.
#واحد
#امام_کاظم
#کنج_زندان_غم
🌹🌹
✅بنداول
کنج زندان غم بادست وپای بسته
چون کبوترم که ڪنج قفس نشسته
بی کس و غریب و بی پشت و بی پناهم
صیدِصیادم و بال و پرم شکسته
باپری شکسته چه خسته لبریز در تاب و تبم
برسما رسیده صدای خلصنی یارب یاربم
راحتم نماای خدایادگرزکنج این قفس
زیرزنجیروغل خدایا بالانمی ایدنفس
خسته بی هم نفس
کنج تنگ قفس
آه خدایاراحتم ڪن
یا امام کاظم مولا امام کاظم (ع)
✅بنددوم
همچو ابر بهار اشکم بود روانه
می زند قاتلم مرا چه وحشیانه
مردک یهودی زند زکینه اش بر
صورت و تن من سیلی و تازیانه
زهرڪین هارون زدشرربرهمه جسم و جان من
می زندشراره ازجگر برهمه استخوان من
کفِ این سیاچال فتادم این لحظه های اخرم
آیدم مدینه به یادم پهلوشڪسته مادرم
همچومادر حزین
می خورم برزمین
آه خدایا راحتم کن
یا امام کاظم مولا امام کاظم (ع)
#شهادت_امام_کاظم
#شاعرسبکسازڪربلایے_مجیدمرادزاده
👇
.
#زمینه
#امام_کاظم
#سبک_بین_جنجال
#شنیدم_آقا_محزون_بودی
🔘🔘
☑️بنداول
شنیدم اقا محزون بودی
خسته و دیده گریون بودی
شنیدم اقا چار ده سال و
شب و روز کنج زندون بودی
...........
شنیدم که تورو آزردن
پارو از حد فراتر بردن
شنیدم پیش تو ای آقا
زن بد کاره ای اوردن
.........
تو زندونی دلگیر
زیر غل و زنجیر
هی میزدی نفس نفس نفس
یه نانجیب لگد
به پهلوهات می زد
میون اون قفس قفس قفس
🔘:::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::🔘
☑️بنددوم
بین زندان زدی بال و پر
پیکرت شد نحیف و لاغر
توو سیاه چال غم چارده سال
ناله کردی کجایی مادر
........
شنیدم از دل تب دارت
از تن زخمی و بیمارت
بمیرم من برات که می شد
سیلی و ناسزا افطارت
........
سندی بی حیا
بی خبر از خدا
میزدبه صورت تو بی هوا
این حرومی پست
قلب تو روشکست
وقتی میگفت به مادر تو ناروا
🔘:::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::🔘
☑️بندسوم گریزبه کربلا
وقتی که از صدا افتادی
وقتی که زیر پا افتادی
دم اخر با چشمی گریون
به یاد کربلا افتادی
......
خوندی از لحظه ی جنجال و
خوندی از پیکر پا مال و
خوندی از ضربه های خنجر
خوندی تو روضه ی گودال و
.........
خنجرش و کشید
سری رو می برید
به پیشه چشم خواهری خدا.
ضربه زد از قفا
سری شدش جدا
به پیشه چشم مادری خدا
......ِ
سیدنا المظلوم سیدنا العطشان
سیدنا الغریب غریب غریب غریب
#شهادت_امام_کاظم
🔘:::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::🔘
#شعرای_آیینی
#کربلایی_رضانصابی
#کربلایی_مجیدمرادزاده
#مجید_مرادزاده
👇
.
تعلیم و #تربیت
دکتر #ویکتور_فرانکل ؛ تنها کسی بود که موفق شد از زندان آشويتس در لهستان معروف به قتلگاه آدم سوزی فرار کند ، او در نامهای خطاب به معلمان سراسر جهان برای تمام تاریخ اینگونه مینویسد:
چشمان من چیزهایی دیده است که چشم هیچ انسانی نباید ببیند ، من اتاقهای گازی را ديدم كه توسط بهترين مهندسين طراحی میشدند.
من پزشكان ماهری را ديدم كه کودکـانی معصوم و بی گناه را به راحتی مسموم میكردند.
من پرستارانی کاربلد را دیدم که انسانها را با تزریق یک آمپول به قتل میرسانند.
من فارغ التحصیلان دانشگاهی را دیدم که میتوانستند انسان دیگری را در آتش بسوزانند.
و مجموع این دلایل مرا به آموزش مَشکوک کرد.
از شما تقاضا میکنم که تلاش کنید قبل از تربیت دانشآموزانتان به عنوان یک دکتر یا یک مهندس از آنها *یک انسان* بسازید ، تا روزی تبدیل به جانوران روانی دانشمند نشوند.
