eitaa logo
امام حسین ع
20.9هزار دنبال‌کننده
413 عکس
2.1هزار ویدیو
2هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
4_6023612098435615792.mp3
11.05M
▪️" صباحاً و مساءً " بشنویم مصیبتی را که او هر صبح و شام می‌بیند و خون می‌گرید! 🎵روایت اول: فردای روز واقعه...
00.mp3
5.25M
▪️بشنویم مصیبتی را که او هر صبح و شام می‌بیند و خون می‌گرید. ۱
05 Bazare Kofeh.mp3
13.64M
▪️" صباحاً و مساءً " بشنویم مصیبتی را که او هر صبح و شام می‌بیند و خون می‌گرید! 🎵 روایت پنجم: بازارِ کوفه...
4_6041923657142373914.mp3
14.62M
▪️" صباحاً و مساءً " بشنویم مصیبتی را که او هر صبح و شام می‌بیند و خون می‌گرید! 🎵 روایت هفتم: سخنرانی حضرت امّ‌کلثوم سلام‌الله‌علیها در بازارِ کوفه...
04 Vourod Be Kofeh.mp3
13.35M
▪️" صباحاً و مساءً " بشنویم مصیبتی را که او هر صبح و شام می‌بیند و خون می‌گرید! 🎵 روایت چهارم: ورود کاروان به کوفه...
08 (1).mp3
13.29M
▪️" صباحاً و مساءً " بشنویم مصیبتی را که او هر صبح و شام می‌بیند و خون می‌گرید! 🎵 روایت هشتم: مجلسِ دارالاماره کوفه (قسمت1)...
03 Dafne Shohada.mp3
17.67M
▪️" صباحاً و مساءً " بشنویم مصیبتی را که او هر صبح و شام می‌بیند و خون می‌گرید! 🎵 روایت سوّم: دفنِ شهدا...
06 Khotbe H Zeinab Dar Bazare Kofeh.mp3
13.88M
▪️" صباحاً و مساءً " بشنویم مصیبتی را که او هر صبح و شام می‌بیند و خون می‌گرید! 🎵 روایت ششم: خطبه‌ی حضرت زینب سلام‌الله‌علیها در بازارِ کوفه...
4_6046603848645086754.mp3
14.95M
▪️" صباحاً و مساءً " بشنویم مصیبتی را که او هر صبح و شام می‌بیند و خون می‌گرید! 🎵 روایت نهم: مجلسِ دارالاماره کوفه (قسمت2)...
4_5823576401806099805.mp3
6.75M
▫️کاش باورمان شود که هر چه آید به سر ما همه از دوری توست!! علی ابن و بیان دردهای امروز ما از لسان مبارک حضرت ولیعصر علیه‌السلام
. علیه‌السلام سلام‌الله‌علیها ای کشتی نجات که در خون شناوری آب از سرم گذشت، برآر از وفا سری این خواهش از نهایت بیچارگی کنم ورنه تو را سری نبوَد تا برآوری خونِ جگر ز زخم تنت می‌رود هنوز جان داده‌ای و باز پریشانِ اکبری از سینه‌ای که خُرد شد و خاتمی که رفت معلوم شد که وارث زهرا و حیدری در گیر و دار حملهٔ گرگان، بجا نماند از یوسفم نه پیرهنی و نه پیکری دشمن به بانگ العطشت خوش جواب داد تر شد گلویت از دم خنجر، چه خنجری یک جرعه خواستی تو و دادت دوازده دیگر نه تشنه‌ای و نه خشکیده‌حنجری رسم برادری چه خوش آورده‌ای بجای کز روی نی، مراقب احوال خواهری یک کاروان یتیم و اسیر ایستاده‌اند ای «هل اتی»سجیّه! برآر از وفا سری ای پور مرتضی، پدری کن در این سفر گر گم شود ز زمرۀ ایتام، دختری ای همسفر ببین که سفر چون تمام‌ شد! ماییم اسیر خصم و تو مهمان مادری گر آبِ دیده یار نگردد «رحیق» را از آتشش نه خامه بماند نه دفتری او را ز لطف گر بنوازی روا بود چون رسم آفتاب بود ذره پروری «اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّک‌َالفَرَج» «اللهم العَن الجِبت والطّاغوت والنّعثل» .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا