eitaa logo
امام حسین ع
18.6هزار دنبال‌کننده
397 عکس
2هزار ویدیو
1.9هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
. به حمله به طعنه به غارت ، به آل علی شد جسارت بیا روضه خوان از برامان ، بخوان روضه های اسارت بخوان روضه از نیزه و سر ، ز چشمان ِ از غم شده تر ز کعب نی و تازیانه ، ز سوز دل آل حیدر اگر چه عدو شد ، اسیر حقارت امان از اسارت ، امان از اسارت یاحسین یابن الزهرا --------- اگرچه به گودال غمها ، شده از جفا بی برادر چه زیبا بُود در ره دین ، علمداری دخت حیدر اگر چه خمیده ولیکن ، کجا میکند عجز و لابه کند سرنگون کاخ فتنه ، به اعجاز نطق و خطابه محبت به عالم ، نموده تجلی ، ز نور کلام ِ رأیتُ جمیلاً یاحسین یابن الزهرا ----- خدایا با سالار زینب ، تو ما را دچار ولا کن همیشه دل عاشقان را ، اسیر غم کربلا کن کمک کن به ما سینه زنها ، قسم بر غم شاه بی سر شویم اهل امر ِ به معروف ، شویم اهل نهی ِ ز منکر به راه ولایت ، حسینی بمانیم فدایی راه ، خمینی بمانیم یاحسین یابن الزهرا 🎤 👇
4_5994486284523929942.mp3
3.26M
💠 س استاد 🎤 : تسلط بر شعر عامل اثرگذاری بر مستمع 👇تحلیل
4_5994486284523929940.mp3
4M
س تحلیل روضه حضرت رقیه سلام الله علیها : تسلط بر شعر عامل اثرگذاری بر مستمع 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 👇 شامیان خوار مبینید مرا گوشه ی زندان به خدا من گل گلزار خدابوی حجازم بگذارید بگریم که شبیه است به زهرا عمر کوتاه من و گریه ی شبهای درازم اشک نگذاشت که در آتش فریاد بسوزم گریه نگذاشت که در سوز دل خود بگدازم خم ابروی تو محراب نمازم شده است جان گرفتم به کف از بهر قبولی نمازم همه خوابند و من غم زده بیدار تو هستم شاهدم این گلوی بسته و این دیده ی بازم چه شد آن کودک شامی که مرا زخم زبان زد تا که در پیش نگاهش به وصال تو بنازم رنگم از دوری روی تو پریده است وگر نه من نه آنم که به طوفان بلا رنگ ببازم ز سیلی صورتم نیلی چو میشد عمه میبوسید چو رویم شعله میزد اشک می آمد به فریادم یکی از روزها دخت یزید آمد به دیدارم نترسیدم به پیشش با وقار کامل استادم لباسم کهنه بود و طعنه ام میزد کنیز او ولی من با سکوتم بر همه درس ادب دادم .
