eitaa logo
امام حسین ع
27.2هزار دنبال‌کننده
432 عکس
2.3هزار ویدیو
2.2هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
. دل من گرفته میخام مثل بچه گی دوباره یادی از مادر کنم با اشک و آه و پر شراره سرم و میزاشت رو زانو لالائی میخوند و مادر تا بخواب ناز برم من ناز میکرده هی مکرر آغوش پر مهر مادر هرگز از یادم نمی ره هر زمان یادش می افتم خدایی دلم میگیره مادر خوب و قشنگم الهی برات بمیرم کی چنین بوده گمانم که عزای تو بگیرم ای بهشت خونهٔ من بی تو خونه سوت و کوره بیار برگرد گل نازم دلم از غصه ناسوره شمع رویت چه قده زود گشته خاموش وای و مادر داغ تو زده دل من بخدا شعلهٔ آذر هرکسی مادر نداره سایه اش به سر نداره خونه اش اون لونه ای است که در و هم پیکر نداره (صفا ) میدونی که مادر یک فرشته تو زمینه الهی کودکی هرگز داغ مادرش نبینه شاعر حاج قاسم جناتیان
((روضه حضرت علی(ع) به جهت مراسم ختم پدر)) مجلس به مناسبت در گذشت یکی از محبان امیر المؤمنین منعقد شده است. این همه جمعیت از نقاط دو رو نزدیک آمدند در مجالس شما خانواده داغدیده شرکت کردند. به شما عرض تسلیت و دلداری دادند اما دلها را ببریم کوفه برای اول مظلوم عالم على اشک بریزیم ( ان شاء الله همه اموات گذشتگان، پدران و مادران خصوصا مجلس به نام از این محفل شاد شوند) وقتی سر مبارک امیر المؤمنین توسط ابن ملجم مرادی شکافته شد فرمود: فزت ورب الكعبه». به خدای کعبه سوگند که رستگار شدم. جبرئیل بین زمین و آسمان فریاد زد: «قتل ابن عم المضطفي: قتل على المرتضى قتله أشقى الأشقياء» پسر عموی مصطفی کشته شد. وصی برگزیده به قتل رسید، على مرتقی کشته شد، او را شقی ترین اشقیا کشت. امام را به منزل آوردند. تا نزدیک خانه رسید فرمود: من را زمین بگذارید، با پای خودم وارد خانه شوم تا زینب این منظره را نبیند، او طاقت ندارد. : متن وصیت های خود را به امام حسن به نمود و سپس فرمود: حسنم، وقتی از دنیا رفتم، خودت غسلم بده، خودت کفنم کن، خودت بر جنازه ام نماز بخوان، حسنم وقتی بدن من را داخل تابوت گذاشتی، تو و برادرت حسین عقب تابوت را بردارید، جلو تابوت خودش حرکت می کند. هر کجا پایین آمد، همان جا تابوت را زمین بگذارید. وقتی مولا به شهادت رسید، فرزندان امیرالمؤمنین بدن مبارک پدر را شبانه و غریبانه و مظلومانه حرکت دادند تا به سرزمین نجف رسیدند، سنگی درخشان یافتند، آن را برداشتند، لوحی پیدا شد که در آن نوشته بود: این قبری است که نوح آن را برای علی بن ابی طالب ذخیره کرده است. جنازه مولا را به خاک سپردند. از دفن بابا که برگشتند، به خرابهای رسیدند، دیدند از میان خرابه صدای ناله می آید: کجایی ای آقایی که هر روز می آمدی و برای من غذا می آوردی. با من حرف میزدی و با من انس میگرفتی. الان چند روزی است که نیامده ای. و امام مجتبی سوال کرد: آیا اسمش را می دانی؟ عرضه داشت هر وقت سؤال میکردم میگفت بنده ای از بندگان خدایم. صدای گریه امام حسن و امام حسین بلند شد: ای پیرمرد او بابای ما على بود. الان از دفنش برگشتیم، صدا زد: آقازاده ها! شما را به خدا مرا کنار قبر علی ببرید. کنار قبر على آوردند آن قدر این پیرمرد سرش را به قبر زد و علی علی گفت تا خود را به علی ملحق کرد. اول کسی که کنار قبر امام دفن کردند، همین پیرمرد بود. صلى الله عليك يا مظلوم یا امیرالمؤمنين.
