3. روضه.mp3
2.34M
قسمت سوم :
#روضه_امام_حسن_عسکری
( علیه السلام )
#استاد_حیدرزاده
#شور_عرب_یا_نغمه_صبا
این شب ها و روزها ، بابا صدا میزد پسرم مهدی ، همین روزهاست مادرش بینِ در و دیوار صدا میزنه : پسرم مهدی ، کی می آیی ؟ ... همه ی غم های عالم روی سینه ی امام زمانه ، ... امام عسکری علیه السلام به شهادت رسیدند ، بدن کفن شد ، تدفین شد ، شیعیان منتظرند ببینند کی به بدن نماز میخواند ؟ همان کسی که به بدن نماز می خواند ، امام بعد از امام عسکریست ...
یه مرتبه دیدند جعفر ، برادر حضرت آمد ، رفت جلو بایسته به نماز ، هنوز نماز رو شروع نکرده بود ، دیدند درب حجره باز شد ، یه آقازاده ی 5 ساله ای ، شال عزا به گردن انداخته ، از حجره بیرون آمد ، عبای عمو رو کشید ، فرمود عمو کنار برو ، من باید به بدن بابام نماز بخوانم ... قربون نماز خوندنت ... تصور کنید طفل 5 ساله ای ایستاده به بدن بابا نماز می خواند ، من همنیجا دلم رفت مدینه مدینه مدینه ، یه شبی هم چند تا طفل 5 ساله با قد و نیم قد ، پشت سرِ بابا ایستادند ، به بدن مادر نماز خوندند ...
#شهادت_امام_عسکری
.
#روضه_حضرت_زهرا ( سلام الله علیها )
#استاد_حیدرزاده🎤
من همنیجا دلم رفت مدینه مدینه مدینه ، یه شبی هم چند تا طفل 5 ساله با قد و نیم قد ، پشت سرِ بابا ایستادند ، به بدن مادر نماز خوندند ... ا ون شب علی خیلی غریب بود :
شمع خموشِ مارا
از خانه بردند
تابوتِ مادرم را
شبانه بردند
مدینه در نوایِ
اَمَن بُجیب است ؟
مادر به خانه برگرد ،
بابا غریب است ...
اما غربت امیرالمومنین آنجا نمایان شد ، وقتی بدن رو دفن کرد « تنها » ، با دستان پیغمبر ... خاک روی بدن ریخت ، وقتی روی قبر رو هموار کرد ، پرده ها کنار رفت ، دستش رو روی دستش زد ، علی چه کردی ؟ علی با دست خودت گُلت رو زیر خاک کردی ؟
سردارِ خیبره ، فاتح خیبره ، اما دیگه زانواش توان نداشت ... صحنه ای بچه ها دیدند ، جگرشون سوخت برای غربت بابا ، یه مرتبه دیدند بابا خم شد ، صورت روی قبر مادر گذاشت ، هی صدا میزنه فاطمه ، فاطمه ، فاطمه ... « نَفسِی عَلَى زَفَرَاتِهَا مَحبُوسَةٌ » فاطمه جان ، بلند شو ببین ، دیگه نفس علی بالا نمیاد ...
#روضه_حضرت_علی_اکبر
#علیه_السلام
بگم یا علی ، مدینه صورت روی قبر فاطمه گذاشتی ، گریه کردی ، ناله زدی ، کربلا هم حسینت صورت رو صورت علی اکبرش گذاشت ، اما کربلا ، بدن ارباً اربا بود ، هی صدا میزد : وَلَدی وَلَدی وَلَدی ...