. *شور ابی عبدالله(ع)* *بند اول* خدارو شکر شغل شریفی دارم/نوکریتون تموم کار و بارم/آرزومه شهید بشم توو راهت/موقع مرگ روو پاهات سر بزارم... بیا منو بخر/آقا حرم ببر/دلگیرم عاقبت یک شبی/وسط روضه ها/میمیرم... تموم حاجتم/شده کرب بلات/اربابم به حق مادرت/به اشک مادرم/دریابم... ///حسین واااای.../// *بند دوم* دوباره دل گرفته و حزینه/آرزوشه تو صحن تو بشینه/باز بطلب بیام پای پیاده/کرب بلا حاجت من همینه... شاه کرم حسین/ای دلبرم حسین/مهتابی به دل نوکرا/به کل ماسوا/می تابی... به یاد گنبد/قشنگ و ناز تو/میخونم عاشقم عاشق/ضریح و گنبدت/می مونم... ///حسین واااای.../// *بند سوم* حسین من چرا کفن نداری/حتی به تن یه پیرهن نداری/یه نانجیب انگشترت رو برده/واویلتا سر به بدن نداری... با بغض و کینه ها/سر تو شد جدا/واویلا با خنجر بی هوا/میزدش ضربه ها/واویلا بعد تو نوبت/غارت خیمه ها/واویلا زینب و میبرن/بزم حرامیا/واویلا... ///حسین واااای.../// کرج 👇
. شده به پا دردلم، خیمه ی درد و بلا اشک چهل ساله ام، چکیده برکربلا قیام گریه ،به پا نمودم دمی بدون، گریه نبودم من پسر خون خدایم حافظ خون شهدایم به ذکر کرب وبلا، گرم عبادتم من حافظ سرسبزی، باغ شهادتم من به اشک خود ره، به ظلم بستم سفیر خون ، حسین هستم من پسر خون خدایم حافظ خون شهدایم زسلسله پای من، اگرچه سائیده شد گردنم از سلسله، اگرچه رنجیده شد غم وبلارا، به جان خریدم سرپدر را به نیزه دیدم من پسر خون خدایم حافظ خون شهدایم عمه میان مقتل، زود به دادم رسید به یاری خداوند ، روح به جانم دمید وگرنه آن جا ، جان داده بودم برای مردن ، آماده بودم حافظ خون شهدایم من پسر خون خدایم به راه شام کوفه ،هزار غم دیده ام زکوفی وشامیان ، بسی ستم دیده ام زخم زبان و، سنگ لب بام زده بجانم ، شراره دشنام من پسر خون خدایم حافظ خون شهدایم ز روی نی پدر بر، عمه نظاره می کرد دیدۀ خودرا ز اشک، پر از ستاره می کرد علم به دوش ،قیام او بود کوه صبور تمام ام بود حافظ خون شهدایم من پسر خون خدایم سرم اگرسوخت از، شراره ی شامیان شرربه جانم زده، نظاره ی شامیان امان امان از، درد و غم شام محارم ما، درملاء عام من پسر خون خدایم حافظ خون شهدایم خون دل ماشده، روان زچشمان ما نیمه ی شب شد پدر، خرابه مهمان ما امان زظلم ، بنی امیّه مصیبتی شد، غم رقّیه من پسر خون خدایم حافظ خون شهدایم من که جگرپاره از، کودک وگهواره ام توهم بیا زهرکین برجگر پاره ام نیامدی و،چه دیرکردی مرا زهجران ،تو پیر کردی من پسر خون خدایم حافظ خون شهدایم ✍ 👇
206.7K
65.33M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎤 غروب کربلا شد و … جور و ستم روا شد و… دور و بر سه ، سه ونیم قیامتی به پا شد و… بـعدِ تمـامِ شُــهدا نوبت شاه ما شد و… وقـت نزول آیه ی مصیبت و بلا شد و… تمـامی سپـاه کـفر دوباره هم صدا شد و… خدا خدای نیزه و… خنجرو دشنه ها شد و… بـرای نـیزه دارها حرمله رهنما شد و… سـنگ روانه ی سرِ عزیز مصطفی شد و… به سوی قلب مضطری سه شعبه ای رها شد و… دهان خشک بسته ای به زور نیزه وا شد و… عدو رسید و چکمه ای به روی سینه جا شد و… دست به موی سر رسید شمر چه بی حیا شد و… دیـد ولـی نمی بُرَد ز روی سینه پا شد و… با لگدی به گُرده اش… سوار بر قفا شد و… یکی دوضربه هم که نه وای خدا خدا شد و… به ضربه ی دوازدهم سر از بدن جدا شد و… به خون پاک حنجرش محاسنش حنا شد و… وَ پیش روی خواهرش سرش به نیزه ها شد و… کـفن نبـود کـربـلا