امام حسین ع
. #زمزمه #حضرت_عبدالله #شب_پنجم_محرم #شب_پنجم عمه ببین عموم توو خاک و خون افتاد نمی تونه پاشه
.
#زمزمه
#حضرت_قاسم ابن الحسن
#شب_ششم_محرم
گلابمو گرفت نعلای مرکبا
می سوزه پیکرم به زیر دست و پا
این نیزه رو بکش بیرون ز سینه ام
میبینی که عمو مثه مدینه ام
بند بند دست و پام شکست
یه نیزه رو دلم نشست
زودتر بیا عمو ببین
این نفس آخرم ست
۲
نیزه ای برد منو هوا و زد زمین
پاشیده شد تنم عمو بیا ببین
زره نداشتم و امون نداد عدو
قد کشیده قدم توو دست و پا عمو
سنگ بارون گشته پا تا سرم
خون میاد از بال و پرم
از سم مرکبا میاد
بوی گلاب پیکرم
۳
بابام برام می گفت حسرت کوچه رو
از یاد نبرده ام حیرت کوچه رو
اینا که سنگ به من زدن به سادگی
بابام و کشته ان توی هشت سالگی
مثله کوچه منو زدن
عمو اینا چقدر بدن
تیغ و نیزه دارن ولی
عاشق سخته لگدن
#حسن_کردی✍
مشابه سبک زیر خوانده میشود
.👇
امام حسین ع
📋 بی زره می آید، به سوی این قربانگاه #تک حاج سید رضا نریمانی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
.
🏴 #محرم۱۴۰۳
#شور #شور_تک
#حضرت_عبدالله علیه السلام
#حجت_الاسلام_شیخ_حسین_فتحی
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
بی زره می آید - سوی این قربانگاه
زیر لب می گوید - یا اباعبدالله
و الله لا افارق عمی
پیچیده در دشت و صحرا
وارث شیر جمل آمد
در آغوش ابی عبدالله
ابا عبدالله ۴
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
تا رها شد دستش - شد رها از دنیا
ناله زد در گودال - یا عزیزَ الزهرا
در سینه عشق عمو دارم
مرغ دل به سوی او پر زد
صد جانم فدای یک مویش
دنیا بی عمو نمی ارزد
ابا عبدالله ۴
.
#شب_پنجم_محرم
.👇
امام حسین ع
. #شب_پنجم_محرم #زمزمه #زمینه #حضرت_عبدالله #محرم_۱۴۰۳ بند اول: دستمو عمه رها کن پر بگیرم جون
.
#زمزمه یا یزمینه
#حضرت_قاسم ابن الحسن
#محرم_۱۴۰۳
#شب_ششم_محرم
بند اول:
پیکرت روی زمین غرقِ به خونه
تیغ و تیر و نیزه شد سمتت روونه
جا گرفته رو تنت زخمای کاری
تا که فهمیدن عمو زره نداری
بمیرم که
شبیه مومِ عسلت کردن
اسیرِ جنگ و جدلت کردن
شمشیراشونم بغلت کردن
بند دوم:
استخوان های تنت لِه شد توو میدون
خورده بر لب های تو سنگِ فراوون
با سُم مرکب عمو پهلوت شکسته
رو دلم داغ تو ای قاسم نشسته
برای تو
مثلِ مدینه کوچه وا کردن
تووی تنت نیزه رو جا کردن
روی زمین تو رو رها کردن
#علی_علی_بیگی✍
👇👇
.
#شور
#امام_حسین و #امام_علی امیرالمومنین
*بند اول*
اسمت شیرینه آوای لبمه
از تو گفتن نجوای هر شبمه...
قلبم میزنه با عشق حرمت
عمری دخیلم به شال علمت...
به پای عشقتم ثابت قدم
فکر زیارته توی سرم
تووی دنیا همین برام بسه
بهترین خاطراتمه حرم...
غبطه میخورم به حال زائرا
اونایی که هستن الان کربلا
زائر تو داره هر جایی بها...
///حسین~ یابن الزهرا///
*بند دوم*
دنیا اومدم واسه ی نوکری
بین نوکرات منو هم میخری...