(ختم پدر) امیر مومنان فرمودند خدا رحمت کنه انسانی را که بداند از کجا آمده در کجا قرار گرفته و به کجا میرود –خدا رحمت کنه مرحوم آقای .....،چقدر زیبا و چقدر لطیف خدا بدون آنکه دل بنده ای امتی قبلیه ای رو بدرد بیاره ،در سوره الرحمن میگه کل من علیها فان ،خانواده ......مرگ مال باباتون نیست –مرگ مال یه قوم و قبیله ای نیست ،آیه بعدش میفرماید و یبقی ربک ذوالجلال والاکرام ،هیچکی باقی نمی مونه جز ذات اقدس الهی ،فلذا مرحوم آقای ....هم ازین پدیده مرگ مستثنی نبوده،هیچکی باقی نمی مونه –سوره مبارکه اعراف و منافقون دوتا آیه مضومنش مثل همه فرقی نمیکنه خدا میفرماید:بنده ی من کجا میخوای بری تو این کره ی زمین یا هرکجا که مرگ دامانت رو نگیره –میفرماد اجل انسان فرا برسه ثانیه ای و لحظه ای تاخیر و پس و پیش نداره –حالا بگو فلانی مریضه بهترین اطبا روز هم جمع بشن با تجهیزات پزشکی بالا بخوان مداوایش کنند –چقدر میتونن؟صد سال؟دویست سال؟میفرماید علم به یه جاهایی میرسه که عقل بشر هم ظرفیت اونو نداره –الانم بعضی از فرزندان شما میگن پدر مادر شما زمان گذشته و قدیم با نبود امکانات چطور زندگی کردید ؟دوست سال دیگه فرزندانمون به ما میخندند میگن اون زمان شما چطوری زندگی کردید ؟همین طور که بریم جلوتر زندگی پیچیده تر میشه –علم به خیلی جاها میرسه –اما یدونه علم هستش نزد خدا باقی مانده هیچکسی ازش خبری نداره میفرمایند اگر بشر میدانست که فلان ساعت فلان جا اینطوری میخوام بمیرم ،هیچکی باقی نمی موند لحظه شنیدن دق میکردند و میمردند –میفرماید علم مرگ نزد خداست حتی پیغمبر خدا هم –قابض الارواح امدند اجازه گرفته فلان ساعت چه جوری پیغمبر خدا هم می رود-مرحوم اقای ......ازین پدیده مستثنی نبوده هیچکسی نیست –وقتی آدم یه نگاه تو این قبرستان میکنه –میگن قبرستان که آدم قدم میزاره –ته دل آدم خالی میشه –چرا؟انسان حالت گریانی(بکاء)پیدا میکنه چون بهترین فرزندان ما ،زیر خروارها خاک آرمیدند یه روزی مرحوم آقای ......جوان بود و زندگی داشت برو بیایی داشت –یه روزی خونواده ای داشت ید و بیضایی داشت –اما همه چیز دنیا رو برا اهل دنیا گذاشت و رفت ... کاروان در کاروان رفتند و از یاران ما عاقبت ما هم پی این کاروان خواهیم رفت یادگاران این پدر –تا این جای مجلس برا مهمونای آقای .......-چهره هایی رو میبینم که از مناطق مختلف تشریف اوردند با قدومشون مرحم به دل عزیزان داغدیده شدند –یه مقداری هم زبانحال بخونم شاید عقده دلی دارند –اشک بریزند برا باباشون –اینو مریض دارا میدونن –بیمار دارا میدونن خدا نکنه پدر خانه مریض باشه –تمام اهل خانه بیمار و ملول میشن یه پا بیمارستان یه پا خونه –یه پا سرکار -یه پا کنار بستر –بین خوف و رجا قرار میگیرند حال بابامون چی شد؟فرزندان بزرگوار ......،خواهران –دختران داغدیده دومادای بزرگوار –عروس خانومای داغدیده –آی همسر داغدار برادران خدا بشما صبر بده –فرزندان بزرگوارش بی بابایی سخته؟نه؟