پزشک یا مهندس شدن کار چندان دشواری نيست و هرکسی میتواند با چند سال تلاش به آن برسد اما به دانشآموزان خود بیاموزید که بهترین و بزرگترين ثروت هر کدام از آنها " *انسانیت" است كه با هيچ مدرک تحصیلی د ر جهان قابل مقايسه نيست...
.
.
وصف حال #شهدا ی #مدافعان_حرم
حرم زینب اگر مثل بقیع بشه بازم
چیزی از شرافتش پیش خدا نمیشه کم
لطف زینب همیشه شامل حال من شده
من فدای زینبم نگید مدافع حرم
قبله حاجت من ساحت قدس زینبه
سائلم ریزه خورم زینبه دریای کرم
عمریه تو هیئتا گریه کنِ روضه شدم
ندارم غیر غم حضرت زینب دیگه غم
بس نبود مصیبت کرببلا که افتاده
حالا تو فکر جسارت به حرم اهل ستم
بدونن داعشیا زینب کبری یه روزی
وسط قصر یزید لعنتی زده علم
شرف خلقت عالم به وجود زینبه
سر اهل آسمون به پای زینب میشه خم
دشمن عدوی زینبم غلام شیعه هاش
نداره تفاوتی باشه عرب یا که عجم
جون ناقابل من نذ.ر حریم زینبه
پاسبونیه حرم خورده به نام من رقم
با یه ذکر یاعلی مدد اگه خدا بخواد
به وجود خصم زینب میکشم نقش عدم
به پای حضرت زینب سرم و میدم ولی
من کی باشم که بخوام حفاظت از حرم کنم
یه روز از راه میرسه حضرت مهدی میزنه
اسم وهابی رو از صفحه روزگار قلم
#حسنعلی_بالایی✍
#حضرت_زینب
.
.
#مرثیه_خوانی
#حضرت_زینب
#جواد_مقدم
حضرت زهرا خودش آیینه دار زینب است
حضرت زهرا همیشه بی قرار زینب است
تیغ در دستش ندیده هیچ کس در عالمین
چونکه عباس دلاور ذوالفقار زینب است
عالمان را عاملان خواندند با لطفش چرا
ریشه ی طوبای دین در چشمه سار زینب است
زینب اللّهی نِیَم اما مرید زینبم
این دل غمدیده ی بیمار یار زینب است
زینب کبری سِرّ خداوند جلی ست
این دل غمدیده ی بیمار یار زینب است
کربلا خواهی اگر از زینب کبری بگیر
چون کلید کربلا در اختیار زینب است
هر دو عالم یک طرف یک موی زینب یک طرف
باز سنگین تر شود آن ور که موی زینب است
ظهر عاشورا به دور خیمه ها خط میکشید
گفت طفلان را که اینجا پادگان زینب است
افسر و سرهنگ و سرلشکر ندارد پادگان
کل نیروهای زینب بچه های زینب است
پادگان زینبیه افسری دارد عجیب
نام او باشد رقیه دیده بان زینب است
داد قربانی دو کودک در منای کربلا
احسن احسن فاطمه آموزگار زینب است
جامه ی یاران سیاه و محمل و پرچم سیاه
آری آری این سیاهی یادگار زینب است
نهر علقم را نگر ، سقای بی بازو ببین
روح هفتاد و دو عاشق در کنار زینب است
غم مخور گر لشکرت در پیش این دشمن کم است
زینبت را همت عالی و صبری محکم است
ای سلیمان از چه مینازی به جاه و حشمتت
صد هزاران چون سلیمان ریزه خوار زینب است
شاعر : #جعفر_ابوالفتحی✍
#حضرت_زینب
#مدافعان_حرم
👇
4_5990136187027722805.mp3
8.71M
#پیش_زمینه
[انگشت حیرت بر دهان...]
انگشت حیرت بر دهان زان همه بینوته های شام تارِ زینب است
- ایام شهادت #حضرت_زینب کبری(س)
- #کـَـربَلایــــی_جَــــوادِ_مُــقــــدم
- چهارشنبه ۱۴۰۱/۱۱/۱۹
-هیئت روضه الزهرا کاشان
- #هیئت_بین_الحرمین_طهران
- #جواد_مقدم
.