.👇
5. نوحه.mp3
3.03M
#زمینه
#شهادت_امام_عسکری
#استاد_حیدرزاده🎤
مولای غریبان
شد از کینه خاموش
شهر سامرا شد
از غصه سیه پوش
#ملودی_دوم
ز سوز جگر زمزمه دارد
به لب ذکر یا فاطمه دارد
( حسن یا حسن ) تکرار
#بند_دوم
چشم اهل عالم
گردیده شرربار
شد صاحب زمان از
این غصه عزادار
#ملودی_دوم
شده غرق خون چشم گریانش
شده بیقرار پدر جانش
( حسن یا حسن ) تکرار
#بند_سوم
برزانوی مهدی
او سر میگذارد
در اوج غریبی
او جان می سپارد
#ملودی_دوم
دل اهل دین پر مَهن گشته
خوده فاطمه سینه زن گشته
( حسن یا حسن ) تکرار
مسموم وا اماما ،
شهید وا اماما
#بیت_آیت_الله_فقیهی
به همت جواد افشانی
.
.
#امام_زمان
#امام_عسکری_شهادت
وقتی امام عصر ما امشب عزادار است
برپایی این روضه ها واجب ترین کار است
پیراهن و شال عزا مولا به تن دارد
امشب تمام عرش با آقا عزادار است
بی جرم و تقصیری به زندان شد امامِ ما
یوسف به زندانی شدن آیا سزاوار است؟
زندان برای عاشقان خلوتگه خوبی است
هر روز، روزه... هر شبش دیدارِ دلدار است
ای کاش قدری معتمد شرم و حیا می کرد
اصلا که گفته او ز آقا دست بردار است؟
با زهرِ کاری، عاقبت زهر خودش را ریخت
این روضه ی زهر و جگر الحق که دشوار است
از ترسِ رسواییِ خود از این جنایت ها
در هر کجا پشت سرش گفتند: "بیمار است..."
مردی که هر شب تا سحر غرق عبادت بود
این چند روزه تا سحر از درد، بیدار است
رنگش دگرگون می شود هر بار از دردش...
...پهلو به پهلو می کند، هرچند ناچار است
در این دم آخر شنیدم کعبه هم می گفت:
بیچاره من که قسمتم هجرانِ از یار است
در سامرا بوی مدینه می رسد انگار
آقا به یاد محسن و خونِ به دیوار است
در بسترش هر شب سؤال از مادرش می کرد
مادر چرا پس بسترت اینقدر گلدار است؟
در جست و جوی علت آن سینه ی مجروح...
...حالا شده خیره به در، در فکر مسمار است
میخواست تا یک جرعه ی آبی بنوشد که
افتاد از دستش قَدح، از بس که تب دار است
این جا پسر سیراب کرد آخر امامش را
در کربلا شرمندگی سهم علمدار است
سر منشأ هر روضه ای از روضه ی زهراست
گرچه مصیبت در دل تاریخ بسیار است
محمدجواد شیرازی✍
#شهادت_امام_عسکری
.................
.
#نوحه
#شهادت_امام_عسکری
#سبک_یه_قلب_مبتلا_تو_این_سینست
عزیزقلب مرتضی مهدی
اسیر درد و رنج وغمهایی
برات بمیرم ای آقاجونم
تویوسف غریب زهرایی
برام یقینه اینکه این شب ها
نگاه تو به سینه زن هاته
قسم نداره اما میدونم
جواز نوکریم تودستاته
◾️اباصالح اباصالح◾️
خدا میدونه مادرت زهرا
مارو برای تو جدا کرده
برای نوکری این دردا
یکی یکی صدامون کرده
منم گدای هرشبه اما
دست کریم تو پرازبزمه
وگرنه من کجا واین خونه
که صاحبش عموت ابالفضله
◾️ اباصالح اباصالح◾️
بزار که باتوهم صدا باشم
بیادبه مجلس عزا هرشب
کنارتو بریزه این اشکا
باسینه ای لبابه ازتب
بااذن مادرت آقا میخوام
بگیرم این دم وبرات برلب
تااینکه ظهرروز عاشورا
سرم روبشکنم برازینب
◾️ اباصالح اباصالح ◾️
سائل بینوای مسکینم
شور ونوای من رضا جانه
ازبچگی تاوقت جون دادن
ذکر لبای من رضاجانه
دوایم تو شفایم تو
مدینه مکه کربلایم تو
رضا جانم رضا جانم
.
