🌹🌹محبت به امام زمان عج) باعث آرامش دل میشود.
محبت به اهل بیت و خصوصا الان به امام زمان عج) فقط هنگام مرگ و برای اوضاع جهان آخرت گره گشا نیست ، بلکه در دنیا و زندگی در آن نیز بسی سودها و گره گشایی در پیش دارد. یکی از محبت هایی که در پرتو محبت این خاندان نصیب انسان میشود، آرامش و طمانینه ی دل است و این برای انسان که در این زندگی پراضطراب دنیا که بر هر سو میزند تا اندکی از آرامش را به هر قیمت و بها به دست آورد موهبتی بسیار مغتنم است .
حضرت علی ع) فرمودند :" هنگامی که آیه " دلها فقط به یاد خدا آرام میگیرد نازل شد رسول خدا فرمودند:" این درباره کسی است که خدا و رسولش را دوست بدارد و اهل بیتم را صادقانه و نه به دروغ دوست داشته باشد.و نیز مومنان را در پیش رو و پشت سر دوست داشته باشد . همانا با یاد خدا یکدیگر را دوست می دارند ."🌹🌹
صفات و ویژگی های اخلاقی امام سجاد (ع)
یکی از ویژگی های امام سجاد عبادت خالصانه ایشان به درگاه خداوند و خشوع و خضوع ایشان می باشد ، به طوری که مالک بن انس می گوید:علی بن حسین در شبانه روز هزار رکعت نماز می خواند تا اینکه از دنیا رحلت کرد. لذا به ایشان «زین العابدین» می گویند. (ذهبی، العِبَر، دار الکتب العلمیه، ج1، ص83 )
امام سجاد(ع) بسیار به فقرا و مستمندان کمک می کرد و به آنها شبانه و مخفیانه غذا می داد. از ابو حمزه ثمالی نقل شده است علی بن حسین(ع) شبانه مقداری غذا بر دوش خود می گذاشت و در تاریکی شب به صورت مخفیانه به فقرا می رساند و می فرمود:صدقه ای که در تاریکی شب داده شود، غضب خداوند را خاموش می کند. (ذهبی، سیراعلام النبلاء، 1414ق، ج4، ص393 )
امام سجاد(ع) در حالی که نیازی به بردگان نداشت، آنها را جهت آزاد کردن می خرید. امام سجاد(ع) در هر زمان و موقعیتی به آزادی آنها می پرداخت، به طوری که در شهر مدینه عده زیادی، همچون یک لشکر از موالی آزاد شده، از زن و مرد، به چشم می خورد که همگی از موالی امام بودند.
ویژگی های اخلاقی امام سجاد (ع) بسیار زیاد است که در ذیل به برخی از آنها اشاره می کنیم.
1. عبادت
امام سجّاد (ع) زینت عبادت بود و شب را مرکبی برای رسیدن به معبود قرار می داد. وقتی برای نماز، وضو می گرفت، رخسار مبارکش زرد می شد و می فرمود: می دانید در مقابل چه کسی می خواهم به عبادت بایستم؟نوشته اند امام در هر شبانه روز هزار رکعت نماز می خواند، هرگاه به نماز می ایستاد، اضطراب و لرزه تمام وجودش را فرا می گرفت. چنان غرق معبود بود که روزی خانة حضرت آتش گرفت، در حالی که امام در سجدة نماز بودند. مردم فریاد می زدند: ای فرزند رسول خدا! آتش؛ ولی او سر از سجده برنداشت تا آتش را خاموش سازد. عرضه داشتند: چه چیزی شما را از این آتش بازداشت؟ فرمود: (خوف از) آتش جهنم.
شبی در محراب خویش مشغول عبادت بود که شیطان به صورت ماری بزرگ مجسم شد تا حضرت را از عبادت با خدا بازدارد؛ ولی امام توجهی به او نکرد. سپس شیطان شست پای امام را به دندان گرفت؛ ولی امام باز هم توجهی نکردند. هنگامی که نماز ایشان تمام شد، خدا حقیقت آن مار را به امام نشان داد که او شیطان است. حضرت به او فرمودند: دور شو ای ملعون! سپس به تعقیبات نماز خود پرداختند. در این هنگام امام صدایی شنیدند، بدون اینکه گویندة آن را ببینند که می گفت: حقا تو زین العابدین هستی! و این سخن را سه بار تکرار کرد؛ پس به این لقب مشهور گشت.
2. نیایش
تاریخ از اشکها و نیایشهای شبانه روزی امام سجاد(ع) حکایتها دارد. طاووس یمانی می گوید: مردی را در مسجدالحرام دیدم که زیر ناودان کعبه نماز می خواند و دعا و گریه می کرد. وقتی نمازش را تمام کرد، نزد او رفتم، دیدم او علی بن الحسین(ع) است. گفتم: شما دارای سه خصلت هستید که همان شما را از آتش ایمن می سازد؛ هم فرزند رسول خدایی؛ هم به شفاعت جدّت امیدواری و هم به رحمت خدایت امید داری. امام به من فرمود: ای طاووس! فرزند رسول خدا(ص) بودن، مرا ایمنی نمی بخشد؛ زیرا خداوند می فرماید: (فَإِذا نفِخَ فی الصورِ فَلا أَنْسابَ بَینَهُمْ)؛ «پس آنگاه که در صور دمیده شود، در میان شان نسبت خویشاوندی وجود ندارد.»
اما شفاعت جدم نیز مرا ایمنی نمی بخشد؛ زیرا خداوند می فرماید: (وَلَا یشْفَعُونَ إِلَّا لِمَنِ ارْتَضَیٰ)؛ «جز برای کسی که خدا رضایت دهد، شفاعت نمی کند.»
