eitaa logo
امام حسین ع
18.4هزار دنبال‌کننده
397 عکس
2هزار ویدیو
1.9هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
. ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ رو دست‌ تو‌،تو‌و دنیا‌ ندیدم ابالفضل توو اوج‌ ناامیدی‌ها‌ امیدم ابالفضل قشنگترین‌ اسمی‌ که‌ شنیدم اباالفضل جونم‌ رو‌ میگیره‌،ابروی‌ کشیده‌ات دستامو‌‌ بگیر‌ با،دستای‌ بریده‌ات ساقی‌ یاعباس پادشاهی‌ یاعباس به‌قول‌‌عراقیا‌،امامی‌ یاعباس علم‌ از‌ دستای تو‌ نمی‌افته یه‌ تَنه‌ برا‌حسین‌،سپاهی‌ یاعباس ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ماه‌ مَنی‌ ای‌ ماه‌ قبیله ابالفضل به‌ دستت‌ آقا‌ دستم‌ دخیله ابالفضل رو‌و زانوته‌،جا پای‌ عقیله ابالفضل امنیت‌ خیمه،با تو‌ میشه‌ احساس ای‌ جون‌ رقیه،جونم‌ عمو‌ عباس بردیا‌عباس ‌خیلی‌ مردی یا‌عباس دائماً‌ دور‌ حسین‌ میگردی یا‌عباس فن‌ پیکارت قطعا‌ به‌ علی‌ رفته کل‌ میدون‌ و‌ قبضه‌ کردی یا‌عباس ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ بردیا(دارای‌مقام‌و‌رتبه) ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ https://eitaa.com/emame3vom/95148 👇
. گریز کربلا ماه خدا ، خدا نگهدارت دارم به دل امید دیدارت یادم نمیره لطف بسیارت (خدانگهدار) تا کرده ای عَزم سفر اِی وای دل از فِراقت خونجگر اِی وای ای همدم وقت سحر اِی وای (خدانگهدار) اِغفِر لَنا ذُنوبَنا یا رب (۳) الهی العفو سی شب کنار سفره ات بودم مونس وقتِ سحرت بودم همپای ذکر و روضه ات بودم (الحمدلله) خوشا بحال اون که فهمیده درشب قدر لطف خدا دیده خدا گناهانشو بخشیده (خوشا بحالش) اِغفِر لَنا ذُنوبَنا یا رب (۳) الهی العفو از بار معصیت ببین خستم دل به امید کرمت بستم بر خوان رحمتِ تو بنشستم (ای ماه غفران) وقت وداع با تو چقدر سخته ولی دلم از همه بُگسَسته چونکه بسوی کربلا رفته (الحمدلله) اِغفر لَنا ذُنوبَنا یا رب (۳) الهی العفو اسم وداع اومد دلم خون شد هر دیده با این روضه گریون شد نرو که زینبِ تو محزون شد (حسینِ زهرا) صبری نما حسین کس و کارم رحمی نما به این دل زارم بوسه به حُلقومت بدهکارم (برادر من) حسین فاطمه حسین جانم (۳) حسینِ مظلوم ✍ 👇.
