرو رهبر همه دم بوده ام
تابع خورشید خراسانی ام
گرچه سفر کرده ولیکن هنوز
شیفته ی صوت فراهانی ام
برده دلم را نفسِ سازگار
گریه کنِ محفلِ انسانی ام
لاله ی دلداده در این وادی ام
سوخته ی داغ سلیمانی ام
من که پریشان شده ی ماتمم
غَزّه بُوَد دشت پریشانی ام
ظلم ز صهیون شده از حدّ برون
دشمن این طایفه ی جانی ام
کفر عیان آمده طغیان کند
خونجگر از دشمن طغیانی ام
مانده ام ای عشق رسد آفتاب
در قدم یار برافشانی ام
منتظر مهدی موعود من
شیعه ی آن نورم و ایرانی ام
گشت زمینگیرِ عزا جانِ من
بِیْن گل و آینه زندانی ام
شعله کِشد داغِ غم فاطمه
سوخته ی آن گل ایمانی ام
«یاسرم» و شعله ور از داغ ها
عشق ببین حالت بُحرانی ام
**
حاج محمود تاری «یاسر»✍
.