eitaa logo
کانال مداحی و صوتهای مذهبی
175 دنبال‌کننده
6.1هزار عکس
19.9هزار ویدیو
66 فایل
کانال امام حسین کتاب صوتی #شنود کتاب صوتی #آنسوی_مرگ کلیپ های #مذهبی و #خاص کپی حلال 🍃 التماس دعا🦋
مشاهده در ایتا
دانلود
💖🌸💖🌸💖 🌸💖🌸💖 💖🌸💖 🌸💖 💖 شال سبزی داشت که خیلی به آن تعصب نشان می داد. وقتی روحانی کاروان می گفت:(( باندای بلندگو رو زیر سقف اتوبوس نصب کنین تا همه صداروبشنون)) ، من با آن شال باندهارا می بستم😂 بااین ترفندها ادب نمی شد و جای مرا عوض نمی کرد😒 درسفر مشهد ، ساعت یازده شب بادوستم برگشتیم حسینیه. خیلی عصبانی شد. اما سرش پایین بود و زمین را نگاه می کرد.گفت:((چرا به برنامه نرسیدین؟)) عصبانی گذاشتم توی کاسه اش:((هیئت گرفتین برای من یا امام حسین(ع)؟ اومدم زیارت امام رضا(ع)نه که بند برنامه ها و تصمیمای شمـا باشم! اصلا دوست داشتم این ساعت بیام، به شما ربطی داره؟))😠 دق دلی ام را سرش خالی کردم. بهش گفتم:((شما خانمایی رو به اردو آوردین که همه هجده سال رو رد کردن. بچه پیش دبستانی نیستن که!)) گفت:((گروه سه چهارنفری بشید، بعد از نماز صبح پایین باشین خودم میام می برمتون.. بعدم یا با خودم برگردین یا بذارین هواروشن بشه گروهی برگردین!))😖
🔴 وقتی این جسم را در منطقه عملیاتی پیدا کردند در جیبش کاغذی را یافتند که در آن نوشته بود: بی سر و سامان تو ام ...
نمی‌دانستم شهید پاسدار بوده. پسر عمه شهید بیشتر مایل به گفتن بود. رفتم سراغش. سوال نپرسیده شروع کرد: «همین‌قدر بگمت توی حسینیه به دنیا اومد توی شاهچراغ از دنیا رفت.
عزیزان یه پیرزن داخل یکی از روستاهای دور افتاده داخل یه اتاق زندگی می‌کنه این اتاق فاقد سرویس بهداشتی هست 😔 لذا از سرویس بهداشتی همسایه ها استفاده میکنه😔 ان شاالله می‌خواهیم برای این مادر سرویس بهداشتی بسازیم،در حد توان ولو به ده هزار تومان در این پویش مارو کمک کنید.🌺 شماره کارت بنام خیریه جهادی حضرت زینب(س)👇 💳
6273817010138661
حاج آقا محمودی
28.16M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📌 شهید غلامعلی، هنگام اعزام ازش سوال کردند: دخترت را چکار می کنی؟!! گفت: دختر سه ساله ام که از رقیه (سلام الله علیها) عزیزتر نیست.
📌 توجه ویژه شهید حسین معز غلامی به مجالس روضه خانگی 🔹 یکی از دوستان شهید مدافع حرم حسین معز غلامی می گوید: شب پنجم محرم بود و حسین گفت میای بریم هیات؟ دعوتم کردن باید برم بخونم...گفتم بریم ◇ با خودم فک کردم شاید یه هیات بزرگ و معروفیه که یه شب محرم رو وقت میذاره و میره اونجا ◇ وقتی رسیدیم جلوی هیات به ما گفتن هنوز شروع نشده.. ◇ حسین گفت: مشکلی نداره ما منتظر می مانیم تا شروع شود، نیم ساعتی تو ماشین نشستیم و حسین شعرهاشو ورق میزد و تمرین میکرد. ◇ وقتی داخل هیات شدیم جا خوردم ، دیدم کلا سه چهار نفر نشستن و یک نفر مشغول قران خواندن است ◇ بعد از قرائت قرآن حسین رفت و شروع کرد به خوندن زیارت عاشورا و روضه..چشم هاشو بسته بود و میخوند به جمعیت و.. هم هیچ کاری نداشت ◇ موقع برگشتن گفتم: حاج حسین شما میدونستی اینجا انقد خلوته؟ ◇ گفت: بله ، من هرسال قول دادم یه شب بیام اینجا روضه بخونم ◇ " گاهی تو این مجالس خلوت که معروفم نیستن یه عنایاتی به آدم میشه که هیچ جا همچین چیزی پیدا نمیشه.." ■
📌 تذکر به خادم روضه 🔹 بعد از عزاداری، سفره را انداختند، یکی از خادمین نان‌ها را روی سفره می‌انداخت، ◇ جلو رفت و آهسته به او گفت: «این سفره، نان و میهمان، حرمت دارند، اگر نمی‌توانی خم شوی و نان‌ها را روی سفره بگذاری، کار را به دیگری واگذار کن.»