. مناجات وداع با ماه مبارک رمضان بند💔 جدا شدن از تو،برای من سخته هر کی که درکت کرد،واللهِ خوشبخته،وگرنه بدبخته نمی تونم،باور کنم،باید باهات وداع کنم چجور بدونت سر کنم،باید باهات وداع کنم شبیه اون،که میره از،شهر و دیارش به سفر باید منم،سفر کنم،باید باهات وداع کنم (شهر خدا،شهر دعا شهر صفا،شهر وفا الوداع) بند💔💔 یه ماه دلم خوش بود،به ذکر استغفار تو لیلة القدرت،تا صبح بودم بیدار،کردم گناه اقرار ته دلم،روشنه که،بخشیده شد گناه من آخه شنید،صدای من،رو نیمه شب الهِ من نمیتونم،باور کنم،باید باهات وداع کنم چجور بدونت سر کنم،باید باهات وداع کنم شبیه اون،که میره از،شهر و دیارش به سفر باید منم،سفر کنم،باید باهات وداع کنم (شهر خدا،شهر دعا شهر صفا،شهر وفا الوداع) ✍️♩کربلایی امیرحسین سلطانی 👇👇
. مناجات وداع با ماه مبارک رمضان 🥀بند اول چقدر سخته ازت دل بکَنم_بیام از دوریه تو دم بزنم چقدر سخته وداع کنم باهات_اون که خو گرفته بود باهات منم نمیدونم گناهام،بخشیده شد یا که نشد به دلم نور خدا،تابیده شد یا که نشد میدونم مهمونه خوبی نبودم میدونم تو آزمون تو مردودم داری میری و ولی با رفتنت میخوای آتیش بزنی به وجودم جان جانان الوداع ماه قرآن الوداع 🥀بند دوم اومدی تا منو آدم بکنی_کوله بار گنامو کم بکنی اومدی تا که نجاتم بدی و_خلاص از نار جهنم بکنی اومدی تا که بشم،یه بنده ای سر به راه بشم یه بنده ی خوب و،پاکم کنی از گناه میدونی طاقت دوری ندارم میدونی خاطره ها با تو دارم دوری از سحرها و افطاریات بخدا که خیلی میده آزارم جان جانان الوداع ماه غفران الوداع 🥀بند سوم عاشقم کردی حالا داری میری_نگو که ازم چقدر تو دلگیری روزه هام روزه ی واقعی نبود_فقط حرف گشنگی بود و سیری نمیدونم که چشام،گناهی کرد یا که نکرد دستم از هر چی حرام،کوتاهی کرد یا که نکرد میدونم مهمون خوبی نبودم میدونم تو آزمون تو مردودم اما دلخوشم به رحمت خدا نظر اون نباشه من نابودم جان جانان الوداع ماه رحمان الوداع ✍♩کربلایی امیرحسین سلطانی 👇👇👇
. مناجات وداع با ماه مبارک رمضان بند💔 انگاری که جون من درمیاد از این بدنم سخته که از ماه رمضون دل بکنم دل بکنم منی که انس گرفته بودم با تو ای ماه خدا منی که انس گرفته بودم با مناجات و دعا منی که انس گرفته بودم سخته که بشم جدا خدانگهدار تو ای ماه ضیافت خدا خدانگهدار تو ای دریای رحمت خدا (خدانگهدار رمضان) بند💔💔 خوشبحال اونی که دستای خالیش پُره کرده نظر بهش علی آدم شده مثل حره ایشالله که رزقمو داده رازق ارض و سما این اربعین بشم یه زائر منم برم با رفقا پای پیاده از نجف تا حرم ارباب با وفا آرزومه که بمیرم تو صحن بین الحرمین منم بشم مثل زهیر یه روزی قربون حسین (غریب کربلا حسین) ✍️♩کربلایی امیرحسین سلطانی 👇👇
. دست ما خالی است، فیض امّا فراوان می رسد برکت و خیرات، از دست کریمان می رسد غصه ی ما را فقط زهرا و حیدر می خورند ریشه ی ما یا به فضه، یا به سلمان می رسد هم بلای نوکر خود را به جانش می خرد هم به داد عبد جامانده حسن جان می رسد آخرش هم در مقام قرب، اول میشود هرکسی با یارقیه، لنگ لنگان می رسد من عقب ماندم، ضرر کردم، دگر تنها شدم دست من تنها به آقای خراسان می رسد دست هرکس که به کویت هم نیامد را بگیر سهمی از العفوهای من به آنان می رسد چشم یعقوب دل من کور شد، روشن نشد یوسف گم گشته دیگر کی به کنعان می رسد؟ جای لبخند و سلام، این بار دشنامی بده به مشامم باز دارد بوی عصیان می رسد آی صاحبخانه! در را بر گداهایت نبند بعد سی شب گریه دارد روز هجران می رسد یا علی از شوق دیدار نجف پر می کشم کی زمان دیدن تو زیر ایوان می رسد قند من افتاده، یک خوشه از انگورت بده آن شراب کهنه، بویش تا به ایران می رسد بین روضه، با لبان تشنه جانم را بگیر چون که بالای سرم ارباب عطشان می رسد خواهری وقت وداعش با برادر، سنگ خورد گفت می ترسم .... زمان تیر باران می رسد خاک ها را از لب تو می تکانم، مضطرم از نوک آن چکمه هایی که به دندان می رسد شانه بر مو می کشم اما پریشانم حسین دیده ام که شمر با خنجر به میدان می رسد کهنه پیراهن تنت کردم تو هم فکری بکن خواهرت بی روسری تا جسم عریان می رسد ✍ .
