🌺پیام رمضان۱۳🌸
۱۳-نتیجه اعمال:
📖در میان مخلوقات،خداوند انسان ها را برگزیده و نام اشرف مخلوقات براو نهاد و بنابه فرموده قرآن همه آسمان و زمین و دریا و هر چه در آن است را برای وی آفرید و در تسخیر او در آورد.
و به قول سعدی:
"ابر و باد مه و خورشید و فلک در کارند/تا تو نانی به کف آری و به غفلت نخوری"
از طرفی هر انسانی در گرو عمل خودش است عملش هر چه باشد نتیجه اش را خواهد دید همان گونه که امام علی (ع) می فرمایند:"الناس مجزیون باعمالهم ان خیرا فخیرا و ان شرا فشرا"(جزای مردم به عمل آنها است اگر خیر باشد خیر و اگر شر باشد شر است) بنابر این اگر انسان در پی اعمال نیک باشد همانگونه که در احسن تقویم خلق شده به اعلی درجه علیین خواهد رسید و مسجود ملائکة الله خواهد شد و اگر گرد اعمال بد برود به وضعیت "اولئک کالانعام بل هم اضل"(مانند چهارپایان یا بدتر از آن) می رسد که همان جایگاه اسفل السافین است .
انسانی که سید مخلوقات است وبه پائین ترین درجه سقوط میکند علت آن چیزی جز مخالفت با پیام آسمانی و متابعت از هوا های نفسانی و فرو رفتن در آلودگی و کثافات گناهان نخواهد بود و رهایی از آن جز با استعانت از خداوند و اولیای گرامیش میسر نخواهد شد.
📖 که در قسمت اول دعای امروز ۱۳ رمضان می خوانیم "اللهم طهَرنی فیه من الدنس والاقذار " (خدایا مرا در این روز و در این ماه از پلیدی های باطنی و کثافات ظاهری گناهان پاک گردان.)
🏝ان شاءالله. 🏝
🌺🌸التماس دعا 🌺🌸🌈💐
🌺پیام رمضان۱4🌸
۱۴-توبه:
✨خداوند انسانهارا در این دنیا خلق کرده وباید دراین دنیا زندگی کنند وذات وجودیش نیز به گونه ای است که نیازمندامور مختلف معنوی ومادی است وازطرفی راههای برطرف کردن وارضاء نمودن نیازهارابیان ونتیجه پرداختن به هر یک ازآن دورا به وی فهمانده است...
🌼ولی انسانهائی بدون توجه به آنچه که وظیفه شان است راه افراط وتفریط را در پیش گرفته وهمه چیز را فقط درهمین دنیا دانسته ودست به اعمال ورفتاری می زنند که ازآنها نهی شده وبه تعبیر دیگر اطاعت ازخدا ودستورات انبیاء عظام وائمه هدی (ع)را رها نموده وگرد گناه می گردند وگویا فراموش کرده اند که بنا به فرمایش معصوم (ع):
"الدنیا مزرعه الا خره"/ ( دنیا زراعتگاه آخرت است ).
🍃البته بعضی ها به حدی افراط کرده ودنیا طلب شده اند که راه برگشت را نمی پذیرند ولی جمعی دیگر که قصد برگشتن دارند خداوند راه توبه را برای آنها قرارداده که درهمه زمانها می توانند ازاین مسیروارد شده ودوباره خودرا احیاء نمایند وبه انجام وظایف خویش بپردازند ولی در ماه رمضان که طبق فرموده پیامپر(ص) در خطبه شعبا نیه ماه انابه وتوبه است راحت تر می توان این مسیر راطی کرد.
دردعای امروز(۱۴ رمضان) درفقره ی دوم می خوانیم :
"واقلنی فیه من الخطا یا والهفوات "خداوندادراین روز ودر این ماه عذر خطاها ولغزشهایم رابپذیر.ان شاالله.