در مرثیت امام موسی بن جعفر (ع)
#شهادت_امام_کاظم
------------
بر گوش دلم امشب آوای حزین باشد
زندانی مظلومی با مرگ قرین باشد
افتاده به خاک امشب مردی ز دیار غم
آوای غم انگیزش با ناله عجین باشد
از دیده حق بینش اشک است که می ریزد
از لعل لبش جاری قرآن مبین باشد
لبریز شده از غم جام دل بی تابش
مردی که به زندان ها آلاله جبین باشد
شادی و غم عالم " هر یک به کسی دادند
در دایره ی قسمت اوضاع چنین باشد "
بر دست شریف او زنجیر ستم بسته
بر پای نحیف او زنجیر ز کین باشد
در زیر غُل و زنجیر آوای حزین دارد
در گوشه ی زندان ها بی یار و معین باشد
افتاده بخاک امشب مردی که پُر از درد است
مردی که به زندانها دل خسته ترین باشد
این خفته بخاک ای دل فرزند علی موساست
این آینه ی خاتم بشکسته نگین باشد
آمد خبر از زندان افتاده تنی بی جان
زین ماتم جانفرسا هر دل به طنین باشد
از داغ پدر امشب دل خون و غریبانه
گردیده رضا گریان، معصومه غمین باشد
«یاسر» غم آن مولا آتش به جگرها زد
آری غم جانسوزش اندوه زمین باشد
**
محمود تاری «یاسر»
حافظ بزرگ :
جام می و خون دل هر یک به کسی دادند
در دایره ی قسمت اوضاع چنین باشد
.
حاج منصور ارضی - روضه - @hajmansourarzi.mp3
2.93M
🎤| حاج منصور ارضی
🏴 روضه
▪️مراسم شب شهادت حضرت زینب کبری سلام الله علیها
🕌 مسجد ارک تهران
📆 ۱۶ بهمن ماه ۱۴۰۱
#وفات_حضرت_زینب
afshin_azari_aman_aman 128.mp3
8.67M
نوحه افشین آذری به نام «کی پاره کرده مشکتو داداش داداش»
رقیه واسه آب بیداره امشبو ۲
بگو چی من بدم جواب زینبو
بگو چجوری من به خیمه ها برم
خودت بهم بگو بی تو کجا برم
امان امان امان آقام حسین حسین
غریب کربلا آقام حسین
ای شاه کربلا آقام حسین حسین
کی پاره کرده مشکتو داداش داداش
کی درآورده اشکتو داداش داداش۲
امان امان امان آقام حسین حسین
غریب کربلا آقام حسین
ای شاه کربلا آقام حسین حسین
.
#امام_کاظم
#زمزمه
.
مادر بیا به دیدنم امشب
بیا ببین هستم به تاب وتب
رسیده جان من دگر بر لب
مادر کجایی
مادر بیا بهر تماشایم
از سلسله تمام اعضایم
سائيده گردیده چنان پایم
مادر کجایی
مانند تو ای لاله پژمردم
منم شبیه تو لگد خوردم
برات بمیرم مادر ای مادر
ببین چه کرده دشمنم مادر
خون می چکد از گردنم مادر
چیزی نمانده از تنم مادر
آه و واویلا
هر دم که قاتل دیدنم آمد
بر گونه ام سیلی محکم زد
آن بد دهن چقدره می زد بد
آه و واويلا
چون دومی دستاش چه سنگینه
به مثل تو چشمام نمی بینه
برات بمیرم مادر ای مادر
سر تا به پای من پر از درده
پلک دو چشم من ورم کرده
سندی خدایی خیلی نامرده
مادر کجایی
مادر منم مانند تو دالم
ببین که در کنج سیه چالم
ایندم آخر یاد گودالم
مادر کجایی
مثل حسین دارد نشان پشتم
ولی نشد بریده انگشتم
برات بمیرم ای حسین جانم
#محمود_اسدی_شائق
#شهادت_امام_کاظم
.👇
.
#نوحه
#شهادت_امام_کاظم
سلام ای عزیز عالمین
سلام ای امیر کاظمین
دل اهل عالم ازغمت
پرازماتم است و شور و شین
یا باب الحوایج نورچشم حیدر
صلی الله علیک یاموسی ابن جعفر
یاباب الحوایج یاموسی ابن جعفر
غمه عالمه توی نگات
پراز اشکه هردوتا چشات
زهجران دختر و پسر
یه بغضی نشسته توو صدات
درکنج زندان بلا پربسته ای
از زنده بودنت تودگر خسته ای
یاباب الحوایج یاموسی ابن جعفر
بمیرم چی اومده سرت
کبوده تموم پیکرت
یهودی پست بی حیا
می گفت ناسزا به مادرت
ازغم مادرت جان تو بر لب است
ذکر روز و شبت خلصنی یارب است
یاباب الحوایج یاموسی ابن جعفر
درسته که دوری ازوطن
نشد پیکرتو بی کفن
بمیرم برای جدتو
که شد سرجدا و پاره تن
دردل آن زندان گرچه خواندی قرآن
برلب و دندانت کس نزد خیزران
یاحسین یاحسین
ابوذر رییس میرزایی(بهار)✍
👇
.