چند روزه الان با زبان بی زبانی میگی بابا بخدا خونه بی تو صفایی نداره –بابا دیگه رختخواب مریضی ات رو جمع کردیم بابا –دیگه راحت شدی بابا –دیگه ازین پهلو به اون پهلو ناله نمیزنی –ای دنیا –هر که داغ بابا دیده از حال و روز بچه های مرحوم .......باخبره –ای بابا چند روزه رفتی و صفا و شادی از خونه ی ما بردی –بابا بیا که خونمون غریبه –الهی لحظه احتضار پدری رو بجه هاش نبینن –امان ازون لحظه ای که این بدن رو اوردند رو به قبله گذاشتند این بچه ها اومدند کنار بابا ای بابا –ارام ارام –خیره خیره –یه جایی رو نگاه میکنه –من نمیدونم کنار بابا بودید یا نه ؟ (این این اشعار مخصوص گیلانی هاست تی خانه د تاسیانه جان بابا پرنده پر بزه از آشیانه آخ روزگار آخ بابا همه گفتید جودایی خیلی سخته آی ننستیم که اجور می سر نوشته آخ بابا تی مهربانی که مره یاد أیه دوری توو هیچ مره باور نیه )))) بزارید بگم به عالم که یتیمی پر درده یتیما با من بخونید اون که رفت بر نمیگرده بابا جونم باباجونم من برات روضه میخونم چند روزه تورو ندیدم نام تو ورد زبونم از درو دیوار خونه بی تو بوی غم میباره چحوری برم بخونه خونمون صفا نداره روی قلب من نوشته که چه ها بهت گذشته واسه ما دادی جوونی بخدا جات تو بهشته دل من دریای خونه اشک من چه لاله گونه چه کنم چه چاره سازم کی تو این دنیا میمونه خانواده مرحوم .....چه مردمان با صفایی داریم –تا شنیدند باباتون از دنیا رفته گفتند این خانواده غصه دارند –اومدند که مرحمی زه زخم دل شما باشن یا اباعبدالله .... .
. بر دو ش کشم بار فراق پدرم را خم کرده دگر این غم سنگین کمرم را گاهی به لب این زمزمه دارم که بیامرز یارب ز کرم روح بلند پدرم را میگفت مرا غیر در خانه ارباب جایی نفشانم ز رخ اشگ بصرم را بال و پرم از عشق حسین است نسوزد عالم اگر اتش بزند بال و پرم را در روز جزا بهر شفاعت بدهیدم یک رشته زلف شه والا گوهرم را اندازه ریگی ز بیابان نشود گر بر پاش بریزم همه ذوق وهنرم را در روضه او جای سرشگم بگذارید تقدیم کنم قطره به قطره جگرم را بر منبر نی رفت وَ فرمود که ای عشق تفسیر کن این آیه قرآن سرم را آگاه کن از ایت حق بر سر نیزه هر کوردلی را که ندارد خبرم را من سرور شمس وقمرم کوکب عشقم جوینده معراج بیابد اثرم را
((روضه حضرت علی(ع) به جهت مراسم ختم پدر)) مجلس به مناسبت در گذشت یکی از محبان امیر المؤمنین منعقد شده است. این همه جمعیت از نقاط دو رو نزدیک آمدند در مجالس شما خانواده داغدیده شرکت کردند. به شما عرض تسلیت و دلداری دادند اما دلها را ببریم کوفه برای اول مظلوم عالم على اشک بریزیم ( ان شاء الله همه اموات گذشتگان، پدران و مادران خصوصا مجلس به نام از این محفل شاد شوند) وقتی سر مبارک امیر المؤمنین توسط ابن ملجم مرادی شکافته شد فرمود: فزت ورب الكعبه». به خدای کعبه سوگند که رستگار شدم. جبرئیل بین زمین و آسمان فریاد زد: «قتل ابن عم المضطفي: قتل على المرتضى قتله أشقى الأشقياء» پسر عموی مصطفی کشته شد. وصی برگزیده به قتل رسید، على مرتقی کشته شد، او را شقی ترین اشقیا کشت. امام را به منزل آوردند. تا نزدیک خانه رسید