.
#سپهبد_شهید_قاسم_سلیمانی
تقدیم به سردار سلیمانی
آری تو عمّار و علمدارِ ولایت
سرباز پایِ کار وبیدار ولایت
آری شهید زنده ی دوران تو بودی
عصر غریبیِ علی،سلمان توبودی
قاسم شدی تا دشمن از نامت بترسد
از ترکشِ سنگین پیغامت بترسد
افتادی اما این عَلم افتادنی نیست
ارثی که زهرا داده ما را ،دادنی نیست
افتاده شیری،شادیِ آن سهم گرگ است
این نقشه های شومِ شیطان بزرگ است
باید که اسمت را به هر منبر بگویند
باید معلم ها ز تو بیشتر بگویند
ایران پس از تو لشکری عمار دارد
این رفتنت بوی ظهور یار دارد
یاد شهیدان خدا را زنده کردی
بیت المقدس ،کربلا را زنده کردی
سردار دلها را چه بی رحمانه کشتند
انگار عضوی دیگر از هر خانه کشتند
دیدم که یک مادر کناری گریه میکرد
یا خواهری در هجر یاری گریه میکرد
باید که اشک ماتم از دیده بریزیم
چون بار دیگر ما عزادار عزیزیم
اما شنیدم که جدا شد دستِ سردار
زیر لبم آهسته گفتم یا علمدار
امد حسین و مشک او را بر زمین دید
در خاک و خون جسم یل ام البنین دید
#مرتضی عابدینی
.
فانوس راه...
خون شهیدان وطن فانوس راه است
هر انقلابی خود شکوهِ یک سپاه است
یاران جهاد فی سبیل الله کردند
دل بستن ما بر شیاطین اشتباه است
با ولایت ...
اکنون به دنیا،مردمانی سربلندیم
بر عهد و پیمان با ولایت پای بندیم
دشمن گهی بیگانه و گه از خود ماست
باید که ره بر هر دوی آنها ببندیم
بصیرت...
با عشق رهبر ما به این قله رسیدیم
از وعده های دشمنان خیری ندیدیم
ضعف بصیرت در خواصِ ما نمایان
ما ملت فهمیده جورش را کشیدیم
فتنه ...
گرچه داریم از گرانی ها گله
بینِ خود داریم هزاران مسئله
ما برای دین مان جان میدهیم
راهِ مان با فتنه دارد فاصله
گام دوم ...
نامِ ایرانی بلند آوازه است
غیرتش بی مِثل و بی انداره است
در مسیرِ انقلابِ فاطمی
گام دوم یک شروع تازه است
#مرتضی عابدینی
.
.
#حضرت_قاسم_بن_الحسن (ع)
همچنان رفتن علی اکبر
چشمت از غصه اشک آگین است
بوسه ها می زنم به دستانت
سرم از التماس پایین است
درد تنهایی ات عمو جانم
بهر قاسم چقدر سنگین است
جان من وقف سیدالشهداء (ع)
که وجودش چو شمسِ زرین است
ای فدای غریبی ات قاسم
رجزم بهر دشمنان این است:
میوه ی باغ اهل بیتم من
پدرم شرح سوره ی تین است
پسر سبط مصطفایم من
که رسول و امین آیین است
نوه ی #مرتضی علیّم (ع) من
جدّ من کیست، طور سینین است
من گل باغ بخشش حَسَنم
زین سبب روزگار، گلچین است
چارده ساله ام که در عوضش
چارده قرن شیعه غمگین است
من جوانم ولی، عمو جانم!
در رکاب تو مرگ شیرین است
لحظه ی مرگ من چنان عسل است
چون عمویم کنار بالین است
پای بر خاک می کشم اما
زمزمی نیست، خاک، خونین است
چون پدر اهل جودم، از خونم
سفره ی خاکِ تفته رنگین است
دشمنان جمع، گرد این سفره
هرکسی گرم غارت از کین است
هر خصی آمده به غارت من
بینِ دشمن چقدر مسکین است
رنگ از پیکرت گرفتم و بعد
پیکرم قاف، میم، الف، سین است
ماه من زیر سمّ اسبان است
از ستاره زمین پر آذین است
#جواد_محمودآبادی
1403/04/21
#شب_ششم_محرم
.....
.
#حضرت_عبدالله_بن_الحسن (ع)
پسر شیر کارزارم من
می دهم دست خود عمو را نه
عمه جان، لا افارق عمی
می دهم جان خویش، او را نه
کاسه ی دست من فدای سبو
لیک بشکستن سبو را نه
جنگ را گر توان تحمل کرد
خنجر و دشنه و گلو را نه
بنشستی به تل_زینبیه
بنشینی به روبرو را نه
بر عدو جنگ و تاختن آری
در اسارت بگو مگو را نه
طاقت پیکر پر از زخمش
هست، شمر درنده خو را نه
تا نفس می کشی عمو هستم
ته گودال، جستجو را نه
باشم و دشمنی تو را بکشد؟
دست خود دادم آبرو را نه
هر بلایی که دیده ام کافیست
آتش و پنجه ها و مو را نه
یا چپاولگران پیکر تو
با طفیلان سودجو را نه
غرق خون دیدن محاسن تو
با نجاسات، شستشو را نه
#جواد_محمودآبادی
1403/04/20
#والله_لا_افارق_عمی
#شب_پنجم_محرم
..........
.
#ابناء_الزینب (س)
در غم و کرب و بلا، داغ جگرگوشه ها
هیچ ندارد کسی، بهره به قدر حسین (ع)
عمه ی سادات را، بین که چه سنخیّتی است
داغ به داغ اخا، صبر به صبر حسین (ع)
کاش به پایش شود، مثل دو اولاد او
جان بدهم تا نهم، سینه به صدر حسین (ع)
بر دل صحرا ببین، کامل، هجّی شده است
جمله ی خون خدا، سطر به سطر حسین (ع)
روز بلا روی خاک، هست غروبش ولی
بر سر نی می شود، مطلع فجر حسین (ع)
گشت هلالی که از منظر نی شد عیان
ماه شب خیمه ها، هیئت بدر حسین (ع)
در حرمش هر زمان با دل عاشق روی
رایحه ی سیب هست، جلوه ی عطر حسین (ع)
این که شفاعت کند، سوخته ی عاشقش،
نزد خداوند شد، خواست و اجر حسین (ع)
دارد هر شیعه ای ، بر دل خود آرزو
یک شب جمعه شود زائر قبر #حسین (ع)
#جواد_محمودآبادی
1403/04/19
#طفلان_حضرت_زینب
#شب_چهارم_محرم
.