صحبت بوریا شد و… پیرهنش به جای خود تنش چو نخ نما شد و… به دست شوم گرگ ها دوباره جابجا شد و… پـس از قتـال نوبت خیام نینوا شد و… ظلم وجفا ز حد گذشت غرور خواهرش شکست *** جور و ستم روا شده خون به دلِ خدا شده حوالی ساعت سه قیامتی به پا شده بـعدِ تمـامِ شُــهدا نوبت شاه ما شده وقـت نزول آیه ی مصیبت و بلا شده تمـام لشکر دغا یکسره یک صدا شده نوبت رقص نیزه و… خنجرو دشنه ها شده سـنگ روانه ی سرِ عزیز مصطفی شده بسمت قلب مضطرش سه شعبه ای رها شده دهان خشک و بسته اش به زور نیزه وا شده خدا ببین که چکمه ای به روی سینه جا شده دست به موی سر رسید شمر چه بی حیا شده تیغ نمی بُرَید، پس ز روی سینه پا شده وِرا نمود پشت و رو مسلط از قفا شده https://eitaa.com/emame3vom/103500
. 📝 علیهاسلام 🏴 ۱۴۰۳ 📝بند اول برا عبادت، بگو رقیه نماز اباالفضل، وضو رقیه لبخند عمو، بسته به لبخند رقیه زندگی ما، به یه نگات بنده رقیه آخ اگه دلم، خراب روضه‌ی تو باشه دیگه چی میخواد، به خدا اینم از خداشه شافعه‌ی محشر، ای نوه‌ی حیدر هستیِ اباالفضل، عشق علی اکبر سیدتی۳، ای گل معطر رقیه جان، سیدتی 📝بند دوم شیرین زبونِ، حرم رقیه ای عشقِ صاحب، علم رقیه دنیا واسه من، معنی نداره بی رقیه میسازه همه زندگیمو بی بی رقیه من نوکرتم خانوم سه ساله منو دریاب اِی جونم فدات ستاره‌ی شبهای ارباب آبروی عالم، ذکر روی پرچم نام تو رقیه، نغمه‌ی دمادم سیدتی ۳، دلخوشی قلبم رقیه جان، سیدتی 📝شعروسبک: مجتبی عبداللهی(قم) یوسف کیانی .👇
. نوحه و دم نمی‌شود پنهان موج پرچم نمی‌شود پنهان ساحت سوگواریت ای سر در دو عالم نمی‌شود پنهان پسرت گفت نسل مکه منم شور زمزم نمی‌شود پنهان دلربایی به روی نی حتی گیسوی خم نمی‌شود پنهان گرچه خاکستری و آشفته است این موی کم نمی‌شود پنهان در تن پاره پاره ات رَد سُم همچنان سَم نمی‌شود پنهان گرچه پنهانی ای نهان در زخم این همه غم نمی‌شود پنهان نه به یک معجر این کبودی ها با دو تا هم نمی‌شود پنهان دخترت از نگاه نامحرم گر نباشم نمی‌شود پنهان می‌چکد خون ز گوشه ی چشمم دیده در نم نمی‌شود پنهان آنقدر زخم دارم این ایام که به مرهم نمی‌شود پنهان  تا نبینی که چادرم خاکی است سعی کردم نمی‌شود پنهان رو گرفتم ز تو چو مادرمان زن زِ محرم نمی‌شود پنهان سعی کردم چه سود ، رنگ سیاه در محرّم نمی‌شود پنهان اشک من را کسی ندیده ولی کمر خم نمی‌شود پنهان ✍ .
. خیلی از ماها امام حسینی رو دوست داریم که مهربون باشه، بغلمون کنه، بهمون برات کربلا بده و ... ازین جور حرفا(که البته همینشم خیلی خوبه) اما با امام حسینی که امر به معروف و نهی از منکر و حلال و حرام و جهاد و ...اینطور مسائل داشته باشه خیلی نمی تونیم ارتباطی بگیریم. 🔴کانال رسمی و غیر رسمی امیر عباسی ........ #پ.ن: وقتی سیره و روش امام حسین و اهلبیت رو کنار گذاشتیم و اَزش به مستمعینِ خودمون چیزی نگفتیم و فقط چسبیدیم به روضه و سینه زنی... باید پیش بینیِ این روزا رو هم میکردیم.... باید در طول سال از سیره ی اهلبیت گفته باشیم، تا وقتی در مسئله ای اجتماعی موضع میگیریم و نصیحت میکنیم که؛ این کار شما خلاف سیره ی عملیِ اهلبیته ،برای مردم قابل درک باشه. ان شاءالله .......... مجلس امام حسین علیه السلام جای گناهکارانی مثل بنده هست ولی جای گناه نیست حضرت هدف او احیای دین بوده است و شهادتش به خاطر امر به معروف و نهی از منکر بوده واین صحنه ها پارادوکس است پس گناهکار را با گناه خلط نکنیم .
