eitaa logo
امام زمان و من
194 دنبال‌کننده
3.2هزار عکس
672 ویدیو
29 فایل
کانال مهدوی کودک و نوجوان کپی کردن مطالب کانال به نیت امام زمان عجل الله تعالی فرجه آزاد است. برای ارسال هر پیام یک صلوات به نیت فرج امام زمان علیه‌السلام بفرست. کانال دیگر ما: https://eitaa.com/joinchat/3156345212C7f3274f17f
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
یک آیه یک قصه (5).mp3
2.92M
قسمت 5️⃣ 📜سوره مبارکه طه آیه ۱۱۴ 🔹...وَ قُلْ رَبِّ زِدْنِي عِلْماً 🔹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
قسمت ۶۹ ایستگاه ۲۱ یکی از فضائل علی علیه السلام این است که پیامبر دخترش، فاطمه علیهاالسلام را به ازدواج علی علیه السلام درآورد و نسل پیامبر از علی و فاطمه علیهماالسلام ادامه پیدا کرد. مناسب است ماجرای خواستگاری علی علیه السلام را شرح بدهم: خیلی از ثروتمندان و بزرگان مدینه به خواستگاری فاطمه علیهاالسلام رفته بودند ولی پیامبر به همه آنها جواب منفی داده بود. پیامبر به مردم گفته بود که ازدواج دخترم فاطمه را به خدای خویش واگذار کرده‌ام و منتظر تصمیم او هستم. مردم مدینه در این فکر بودند که سرانجام چه کسی افتخار همسری فاطمه علیهاالسلام را پیدا می‌کند. هنوز علی علیه السلام به خواستگاری فاطمه علیهاالسلام نرفته بود. مردم کوچه و بازار می‌گفتند: «چون دست علی علیه السلام از مال دنیا کوتاه است، به این امر اقدام نمی کند». آری، ثروتمندان بزرگ از انصار و مهاجرین خواهان ازدواج با فاطمه علیهاالسلام بودند و در این میان، وضع مالی علی علیه السلام از همه آنها پایین تر بود. سرانجام یک روز علی علیه السلام تصمیم گرفت تا نزد پیامبر برود و از دختر او خواستگاری کند... پیامبر در منزل همسر خود أُمّ سَلَمه بود، علی علیه السلام خود را به آنجا رساند و در زد. أمّ سلمه در حضور پیامبر بود، پیامبر به او گفت: «برخیز و درِ خانه را باز کن، کسی آنجاست که من او را بیش از همه مردم دوست دارم». علی علیه السلام وارد خانه شد، سلام کرد، پیامبر جواب او را داد و او در مقابل پیامبر نشست و سکوت کرد. او سر به زیر انداخته بود، گویا خجالت می‌کشید که خواسته خود را بیان کند. پیامبر نگاهی به صورت علی علیه السلام کرد و گفت: «ای علی! فکر می‌کنم که تو برای انجام کاری نزد من آمده ای». علی علیه السلام پاسخ داد: «ای پیامبر! من کودک بودم که از پدر و مادر خویش جدا شدم و نزد شما آمدم و شما برایم از پدر و مادر بهتر بودی... شما تنها سرمایه من در دنیا و آخرت هستید. من دوست دارم که برای خود همسری داشته باشم که مایه آرامش من باشد، من آمده‌ام تا دخترتان فاطمه را خواستگاری کنم». پیامبر وقتی این سخن را شنید، غرق شادی و سرور شد، او لبخندی زد و رضایت خود را با این امر، آشکار نمود و سپس نزد فاطمه علیهاالسلام رفت تا به او این ماجرا را خبر بدهد و نظر او را جویا شود... شب که فرا رسید پیامبر جشن عروسی علی و فاطمه علیهماالسلام را برگزار کرد... 🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃 https://eitaa.com/joinchat/3571581185Cf545822cdd