کسی که وصیت میکند آدم سادهای نیست. بزرگترین مقامات علمی را گذرانده، سردی و گرمی روزگار را چشیده، از زیباترین و شدیدترین عشقها برخوردار شده، از درخت لذات زندگی میوه چیده، از هر چه زیبا و دوست داشتنی است برخوردار شده، و در اوج کمال و دارایی همه چیز خود را رها کرده و به خاطر هدفی مقدس، زندگی دردآلود و اشکبار و شهادت را قبول کرده است.
🌷"بسم رب شهدا و صدیقین"🌷
سَلٰامْ بر آنانی که اَوَلْ
از ســیم خاردار نَـفْسـْ گُذَشْتَنْـ
و بَـعْد از سیم خار دار دشْمَنــــْ🥀
#سلامبـــَرشُهَـدآ... ✋💔
یه سلام از راه دور به حضرت عشق...❤️
به نیابت از #شهید_مجید_پازوکی
اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ
وَعَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ
وَعَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ
وَعَلی اَصْحابِ الْحُسَیْن
#صبحتون_شهدایی📿
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢دولت ما دولت مردم است...
#شهید_محمد_علی_رجایی
دوستان عزیز شما را قسم به خدا که راه امام حسین (ع) را که راه عاقبت به خیری و مهمترین کار است را ادامه دهید. حسین گونه زندگی کنید که تمام عاقبت به خیری در همین راه است و همیشه یاد و خاطره شهدا را زنده نگه دارید چون شهدا همیشه زنده اند و من وجود آنها را در زندگی خود همیشه احساس می کردم.
#شهید_سید_میلاد_مصطفوی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰مسئله ای انقلاب مکتبی...
#شهید_دکتر_باهنر
🔹فرازهایی از وصیت نامه شهید والامقام محسن حججی🔹
❣برای بانوی صبر:
السلام ای بانوی سلطان عشق
السلام ای بانوی صبر دمشق
زینت دنیا و عقبی علی
شرح مدح لافتی الا علی
در مسیر شام غوغا کرده ایی
شهر را آشوب برپا کرده ایی
خطبه خواندی از غریبی حسین
زنده کردی کربلا در عالمیین
گر نبودی کربلایی هم نبود
گریه و شور و نوایی هم نبود
رنج هایی ست فراوان دیده ایی
خیمه ها، غارت، سواران دیده ایی
دیده بودی، حلق و چشم و حرمله
گریه کردی پا به پای قافله
بسم الله النور…
صَلی الله علیک یا اُماه یا فاطمه الزهرا”سلام علیک”
وَلاتَحسَبن الذینَ قُتلوا فی سَبیل الله اَمواتا، بَل احیاء عند رَبِهم یُرَزقون
💫هرگز نمیمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق
ثبت است بر جریده عالم دوام ما…
چند ساعتی بیشتر به رفتن نمانده است، هرچه به زمان رفتن نزدیک تر می شوم قلبم بی تاب تر می شود…نمی دانم چه بنویسم و چگونه حس و حالم را بیان کنم…نمی دانم چگونه خوشحالی ام را بیان کنم و چگونه و با چه زبانی شکر خدای منان را به جای بیاورم…به حسب وظیفه چند خطی را به عنوان وصیت با زبان قلم می نویسم…
نمیدانم چه شد که سرنوشت، مرا به این راه پر عشق رساند… نمی دانم چه چیزهایی عامل آن شد…
بدون شک شیر حلال مادرم، لقمه حلال پدرم و انتخاب همسرم و خیلی چیزهای دیگر در آن اثر داشته است…
عمریست شب و روزم را به عشق شهادت گذرانده ام… و همیشه اعتقادم این بوده و هست که با شهادت به بالاترین درجه ی بندگی میرسم…
خیلی تلاش کردم که خودم را به این مقام برسانم اما نمی دانم که چقدر توانسته ام موفق باشم…
چشم امیدم فقط به کرم خدا و اهل بیت است و بس امید دارم این رو سیاه پرگناه را هم قبول کنند و به این بنده ی بدِ پرخطا نظری از سر رحمت بنمایند…
که اگر این چنین شد؛الحمدالله رب العالمین…
اگر روزی خبر شهادت این بنده حقیر سرا پا تقصیر را شنیدید؛ علت آن را جز کریمی و رحیمی خدا ندانید…
اوست که رو سیاهی چون مرا هم می بخشد و مرا یاری می کند…
همسر عزیزم زهرا جانم
اگر روزی خبر شهادتم را شنیدی بدان به آرزویم که هدف اصلی ام از ازدواج با شما بود رسیدم و به خود افتخار کن که شوهرت فدای حضرت زینب شد…
مبادا بی تابی کنی، مبادا شیون کنی، صبور باش و هر آن خودت را در محضر حضرت زینب بدان… حضرت زینب بیش از تو مصیبت دید.
