eitaa logo
امام حسین ع
18.6هزار دنبال‌کننده
397 عکس
2هزار ویدیو
1.9هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔸🔶《السَّلامُ عَلَيْكَ يَا مُحَمَّدَ بْنَ عَلِيٍّ البَاقِرِ(علیهما السلام)》🔶🔸 ✅امام محمد باقر(ع) در پاسخ به سؤال فردی که از ایشان پرسید ؛ آیا شما زمان امام حسین(ع) را درک کرده اید؟ فرمود : 📋《قُتِلَ جَدِّی الْحُسَینُ(ع) وَ لِی اَرْبَعُ سِنینَ وَ اِنّی لَاَذْكُرُ مَقْتَلَهُ وَ مَا نَالَنَا فِی ذَلِكَ الْوَقْتِ》 ♦️هنگامی كه جدّم امام حسین(ع) به شهادت رسید، من چهار ساله بودم و جریان شهادت آن حضرت(ع) و آنچه در آن روز بر ما گذشت همه را به یاد دارم.(۱) وقتی به سال ۶۱ هجری اسراء کربلا را وارد مجلس یزید کردند، یزید در طی سخنانی که امام سجاد(ع) خطاب به یزید فرمود، عصبانی شد و در این هنگام یزید؛ 📋《فَشَاوَرَ يَزِيدُ جُلَسَاءَه فِي أَمرِه، فَأشَارَوا بِقَتلِهِ!》 ♦️در مورد امام سجاد(ع) با مشاورین خود مشورت کرد، که همگی رای بر کشتن ایشان دادند! آنگاه امام باقر(ع) که خردسال بود، در جواب به يزيد فرمود : 📋《لَقَد أشَارَ عَليكَ هَؤُلاء بِخَلافِ مَا أشَارَ جُلَسَاءُ فِرعَونَ عَليهِ، حَيثُ شَاوَرَهُم فِي مُوسَى وَ هَارُونَ، فَانَّهُم قَالوا لَه : أرجِه و أخَاه، وَ قَد أشَارَ هَؤلاءِ عَلَيكَ بِقَتلِنا، وَ لِهَذَا سَبَبُ》 ♦️اهل مجلس تو به تو اشاره‏ اى كردند كه بر خلاف اشاره اهل مجلس فرعون بود كه درباره امر موسى و هارون با آنها مشورت كرد، زيرا كه اهل مجلس فرعون به فرعون گفتند : موسى را با برادرش‏ نگاه دار! ولى اهل مجلس تو به قتل ما اشاره كردند، اين اشاره‏ اى كه اينها كردند داراى سببى است! یزید پرسید : به چه سبب؟ امام باقر(ع) فرمود : 📋《اِنَّ أَولئِكَ كَانُوا لَرُشدةِِ و هَؤلاء لغَيرِ رُشدةِِ! وَ لَا يَقتُلُ الأَنبِياءَ وَ أَولادَهُم إِلّاَ أَولَادُ الأَدعِيَاء!》 ♦️اهل مجلس فرعون حلال زاده بودند ولى اهل مجلس تو حلال زاده نيستند، زيرا پيغمبران و فرزندان آنان را غير از فرزندان زنا كسى نخواهد كشت! آنگاه يزيد ساكت شد و دستور داد تا آنان را از مجلس خارج كردند.(۲) امام باقر(ع) خود یادگار کربلا بود و حوادث کربلا و کوفه و شام را دیده بود. تاریخ نقل می کند که ایشان به همراه فرزندشان امام صادق(ع) به سفر حج رفته بودند و این سفر هم زمان با سفر حج هشام بن عبدالملک بود. نگاه ویژه مردم در مکه، موقعیت امام(ع) را بسیار برجسته نشان داد، به گونه‏ ای که شخصیت هشام را تخریب نمود قرار و سبب کینه‏ توزی هشام نسبت به امام باقر(ع) شد. هشام پس از بازگشت به شام، نامه‏ ای به فرماندار مدینه نوشت و از وی خواست که امام(ع) را به همراه فرزندش به شام اعزام کند. هنگامی که حضرت(ع) به شام اعزام شد، هشام برای تحقیر امام(ع)، سه روز آنان را پشت