فرمود: من را زمین بگذارید، با پای خودم وارد خانه شوم تا زینب این منظره را نبیند، او طاقت ندارد. : متن وصیت های خود را به امام حسن به نمود و سپس فرمود: حسنم، وقتی از دنیا رفتم، خودت غسلم بده، خودت کفنم کن، خودت بر جنازه ام نماز بخوان، حسنم وقتی بدن من را داخل تابوت گذاشتی، تو و برادرت حسین عقب تابوت را بردارید، جلو تابوت خودش حرکت می کند. هر کجا پایین آمد، همان جا تابوت را زمین بگذارید. وقتی مولا به شهادت رسید، فرزندان امیرالمؤمنین بدن مبارک پدر را شبانه و غریبانه و مظلومانه حرکت دادند تا به سرزمین نجف رسیدند، سنگی درخشان یافتند، آن را برداشتند، لوحی پیدا شد که در آن نوشته بود: این قبری است که نوح آن را برای علی بن ابی طالب ذخیره کرده است. جنازه مولا را به خاک سپردند. از دفن بابا که برگشتند، به خرابهای رسیدند، دیدند از میان خرابه صدای ناله می آید: کجایی ای آقایی که هر روز می آمدی و برای من غذا می آوردی. با من حرف میزدی و با من انس میگرفتی. الان چند روزی است که نیامده ای. و امام مجتبی سوال کرد: آیا اسمش را می دانی؟ عرضه داشت هر وقت سؤال میکردم میگفت بنده ای از بندگان خدایم. صدای گریه امام حسن و امام حسین بلند شد: ای پیرمرد او بابای ما على بود. الان از دفنش برگشتیم، صدا زد: آقازاده ها! شما را به خدا مرا کنار قبر علی ببرید. کنار قبر على آوردند آن قدر این پیرمرد سرش را به قبر زد و علی علی گفت تا خود را به علی ملحق کرد. اول کسی که کنار قبر امام دفن کردند، همین پیرمرد بود. صلى الله عليك يا مظلوم یا امیرالمومنین روضه .
. کاربردی برای مجلس ختم برادرو پدر روضه امام حسن(ع) پرورش یافتۀ راه اویس قرنم گرچه بی تاب و اسیر همۀ پنج تنم همه دم ذکر من این است و همه شب سخنم من غلامی زِغلامان امام حسنم روزیم میرسد از سفرۀ احسان کریم نام ما را بنویسید گدایان کریم .... کریم کاری بجز جود و کرم ندارِ آقام تو مدینه ست ولی حرم نداره .... رکن ایمان شده در بند توالیِ حسن شک ندارم به کرم کردن فردای حسن کربلایی شده ماندیم همه پایِ حسن دل سپردیم به الطافِ پسرهای حسن عقل وامانده ز توصیف مقام و جاهش عشق حیران شده در محضر عبدالله ش لطف مولایِ کرم بندنواز است هنوز دست عالم سر این سفره دراز است هنوز خانه اش کعبۀ حاجات و نیاز است هنوز این در خانۀ عشق است که باز است هنوز نقش باید بشود در همه جا چون دلِ من هر دردی بسته شود جز در پر فیض حسن   *روز محشر که همه گریانند اشک ریزان حسن خندانند ...*   جان به قربان مقامش چه غریب است این مرد بی سپاه هست قیامش چه غریب است این مرد غصه دار است کلامش چه غریب است این مرد بی جواب است سلامش چه غریب است این مرد خاکساران درش بر در دیگر نروند گریه کن هایِ حسن کور به محشر نروند سفره داری که سر سفره او نعمت هاست دل او مصحَف پر صفحه ای از غربت هاست سرخیِ کنج لبش شرح همه محنت هاست پاره هایِ جگرش مرثیۀ تهمت هاست چه شد !؟زهر چه کرد!؟ بدنش سبز شده تن او هم شبیه پیرُهَنش سبز شده ...   * عبدالزهرا خود امام مجتبی رو خواب دید چرا روضه ما رو نمیخوانی؟...  گفت آقاجان من یه عمر روضه خوان شمام روضه های که از شما به من رسیده من همه رو خواندم ... اونی که شنیدم شما رو مسموم کردن .. پاره های جگرتون داخل تشت بوده .. بدنتون رو تیربارون .. فرمود عبدالزهرا اما روضۀ واقعی من حسن اینه اگه خواستی برای گریه کنا بخونی اینو بخوان ... روضۀ من اون لحظه ای بود که دستم تو دست مادرم بود ... تو کوچه های بنی هاشم ...*   با دو چشم تر و یک قد کمان از کوچه روز و شب روضه گرفته ست امانت کوچه تب و لرز بدنش داشت نشان از کوچه گفت در روضۀ من باز بخوان از کوچه روضه خوان از غم ناموس و دل چاک بگو از تکان دادن یک چادر پر خاک بگو ...   *ابی عبدالله اومد باخبرش کردن، عباس اومد ... زینب اومد ... همه اومدن کنار بستر ؛ حالا حسین داره التماسش میکنه داداش بازم نمیخوای حرف بزنی؟ حرف بزن! *   حسن جان، یه کم حرف بزن تا سبک شی برادر حسن جان، چهل سالِ که هی تو خواب میگی مادر حسن جان، میری کوچه میشه غمت چند برابر حسن جان ... چی دیدی ، مگه کی باهات اون در افتاد چی دیدی ، نمیگی چطور مادر افتاد چی دیدی ، مگه مادرم با سر افتاد ... حسن جان یه کوچه، همه زندگیِ منو زیر و رو کرد یه کوچه، که ما رو با نامرد شهر رو به رو کرد یه کوچه، که یادش باید مرگ و باز آرزو کرد یه کوچه ... یه نامرد ، به ما تویِ این کوچه بد کرد یه نامرد ، رسید راه و رویِ ما سد کرد یه نامرد ، گل یاسمون و لگد کرد ... حسین جان، شکست دلم تو غمت مثل شیشه حسین جان، میدونی که اینو میگم من همیشه آخه روزی مثل روز تو نمیشه ... حسین جان ... برادر ، میشینن رو سینت تو گودال یه نیزه ، میاد و دیگه میری از حال به زیر ، سم اسبا میشی لگد مال   *گفت حسین ، همه دارن گریه میکنن عباس سر به دیوار گذاشته ، زینب ، ام کلثوم ، داداشای عباس همه دارن گریه میکنن .. اما امام حسن به هیچ کدومشون ایراد نگرفت تا نگاه کرد دید ابی عبدالله داره اشک میریزی فرمود تو دیگه گریه نکن .. حسین جان من درسته دارم تو غربت میمیر اما کنار بدنم تو هستی سرم رو پای زینبِ ، عباس کنارم .. الهی برات بمیرم یه ساعتی میاد هیچ کسی نیست سرتو از رو خاک برداره ...   یا امام حسن دل نگران بودی کسی نیست سرشُ از رو خاک بردار ... الهی بمیرم برا زینب ، فقط این صحنه رو زینب دید .. همه دل نگران بودن پیغمبر ، امیرالمومنین ، مادرش زهرا حتی عباس تو علقمه .. همه دل نگران بودن اما هیچ‌‌ کدوم این صحنه رو ندیدن ، فقط زینب بود بالا تل زینیه ... نگاه کرد دید نانجیب داره نزدیکِ گودال...وَ شِمرُجالِسُ روضه و ختم خوانی