. السلام علیک یا اباصالح المهدی (عج) هر صبح مان بی تو شبیه شام تاراست عالم برای دیدن تو بی قرار است اصلاً من از چشم تو افتادم ، عزیزم امّا بیا که مادرت چشم انتظار است فصلِ بهار ، بی تو پر از درد خزان و فصل خزان با تو پر از حسِ بهار است زندانی دردم ، نمی آیی سراغم؟ دنیا بدون تو‌ برایم چون حصار است در ندبه ها خواندم که میسوزم ز هجران بنگر که اشک نوکرت، بی اختیار است با دیدن اعمال من ، آهی کشیدی شرمنده ام آقا، گناهم آشکار است جای تو‌، هر کس را که جادادم ، ضرر بود صحن دلِ عاشق پر از گرد و غبار است آبا و اجدادم ، ندیده جان سپردند داغ فراقت در دل ما ریشه دار است یک شب بیا و روضه خوان جمع ما باش یک شب بیا که مادرت چشم انتظار است ✍ .
. فکر و ذکرم این روزا فقط حرمه تنها خواسته م این روزا ازت حرمه دلتنگ چای عراقی ام مشتاق ایوان ساقی ام دیوونه میشم نبینمت دلواپس اربعینمت 2 موکب موکب عاشقت میشیم به خدا با هر قدم گریه میکنیم تا کربلا ایشالا که یکدله بشیم پاهای پر آبله بشیم توی مسیر گریه عالیه که جای رقیه خالیه ✍ .👇
. دلنوشته های فراق علیه_السلام اگه درها همه روت بسته شده در خونه ی حسین بازه رفیق کافیه که دلتو بهش بدی یه نگاش دنیاتو میسازه رفیق غصه ی رنج زمونه رو نخور هواتو داره بی اندازه رفیق حالا این دهه نشد بری حرم زخمای دلت شده تازه رفیق توی هر حالی فقط بگو حسین نوکری یه بال پروازه رفیق هر کسی که نوکر حسین بشه جلو فاطمه سرافرازه رفیق ✍ .
. . شهر دم دروازه ساعات خدا رحم کند به دل عمه سادات خدا رحم کند محمل ام پرده ندارد،مددی یا ستار حاجتم وقت مناجات،خدا رحم کند *چشم من تار شده،یا تو به هم ریخته ای؟* با همان خنجر کندی که تو را زجرت داد می کند شمر مباهات خدا رحم کند سرت از نیزه زمین خورد،دلم ریخت حسین زیر پایی و به لب هات خدا رحم کند نیزه نیزه شده از بس که گلوی پاره پر شدی تو ز جراحات ...... *واقعا همین بوده،من که میگم اصلا سر پایین نیومده،اما اگر نگاه به مقاتل کنی میگه هر شب این سر ها رو می آوردن پایین تو صندوقچه میزاشتن، دوباره صبح به نیزه میزدن ...وای وای ...... حسین ....... چانه میزد سر گهواره یکی پیش رباب *میگفت چند میخری یکی میگفت چند میفروشی* بمیرم براتون ، بچه ها پشت دروازه ایستادن یکی سوال کرد چرا این اسرا رو داخل نمیبرید دیگری گفت هنوز زینت دادن و چراغونی شهر تموم نشده" وقتی دروازه وا شد،همه رو خبر کرده بودن . از مسیر بازار یهودی ها آوردنشون، سرکرده یهودی ها (استغفرالله) گردنبدشو، اون سینه ریزی که می اندازند به عنوان احترام، اون و در آورد به صاحب نیزه داد،گفت نیزه رو بیار جلوتر "" نگاه که کرد گفت خوب میشناسمت بابای این بود خیبر مارو ریخت به هم، نانجیب خم شد سنگ برداشت ...." به تبع،مریداش همه سنگ برداشتند ...." چه خبر بود روز اول صفر خدا رحم کند حسین .... .