دروازه شام نگه داشت و به حضور نطلبید. امام صادق(ع) در این باره می فرماید : 📋《فَلَمْ يَعْرِضْ لَنَا حَتَّى انْصَرَفَ إِلَى دِمَشْقَ، وَ انْصَرَفْنَا إِلَى الْمَدِينَةِ، فَلَمَّا وَرَدْنَا دِمَشْقَ حَجَبَنَا ثَلَاثَةَ أَيَّامٍ، ثُمَّ أَذِنَ لَنَا فِي الْيَوْمِ الرَّابِعِ، فَدَخَلْنَا》 ♦️کسی متعرض ما نشد تا اینکه به شام رسیدیم و وقتی خواستیم وارد شهر شویم، مانع شدند و این ممانعت تا سه روز طول کشید و روز چهارم به ما اذن داده شد، تا اینکه داخل شدیم.(۳) شاید در آن لحظه خاطرات پشت دروازه شام برای امام باقر(ع) تداعی شده باشد. چون در مقاتل هست که؛ 📋《ظَلُّوا عَلَى بَابِ المَدِينةِ ثَلَاثةَ أيَّامِِ حَتَّى يُزَيِّنُوا البَلَدَ》 ♦️اسرای اهل بيت(ع) را سه روز پشت دروازه شام نگه داشتند، تا شهر را تزیین کنند.(۴) امام باقر(ع) از صحنه کربلا می فرماید : 📋《وَ كُنْتُ أَرَى، يَشُدُّ عَلَى الْمَيْمَنَةِ مَرَّةً، وَ عَلَى الْمَيْسَرَةِ مَرَّةً، وَ عَلَى الْقَلْبِ مَرَّةً، وَلَقَدْ قُتِلَ‏ بِالسَّيْفِ‏ وَ السِّنَانِ، وَ بِالْحِجَارَةِ وَ بِالْخَشَبِ وَ بِالْعَصَا، وَ لَقَدْ أَوْطَئُوهُ الْخَيْلَ بَعْدَ ذَلِكَ》 ♦️من شاهد بودم که جد غریبم تنها مانده بود و در حین رزم، گاهی به میمنه و گاهی به میسره و گاهی به قلب دشمن می زد. تا اینکه اورا با شمشیر و نیزه و سنگ وچوب و عصا کشتند وبر بدن او اسب تاختند.(۵) امام باقر(ع) پیش از شهادت خود، به امام صادق(ع) وصیت کرد که بعداز شهادتش، به مدت ده سال در منی بر جدّ غریبش مرثیه و روضه بخوانند. در روایت آمده است : 📋《یَا جَعْفَرُ! أَوْقِفْ لِی مِنْ مَالِی کَذَا وَ کَذَا لِنَوَادِبَ تَنْدُبُنِی عَشْرَ سِنِینَ بِمِنًى أَیَّامَ مِنًى》 ♦️ای جعفر! از مال من فلان مبلغ را وقف کن تا نوحه ‏سرایان ده سال در منى برایم نوحه ‏سرائى کنند.(۶) {وَسَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُونَ} 📚منابع : ۱)تاریخ یعقوبى، ج‏۲، ص۳۲۰ ۲)اثبات الوصية مسعودی، ص۱۷۱ ۳)دلائل الإمامة طبری، ص۲۳۳ ۴)کامل بهایی عمادالدین طبری، ج۲،ص۳۶۱ ۵)بحارالانوار مجلسی، ج۴۵، ص۹۱ ۶)الکافی کلینی، ج۵، ص۱۱۷ ‌
. وقتی صدای گریه‌ات و شنیدم برگشتم و به گهوارت رسیدم پیش خودم آروم‌تری باباجون بیا بریم، شاید به آب رسیدیم ای امیدم نخواستی تو خیمه بمونی، از گریه هات معلومه تو حال و روزم و می‌دونی، این از صدات معلومه می‌خوای بشی آسمونی، از تو چشات معلومه، معلومه، معلومه می‌بینی بابا، کنارمون دریاس می‌بینی بابا، نیومد عمو عباس ع می‌بینی بابا، بابات چقد تنهاس بند دوم تو آخرین علیِ کربلایی کوچیکترین دلاور بابایی بذار ببینم گلوت و پوشوندن عزیز من، الهی که نیاد سرت بلایی با گریه‌هات رجز می‌خونی، حرمله هم تو میدونه مبارز تیر و کمونی، گلوی تو پر خونه