. ‍ همه دارن غم و یک بی غمی نیس همه ماتم زده بی ماتمی نیس همه چشما چو ابر نو بهاری گهر بارند و چشم بی نمیری نیس چه غمگین و چه تنها شد دل من ببین ماتم سرا شد منزل من بابام رفته ز دستم تا قیومت دیه چاره نداره مشکل من دلم تنگه بری کس گفتنی نیست که ای دنیا به هیچ کس موندنی نیست همه میگن دگر بابا نداری یقین دارم ولی دل کندنی نیست غم داغ پدر کوچک غمی نیست جگر می سوزد و داغ کمی نیست پدر غم خوار ودل سوز و عزیزه کخ بی او زندگی جز ماتمی نیست بسوز ای دل به حال روزگارم بنال ای دل کسی را من ندارم بسوز ای شمع امشب در کنارم که درخاکه همه دار و ندارم قسم بر تو که تا دنیاست دنیا فراموشت نخواهم کرد بابا گوای من خدای می و قهار تو رفتی شدم بعد تو بی یار شب از ره میرسد بابا کجایی شدم بی مونس و تنها کجایی به لانه پر کشند مرغان ز گلشن ولی بابا نیاید در پر من بنال ای دل که دائم بی قرارم غریب و بی کس و بیمار و زارم بنال ای دل که مو از داغ بابام هوای های های گریه دارم فلک دیدی چه آوردی به روزم گرفتی بابای خوب و دل سوزم یقین دارم که تقدیرم همین بود سزاوارم خودم تنها بسوزم لالاییت می کنم شبهای زمستون لالاییت می کنم گل در گلستون لالالالا گلم باشی عزیزم بمونی همدمم باشی عزیزم فلک دیدی چه تیر کاریم زد نه در خواب و بیداریم زد ز ده تیری که تا آخر بسوزه کفن از بهر بابایم بدوزه تو را دیدم کفن پوشیده بودی به روی خاک غم خوابیده بودی برایم گریه میکردی تو بابا اگه حال دلم را دیده بودی مسلمونون دل زارم ببینید جدایی من و بابام ببینین نمی خاستم من از بابا جدا شم جدایی با پدر هرگز نبینید .
مادر # روضه حضرت زینب س # روضه ی حضرت زینب(س) کاربردی درمجالس ختم مادر و خواهر مداح حاج صفرصادقی منش ازاصفهان گر کسی بهر تو مشغول دعا نیست ببخش دست این طایفه از سوی خدا نیست ببخش در نبودت همه بازیچه ی این نفس شدیم اگر آقا سر ما گرم شما نیست ببخش اصلا انگار نه انگار که تو را گم کردیم بودنت دغدغه ی قلبی ما نیست ببخش نشده نیمه شبی با تو مناجات کنیم نیمه شب پشت در خیمه گدا نیست ببخش 2 سوز هر ناله ی ما پای گناهان رفته در دعاهای فرج سوز صدا نیست ببخش از وطن دور شدیم و غم غربت خوردیم خانه ی ما طرف کرببلا نیست ببخش گریه کن های حسینیم ولی آقا جان اشک ما مثل شما صبح و مسا نیست ببخش السلام علیک یا ابا عبداله بذار اول دلتا آماده کنم. چند جمله از علاقه ی زینب و ابی عبداله برات بگم .خانم فضه اومد خدمت امیرالمومنین ، عرضه داشت علی جان زینبت نو عروسه ، رسم مدینه ، وقتی عروس سه روز خونه ی بخت میره مادر بره به نو عروسش سر بزنه ،ها ها ها، زینب که مادر نداره. بایدم نالت بره مدینه بایدم اینگونه ناله بزنی. علی جان میدونی وقت چیه، امیرالمومنین سرشا پائین انداخت چشاش پر اشک شد ، فضه اومدی دل علی را خون کنی. گفت نه علی جان فقط میخوام بگم زینبت چشم به راهه، میخوام بگم لی جان زینبت مادر نداره ، اومدم اجازه بدی برم یه سری به زینب بزنم. . آی مادر مادر مادر. فضه میگه اجازه گرفتم اومدم خونه ی عبداله جعفر(اله اکبر2) من یه چیز میگم تو یه چیز میشنوی ، تو ذهنت مجسم کن این لحظه را ببینم طاقت میاری با نه. میگه خودم دیدم زینب سجاده انداخته ، زار زار داره گریه میکنه. ناله میزنه. عرضه داشتم زینب جان شما نو عروسی اول شادیتونه چرا داری گریه میکنی ، فرمود فضه سه روز حسینما ندیدم(ای حسین). زینب جان اینکه کاری نداره ، الآن میرم به حسینت میگم میاد بهت سر میزنه