. ای ماه مبارک: به دوشم مانده بار اشتباهم خودم فهمیده‌ام غرق گناهم بیا لطفی کن و هنگام رفتن ببر با خود گناهان مرا هم... ✍ .
. گفته بودم بی تو رسوا میشم با دل غمزده تنها میشم خیلی از داغ حرم دلگیرم گفته بودم دارم از دست میرم رفتم از دست من که گفتم غم هجر تو کشنده است رفتم از دست دوری از عشق تو دیوونه کننده است رفتم از دست بی‌تو زندگیم ببین خورده به بن بست من امیدم به شب سوم حضرت رقیه (س) است دل شکسته صدات میزنم تا که از غصه هام کم بشه من شب سوم آدم شدم کاش دوباره محرم بشه جان حسین جان حسین جان حسین ♫♫♫♫♫♫♫♫♫♫♫♫♫♫♫♫♫♫♫♫ اونکه فکرش رو نمیکردم شد هی گناه کردم و عمرم کم شد باز دوباره منو مثل حر کن دست خالی گداتو پر کن بی قرارم از تو دورم که گره خورده به کارم بی قرارم بی تو من همش تو حال اضطرارم بی قرارم اگه دستمو نگیری اهل نارم هر چی باشم تو دلم محبت شما رو دارم این جوونی قشنگه اگه خرج شبهای روضت بشه باز دم یا حسین میگیرم تا تو قلبم قیامت بشه جان حسین جان حسین جان حسین ♫♫♫♫♫♫♫♫♫♫♫♫♫♫♫♫♫♫♫♫ با تو باشم همه چی تضمینه زندگی زیر علم شیرینه دلخوشم عاقبتم غفرانه رزق من دست رقیه جانه یا رقیه ‌ مو به مو شبیه زهرا رقیه یا رقیه کربلامو بزن امضا رقیه یا رقیه من و دوری از تو حاشا رقیه یا رقیه به لبم همیشه هر جا رقیه آخر از بین این روضه ها نوکرت میشه حاجت روا با دعای پر از خیر تو پر میگیرم میرم کربلا یا رقیه رقیه مدد یا رقیه رقیه مدد شاعر: .👇
. بیقرارِ دیدارم هر لحظه و هرجا دنیامو عوض کردی با حرمت آقا حق بده دائم دُور عکسِ تو میگردم من دم باب القبلت قبله مو گم کردم میریزه از هوای تو روزیِ نوکرای تو رحمت واسعه یعنی بارون کربلای تو حسرت ملائکه ست فقط عطر چاییِ روضه های تو پایینِ پاته جای من رویِ چشامه جای تو یا سیدنا الاحرار تویی که گلی منم خار حرم اگه میدی آقا بده سالی چند بار           ... حسین وای وای وای ... ♫♫♫♫♫♫♫♫♫♫♫♫♫♫♫♫♫♫♫♫ هرجا صحبت از عشقه یاد تو میُفتم بچه بودم و قبل از هرچی حسین گفتم خم شده اما پیر نَه نوکرِ امسالت بس که به تو تعظیم کرد روبرو تمثالت جانم ای شاه رویایی آخرِ هرچی زیبایی خوش به سعادت من که مثل تو دارم آقایی هرکی هرجا که حسین بگه آقا از ته دل تو اون جایی ارمنیا خاطر خواتن بعضی شبا کلیسایی واسه کسی نمیمیرم به خدا که الا تو نمیگیره توو قلبم هیشکی جاتو          ... حسین وای وای وای ... شاعر : .👇
مستو مدهوش-مقدم عراقی.mp3
4.1M
مست و مدهوش شش گوشم ، گوشه ای غرق چاووشم حرمت اِنقدر زیباست که بهشت شد فراموشم دوست دارم سینه شیدا شِه ، درای قلب من وا شِه دوست دارم کفن قبرم یه تیکه بوریا باشه تربت خوردم مست مست مستم من مست مست مستِ تو ، سالار زینب ♫♫♫♫♫♫♫♫♫♫ ملائک از فراسوها ، محرم با هیاهوها سمت صحن تو میکوچن مثل کوچ پرستوها مسیح خونه ی زهرا ، حیدر و حمزه ای سقا تا که عکست تو آب افتاد جزر و مد کردی تو دریا تربت خوردم مست مست مستم من مست مست مست تو ، سالار زینب شاعر :