رو نیزه‌ها پیشم می‌مونی، چشم بابا گریونه، گریونه، گریونه می‌بینی بابا، می‌لرزه دست و پام می‌بینی بابا، که گریونه چشمام می‌بینی بابا، بازم چقد تنهام بندسوم پاهام دیگه را نمیره یک قدم مادر تو منتظره تو حرم این پا و اون پا می‌کنم تو میدون ببین علی ع، روم نمیشه تو رو نشونش بدم می‌فهمه که آروم ندارم،از تو چشام می‌خونه می‌فهمه خیلی بی‌قرارم، می‌دونه قلبم خونه نشد تو رو زنده بیارم، شرمندشم می‌دونه، می‌دونه، می‌دونه می‌بینی بابا، رفتی و بیچارم تنت و حالا، به خاک می‌سپارم می‌دونی که من، چقد دوست دارم 👇
. 🔷🔶 حماسی علیه السلام🔶🔷 🍇🍇🍇🍇 بند اول صحنه ی رستاخیزو، برپا میکنه جلو یلان صفین ، غوقا میکنه میریزه از انگشتاش، صد ها فن رزم فتحو برای اعدا ، رویا میکنه عبــــــــــــــــــــاس نقاب روی صورت ابوفاضله عیان زور و قدرت ابوفاضله سفید شد رنگ رخا تا دیدن اجل قد و قامت ابوفاضله جونم به قد و بالات ، ساقی قمر جونم به زور دستات، ساقی قمر چرخوندی شمشیر رو، میجنگی تو هم مثل فنون بابات ، ساقی قمر 🍇🍇🍇🍇 بند دوم نه یک دلا بلکه صد دل ز حیدر برده یه لشکری از طعم زهر تیغش خورده گره به موج ابروش قبضه ی جان می کرد عدو از این اخم ابروی او می مرده عبــــــــــــــــــــاس چه کرده توی صحرا یل فاطمه میلرزه حرمله و داره واهمه مطیع امر برادره عباس به عشق رقیه میزده علقمه عالم رو کرده حیرون ، ساقی قمر میشه سپاهی ویرون ، ساقی قمر میخنده به رجز های دشمنات از دور رقیه خاتون ، ساقی قمر😍😍 🍇🍇🍇🍇 🎶📝احمد بهبهانی 👇
.👆 خودم دیدم ، با این چشمام هرچی که گذشت بتو ته گودال خودم دیدم ، با این چشمام میرفتی زیر مشت و لگد از حال خودم دیدم ، زمین خوردی زیر لب اسم مادرو میاوردی خودم دیدم ، ته گودال عمو غصه ی خیمه هارو میخوردی زیر آفتاب میسوزه تن تو سایبونم من خیالت جمع تا جون دارم پیشت میمونم نمیذارم یک مو از سرت کم شه اگه دستام واسه ی تو قلم شه أباعبدالله حسین یاثارالله بند دوم عمو پاشو ، دلا سنگه کسی برای تو دل نمیسوزونه اگه عالم باتو بد شن خیالت جمع عبدالله میمونه مثل بابام حسن هستی رو زانوی تو بزرگ شدم مولا مگه میشه ، برم خیمه تو رو تنها بذارم عمو تو صحرا گره خورده دست من عمو به سینه ی داغت بذار من هم لاله ای بشم گوشه ای از باغت بلاگردونه عموشه عبدالله زره نیست قدش بپوشه عبدالله أباعبدالله حسین یاثارالله بند سوم خودم دیدم ، ته گودال سره بریدن سر عمو جنگه یعده با ، نی و تیرن میون دامنای عده ای سنگه خودم دیدم ، زمین افتاد عمامه از سرت با نعره ای وا شد عمو زخمایی که داشتی رو پیشونیت حالا دیگه پیدا شد دیگه امیدم داره میره با حال تو از دست خداروشکر میکنم هنوز عموی من زندست دیگه وقتش شد فدات شه عبدالله خونش رو سینت بپاشه عبدالله أباعبدالله حسین یاثارالله .