شهادت حضرت #امام_کاظم(ع)
#زمزمه
#زمینه
#شور
گریه می کنم
هرشب و هر روز
با این جمله ی
ذی ساق المرضوض
به دستو پاش هنوز غل و زنجیره
از غربتش دل همه میگیره
یکی که چشماش پره خونه
داره به زیرلب میخونه
هذا امام الرفضه
لرزونه صداش
از سوز و از تب
میخونه فقط
خلصنی یارب
میگه دلم تنگه برات معصومه
بیا رضا ببین بابات مظلومه
از ضربه های اون یهودی
شده تنش پره کبودی
هذا امام الرفضه
خوندم مقتل و
با اشک و باسوز
چن جا اومده
مصداق مرضوض
یه جا توی مدینه بود پشت در
یه جا توی کرببلا با پیکر
مدینه بود و ضربه ی پا
کرببلا و نعل اسبا
ای وای حسین فاطمه
ابوذر رئیس میرزایی✍
#شهادت_امام_کاظم
.👇
.
#زمینه #امام_کاظم
#شهادت_حضرت #موسی_بن_جعفر(ع)
دلی که ، میگیره کنج زندون
تو دنیا ، غم میخوره فراوون
می مونه ؛ به انتظار فردا ، پریشون
روزا هم
براش یه شام تاره
یه گوشه ای تو زندون
سر روی خاک میذاره
همیشه
این حاجت اسیره
که اخرش یه جوری
دق کنه و بمیره
خوش به حال و روزِ
اون کبوتری که
همش به حال پروازه
صید تو دام صیاد
هی دلش میگیره
باید با این غصه بسازه
"یابن زهرا یابن حیدر یا ابالسلطان"
بند دوم
دوباره وقت عزا رسیده
تو قلبم هوای غم پیچیده
آقامون شد از بلای دنیا خمیده
تو زندون
بودی عذاب کشیدی
برات بمیرم آقا
از کسی خیر ندیدی
ولی باز
تشنه نرفتی از حال
شبیه عشق زهرا
نشد تن تو پامال
وای خرابه حالت
اون نگاه سردت
به آسمونه ای مولا
چی سرتو اومد
داغ تو آقاجون
نشسته توی این دلها
"یابن زهرا یابن حیدر یا ابالسلطان"
بند سوم
میگیره،دلم تو این سیاه چال
می میرم،بس که زدم پروبال
خداییش،چیا کشیده جدم،تو گودال
می بینم
عمه ی دل شکسته
با حال زار و خسته
به روی تل نشسته
باقدی
کمون داره می بینه
که شمر به روی سینه
با خنجری می شینه
آه دیگه تو زندون
با خوندن قرآن
لبام که خیزرون نخورده
وای دیگه یهودی
آه دختر من رو
توو مجلس شراب نبرده
"یابن الزهرا یابن حیدر اباعبدالله"
✍ بقلم:
#حاج_ابوالفضل_جدیان(بند اول)
#مجید_آقاجانی(بند دوم)
#ابوذر_رییس_میرزایی(بند سوم)
👇
.
#زمینه
#حضرت_زینب سلام_الله_علیها
ببین چشمای من مونده به راهت ،عزیزم
هنوز دارم برا تو اشک حسرت ،میریزم
هر لحظه خاطره هات
میده زینب رو عذاب
اشکام جاریه برا
اشکای بی بی رباب
یه سال و نیم
گریه کردم و به یاد کربلا عزا گرفتم هرشب
یه سال و نیم
غصه واسه پیرهنی که بردنش گرفته اینجازینب
آه حسین حسین حسین حسین
.........
هنوزم که هنوزه باز میسوزه ، وجودم
چی میشد گوشه ی مقتل به جای ، تو بودم
داغ تو تا به ابد
تازه س توی نظرم
پیشم کاش بودی حسین
حالا که محتضرم
یادته که
قول دادی باشی کنارخواهرت بیا که دارم میرم
یادته که
گفتی پیش زینبت میمونی اما این شده تقدیرم
آه حسین حسین حسین حسین
............
ببین رو دستم از داغ تو جای ،طنابه
مرور خاطرات بین گودال ،عذابه
از روی تل میدیدم
قاتل رو سینه نشست
بعد از تو دشمن تو
دستای زینب و بست
از روی نی
میدیدی که دخترت روپا برهنه روی خاک میبردن
از روی نی
میدیدی با تازیونه زینب و چقد اینا آزردن
آه حسین حسین حسین حسین
#هاشم_محمدی_آرا
عجل لولیک الفرج
#انتشار_بدون_ذکر_منبع_مجاز_میباشد
.👇