روحم هر شب مثل زینب پروانه ی گلزار ضریح سِرّ شوری فوق نوری دست خدا معمار ضریح کوه دردی تو چه کردی که دل عاشق بی طاقته جبرئیل هم مثل ما تو جا نمازش مُهر تربته نگام کبوتر نگات ، پَر میزنه دلم برات آرزومه خاکم کنن با تربت کرب و بلات ... حسین آقام آقام آقام ، حسین آقام آقام آقام ... ♫♫♫♫♫♫♫♫♫♫ کعبۀ من ، قبلۀ من ، گوشۀ شیش گوشۀ حسین حی علی کرب و بلا هر اذون بین الحرمین بزم هیئت تا قیامت برا ما همچون کرب و بلاست اشک چشمام نذر چشمات چایی روضت اشک خداست تا عمر دارم نوکرتم ، روضه خون مادرتم به دور تل زینبی جاروکش خواهرتم ... حسین آقام آقام آقام ، حسین آقام آقام آقام ... ♫♫♫♫♫♫♫♫♫♫ تا حریمت چون نسیمت دوباره روحم پر میزنه پشت درب صحن عباس دستای قلبم در میزنه وقت مرگم ذکر زیبات مَلَک مرگو میکنه مست با وجود ذکر ارباب خونه ی قبرم حسینیه است لیلی اگه بدونه که دلم چقدر زینبیه تازه میفهمه به خدا عشق و دیوونگی چیه ... حسین آقام آقام آقام ، حسین آقام آقام آقام ... شاعر : .
Shab 20 Ramazan 1403 Arzi [Mohjat_Net].mp3
3.21M
خواهش ما گرچه گستاخانه است رزق مهمان های تو شاهانه است با تهیدستی به این در میزنم خرج من بر دوش صاحبخانه است گرچه گوش من بدهکارت نشد گوش تو بر سائلی پر چانه است آبرودار آبرویم را نریخت این همه شرمندگی شکرانه است دست هرکس نیست اینجا را بگیر آن فراری که پی کاشانه است فاطمه افطار ما را میدهد نان و ریحان لقمه ی ریحانه است گریه بر زهرا لطیفم کرده است طفل مادر با همه بیگانه است یا امین الله دورم از بقیع اشکهایم در نجف بیعانه است حج علی میزان علی محشر علی هرکه عبد تو نشد دیوانه است روزه یعنی تشنگی یعنی حسین مستی عشاق بی پیمانه است اصغرش از تشنگی غش کرده بود سوز گرما قاتل پروانه است سمت میدان برد سیرابش کند حرمله دستش به تیر شانه است مادرش در خیمه با دلواپسی بی قرار آن یکی یکدانه است فکر قبر کوچکی کرده حسین چون حرم بی اصغرش ویرانه است 1403 .
Shab 24 Ramazan 1403 Bazri [Mohjat_Net].mp3
4.46M
خوان جود و رحمتش را میزبان انداخته سفره را از بی کران تا بی کران انداخته دعوتم در میهمانی لیک دستم بسته است نفس بد بر دور دستم ریسمان انداخته شرح من شرح کسی باشد که از نادانی اش توبه اش را پشت گوشش هر زمان انداخته با که گویم از خطایم هیچکس بویی نبرد بسکه پرده بر گناهم غیب دان انداخته مِن و مِن کردن نشان از بازگشت کودک است این زبانم را خجالت از بیان انداخته شرم از حق جای خود اما بغل وا کردنش شوق توبه در دل پیر و جوان انداخته شب نشینان شادمان باشید چون شاه نجف کیسه بر دوشش به عشق سائلان انداخته ساقی من آن یداللّهیست که بر مرقدش دست زهرا طرح انگورِ جنان انداخته كل شي هالك باقیست مولانا علی سر به سجده محضرش هفت آسمان انداخته تا ابد پرسه فقط دور سرایش میزنم بسکه بی منت برایم استخوان انداخته یاد عشاق امیرالمومنین وقت سحر دانه ی تسبیح را صاحب زمان انداخته سفره ی افطار شد پهن و لب خشک حسین از غذا خوردن مرا وقت اذان انداخته صوت تسبیحش چه شد دیگر نمی آید به گوش از صدا آخر گلویش را سنان انداخته خواهرش بی تاب شد تا دید بر انگشترش وقت غارت گوشه چشمی ساربان انداخته چوب دست بی حیا بر جای لب های نبی آنقدر کوبید رد خیزران انداخته شعر: محمد جواد شیرازی 1403 .