. حالا که هیشکی ، دورت نمونده کار تورو دشمن به این گودی رسونده حالا که پاشید ، از هم سپاهت من میشم اولین شهید قتله گاهت نفس نفس میزنی چرا تو افتادی زیر دست و پا محاصره شدی ای عمو چرا تو چنگ آدم بدا حسین وای بند دوم یکی رو دیدم ، اومد تو گودال اون میدوید و من زدم تا مقتلت زدم بال اون میدویدو ، من میدویدم خوبه که قبل از اون کناره تو رسیدم دستو سپر کردم عمو شدم با دشمن روبرو خنجرشو آورده بود میخواست بذاره گلو بند سوم دیدم به سینت ، محکم لگد زد موهاتو تو دستش گرفت ، حرفای بد زد یکی با نیزه ، یک عده با پا خیلی بدم میاد از این چکمه سیاها منو زدن رو بروی تو تو رو زدن روبروی من میخوام شکایت کنم عمو از اینا پیش بابام حسن 👇
. عمه بیا بریم کنار گودال داره میره عمو دیگه از حال دیدن عمو دیگه کسی نداره داره میشه با چکمه ها لگد مال گرفته دورشو حرومی شلوغ شده میون گودال عمه بیا بریم کنارش نشه زیر مرکبا پا مال دستم رو ول کن عمه تا بال و پر بگیرم بالا سرِ عمو من دستو سپر بگیرم بند دوم ای وای عمو چرا بی سایبونی خاکی شدی اینجوری غرق خونی من یادگار مجتبام عمو جون نمیذارم زیر پاها بمونی یکی با خنجرش رسیده یکی با نیزه هاش دویده یکی برا انگشت و یکی برا سرت نقشه کشیده پیش تو خوردن آبو این لبهارو ندیدن وقتی رسیدم اینجا که خنجرو کشیدن بند سوم یکی لگد زد اینجوری شروع کرد نگم چه جور پیکرو زیر و رو کرد من بودم و یکی جلو چش من خنجرشو تو حنجر عمو کرد اون اومد و منم رسیدم نعره زد و نعره کشیدم یجوری زد توی سرم که عمو دیگه چیزی ندیدم خنجر کشید و من هم دستو سپر گرفتم یه دستو رو گلوتو یکی روو سر گرفتم ای وای عمو حسینم 👇
. 🔶🔸اللهم عجّل لولیک الفرج🔸🔶 شور حماسی حضرت مسلم ابن عقیل علیه‌السلام ➖➖➖➖➖ میهِمان کوفه / قهرمان کوفه ای نماینده ی ثِقه ی حسین ارسلان کوفه / پهلوان کوفه مرد مورد علاقه ی حسین تو عزیزِ هانی ابن عُروه ای در کِسوتِ مستجابُ الدَّعوه ای طلایه‌دارِ شجاعتِ عرب،شیر هاشمی نسب؛ مرتضا را جِلوه ای... ای سفیر امام مسلم ابن عقیل ای وزیر امام مسلم ابن عقیل دریای معرفت حرکت کرده ای در مسیر امام مسلم ابن عقیل ➖➖➖➖➖ جان نثار ارباب / هوادار ارباب وکیل تام الاختیار حسین در وفا استادی / همه چی تو دادی فی سبیل الله، پای کارحسین ای شاگرد پادشاه کربلا اولین کُشته ی راه کربلا مثل عباس، عبدصالح خدا،پشتوانه ی حسین؛ و سپاه کربلا ای حکایت عشق مسلم ابن عقیل ای مَهابت عشق مسلم ابن عقیل حتی‌‌بر‌ روی‌ دار برنداشتی دست از حمایت عشق مسلم ابن عقیل ➖➖➖➖➖ ✍🏻به قلم: 👇