پدر عزیزم
همیشه و در همه حال الگوى زندگی و مردانگی ام تو بوده و هستی، اگر روزی خبر شهادتم را دیدی، زمانی را در مقابل خود فرض کن که حسین بن علی در کنار جگر گوشه اش علی اکبر حاضر شد…
داغ تو بیشتر از داغ اباعبدالله نیست… پس صبور باش پدرم، می دانم سخت است اما می شود…
مادر عزیزم
ام البنین علیهاالسلام ۴جوان خود را فدای حسین و زینب کرد و خم به ابرو نیاورد.
حتی زمانی که خبر شهادت پسرانش را به آن دادند باز از حسین سراغ گرفت؛ پس اگر روزی خبر شهادتم را شنیدی، همچون ام البنین صبورانه و با افتخار فریاد بزن که مرا فدای حسین و حضرت زینب کرده ای و مبادا با بی تابی خود دل دشمن را شاد کنید…
برادر عزیزم
اگر روزی مرا در لباس شهادت دیدی آن لحظه ایی را به یاد بیاور که اباعبدالله بر بالین عباس ابن علی حاضر شد و داغ برادر کمرش را خم کرد…
مبادا ناسپاسی کنی، مبادا به هدیه ایی که تقدیم اسلام کرده اید شک بیاورید…
خواهران خوبم
لحظه ی وداع با شما و مادرم و پدرم مرا به یاد آن لحظه ایی انداخت که اهل حرم حضرت علی اکبر را راهی میدان جنگ می کردند؛ پس اگر من هم رو سفید شدم غم و غصه و اشک و ناله خود را فدای علی اکبر کنید و مبادا داغ خود را از داغ دل اهل حرم بیشتر بدانید…
اما چند وصیت کلی:
از ولایت فقیه غافل نشوید و بدانید من به یقین رسیدم که امام خامنه ای نائب بر حق امام زمان است.
از همه ی خواهران عزیزم و از همه ی زنان امت رسول الله می خواهم روز به روز حجاب خود را تقویت کنید، مبادا تار مویی از شما نظر نامحرمی را به خود جلب کند؛ مبادا رنگ و لعابی بر صورتتان باعث جلب توجه شود؛ مبادا چادر را کنار بگذارید…همیشه الگوی خود را حضرت زهرا و زنان اهل بیت قرار دهید؛ همیشه این بیت شعر را به یاد بیاورید
آن زمانی که حضرت رقیه سلام الله خطاب به پدرش فرمودند:
غصه ی حجاب من را نخوری بابا جان
چادرم سوخته اما به سرم هست هنوز…
از همه ی مردان امت رسول الله می خواهم فریب فرهنگ و مدهای غربی را نخورید؛ همواره علی ابن ابی طالب امیرالمومنین را الگو و پیشوای خود قرار دهید و از شهداء درس بگیرید…
خودتان را برای ظهور امام زمان روحی لک الفدا و جنگ با کفار به خصوص اسرائیل آماده کنید که آن روز خیلی نزدیک است.
همیشه برای خدا بنده باشید که اگر این چنین شد بدانید عاقبت همه ی شما به خیر ختم می شود…
#شهید_محسن_حجج
خدایا چگونه وصیتنامه بنویسم در حالی که سراپا گناه و معصیت و نافرمانی ام. گرچه از رحمت و بخشش تو ناامید نیستم ولی ترسم از این است که نیامرزیده از دنیا بروم. می ترسم رفتنم خالص نباشد و پذیرفته درگاهت نشوم. یا رب العفو، خدایا نمیرم در حالی از ما راضی نباشی. ای وای که سیه روز خواهم بود.خدایا چقدر دوست داشتنی و پرستیدنی هستی! هیهات که نفهمیدم. یا اباعبدالله شفاعت! آه چقدر لذتبخش است انسان آماده باشد برای دیدار ربش، و چه کنم که تهیدستم،خدایا تو قبولم کن.