.
#امام_عسکری علیهالسلام
#زمزمه_خوانی
#سبک_خدا_مادرم_راکجامیبرند
زمین گریه کرد و سَما گریه کرد
که غرق عزا سامرا گریه کرد
بر آن دل که آتش گرفته چو شمع
غریبانه زهر جفا گریه کرد
«امان ای امان، یا امام زمان»
عزادار او حجة بن الحسن
شده نوحهخوان و شده سینهزن
بشوید گلی با گلاب دو عین
به خورشید عالم بپوشد کفن
«امان ای امان، یا امام زمان»
مهِ آسمان، کنجِ زندان کجا؟
حصارِ ستم، نور قرآن کجا؟
کسی که جهانی به فرمان اوست
به بستر کجا، دست لرزان کجا؟
«امان ای امان، یا امام زمان»
چو شمعی که در نیمهشب گریه کرد
ز سوز غمش تاب و تب گریه کرد
لب تشنهاش آب خورده ولی
به یاد شه تشنهلب گریه کرد
«امان ای امان، یا امام زمان»
📝 #میثم_مؤمنینژاد✍
.
.
#نوحه_سنتی
#امام_عسکری(ع)
#اشک_یتیمی_میچکد_ازدیده_های
🔘🔘🔘
بند1⃣
اشک یتیمی میچکد از دیده های
یگانه منجی بشر بقیه الله آه و واویلا
میگرید و می نالد از این داغ عظما
کنار بالین پدر بقیه الله آه و واویلا
.....
گوشه ی حجره
غریب و تنها
عزا گرفته
عزیز زهرا
آه و واویلا آه و واویلا
•┈┈••✾❀❀✾••┈┈•
بند2⃣
بابا کنارِ پسرش میسوزه چون شمع
پروانه یِ گلزارِ دین در تب و تابه، آه و واویلا
جونش رسیده بر لب و با گریه میگفت
همچون حسین بن علی تشنه یِ آبه، آه و واویلا
روضه یِ عطشان
میخونه آقا
عزا گرفته
عزیزِ زهرا
ذآه و واویلا آه و وایلا
•┈┈••✾❀❀✾••┈┈•
بند3⃣
همراه صاحب الزمان به سمتِ قبله
یادِ مصائب حسین، گریه کن امشب، آه و واویلا
یادِ لبِ خشکیده یِ علیِ اصغر
به یادِ ناله یِ رباب و عمه زینب، آه و واویلا
میونِ گودال
با صد تا لشکر
حسین صدا زد
اَدرِکنی مادر
آه و واویلا آه و واویلا
#شهادت_امام_عسکری
•┈┈••✾❀❀✾••┈┈•
شعرای مشترک
#سید_ناصر_اسماعیل_نسب
#علیرضا_عباس_بیگی
.👇
.
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
#زمزمه #شهادت_امام_عسکری علیه السلام
#سبک_حسین_جان مگه میشه.....
بمیرم
نشسته رویِ گونههایِ تو گردِ یتیمی
چه زود داری حس میکنی آقا دردِ یتیمی
امان از یتیمی/۲/
بمیرم
برا شونههایی که میلرزه با روضه آقا
نفس میزنه بابا قلبِ تو میریزه آقا
امان از یتیمی /۲/
میسوزه تنِش پیشِ چشمات واویلا
اینه آخرین حرفِ بابات کربلا
واویلا کربلا
حسین جان ......./۴/
حسن جان
اگه دستو.پا میزنی دورِ تو نمیگیرن
حرامیا با شعله تویِ حریمت نمیرن
امان از کربلا /۲/
حسن جان
تنت میسوزه امّا خنجر نذاشتن رو حنجر
نرفت بعدِ تو چنگِ گرگی آقا سمتِ معجر
امان از کربلا /۲/
عجب تشییعِ بینظیری واویلا
اومد از دهاتی حصیری کربلا
واویلا کربلا
حسین جان...
#امام_عسکری علیه_السلام
#حسین_ایمانی
.👇