انسان به گریه و عشق احتیاج داشت
خداوند حسین علیه السلام را آفرید..
صلی الله علیک یا ابا عبدالله
@emamerouf313
و شب پنجم...
شب عبدا... بن حسن
زینب جان، دست عبدا.. را محکم بگیر.
او وارث جمل انداز است و غیرت حسنی دارد، نمیتواند تاب بیاورد.....
نگاه بی قرار عبدا... عمو را تا به میدان بدرقه کرد...قدش نمیرسید،
گاه میپرید تا گودال را ببیند....
وقتی حسین رابا نیزه در پهلو،
افتاده بر زمین دید،
با صدای زخم برداشته فریاد زد....
والله لا افارق عمی....
به خدا از عمویم جدا نمیشوم...
دست از دست عمه رها کرد،
زینب ماند و بهت راهی شدن عبدا...
به میدان ، که یقین داشت برگشتی ندارد...
عبدا... دست کوچکش را سپر عمو کرد و بر پیکر عمو افتاد.
یک زخم به زخم های حسین اضافه شد...انگار دوباره حسن را از دست داد...
و حالا زینب و یک داغ بر دل نشسته....
#شب_پنجم
#محرم
@emamerouf313
و من حسین(ع) را دارم
در میان تمام نداشتههایم؛
مگر غیر از این است
که آقای من
جبران کنندهی هر زخمِ بدون مرهم
و دردِ بدون درمان است...
صلی الله علیک یا ابا عبدالله
@emamerouf313
🛑🛑تنشها در عراق بالا گرفت🛑🛑
بهگزارش منابع آگاه عراقی، درپی توقف کاروان بنیهاشم در نزدیکی کربلا، عبیداللهبنزیاد نامهای به حُرّ نوشته و در آن دستور داده حسینبنعلی و خاندانش را در بیابانی بیآبوعلف مستقر کند.
حر بلافاصله این دستور را به اطلاع حسینبنعلی رسانده است. گفته میشود یکی از یاران حسین به نام زهیربنقین پیشنهاد کرده با سپاه حر بجنگند تا بتوانند از آنجا خارج شوند؛ اما امامشان گفته که او آغازگر هیچ جنگی نخواهد بود.
سپاه حر کاروان بنیهاشم را به مسیری دور از کوفه هدایت کرد تا اینکه به کربلا رسیدند. حسینبنعلی وقتی از نام آنجا باخبر شده دستور داده کاروان در همانجا مستقر شود. شاهدان عینی میگویند او تمام زمینهای آن منطقه را نیز از صاحبانش خریداری کرد
پس از این ماجرا عبیدالله در نامهای مستقیم به خود حسینبنعلی اعلان جنگ کرده و گفته اگر با یزید بیعت نکند او را خواهد کشت. تحلیلگران میگویند این تحرکات احتمالا به جنگی بزرگ منجر خواهد شد
درپی افزایش تنشها، عمربنسعد که با حکم خلافت ری راهی این منطقه بوده، با دستور عبیدالله مجبور شده برگردد تا مقابل حسین صفآرایی کند
@emamerouf313
و شب ششم
شب قاسم بن الحسن...
عمو اذن میدان نداد...
مادر بی قراری اش را از چشمانش خواند، نامه ای را به دستش داد و گفت: اين هم اذن ميدان..
مودب وسربه زیر خدمت عمو رسید بی هیچ کلامی نامه را داد به عمو ....
...حسین جانم در کربلا نیستم تا یاری ات کنم، درعوض قاسم برایت شمشیر میزند...
نامه را بر چشمانش کشید ،امر امامش بود وتکلیف ...
و قاسم کفن پوش وارد میدان شد وحماسه آفرید.
حضرت قاسم اذن شهادت رو از عمو گرفت
اونایی که واسه شهادت
لحظه شماری میکنید یاعلی..
امشب ، شب اذنه....
#شب_ششم
#محرم
@emamerouf313
دنیای "بی حسین" اسیر حوادث است....
صلی الله علیک یا ابا عبدالله
@emamerouf313
ابراهیم همیشه در مقابل بدی دیگران گذشت داشت. می گفت: طوری زندگی و رفاقت کن که احترامت را داشته باشند. بی دلیل از کسی چیزی نخواه و عزت نفس داشته باش. می گفت: این دعواها و مشکلات خانوادگی را ببین. بیشتر به خاطر این است که کسی گذشت ندارد. دنیا ارزش این همه اهمیت دادن، ندارد...
#شهید_ابراهیم_هادی
@emamerouf313