میگه اومدم خدمت آقا امام حسین ،اما دیدم زانوی غم بغل گرفته چشاش پر اشکه ، حسین جان چته عزیزم چرا داری گریه میکنی فرمود فضه دست رو دلم نذار سه روز زینبما ندیدم. (ای حسین) قضیه را برا حسین گفتم هنوز حرفم تموم نشده دیدم دوید سمت خانه ی زینب اما وقتی رسید ، دید خواهرش توی اتاق خوابیده اما از شکاف در نور داره صورت زینبا اذیت میکنه ، میدونی چه کرد (الهی قربون تو برادر برم) اومد جلوی نور ایستاد زینب راحت بخوابه . (الهی قربون تنت برم حسین) اجازم میدید یه جمله بگم . آیا زینب خبر داره یه روز میاد بالا سر این بدن میبینه تمام این بدن پاره پاره. حسین جان شنا اینجا جلوی یه ذره نورا گرفتی زینب راحت بخوابه ، آیا زینبت خبر داره یه روز میاد تو صحرای گرم کربلا ، میبینه این بدن پاره پاره زیر برق آفتاب کرلات. (ای حسین) . یه وقت زینب حس کرد حسینش اومده ، بوی حسین به مشام زینب خورد بیدار شد چرا وارد نمیشی داداش فرمود زینبم نور آفتاب نمی ذاره بخوابی میدونی چی گفت : داداش خدا سایتا از سرم کم نکنه. اما آیا گذاشتن سایه ی حسین بالا سر زینب باشه. یه روز اومد تو گودی قتلگاه دید این بدن پاره پاره.(اله اکبر2) حسین جان آیا تو برادر منی آیا تو پسر مادر منی معمولا خواهر و برادر موقع ملاقات دست به گردن هم میندازن صورت هما میبوسن . میخوام صورتتا ببوسم سر در بدن نداری. میخوام دستتا ببوسم ساربان جسارت کرده. (ای حسین) چه کرد زینب: اون لحظه ای که مدینه رو کشته ی مادر افتادن هاتفی ندا علی جان ملائکه ها طاقت ندارن این لحظه را ببینن میخوام بگم علی جان آیا ملائکه ها طاقت آووردن این صحنه را ببینن اومد بدن حسینا گذاشت رو زانوهاش لبها را گذاشت رو رگهای بریده .... یه وقت دیدن ؛ سری به نیزه بلند است در برابر زینب خدا کند که نباشد سر برادر زینب .
افسوس که آن دخترِ من هم سخنم رفت امید و چراغ دل و نور بصرم رفت زد آتش سوزان اجل، بر گل عمرم ناگاه از این باغ، گل نو ثمرم رفت آفتابی در جهان تابید و رفت عمر کوتاهش جهان را دید و رفت دست گلچین فلک با دست جور غنچه امید ما را چید و رفت بعد پرپر شدنت، ای گل زیبا، چه کنم؟ من به داغ تو، جوان رفته ز دنیا، چه کنم؟ بهر هر درد، دوایی است، مگر داغ جوان من به دردی که بر او نیست مداوا، چه کنم؟ نو گلی پرورده بودم، خاک از دستم ربود آنچنان در بر گرفت، انگار در عالم نبود سال‌ها زحمت کشیدم، تا گلم پرورده شد ناگهان پیک اجل آن غنچه از دستم ربود! دخترم دست اجل، زود تو را پرپر کرد مادرت گریه کنان، خاک عزا بر سر کرد دوستانت همگی، از غم تو مأیوسند اشک چشم همگان خاک مزارت، تر کرد . _خوانی .
. . نوحه دهه محرم که فعلا بارگذاری شده با هشتک قابل دسترسی است. همچنین گریزهای زیارت عاشورا با هشتک مدح و سرود امیرالمؤمنین نوحه های ازدواج مولا و حضرت زهرا س قابل دسترسی است. از طریق هشتک های زیر به سبک ها و روضه های دسترسی پیدا میکنید: مواردی که موجود نیست به مرور بارگذاری میگردد. این هم گروه👇 http://eitaa.com/joinchat/2371289108C89129d8927 .
