eitaa logo
استیکر امام زمان عجل الله‌ تعالی فرجه الشریف
4هزار دنبال‌کننده
11.2هزار عکس
3.9هزار ویدیو
92 فایل
کانالهای دیگر ما @sbesmellah @salavat_eitaa @gam2dovom @sticker_goleziba استفاده از مطالب آزاد است .
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴 آیا با ۳۱۳ نفر میشود قیام کرد ؟ 🔵 در مقاله‌ای که اندیشکده یهودی جینسا به تازگی چاپ نموده، عنوان کرده است: 🌕 وقتی یک ژنرال ایرانی شیعه به نام "قاسم سلیمانی" می‌تواند ارتشی نیم‌سری و نیم‌نظامی چریک را در سطح خاورمیانه آماده سازی و تا آمریکای جنوبی و افریقا گسترش دهد که هیچ ارتشی درسطح جهانی تاب مقابله با آن را نداشته باشد، یا وقتی در مانورها بهترین ارتشهای جهان همچون ارتش آمریکا و اسرائیل مقابل آنها قرار می‌گیرند، به سمت نبرد فرسایشی پیش می‌روند و در نهایت درمانده و خسته، یا باید آتش‌بس استراتژیک، و یا شکست مذبوحانه را پذیرا باشند، می‌توان گفت: اگر در سطح جهانی فقط ۱٠٠ نفر نه ۳۱۳ نفر، از این چنین افرادی را شخصی در اختیار داشته باشد می‌تواند، ادعای رهبری و حکومت بر کل گیتی را داشته باشد!!! 🔺 همین اندیشکده عنوان کرد: در زمانی که "داعش" به کردستان عراق یورش برد، کردستان عراق ۹٠ هزار نیرو و انواع سلاح‌های سبک، نیمه‌سنگین، و سنگین را در اختیار داشت، که در عرض فقط چند ساعت شکست خورد! و ناچاراً در آخرین لحظات سقوط، دست به دامان سردار ایرانی "حاج قاسم سلیمانی" شدند، او فقط با ۴٠ نیرو برای مقابله با اشغالگران داعشی وارد کردستان عراق شد، خودِ سرکرده کردهای عراق "آقای بارزانی" می‌گوید: وقتی او و چهل نیرویش را دیدم، پاهایم سست شده بود و گفتم: فقط  همین چند نفر؟! اما وقتی خبر حضور "حاج قاسم" به گوش داعشی‌ها رسید، در نهایت ناباوری دیدیم که با شنیدن خبر حضور "حاج قاسم"، چند کیلومتر عقب نشینی استراتژیک نمودند! جالب آن‌که این چهل نفر، هر کدام متخصص یک قسمت از  امور نظامی بودند؛ مثل: ▪︎ اطلاعات، ▪︎ خمپاره انداز، ▪︎ بی‌سیم‌چی، ▪︎ نقشه خوان، ▪︎ طراح جنگهای درون شهری، ▪︎ طراح جنگهای چریکی و شبانه، ▪︎ طراح جنگهای نامنظم و خط شکن ▪︎ و... بعد از پیروزی بر "داعش" بود که بارزانی می‌گوید: تازه فهمیدم چرا همه جا صحبت "لشکر یک نفره" در میان است! ما با ۹٠ هزار نیرو در چند ساعت شکست خورده بودیم و "کردستان عراق" طومارش داشت در هم می‌پیچید، ولی یک نفر با ۴٠ نیروی زبده ، داعشِ تا بن دندان مسلح را عقب راند و کردستان را باز پس گرفت! آری وقتی خداوند وعده منجی را با حضور۳۱۳ یار می‌دهد، منظورش من و امثال من نخواهد بود، بلکه آنانی که در خود باوری به اعلا درجه رسیده باشند و خداوند را با چشم دل مشاهده کرده باشند، آنچنان فرماندهی و سربازی کنند که از صفر تا صد سربازی تا فرماندهی آنان فاصله‌ای کمتر از دو چشم از هم باشد، سر سپرده و تابع امر ولی زمانه خویش. 🔹 وقتی سردارانی از جنس شهدا، تابع امر ولی فقیه و همسو با آرمان‌های والای مهدوی همچون سلیمانی‌ها هستند، آن زمان به این ادراک خواهیم رسید.که با ۳۱۳ نفر می توان در زیر پرچم امام زمان(ع) دنیا را از تمام امراض، گرفتاری ها وبی عدالتی ها نجات داد.
