. #لطمه_زنی #امام_موسی_بن_جعفر_علیه_السلام #لحظه_های_آخره_یه_امام_غریبه 1⃣ لحظه های آخره یه امام غریبه کنج زندان نشسته بارغمهاشو بسته روی لب خلصنی و قامت او شکسته لحظه های آخره یه امام غریبه ازشرر سوز سینه داغ عظماهمینه ته سیه چاله وو بازم به فکر دینه تامیرسه با ضرب تازیونه به صورتم نشونه جسارتاش به سوی مادر قدکمونه 💢💢💢💢💢💢💢💢 موسی بن جعفر آقام آقام آقام آقام 💢💢💢💢💢💢💢💢 2⃣ لحظه های آخره یه امام غریبه حلقه های سلسله یارو غمخوارم شده روزه دارم من ولی سیلی افطارم شده لحظه های آخره یه امام غریبه بسته پرهای مرا بی وفا صیادمن رفته دیگر درقفس آشیان ازیاد من افسرده وو زاروحزینه حالم بین قفس مینالم درغول و زنجیرمو به یاد اون سه سالم 💢💢💢💢💢💢💢💢 موسی بن جعفر آقام آقام آقام آقام 💢💢💢💢💢💢💢💢 3⃣ لحظه های آخره یه امام غریبه دخترم معصومه را سالیانی ندیدم من امام بحقم و یه روز خوش ندیدم لحظه های آخره یه امام غریبه لابه لای پنجهاش مشتی ازموی سرم یادغارت می کنم حمله بر سوی حرم آتیش و دود خیمه رو میسوزونه شرر به آسمونه دیدم که شعله ها بر معجر عمه مونه 💢💢💢💢💢💢💢💢💢 اشعاروسبک #کربلایی_علیرضا_رستمی_زنجانی #شهادت_امام_کاظم 👇

. سبک شعر: #تک_زمینه عنوان شعر: #باب_الحوائج_موسی_بن_جعفر_ع 1⃣ موسی بن جعفرم از نسل حیدرم من وارث غم زهرای اطهرم هارون برمن ستم دارد درهر زمان افتادم از نفس از ضرب تازیان باب الحوائج مرحم شیعه افتاده یاد داغ مدینه تواین زمونه الهی هیچ کس درد فراق و عزا نبینه 💢💢💢💢 باب الحوائج موسی بن جعفر 💢💢💢💢 2⃣ موسای طورمو درغربت بی کسم دیگر بالا نیاد در سینه نفسم در بند صیدمو در پایم سلسله کنج زندان به لب گویم یا فاطمه مرد نگهبان چه بی حیابود ناسزا می گفت به مادرم همه امیدم اینه ببینم منی دل تنگ دخترم 💢💢💢💢 باب الحوائج موسی بن جعفر 💢💢💢💢 3⃣ با پای زخمی ام یاد رقیه ام می فهمم دردشو همدم گریه ام یک ساربان پست انگشتشو شکست رو ناقه دست طفلان یتیم و بست تا دور گردن سلسله دارم یادم می فته یه ماجرایی دلم میسوزه برای عمه م همه اسیران کربلایی 💢💢💢💢💢💢💢 اشعاروسبک #کربلایی_علیرضا_رستمی_زنجانی #تک #شهادت_امام_کاظم 👇👇👇

#السلام_علی_المذب_فی_قعرالسجون زمینه شهادت حضرت موسی ابن جعفر علیه السلام ۱ یه عمره_رفته قلبم به زیر دینت شد امشب_دل هوایی کاظمینت بمیرم_برای چشم به راهیت آقا ندیدی_دم آخر تو نور عینت توو کنج غربت_تک و تنها کنج سیاه چال با غل و زنجیر_می شد هر دم تن تو پامال چقدر شبیه_کنج زندان تو با گودال وای... مثل عبایی_افتاده رو خاک_(تن نحیفت)۲ چه کرده زنجیر_با زخم سرخ_(تن ضعیفت)۲ خلصنی یا رب ۲ خدایا_نفسم بند اومد تو غربت خدایا_ندارم من یه روز راحت خدایا_امونم رو بریده زندان خدایا_راحتم کن از این اسارت نداره فرقی_دیگه روز و شب من اینجا کنج سیه چال_نمی افته تب من اینجا ذکر یا زهرا_ نمیره از لب من اینجا وای... نداره قلبم_ تو این سیه چال_(هوای موندن)۲ یه لحظه حتی_ندارم امید_(برای موندن)۲ خلصنی یا رب ۳ تویی که_وقت طوفان شبیه نوحی همیشه_تو اسارت مثال کوهی محاله_که با سیلی از پا بیافتی شکنجه_می شدی با شلاق روحی از وقتی سندی_شد نگهبان آخر تو زخمای بی رحم_بر نداشتن دست از سر تو می مردی هر بار_می برد او نام مادر تو وای... آتیش شلاق_یاداوری بود_(از آتیش در)۲ گذشته اما_چه ها گذشته_(به قلب حیدر)۲ مادر ای مادر #شهادت_موسی_بن_جعفر_علیه_السلام #زمینه #ماه_رجب #حسن_کردی #اجرا_نشده