. بفرمایید روضه، آدرس: دروازه ی ساعات بعد از کوچه ی تنگِ یهودی ها تَهِ بازارِ شامِ سابق و امروز بازارِ حمیدیّه گرفته مجلسی ارباب در کاخ یزیدیّه بفرمایید روضه با حضور قاتلان،شمر و سنان و حرمله امشب بفرمایید روضه با حضور ذاکران این بار چوب خیزران با لب... بفرمایید روضه ،شام،بعدش هم به صرف شام بفرمایید روضه شامیان،بعد از نماز مغرب و عشاء بفرمائید روضه شامیان با خطبه خوانی هایِ زین العابدین و زینب کبری ندیدم مجلسی کامل تر از این مجلس روضه نه بی خود نیست اربابم در آورده سر از این مجلس روضه که در آن قاسم و عباس و اکبر بر روی نیزه،میان دارند و در هر گوشه ی مجلس شبیه عمّه ی سادات و طفلان،کربلایی های بسیارند به نوبت راویان،شمر و سنان و حرمله از کربلا گفتند تمام قصّه را از ابتدا تا انتها گفتند ولی هر یک جدا از روضه ی سرهای از پیکر جدا گفتند سپس بر منبرِ تشت طلایی آن لب کرب و بلایی آیه ای از کهف را آن شب تلاوت کرد تمام نکته ها را مو به مو در خواندن آیه رعایت کرد حسین بن علی لب وا نکرده،ناگهان مجلس دگرگون شد از این سو چشمِ زین العابدین از آن طرف، زینب دلش خون شد پس از لب خیزران برخواست آهسته ولی با شدّت از دست یزید افتاد رقیّه دید بالا رفت چوب خیزران، امّا خدا را شکر بر صورت ندید افتاد همین که خیزران، این ذاکر معروف بالا صدای جمع از این روضه ی مکشوف بالا رفت زمینه ، نوبت جُندَب شد و از داستان بوسه ی سرخ پیمبر خواند زمینه ، نوبت جُندَب شد و او هم دوباره روضه را از قسمت ِ سر خواند ولیکن ، واحدِ سنگین آن مداح رومی ، چیزِ دیگر شد خدا خیرش دهد او خواند و حال عمّه ی سادات بهتر شد بکوب ای سینه زن در واحد شلاقیِ امشب تو می کوبی به سینه ظاهرا، امّا فقط شلاق ها را می خورد زینب برای لطمه ی آخر ، فضا جور است در مجلس سر زینب سلامت ، نوبت شوراست در مجلس به شدّت خطبه خواندن های زینب، شور می بخشد به این مجلس خصوصاً موقعِ طرز ادای اسمِ ارباب جهان، از بس حسین بن علی را می کشد با حس دل سنگ آب می گردد رقیّه بیشتر بی تاب می گردد دل سنگ آب می گردد دل سنگ آب شد امّا، دل آب فرات آن روز ، سنگ و سنگ تر می شد سَرِ ظهر عطش از شدت گرما و تیر و نیزه ها، خون در رگ خون خدا پُر رنگ تر می شد دل سنگ آب شد روزی ، دل سنگ آب می گردد، دل سنگ آب خواهد گشت زمان دیروز یا امروز یا فردا برای کربلا بی تاب خواهد گشت شما حالا بفرمایید روضه ، اهل بیت امّا به زور تازیانه ، راهیِ مجلس شدند آن شب شما حالا بفرمایید روضه ، بچّه ها ، از بس که تازیانه خوردند از عدو، بی حس شدند آن شب بفرمایید روضه ، روضه ی ناگفتنی در مجلس از آغاز بسیار است از این بسیار ها تنها ، یکیّ اش این که زین العابدین بسیار بیمار است یکی دیگر از این بسیار ها این که ، کمان حرمله ، بسیار در چشم همه مشغول ِآزار است بفرمایید روضه تا که شام زینب کبری سحر گردد بفرمایید روضه تا مگر تعدادمان از دعوتی های یزید بی مروّت بیشتر گردد بفرمایید روضه تا که بازوهایمان امشب برای بچّه ها در وقت تازیانه مانند سپر گردد بفرمایید روضه ، آدرس دروازه ی ساعات بفرمایید روضه بچه ها ، تنها برای شادیه قلب حسین و عمّه ی سادات .👇