🌸امید که مشمول این دعاقرابگیریم
🌺🍀التماس دعا ☘🌸
ولادت امام حسن مجتبی(ع)
اشاره:
در نیمه رمضان سال دوم یا سوم ) (1) ( هجری ستارهای دیگر در آسمان امامت و ولایت بدرخشید و با نور خود جهان را منور ساخت. پس از تولد، حضرت فاطمه(س) او را برای نامگذاری خدمت امیرالمؤمنین(ع) آورد، آن حضرت فرمود: «من در نامگذاری او بر رسول خدا پیشی نمیگیرم.» پس او را به نزد رسول الله(ص) آوردند، ایشان فرمودند: «من در نام گذاری او بر خداوند عزوجل پیشی نمیگیرم.» در این هنگام خداوند به جبرئیل فرمود: «محمد(ص) صاحب فرزندی شده، فرود آی و به او سلام برسان و تبریک بگو و بگو که علی(ع) نسبت به تو به منزله هارون نسبت به موسی(ع) است، پس نام فرزند هارون را بر او بگذار.» جبرئیل فرود آمد و پس از ابلاغ سلام و تبریک، عرض کرد: «خداوند به تو امر کرده که نام فرزند هارون را بر او بگذاری.» حضرت(ص) فرمود: «نام او چه بوده است؟» عرض کرد: «شبّر» حضرت فرمود: «زبان ما عربی است.» جبرئیل عرض کرد: «پس نام او را «حسن» بگذار.» و پیامبر(ص) نیز چنین کرد. ) (2) (
کنیه ایشان «ابومحمد» است و برخی از القابشان عبارتند از: «سید»، «مجتبی»، «سبط»، «الامین»، «الحجة»، «البر»، «التقی»، «الزکی» و «الزاهد». ) (3) (
1-. اصول كافي، كليني، دارالاضواء، بیروت، ج1، ص461؛ بحارالانوار، مجلسي، دار احياء التراث العربي، بیروت، ج44، ص134.
2-. الامالي، شيخ صدوق، موسسة الاعلمي، ص116 ؛ بحارالانوار، ج43، ص238.
3-. مناقب ابن شهر آشوب، طبع حيدريه، ج3، ص172؛ بحارالانوار، ج44، ص135.
ایشان هفت سال و اندی از دوران کودکی خویش را در دامان شریف رسول خدا(ص) سپری کردند و پس از آن ٣٠ سال یاوری صدیق برای پدر گرامی خویش بودند و پس از شهادت امیرمؤمنان(ع) ١٠ سال عهده دار امامت شیعیان گردیدند.
سرانجام معاویة - لعنة الله علیه - با فریفتن «جعدۀ»، همسر آن حضرت و اعطای صدهزار درهم و وعده ازدواج با فرزند خود یزید، امام(ع) را مسموم ساخت و ایشان پس از ٤٠ روز بیماری در آخر صفر سال ٥٠ هجری مظلومانه به شهادت رسیدند. ) (1) (
دوران امامت آن حضرت با دوران خلافت یکی از پلیدترین و در عین حال زیرکترین خلفای بنیامیه مقارن بود. معاویة بن ابیسفیان که با زور و نیرنگ حاکمیت خود را تثبیت کرده بود، برای توسعه و بسط حکومت خود از هیچ اقدامی فروگذاری نمیکرد، و از آنجا که خاندان اهلبیت(ع) و شیعیان آنان را مانع اصلی بر سر راه خود میدید، به روشهای گوناگون به خشونت و ظلم و جنایت نسبت به آنان اقدام میکرد.
«ابن ابیالحدید» از علمای اهل سنت مینویسد: «شیعیان در هرجا که بودند به قتل میرسیدند، بنیامیه دستها و پاهای اشخاص را به احتمال اینکه از شیعیان هستند میبریدند و هرکس که معروف به دوستداری و دلبستگی به خاندان پیامبر(ص) بود زندانی میشد و اموالش به غارت میرفت و خانهاش ویران میشد.» ) (2) (
1-. مصنفات مفيدقدس سره، الارشاد، ج11، ص5؛ مناقب ابن شهر آشوب، همان، ج3، ص202؛ بحارالانوار، ج44، ص135.
2-. شرح نهج البلاغة، ابن ابي الحديد، داراحياءالكتب العربية، قاهره، ج1، ص43. 45.
کرامات امام حسن مجتبى(ع).
۳) وسعت علم در کودکی:
«حذیفة بن یمان» نقل میکند: «روزی بر بلندای کوهی، درمجاورت پیامبر بودیم و امام حسن(ع) که کودکی خردسال بود، با وقار و طمانینه در حال راه رفتن بود. پیامبر(ص) فرمودند: إِنَّ جَبْرَئِیلَ یَهْدِیهِ وَ مِیکَائِیلُ یُسَدِّدُهُ وَ هُوَ وَلَدِی وَ الطَّاهِرُ مِنْ نَفْسِی وَ ضِلْعٌ مِنْ أَضْلَاعِی هَذَا سِبْطِی وَ قُرَّةُ عَیْنِی بِأَبِی هُوَ؛ همانا جبرئیل او را همراهی میکند و میکائیل از او محافظت مینماید و او فرزند من و انسان پاکی از نفس من و عضوی از اعضاء من و فرزند دختر و نور چشم من است. پدرم فدای او باد.