. نوحه دهه محرم که فعلا بارگذاری شده با هشتک قابل دسترسی است. همچنین گریزهای زیارت عاشورا با هشتک مدح و سرود امیرالمؤمنین نوحه های ازدواج مولا و حضرت زهرا س قابل دسترسی است. از طریق هشتک های زیر به سبک ها و روضه های دسترسی پیدا میکنید: مواردی که موجود نیست به مرور بارگذاری میگردد. این هم گروه👇 http://eitaa.com/joinchat/2371289108C89129d8927 . گروه سیاسی زیاده، اینجا فقط بحث مداحیه چت ⛔️ ارسال مطالب عکس دار⛔️ تبلیغ ⛔️. فقط متن اشعار و صوت و فیلم مداحی و کرامات توهین ⛔️ ارسال مطالب لینک دار⛔️وحذف از گروه .
. * ...* یادش بخیر اون روزا که پدرِ خوبی داشتیم ... تا غم به دل ها میومد ... سر رویِ پاش میذاشتیم ۲ *یادته بابا ... تا غم به دلم میومد ... میومدم تو خونه یِ تو ... آخه میگن دعایِ پدر مستجابه ... آخه میگن خدا روی پدرا رو زمین نمیندازه ... امروزم اومدم بابا تو برام دعا کنی ... دستاتو بالا بیاری ... بابا از تهِ دلت برام دعا کن ...* یادش بخیر اون روز که اسم ما رو صدا می‌کرد .. دستاشو بالا می آورد برایِ ما دعا می کرد ... *آی اونایی که بابا دارین ... قدرِ پدراتون رو بدونین ... آیا اونایی که این تاجِ بالا سر رو دارین، قدرشو بدونین ... به والله ... زود دیر میشه ... یه روزی میاد که بندایِ کفن بابا رو باز میکنن ... ای بابا ...* یادش بخیر اون روزا که کنارِ سفره مون بود ... مویِ سپیدش به خدا برکتِ خونه مون بود .. ۲ *آره والله ... میگن برکتِ هر خونه پدر مادره ... میگن صفایِ هر خونه پدر و مادره ... * حالا دیگه رفته و ما تاجِ رویِ سر نداریم چند ساله که رفته و ما که دیگه بابا نداریم .. *بذارید ... اجازه بدین من این جمله لالایی رو برا بابام بگم ... آره والله ... امروز بگیم بابا ... چند ساله که خوابیدی ... دیگه از دستِ ما راحت شدی بابا...بابا * لالا لالا لالا لالا ... بخواب آرومِ جونِ من * اِی بابا ... چه خوبه ... معمولاً اینجوریه ... میگن مادر برا بچّه هاش لالایی میگه ... امّا عیبی نداره ... امروز هم بچّه ها برایِ باباشون لالایی بگن ... لالا لالا .. لالا لالا ... لالا لا لا بابای من ‌... لالا لالا لالا لالا ... بخواب عزیزِ دلِ من ... با گریه میگم به همه ما دیگه بابا نداریم خوشا به حال هرکی که باباشو هر روز میبینه .. دستشو میگیره و باز کنار باباش میشینه ... تو رفتی و خونه برام بی تو شبیهِ زندونه .. تمومِ یادگاریات .. دل منو میسوزونه رفته دیگه به زیرِ خاک تموم تکیه گاه من ... عکسای تو بابا شده دیگه پناهِ جون من (ای کاش که قبل رفتنت یه بار دیگه میدیدمت ..) ۲ تو رو بغل میکردم و دوباره میبوسیدمت 👇 (هفت روزه_چهل روزه_یک ساله که) (چند ساله) که تو رفتی و خونه خرابه رو سرم ... نوحه ی این روزام شده وای پدرم وای پدرم .. یکی از زیباترین اشعار کتاب نیم از عالم خاک که بسیار کاربردی و مورد استقبال قرار گرفت👆👆👆 حسین کریمی نیا https://eitaa.com/emame3vom/24462