. مسلم تواَم حسین جان ولیکن درمونده انگاری شدم تو کوفه مهمون ناخونده راه پس و پیش ندارم اَلا ای نگارم هر کیو بگی جز این پیرزن من رو رونده حالا که تو چشمام شعله ور آتیش فراقه بچه هاتو مولا نَنِشونی به روی ناقه بازار فروش شمشیر و نیزه اینجا داغه ...وای ، ای دل ای دل ، ای دل ای دل ... امروزشونو که دیدم گفتم وای از فردا نقشه ها برات کشیدن آقا این نامردا دل من به حال اهل و عیالت میسوزه پاتو آقاجون نذار تو دیار بی دین ها زِ دست من کاری برنیومد همینه دردم توی صبح تا شب این کوفیا کردن منو تَردم سر دارم اما دارم دور سرت میگردم برا من و تو نیست توی کوفه آغوش بازی خوب بجا میارن اینا رسم مهمون نوازی اگه بیای اینجا باید با سنگ بارون بسازی ...وای ، ای دل ای دل ، ای دل ای دل ... 👇
Moghadam-13880906[01].mp3
5.06M
▪️مسلم تواَم حسین جان ولیکن درمونده▪️ 🎤 سبـک : زمـیـنـه 🗓مراسم : جلسه هفتگی 1388/09/06
. به خون چهره دادم غسل از پا تا سر خود را زیارت میکنم با دست بسته رهبر خود را ... نیا کوفه حسین جان ، نیا کوفه حسین جان ... به یاد حنجر خونی و کام خشک مولایم لب عطشان نهادم زیر خنجر حنجر خود را ... نیا کوفه حسین جان ، نیا کوفه حسین جان ... به هر جا پا نهادم بر رویم بستند درها را که بر دیوارها بگذاشتم امشب سر خود را ... نیا کوفه حسین جان ، نیا کوفه حسین جان ... به فرقم هر چه آتش بارد از گل دوست تر دارم که وقف خاک جانان کرده ام خاکستر خود را به موج تیغ دشمن دوست را پیدا چنان کردم که گم کردم حساب زخمهای پیکر خود را عُذار نیلی از سیلی کند تا هدیه بر زهرا فرستادم به همراه سکینه دختر خود را ... نیا کوفه حسین جان ، نیا کوفه حسین جان ... یقین دارم که مولا از برای دیدنم آید که سوی مکه افکندم نگاه آخر خود را صدای ناله ی زهرا به گوشم میرسد آری که بالای سرم آورده مولا مادر خود را ... نیا کوفه حسین جان ، نیا کوفه حسین جان ... اَلا ای یوسف زهرا میا کوفه که میترسم به چنگ گرگها بینی علی اکبر خود را میا از کعبه ای مولای من در این منای خون که بینی بر فراز دست ذبح اصغر خود را ... نیا کوفه حسین جان ، نیا کوفه حسین جان ... 👇
Moghadam-ShahadatHazratMoslem1390[01].mp3
8.39M
▪️به خون چهره دادم غسل از پا تا سر خود را▪️ 🎤 سبـک : سـنـگـیـن 🗓مراسم : شهادت حضرت مسلم (ع)