اسممو جزء زائرا بنویس
التماس میکنم با چشمای خیس...
جنس گریه م با همه فرق داره
چشمام با روضه ی تو میباره
الحمدلله که توو طول سال
مجلس نوکری برقراره...
تموم حاجتمه فقط همین
که راهی شم با رفقا اربعین
کربلا بهترین نقطه ی زمین...
///حسین~یابن الزهرا///
*بند سوم*
لنگر آسمونا و زمینه
فقط حیدر امیرالمومنینه...
پهلونه پهلونای جهان
کراماتت مافوق درک و بیان...
یا علی امپراطور کلام
پادشاه جهان عالی مقام
شروع هر روزمه با علی
یا علی ذکر تو حسن ختام...
حرم تو خونه ی شیعیانه
اسم زیبات زینت واسه اذانه
بدون شک منکرت بی ایمانه...
مبدا عاشقی حرم مولا
یه سحر از دم ایوونه طلا
اربعین پا پیاده تا کربلا...
///علی ~ یا حیدر...///
#مهدی_ندرخانی کرج✍
👇
.
#امام_زمان
#یا_صاحب_الزمان_عج_ادرکنی
اگر بیعت نکردم، با تو بیعت میکنم آقا
که من تجدید میثاقم به هیئت میکنم آقا
نه بیعت در رفاه و راحت و آسایش و اَمنَم
که بیعت با تو در ایامِ شدت میکنم آقا
من از اَستغفِرُاللهَم، پیِ اِن تنصُرُاللهَم
که دینت را بِاِذنِ الله نصرت میکنم آقا
به اربابم قسم، هرگز به ذلت تن نخواهم داد
که زیر پرچمت احساس عزت میکنم آقا
حسینی آمدم دنیا، حسینی میروم زینجا
که با جدِ تو احساسِ قِرابت میکنم آقا
نِدایم چون دهی از صحنِ کعبه، موسمِ فجرت...
به محضِ یالِثاراتَت، اطاعت میکنم آقا
بخوان از جان و دل، دلهای مشتاق شهادت را
که جان و سر، بقربان رکابت میکنم آقا
تویی فرمانده ی دلها و ما فرمانبرِ مولا
پِیِ اَمرت، حمایت از ولایت میکنم آقا
قسم بر اربعینی ها و همراهان زینب که؛
ترا با اربعینی ها زیارت میکنم آقا
نمازم، روزه اَم، حَجَّم، جهادم، با تو مقبول است
وگرنَه از خود اِعلامِ برائت میکنم آقا
تَولایم، تَبرایم، قدم بر جای پای توست
خدا را اینچنین کسب رضایت میکنم آقا
تو چون در غیبتت تکلیف را روشن نمودی، من...
ز اَمر جانشینِ تو اطاعت میکنم آقا
میان شیعه میخواهند بذرِ تفرقه پاشند
به وحدت شیعه را اینگونه دعوت میکنم آقا
همه امنیت ما هست زیر پرچم روضه
به روضه یاریِ قرآن و عترت میکنم آقا
رگ و خونِ حسینی ها ز یک حنجر بقا دارد
همان حنجر، کزو ذکر مصیبت میکنم آقا
چو زینب بوسه زد بر آن گلوی پاره غوغا شد
برایت گوشه ای از آن، روایت میکنم آقا
اَراذل، ریختند آنجا سرِ اهلِ حرم، ای وای
اگر گویم، نپنداری جسارت میکنم آقا
بزیرِ دست و پا گم شد گمانم عمه جانِ تو
کِی از معجر دگر شرحِ حکایت میکنم آقا
دلت آتش گرفت و ناله اَت تا عرش بالا رفت
دهی رخصت، روایت از اسارت میکنم آقا
میانِ لشکر نامحرمان، مظلومه گیر افتاد
فقط یک جمله از مقتل روایت میکنم آقا
یتیمِ جدِ مظلومت، به راسِ روی نِی گفتا:
ز چشمِ هیزِ نامردان شکایت میکنم آقا
#محمود_ژولیده ✍
.