پیامبر(ص) ایستاد و ما هم ایستادیم، ایشان به امام حسن(ع) فرمود: أَنْتَ تُفَّاحَتِی وَ أَنْتَ حَبِیبِی وَ مُهْجَۀُ قَلبِی؛ تو ثمره من و محبوب من و روح و روان منی.
در این هنگام یک مرد اعرابی به سوی ما میآمد، حضرت(ص) فرمود: مردی به سوی شما میآید که با کلامی تند با شما سخن میگوید و شما از او بیمناک میشوید. او سؤالهایی خواهد پرسید و در کلامش درشتی و تندی است.
اعرابی نزدیک شد و بدون اینکه سلام کند گفت: کدام یک از شما محمد(ص) است؟ گفتیم: چه میخواهی؟ پیامبر(ص) به او فرمودند: مهلا؛ آهسته [ای اعرابی]. او که از این برخورد، پیامبر(ص) را شناخت گفت: یَا مُحَمَّد! لَقَدْ کُنْتُ أُبْغِضُکَ وَ لَمْ أَرَکَ وَ الْآنَ فَقَدِ ازْدَدْتُ لَکَ بُغْضاً؛ ای محمد! درگذشته کینه تو را به دل داشتم ولی تو را ندیده بودم و الآن بغضم نسبت به تو بیشتر شد.
پیامبر(ص) تبسم کردند، ما خواستیم به اعرابی حمله کنیم که آن حضرت با اشاره ما را منع فرمودند. اعرابی گفت: تو گمان میکنی پیامبری؟ نشانه و دلیل نبوت تو چیست؟ رسول خدا(ص) فرمودند: إِنْ أَحْبَبْتَ أَخْبَرَکَ عُضْوٌ مِنْ أَعْضَائِی فَیَکُونُ ذَلِکَ أَوْکَدَ لِبُرْهَانِی؛ اگر دوست داشته باشی عضوی از اعضاء من به تو خبر دهد تا برهانم کاملتر شود.
اعرابی پرسید: مگر عضو میتواند سخن بگوید؟» پیامبر(ص) فرمود: «نعم، یا حسن قم؛ آری ای حسن! برخیز. آن مرد امام حسن(ع) را به خاطر کودکیش، کوچک شمرد و گفت: «پیامبر فرزند کوچکی را میآورد و بلند میکند تا با من تکلم کند.» پیامبر(ص) فرمودند: «إِنَّکَ سَتَجِدُهُ عَالِماً بِمَا تُرِیدُ؛ تو او را به آنچه اراده کردهای دانا خواهی یافت.» امام حسن(ع) شروع به تکلم کرد و فرمود: «مَهْلًا یَا أَعْرَابِیُ!
ما غبیا سالت وابن غبی
بل فقیها اذن و انت الجهول
فان تک قد جهلت فان عندی
شفاء الجهل ما سال السؤول
و بحرا لاتقسمه الدوالی
تراثا کان اورثه الرسول؛
آرام باش ای اعرابی! تو از انسان کند ذهن و فرزند شخص کند ذهن سؤال نکردی، بلکه از یک فقیه و دانشمند سؤال کردهای؛ ولی تو جاهل و نادانی.
پس اگر تو نادانی، همانا شفای جهل تو نزد من است؛ زمانی که سؤال کنندهای سؤال کند. دریای علمی نزد من است که آن را با هیچ ظرفی نمیتوان تقسیم کرد و این ارثی است که پیامبر(ص) از خود به جای گذاشته است.
سپس فرمودند: لَقَدْ بَسَطْتَ لِسَانَکَ وَ عَدَوْتَ طَوْرَکَ وَ خَادَعْتَ نَفْسَکَ غَیْرَ أَنَّکَ لَا تَبْرَحُ حَتَّى تُؤْمِنَ إِنْ شَاءَ اللَّهُ؛ هر آینه زبانت را باز کردی و از حد خود فراتر رفتی و خود را فریفتی، ولی از اینجا نمیروی مگر اینکه ایمان میآوری، اگر خدا بخواهد.