#شهید_مهدی_باکری
الَّذِینَ هُمْ فِی خَوْضٍ یَلْعَبُونَ ما هستیم, مرده ام تو مرا دوباره حیات ببخش, خوابم تو بیدارم کن. خدایا! به حرمت پای خسته ی رقیه (س) به حرمت نگاه خسته ی زینب (س) به حرمت چشمان نگران حضرت ولی عصر(عج) به ما حرکت بده.
#شهید_عباس_دانشگر
🌷"بسم رب شهدا و صدیقین"🌷
سَلٰامْ بر آنانی که اَوَلْ
از ســیم خاردار نَـفْسـْ گُذَشْتَنْـ
و بَـعْد از سیم خار دار دشْمَنــــْ🥀
#سلامبـــَرشُهَـدآ... ✋💔
یه سلام از راه دور به حضرت عشق...❤️
به نیابت از #شهید_حسن_عشوری
اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ
وَعَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ
وَعَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ
وَعَلی اَصْحابِ الْحُسَیْن
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
«#پیاده_روی_اربعین_با_شهدا»
📌 مداحی شهید مدافع حرم، حاج حبیب جنت مکان در پیاده روی اربعین، کنار فرات
#شهید_حاج_حبیب_جنتمکان
آرزو داشت که راه کربلا باز شود میگفت: «چه میشود که راه کربلا باز شود ، قبر اباعبـدالله (ع) را زیارت کنیم و در کنار قبرشان نماز بخوانیم و اشک بریزیم ....
#شهید_محمدصادق_قدسی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢سردار شهیدی که، در اربعین کفش زائران را واکس میزد.
🌷 #هر_روز_با_شهدا 🌷
🌷خودش را برای رفتن به ماموریت آماده میکرد که یک «سرباز» وارد اتاق شد و به مسئول دفتر فرمانده گفت که مرخصی لازم دارد و وقتی با جواب منفی روبرو شد، با ناراحتی پرسید: بروجردی کجاست؟ می خواهم با خودش صحبت کنم.
🌷محمد رو کرد به سرباز و گفت: فرض کن که الان داری با بروجردی صحبت میکنی و او هم به تو میگوید که نمیشود به مرخصی بروی. شما سرباز اسلام هستید و به خاطر عدم موافقت با یک مرخصی که نباید اینطور عصبانی بشوید.
🌷این حرف انگار بنزینی بود که بر آتش درون سرباز ریخته شد و او را شعله ورتر کرد و ناگهان سیلی محکمی به گوش محمد زد و گفت: اصلا به شما چه ربطی دارد که دخالت میکنی و با همان عصبانیت هر چه از دهانش در آمد نثار محمد کرد.
🌷محمد به او نزدیک شد و خواست بغلش کند، سرباز گمان کرد میخواهد او را کتک بزند؛ مقاومت کرد و خواست از خودش دفاع کند، محمد بوسهای بر پیشانی سرباز زد و گفت بیا داخل دفتر بنشینیم و با هم صحبت کنیم.
اما سرباز که هنوز نمیدانست با چه کسی طرف است، با همان عصبانیت گفت اصلا تو چه کارهای که دخالت میکنی؟! من با بروجردی کار دارم.
محمد لبخندی زد و گفت خب بابا جان بروجردی خودم هستم.
🌷سرباز جا خورد و زد زیر گریه. گفت هر کاری کنی حق با توست و اگر میخواهی تبعیدم کن یا برایم قرار زندان بنویس.
اما بروجردی نه تبعیدش کرد و نه برایش زندان برید و به سرباز گفت: حالا برو مرخصی، وقتی برگشتی بیا تا بیشتر با هم صحبت کنیم تا ببینیم میشود این عصبانیتت را فرو نشاند.
از آن روز به بعد سرباز عصبانی شد مرید محمد. وقتی که از مرخصی برگشت، به خط مقدم رفت و عاقبتش ختم به شهادت شد.
🌷خبر برخورد فلان نماینده مجلس با سرباز ناجا را که شنیدم، یاد روایتی که در بالا خواندید افتادم. حضور امثال عنابستانی در مجلس و ردههای مدیریتی کشور، خیانت است به آنهمه خونی که پای حفاظت از این نظام و انقلاب ریخته شد؛ از جمله خون بروجردی.