سلام مطالب و استیکرهای خاص سردار شهید سلیمانی در کانال گام دوم انقلاب تقدیمتان شده است باافتخار تقدیم نگاهتان @gam2dovom
🇮🇷یادبود مجازی برای روح پر فتوح شهید حاج قاسم سلیمانی🇮🇷 https://fatehe-online.ir/231707
♨️خاطره‌ای زیبا از سردار دل ها❤️ 🔹سردار سلیمانی صاحب نوه‌های دوقلو شده‌ بودند. نوزادان در بیمارستانی که من یکی از پزشکان اطفالش بودم، زودتر از موعد به دنیا آمدند. نارس بودند و وزن بسیار کمی داشتند. باید مدتی بستری می‌شدند. این افتخار نصیب من شد که پزشک نوزادان شوم. این چند روز برای گذراندن یک ترم فشرده اخلاق در کلاس درس سردار حاج قاسم سلیمانی کافی بود.» 🔹نوه‌های حاج قاسم سلیمانی به دلیل شرایط خاص باید مدت کوتاهی در بخش ایزوله بیمارستان بستری می شدند اما اتاق ایزوله خالی نداشتیم. با مادر یکی از نوزادانی که شرایط فرزندش بحرانی نبود، صحبت کردم و گفتم تا سه ساعت دیگر یکی از اتاقها خالی می‌شود. با صدای آرام گفتم نوه‌های سردار سلیمانی در بیمارستان ما هستند و اتاق ایزوله خالی برای بستری کردنشان نداریم، وضعیت فرزند شما هم که رو به بهبود است، اگر موافق باشید بچه‌ها را در این اتاق ایزوله بستری کنیم. مادر کودک تا اسم سردار سلیمانی را شنید از جا پرید و گفت چرا که نه!‌ سراسیمه خودش را به راهروی اصلی بیمارستان رساند که سردار را ببیند و در حال حرکت گفت: عمری که حاج قاسم سلیمانی وقف آرامش و امنیت ما کرده با چی جبران می شود. این کمترین و بی مقدارترین کار است». 🔹اتاق را خالی کردیم و به سردار گفتم همین حالا نوزادان را بستری می کنیم ایشان تا ماجرا را شنید گفت دست نگه دارید. چرا این کار را کردید؟ یک نوزاد بیمار را از اتاق ایزوله بیرون آوردید تا نوه‌های من را بستری کنید؟ هیچ تفاوتی بین بچه‌های من و دیگران نیست. لطفا آن نوزاد را به اتاق ایزوله برگردانید. ما هم  صبر می کنیم تا اتاق خالی شود، مثل بقیه بیماران. گفتم سردار! مادرآن بچه تا شنید می‌خواهیم نوه‌های شما را بستری کنند، خودش اصرار به خالی کردن اتاق ایزوله  داشت اما ایشان گفتند نه آقای دکتر، کاری که گفتم را انجام دهید و بچه را به اتاق برگردانید». 🔹کاری که سردار گفت را انجام دادم. خانواده دومین فرد نظامی کشور سه ساعت در بیمارستان مثل بقیه مردم منتظر ماندند تا اتاق ایزوله خالی شود و این درس بزرگی بود برای من؛ البته تماشای این حجم از تواضع و فروتنی به ماجرای بستری ختم نشد. در این چند روزی که نوه‌های تازه به دنیا آمده سردار در بیمارستان بودند، کلاس درس مرام و معرفت حاج قاسم سلیمانی برقرار بود؛ برای همه ما از پرستاران و پزشکان گرفته تا بهیاران و کمک بهیاران. از لطف خدا ایشان در این چند روز تهران بودند و به بیمارستان رفت و آمد داشتند». ✍دکتر محمد ترکمن، فوق تخصص اطفال
♨️سردارِ خانواده دوست.... 🔹از یک طرف دوست داشتم حال نوزادان تازه به دنیا آمده هر چه زودتر خوب شود و از آن طرف، این دو بچه شده بودند نقطه وصل من به سردار؛ و چه مصاحبت شیرینی! حال بچه‌ها خوب شد و از بیمارستان مرخص شدند، اما من توفیق پیدا کردم که یک بار دیگر در مطب، پذیرای سردار باشم. خانواده دوستی حاج قاسم برای من خیلی جالب بود. با مشغله فراوانی که داشتند و مسئولیت‌های مهم و سنگینشان، برای اطمینان از سلامت نوه‌ها چند بار به بیمارستان آمدند و وقتی هم که بچه‌ها از بیمارستان مرخص شدند، همراه دوقلو‌ها به مطب آمدند. 🔹آن روز مطب خیلی شلوغ بود، شلوغ‌تر از همیشه. بعد از ورود سردار به مطب، منشی من را خبردار کرد و از اتاق بیرون آمدم. سلام و احوالپرسی و راهنمایی شان کردم به داخل اتاق؛ ایشان یکی از نوه‌ها را درآغوش گرفته بودند و بفرمای من را قبول نکردند و گفتند: به خانم منشی سپردم اسم ما را در نوبت ویزیت بگذارد. منتظر می‌مانیم تا نوبتمان بشود. من شرمنده شدم و حرفی برای گفتن باقی نماند. سردار مثل بقیه بیماران در مطب نشستند تا نوبتشان شود. دوقلو‌ها را ویزیت کردم و لحظه آخر اجازه خواستم عکس یادگاری با ایشان داشته باشم. 🔹روزیِ من از آخرین دیدار سردار سلیمانی یک انگشتر بود. هدیه‌ای که ایشان به من دادند و گفتند آقای دکتر شغل مقدسی دارید. انگار به زبانم قفلی زده بودند و نمی‌دانستم باید چه بگویم. از همان رو انگشتر را دستم کردم و عهد بستم دین این انگشتر را به صاحبش تا آخر عمر ادا کنم.» ✍دکتر محمد ترکمن، فوق تخصص اطفال