بعد از آن، امام(ع) جزء به جزء وقایعی را که برای او اتفاق افتاده بود، بیان کرد و فرمود: شما در میان قومتان اجتماع کردید و گمان کردید که پیامبر(ص) فرزندی ندارد و عرب هم از او بیزار است، لذا خون خواهی ندارد و تو خواستی او را بکشی و نیزهات را برداشتی، ولی راه بر تو سخت شد، در عین حال از تصمیم خود منصرف نشدی و در حال ترس و واهمه به سوی ما آمدی. من به تو از سفرت خبر میدهم که در شبی صاف و بدون ابر خارج شدی، ناگهان باد شدیدی وزیدن گرفت و تاریکی شب بیشتر شد و باران شروع به باریدن کرد و تو با دلتنگی تمام باقی ماندی و ستارهای در آسمان نمیدیدی تا بهواسطۀ آن راه را پیدا کنی.
مرد عرب با تعجب گفت: «مِنْ أَیْنَ قُلْتَ یَا غُلَامُ هَذَا کَأَنَّکَ کَشَفْتَ عَنْ سُوَیْدِ قَلْبِی وَ لَقَدْ کُنْتَ کَأَنَّکَ شَاهَدْتَنِی وَ مَا خَفِیَ عَلَیْکَ شَیْءٌ مِنْ أَمْرِی وَ کَأَنَّهُ عِلْمُ الْغَیْبِ؛ ای کودک! این خبرها را از کجا گفتی؟ تو از تاریکی و سیاهی قلب من پرده برداشتی، گویا تو مرا نظاره کرده بودی و از حالات من چیزی بر تو مخفی نیست؛ چنان که گویی این علم غیب است.
سپس آن مرد به دست امام حسن(ع) مسلمان شد و رسول گرامی اسلام(ص) مقداری قرآن به او آموخت و او از پیامبر(ص) اجازه گرفت و به سوی قوم و قبیله خود بازگشت و عدهای را به دین اسلام وارد کرد.
بعد از آن، هر موقع که امام حسن(ع) را میدیدند، خطاب به ایشان میگفتند: «لَقَدْ أُعْطِیَ مَا لَمْ یُعْطَ أَحَدٌ مِنَ النَّاس؛ همانا به امام حسن(ع) نعمتی عطا شده که به احدی داده نشده است.» ) (1) (
1-. بحارالانوار، ج43، ص333. 335.
کرامات امام حسن مجتبى(ع)
میوه دادن درخت خشکیده:
روزی امام حسن(ع) برای عمره به سوی مکه عظیمت کردند. در این سفر، فرزند «زبیر» ایشان را همراهی میکرد. در طول مسیر، در مکانی؛ زیر یک درخت خرمای خشکیده به استراحت پرداختند. «ابن زبیر» به امام(ع) عرض کرد: «لَوْ کَانَ فِی هَذَا النَّخْلِ رُطَبٌ لَأَکَلْنَاهُ؛ ای کاش این درخت، خرمای تازه داشت و از آن میخوردیم.» امام(ع) فرمودند: «او انت تشتهی الرطب؛ آیا تو به خرمای تازه اشتهایی داری؟» او گفت: «آری.» امام حسن(ع) سر را به سوی آسمان بلند نمودند و دعایی خواندند. در این هنگام درخت، سبز شد و پر از برگ گردید و دارای خرمای فراوانی شد و یاران ایشان از آن درخت بالا رفتند و خرمای زیادی چیدند. ) (1) (
1-. مدينة المعاجز، چاپ قديم، ص207؛ مناقب ابن شهر آشوب، ج3، ص173.
کرامات امام حسن مجتبى(ع)
آگاهی از غیب:
از معجزات و کراماتی که تمام ائمه(ع) از آن بهرهمند بودند، علم غیب و آگاهی از اموری است که بر دیگران مخفی است، و در تاریخ موارد متعددی از ائمه معصومین(ع) در این باره مطالبی نقل شده است. در مورد امام حسن(ع) نیز مواردی نقل شده که از غیب حوادثی را خبر میدادند. ازباب نمونه به یکی از آن موارد اشاره میکنیم.
در سفری امام حسن(ع) با پای پیاده به سوی مکه حرکت میکرد. در میانه راه پای مبارک آن حضرت ورم نمود و شخصی به ایشان عرض کرد: «لَوْ رَکِبْتَ لِیَسْکُنَ عَنْکَ هَذَا الْوَرَمُ؛ ای کاش سوار مرکب میشدید تا این ورم [پای] شما تسکین پیدا کند.» امام(ع) فرمودند: «کَلَّا وَ لَکِنَّا إِذَا أَتَیْنَا الْمَنْزِلَ فَإِنَّهُ یَسْتَقْبِلُنَا أَسْوَدُ مَعَهُ دُهْنٌ یَصْلُحُ لِهَذَا الْوَرَمِ فَاشْتَرُوا مِنْهُ وَ لَا تُمَاکِسُوهُ؛ هرگز! [سوار بر مرکب نمیشوم] و لکن وقتی به منزلگاه [بعدی] رسیدیم، شخص سیاه پوستی نزد ما میآید که روغنی دارد و برای [درمان] این ورم خوب است، روغن را از او بخرید و نسبت به او بخل نورزید.»