. پسر عمو جانم تنهایم نیا به کوفه ای آقایم هزار باری که مُردم و زنده شدم فقط من از روی تو شرمنده شدم به خونه ی یه زن پناهنده شدم ثارالله ، ثارالله خدارو شکر سفیرتم ای نور عین برات زبون گرفته ام با شور و شِین واللهِ ما لی امیرٌ غیرالحسین ... پسر عمو ، پسر عمو ، کوفه نیا ... نصیب من خسته حالی شد ببین که دور من خالی شد سرم رو دارالاماره میزنن با پا به جسم پاره پاره میزنن تنم رو به میخ قناره میزنن ثارالله ، ثارالله خدارو شکر سفیرتم ای نور عین برات زبون گرفته ام با شور و شِین واللهِ ما لی امیرٌ غیرالحسین ... پسر عمو ، پسر عمو ، کوفه نیا ... تو دل از این غصه آتیشه آقا سرانجامت چی میشه میترسم از اینی که بی سقا بشی کنار نعش اکبرت تنها بشی پریشون اسیریِ زن ها بشی ثارالله ، ثارالله خدارو شکر سفیرتم ای نور عین برات زبون گرفته ام با شور و شِین واللهِ ما لی امیرٌ غیرالحسین ... پسر عمو ، پسر عمو ، کوفه نیا ... 👇
Moghadam-ShahadatHazratMoslem1390[03].mp3
8.48M
▪️پسر عمو جانم تنهایم ، نیا به کوفه ای آقایم▪️ 🎤 سبـک : شــور 🗓مراسم : شهادت حضرت مسلم (ع)
.) .... میا اینجا ارباب که کوفی نامرده سفیرت در این شهر با غربت سرکرده از این بی وفایی شدم من جون به لب نبینم می آیی به اینجا با زینب مردم شهر کوفه قصد جون تو رو دارن میخوان به قلب زینب داغ گلهاتو بزارن ای وای من دارم من اضطراب همراهته شش ماهه ی رباب ای وای من از جهل قاریان گفتند همه شد کشتنت ثواب شاه غریب ،ارباب من حسین... 🌸🌸🌸🌸🌸 شدم بین این شهر غریب و بی لشکر شکسته پیشونیم مث بابات حیدر چقد بی وفایی از این دنیا سیرم خدا روشکر که من به راهت می میرم لبای ِ تشنه ی من شده با بغض تو پاره میشه رأسم بریده به سر ِ دارالاماره ای وای من میشه جدا سرت در قتلگاه صدپاره پیکرت ای وای من بر روی نیزه ها میره سرت در پیش خواهرت شاه غریب،ارباب من حسین.... ✍عبدالمحسن .
‍ . سرود عید غدیر فصل سرور و شادی رسیده عید غدیره ای اهل عالم این و بدونید علی امیره میگه پیمبرازطرف حق که این پیام است هرکه من اورا رهبرو مولام علی امام است باصد شعف حضرت طاها.دست علی روبرده بالا میگن ملایک همه باهم.حسودا کوربشن ایشالا عیدولایتت مبارک3 عرش خداوندشده دوباره آینه بندون حضرت زهرامیگه تبارک بالب خندون درآسمونا بین ملایک چه جشنی برپاست وقتی می بینن دستای حیدرتو دست طاهاست سرودعاشقاهمینه.ولایتش حصن حصینه فرشته هاباهم میخونن.علی امیرالمومنینه عیدولایتت مبارک3 زندگی ما بدون مولا معنا نداره بی حب حیدر هرکسی باشه خدا نداره دست خدایی مشگل گشایی یاعلی مولا بر درِ خونت کنم گدایی یاعلی مولا دردای شیعه رو دواکن.هیئتمون حاجت رواکن عیدی ما روز ولایت.نصیبمون کرببلا کن عیدولایتت مبارک3 (بهار) 👇