رحمت خدا نیز به من ایمنی نمی دهد؛ زیرا خداوند می فرماید: (إِنَّ رَحْمَتَ اللَّهِ قَرِیبٌ مِنَ الْمُحْسِنِینَ)؛ «همانا رحمت خداوند به نیکوکاران نزدیک است.» و من نمی دانم جزء نیکوکاران هستم یا نه.
3. گذشت و بردباری
امام سجاد(ع) در برابر ناملایمات اطرافیان خویش، بردبار بود و هرگز به ایشان عتاب نمی کرد؛ بلکه با آرامش، آنان را عفو می فرمود. نوشته اند: بین حضرت و پسرعمویش، حسن بن حسن، اختلافی بود. روزی حسن نزد امام آمد، در حالی که حضرت همراه یارانش در مسجد بود، پس با سخنانش امام را آزار داد؛ ولی حضرت سکوت کردند تا اینکه حسن از مسجد بیرون رفت. وقتی شب فرا رسید، امام به منزل حسن رفته، فرمودند: برادر! اگر در آنچه به من گفتی راست گو باشی، خداوند مرا ببخشد و اگر در نسبتی که به من دادی دروغگو باشی، خداوند تو را ببخشد. سپس از آنجا رفت. حسن به دنبال امام آمد، در حالی که گریه می کرد. امام دلش برای او سوخت. او عرض کرد: به خدا قسم! دیگر کاری نمی کنم که دوست نداشته باشی. امام نیز به او فرمودند: من نیز تو را حلال کردم.
#داستان_آموزنده
🔆امام زين العابدين و مرد دلقك
در مدينه مرد دلقكى بود كه با رفتار خود مردم را مى خندانيد، ولى خودش مى گفت :
من تاكنون نتوانسته ام اين مرد ((على بن حسين )) را بخندانم .
روزى امام به همراه دو غلامش رد مى شد، عباى آن حضرت را از دوش مباركش برداشت و فرار كرد! امام به رفتار زشت او اهميت نداد. غلامان عبا را از آن مرد گرفته و بر دوش حضرت انداختند.
امام پرسيد:
اين شخص كيست ؟
گفتند:
دلقكى است كه مردم را با كارهايش مى خنداند.
حضرت فرمود:
به او بگوييد: ((ان لله يوما يخسر فيه المبطلون )) خدا را روزى است كه در آن روز بيهوده گران به زيان خود پى مى برند.
📚بحارالانوار: ج 46، ص 68.
♨️اخلاص درانفاق ...
🔹حضرت زین العابدین«علیه السلام»، شبها نقاب بر چهره میزد و کیسه غذا و پول را بر دوش میگرفت و به خانه یتیمها و سادات میرفت و آنان را یاری مینمود...
🔹گاهی اوقات، وقتی فقرا مرد ناشناس را میدیدند، به ایشان عرض میکردند که:
«خوب است لااقل شما ما را کمک میکنید، زیراحضرت زین العابدین (علیه السلام) به فکر ما نمی باشد. »
🔹اما حضرت هرگز خود را معرفی نمی کرد وخود را به آن ها نمی شناساند.
تا اینکه امام «علیه السلام»به بستر بیماری افتاد و پس از چندی در اثر زهری که به ایشان داده شده بود، به شهادت رسید.
وقتی فقرا و ایتام چند شب، غیبت مددکاری را که هر شب به سراغشان میرفت، احساس کردند، فهمیدند که او، همان امام
زین العابدین علیه السلام بوده است.
📚ایمان، جلد دوم-صفحه۶۸
🔴 امام چهارم (عليه السلام) و گريه او براى تاريكى قبر
امام سجاد حضرت زين العابدين در زمينه قبر چه مىفرمايد و چگونه اشكش جارى مىشود مىفرمايد:
فمالى لا ابكى لخروجى نفسى ابكى لظلمه قبرى ابكى لضيق لحدى ابكى لسوال منكر و نكير اياى ابكى لخروجى من قبرى عريانا دليلا حاملا ثقلى على ظهورى انظر مره عن يمينى و اخرى عن شمالى اذ الخلايق فى شان غير شان(1)
چرا گريه نكنم، گريه مىكنم براى خروج روح من، گريه مىكنم براى تاريكى قبرم، گريه مىكنم براى تنگى لحد، گريه مىكنم براى سوال نكير و منكر عليهما السلام، گريه مىكنم براى آن روزى كه از قبر بيرون مىآيم در حالى كه برهنه و خار و ذليل و بار سنگين اعمالم را بر پشت گرفتهام گاهى به جانب راست خود مىنگرم و گاهى به جانب چپ خود در آنحال كه خلايق همه به كارى غير كار من مشغولند.
خلاصه آن كارهايى كه در دنيا به واسطه پول يا سفارش يا واسطه انجام مىشود بعد از مردن از اينها ديگر نفعى براى احدى نيست و الا آخرت همان دنيا است روز قيامت سرمايه ايمان است و تقوى است و قلب پاك است.
جنابعالى گاهى مىخوانى مناجات حضرت امير المومنين (عليه السلام) را ببينيد درباره توشه آخرت چه كلمات دلسوزى و چه بيان شيرينى و با اشك ريزانى و انسان را بيدار و توجهش را به عالم ديگر سوق مىدهد.
1- گفتار امام سجاد در اواسط دعاى ابو حمزه ثمالى (رضى الله عنه)
#امام_حسین
#زین_العابدین