و سوال این است که چه شد که از بروجردی به عنابستانی رسیدیم؟
کاش میشد برگردیم به قبلتر ها؛ به روزگار بزرگانی چون بروجردی ها و کاظمی ها..
🔷🔸🔷🔸🔷🔸🔷
*یه عده افراد هستن که به دیگران کمک میکنن اما بعد مِنَت میزارن تو میدونستی هیچ اجری نداری؟🤔*
بخون مطالب👇👇👇
*🔥شیطان راهزن*
شیطان تا جایی که بتواند مانع انجام عمل خیر میشود و به هر نحوی میخواهد بنده موفق به انجام آن نشود؛ مثلاً وقتی انسان تصمیم بگیرد که در راه خدا انفاق نماید، شیطان بر سر راه او سبز میشود و به او میگوید: حالا که هنوز وقت داری، صبر کن! فردا میدهی، و بعد هم با وعدههای فقر و تنگدستی، آدمی را منصرف میکند. اما اگر کسی از این موانع و وسوسههای شیطان عبور کرد و توفیق انفاق یا هر عمل خیر دیگری را پیدا نمود، باز هم شیطان از دسیسههای خود دست بر نمیدارد. چون او به خوبی میداند که تنها انجام عمل خیر اهمّیت ندارد، بلکه عمل خیری مهم است که پس از انجام، سالم به مقصد و به قیامت برسد. بنابراین شیطان تلاش میکند تا عمل او را هر طوری که شده، خراب نماید و انفاق او را باطل کند و نگذارد عملش سالم به مقصد برسد؛ لذا انسان را دعوت میکند که پس از انفاق بر سر گیرنده آن، منّت بگذارد یا با زخم زبان او را اذیت کند که این امر موجب ابطال صدقه میشود.
🌾قرآن کریم مؤمنین را بر این دسیسه شیطان آگاه نموده و میفرماید: «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا لا تُبْطِلُوا صَدَقاتِکُمْ بِالْمَنِّ وَ الْأَذى»
*«اى اهل ایمان! صدقههاى خود را با منّت و آزار افراد باطل نکنید.»*
(بقره ـ ۲۶۴)
امام صادق (ع) از پیامبر رحمت (ص) چنین روایت میفرمایند: «مَنْ أَسْدَى إِلَى مُؤْمِنٍ مَعْرُوفاً ثُمَّ آذَاهُ بِالْکَلَامِ أَوْ مَنَّ عَلَیْهِ فَقَدْ أَبْطَلَ اللَّهُ صَدَقَتَهُ» «کسی که کار خیری برای مؤمنی انجام دهد، سپس با زبانش او را آزار دهد یا بر او منت بگذارد، خدا صدقهاش را باطل میسازد.» (وسائل الشیعه ج ۹،
*🔥🔥شیطان*
🌾شیطان از همان روز اوّل دشمنی خود را با راندن پدر و مادرمان از بهشت آغاز نمود. او با این حرکت، مخاصم بودن خود با مقام آدمیّت را نشان داد و در تلاش است که یا از بهشت بیرون کند، همچون آدم و حوّا علیهما السلام، یا مانع رفتن انسان به بهشت شود و بر این کار خود قسم یاد نمود.
🌾پس تا از ناامیدی شیطان مطمئن نشدیم، و تا خود را به وادی مخلَصین نرساندیم، باید از این مار زخم خورده غافل
🍃🌺حضرت علی (ع):
در پاسخ به شخصي كه درخواست اندرز كرده بود، فرمودند: از كساني مباش كه بدون عمل صالح به آخرت امیدوار است و توبه را با آرزوهاي دراز به تاخیر مي اندازد، در دنیا همچون زاهدان سخن مي گوید اما در رفتار همانند دنیا پرستان است.
اگر نعمت ها به او برسد، سیر نمي شود و در محرومیت، قناعت ندارد.
از آنچه به او رسید شكرگزار نیست و از آنچه مانده، زیاده طلب است.
💠 #زلال_معرفت
🔸اهميت دعا و نقش آن در زندگى (2)
✍️ دعا ، روح و مغز عبادت است ... .
🔸 ادامه ..
🔻قرآن كريم با تأكيد فراوان و با بيانهاى گوناگون مردم را بدان فرا مى خواند و نسبت به سستى در عدم بهره بردارى از اين كليد رحمت و سعادت هشدار مى دهد .