AUD-20220902-WA0057.mp3
9.71M
🎤 |حاج محمود کریمی بفرمایید روضه ▪️مراسم 🏴 شب دهم 🕌 مسجد ارک تهران 🗓 شنبه ۵ شهریور ماه ‌۱۴۰۱
. ✅ پا به پای غمت... ▶️ 💢   ✴️ کربلایی پا به پای غمت من نفس میکشم توو هوای غمت دستمو میگیره گریه های غمت جونمو تو بگیر لا به لای غمت غم شیرینم یا اباعبدالله دین و آیینم یا اباعبدالله یه حسی دارم انگاری دارم تو رو میبینم یا اباعبدالله مستیِ گیرا غم طولانی السلام ای شرح پریشانی زلف آشفتت دلمو خون کرد جذبهٔ تمثالت عالمو مجنون کرد " یا اباعبدالله الحسین " باب خِیره حسین من غبار قدوم زهیرِ حسین مشتریِ منه کی به غیر حسین ماه مسجده و نور دِیره حسین شبِ نورانی یا اباعبدالله دم طوفانی یا اباعبدالله همه محکومن به فراموشی تو جاویدانی یا اباعبدالله سَرِ ناچیزم ذبح چشماته تو چه زیبایی چشم من ماته کشتهٔ عشقم تشنهٔ دارم من خودم پامو رو به قبله میذارم " یا اباعبدالله الحسین " .👇
Final Master_Pa Be Paye Ghamet_Mojtaba Ramezani.mp3
9.41M
پا به پای غمت من نفس میکشم
. صلی الله علیک یا اباعبدالله اَلسَّلامُ عَلَى الْمَدْفُونينَ بِلا أَكْفانٍ. سلام بر دفن شدگان بى‏ كفن. اَلسَّلامُ عَلَى الرُّؤُوسِ الْمُفَرَّقَةِ عَنِ الْأَبْدانِ . سلام بر سرهاى جدا شده از بدن‏ ها . بر روی نی ماهم تویی ، آیینه ی آهم تویی آن چه که می خواهی شدم ، آن چه که می خواهم تویی افتاده قلبم بر رهت ، بر اوج نی روی مه ات یک قافله دل همرهت ، محبوب دلخواهم تویی افتاده جسمت روی خاک ، ماندم به قلبی چاک چاک گشتم ز دوری ات هلاک ، هجران جانکاهم تویی تو روی نیزه در نماز ، من با تو در راز و نیاز بی تو پر از سوز و گداز ، سوز من و آهم تویی من پیرو تو زینبم ، از دوری ات جان بر لبم آه ای هلال هر شبم ، مهرم تویی ماهم تویی رخسار ماه کامل و ، جاری شده خون دل و من در میان محمل و ، بر نیزه همراهم تویی لحظه به لحظه هر گذر ، در دیر راهب ، تشت زر در جای جای این سفر ، نور شبانگاهم تویی یار دل آرامم تویی ، نجوای هر گامم تویی صبحم تویی شامم تویی ، سالم تویی ماهم تویی ای آتش دیرینه ام ، چون شعله ای در سینه ام ای عشق ای آئینه ام ، معراج هرگاهم تویی سروم همیشه سر فراز ، قرآن بخوان ای دلنواز با نغمه و صوت حجاز ، محبوبِ اَلله ام تویی قرآن بخوان از نیزه ها ، تا آن که گردد جمع ما از چشم نامحرم رها ، از غصه آگاهم تویی ره می روم با کعب نی ، با ضربه های پی ز پی بنگر مرا از روی نی ، ذکر قدگاهم تویی شنبه ۳۰ تیر ۱۴۰۳ ✍ شب پانزدهم محرم ۱۴۴۶ .