یکی از غلامان به ایشان عرض کرد: بعد از این منزل منزلی که شخص سیاهپوستی در آن باشد وجود ندارد تا برای شما روغن بخریم.
امام فرمودند: «آری چنین کسی را خواهیم یافت.» پس از آنکه مقداری راه پیمودند، شخص سیاه پوستی جلوی آنها آمد، امام(ع) فرمود: «آن سیاه پوست نزد شماست، روغن را از او بخرید.»
آن شخص سؤال کرد: «این روغن را برای چه کسی میخواهید؟» شخصی گفت: «برای حسن بن علی(ع).»
آن سیاه پوست گفت: «مرا نزد او ببرید.» پس از آنکه او به نزد امام(ع) آمد، عرض کرد: «یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ إِنِّی مَوْلَاکَ لَا آخُذُ لَهُ ثَمَناً وَ لَکِنِ ادْعُ اللَّهَ أَنْ یَرْزُقَنِی وَلَداً سَوِیّاً ذَکَراً یُحِبُّکُمْ أَهْلَ الْبَیْتِ؛ ای فرزند رسول خدا! من غلام تو هستم و پول این روغن را نمیگیرم. لکن از خدا بخواه که فرزند سالم پسری به من عطا کند که دوستدار شما اهلبیت باشد.» بعد از آن به برکت دعای امام(ع) آن شخص دارای چنین فرزندی شد. ) (1) (
1-. مناقب ابن شهر آشوب، ج3، ص174؛ مدينة المعاجز، چاپ قديم، ص206؛ بحارالانوار، ج43، ص324.
🎤https://eitaa.com/tv_manbar 🎧
11.34M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 #کلیپ
🌹 سرود زیبا ولادت امام حسن مجتبی علیه السلام
🎤 حاج محمود کریمی
📎 #تولیدات_چندرسانهای
📎 #ماه_ضیافت_الهی
📎 #ماه_رمضان
📎 #ولادت_امام_حسن
🔸https://btid.org/fa/video/205404
🔰 معاونت تبلیغ و امورفرهنگی حوزه های علمیه
🌐 btid.org
هدایت شده از تباری
🌺پیام رمضان ۱۵🌸
🌹میلاد مسعود کریم اهل بیت حضرت امام حسن مجتبی (ع) مبارک باد.
۱۵-حسن خلق:
🍃 انسان موجودی است اجتماعی وباید درجامعه زندگی کند وامکان زندگی فردی مخصوصا در این عصروزمان نا ممکن است.از طرفی یک جامعه نیاز به قوانین خاص خودش راداردحال دسته ای به آن قوانین عمل می کنند ودسته ای دیگر نه ...
🍃ولی هرفردی به سهم خودباید به پیشرفت امور جامعه کمک کند واین میسر نیست مگر آنکه انسانها خودرا با قوانین آن جامعه تطبیق دهند واین نیز محقق نخواهد شد مگر در صورتی که آدمی خواهشها وهوا های نفسانی را ازخوددور داشته وبا اصلاح رفتار خود عضوی تا ثیر گذار درجامعه باشد.
🍃یکی ازاین رفتارها حسن خلق در
روابط اجتما عی است که حضرت امام حسن مجتبی (ع) در این رابطه می فرمایند:
🔸"ان احسن الحسن الخلق الحسن " - همانا بهترین نیکی ها وخیر رفتار نیکو است.
🔸دردعای امروز (۱۵ رمضان) درفقره دوم آن می خوانیم :"واشرح فیه صدری بانابه المخبتین"
🔸(پر ورد گارا سینه ام را به توبه دلدا دگان گشا ده ساز)
🔸 طبیعتا کسانی از شرح صدر وگشا دگی سینه بر خور دارند که در مقابل ناملا یمات وطعنه هاصبور بوده وتحمل شان بیشتر از دیگرا ن باشد همانها که مشمول آیه کریمه :
" واذا خا طبهم الجا هلون قالو ا سلاما" می باشند.
🔸وبا گشاده روئی وحسن خلق با دیگران بر خورد خوا هندنمود چون امام شان حضرت مجتبی (ع).
🔸باشد که چنین باشیم.ان شاءالله
💐🌻🌸التماس دعا 🌺🌻💐