▫️گاه نمونه اى از دعاهاى مستجاب كه براى بسيارى از مردم تجربه شده است را ارائه مى نمايد :
⚜️ «أَمَّن يُجِيبُ الْمُضْطَرَّ إِذَا دَعَاهُ وَ يَكْشِفُ السُّوءَ .
يا كيست آن كه اجابت مى كند درمانده ات را چون وى را بخواند و گرفتارى را برطرف مى گرداند» .
▫️گاه تأكيد مى فرمايد كه «دعا» ميزان وزن و اعتبار و ارزش انسان نزد خداوند متعال است
⚜️ «قُلْ مَا يَعْبَؤُاْ بِكُمْ رَبِّى لَوْلاَ دُعَاؤُكُمْ .
بگو : اگه دعاى شما نباشد، پروردگارم هيچ اعتنايى به شما نمى كند» .
▫️گاه از كسانى كه در دل شب بستر خواب راحت را رها مى كنند و به نيايش مى پردازند تجليل و تمجيد مى كند و اين چنين به آنان مژده مى دهد كه :
⚜️ «فَلاَ تَعْلَمُ نَفْسٌ مَّا أُخْفِىَ لَهُم مِّن قُرَّةِ أَعْيُنٍ.
هيچ كس نمى داند چه چيزى از آنچه روشنى بخش ديدگان است براى آنان پنهان شده است» و... .
▫️و در نقطه مقابل ، كسانى كه تنها هنگام گرفتارى و بلا خدا را مى خوانند ، نكوهش مى كند و كسانى كه از دعا كردن ـ كه روح بندگى است ـ استنكاف مى ورزند به جهنم تهديد مى نمايد :
⚜️ «إِنَّ الَّذِينَ يَسْتَكْبِرُونَ عَنْ عِبَادَتِى سَيَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ دَاخِرِينَ .
كسانى كه از عبادت من كبر مى ورزند، به زودى به خوارى در دوزخ در مى آيند»
🔷🔸🔷🔸🔷🔸🔷🔸🔷
*این متن بفرستین برا دنیاپرستان*
👇👇👇
*روایت امام علی(ع) از عالم برزخ*
امام علی(ع) درباره عالم پس از مرگ نیز در بیانی مشهور می فرمایند:
*«فرزند آدم وقتی كه به آخرین روز دنیا و اولین روز آخرت می رسد، مال و فرزندان و اعمالش در نظر اومجسم می شود.*
نخست متوجه اموال خود می شود و به او می گوید: بخدا سوگند! من برای جمع آوری و حفظ تو، بسیار حریص بودم و زیاد بخل ورزیدم! حال چه كمكی می توانی به من بكنی؟ ثروتش به او می گوید: فقط می توانی كفن خود را از من برداری.
او متوجه فرزندان خود می شود و به آنها می گوید: بخدا سوگند من شما را خیلی دوست داشتم و همواره از شما حمایت می كردم. چه خدمتی می توانید - در این روز بیچارگی ام به من بكنید؟ می گویند: هیچ! غیر از اینكه تو را در قبرت دفن كنیم! سپس متوجه عمل - عمل صالح - خود می شود و می گوید: بخدا سوگند! من درباره تو بی رغبت بودم و تو بر من گران بودی! تو امروز چه كمكی به من می كنی؟ می گوید: من در قبر و قیامت، مونس توام! تا آنكه من و تو را بر پروردگارت عرضه بدارند!
آنگاه امام فرمود: اگر آدمی در دنیا ولی خدا باشد، عملش بصورت خوشبوترین و زیباترین و خوش لباسترین مرد، نزدش می آید و به او می گوید: تو را به روحی از خدا و ریحانی و بهشت پرنعمتی بشارت می دهم كه چه خوش آمدنی كردی. او می پرسد: تو كیستی؟ جواب میدهد: من عمل صالح توام كه از دنیا به آخرت، كوچ كرده ام.
آدمی در آن روز غسال خود را می شناسد و با كسانی كه جنازهاش را برمی دارند، سخن می گوید و سوگندشان می دهد كه عجله كنند! همینكه داخل قبر شد، دو فرشته نزدش می آیند كه همان دو فتان قبرند! موی بدنشان آنقدر بلند است كه برروی زمین كشیده می شود وبا نیشهای خود، زمین را می شكافند! صدایی چون رعد و قاصف دارند. چشمانی چون برق خاطف وبرقی كه چشم را می زند! آنها از او میپرسند: خدایت كیست؟ پیرو كدام پیامبری؟ چه دینی داری؟
او جواب می دهد: خدایم، اللّه، پیامبرم، محمّد و دینم اسلام است. آنها می گویند: چون در سخن حق، پایدار مانده ای، خدایت بر آنچه دوست می داری و خشنودی، ثابت بدارد. در این موقع، قبر او را تا آنجا كه چشمش كار می كند، گشاده می كنند و دری از بهشت بر رویش میگشایند و به وی می گویند: با دیده روشن و با خرسندی خاطر بخواب، آنطور كه جوان نورس و آسوده خاطر می خوابد.
ولی اگر دشمن پروردگارش باشد، فرشته اش بصورت زشت ترین صورت و لباس و بدترین چیز، نزدش می آید و به وی می گوید: بشارت باد تو را به ضیافتی از حمیم دوزخ! و جایگاهی از آتش. او نیز غسّال خود را می شناسد و تشییع كنندگان را قسم میدهد كه: مرا بطرف قبر مبرید، و چون او را داخل قبرش كنند، دو فرشته سؤال كننده نزد او می آیند و كفن او را از بدنش كنار زده، می پرسند: خدا و پیامبرت كیست؟ چه دینی داری؟
او می گوید: نمی دانم! می گویند: هرگز ندانی و هدایت نشوی. سپس او را با گرز، آنچنان می زنند كه تمام جنبنده هائی كه خدا آفریده، به غیر ازانس و جن، از آن ضربت تكان می خورند. آنگاه دری از جهنم برویش باز نموده، به او می گویند: با بدترین حال، بخواب! آنگاه قبرش، آنقدر تنگ می شود كه بر اندامش می چسبد، آنطور كه نوك نیزه به غلافش میچسبد، بطوریكه مغز سرش از بین ناخن و گوشتش، بیرون می آید! خداوند مار و عقرب زمین و حشرات را بر او مسلط می كند تا نیشش بزنند و او بدین حال خواهد بود تا خداوند او را از قبرش محشور كند.»/
🔷🔸🔷🔸🔷🔸🔷
*دوستان مهربانم در طول زندگیم هیچ تفسیری راجع به مرگ زیباتر از گفته ی مولا علی(ع) نخواندم لطفا بخوانید و نشر دهید*👇👇
*روایت امام علی(ع) از لحظه مرگ*
🌾مولای متقیان علی(ع) در کتاب شریف نهج البلاغه زیباترین و شگفت انگیزترین تفاسیر را از مسئله مرگ بیان فرموده و به ذکر حقایقی می پردازند که بصورت جزئی و مستند جریان مرگ را وصف می کند.
ایشان درباره لحظه مرگ آدمی چنین می فرمایند:
*«ناگاه سكرات مرگ وحسرت از دست دادن آنچه داشتند، بر آنها هجوم آورد دراين حالت، اعضاء بدنشان سست گرديد و در برابر آن، رنگ خود را باختند.سپس كم كم مرگ در آنها نفوذ كرده و بين آنها و زبانشان، جدائي افكند!*
*اوهمچنان در ميان خانواده خود با چشم نگاه مي كند و با گوشش مي شنود، در حاليكه عقلش سالم است و فكرش باقي است! مي انديشد كه عمر را در چه راهي فاني كرده و روزگارش را در چه راهي سپري نموده است. به ياد ثروتهائي كه جمع كرده است مي افتد . همان ثروتي كه در جمع آوري آن، چشمها را بهم گذارده بود و از حرام و حلال و مشكوك گرفته، گناه جمع آوري آنها به گردن اوست! حال هنگام جدائي از آن اموال فرارسيده، در حاليكه اين ثروت براي وراث مي ماند و از آن استفاده كرده و بهره مي برند! راحتي آن براي ديگران و سنگيني گناهش بر دوش اوست و او در گرو اين اموال است! دست خود را از پشيماني به دندان مي گزد و اين به خاطر صحنه هائي است كه در هنگام مرگ، برايش مشخص مي گردد. دراين حالت، به آنچه در زندگي به آنعلاقه داشت بي اعتناست! و آرزو مي كند اي كاش آن شخصي كه درگذشته بر ثروت او، غبطه مي خوردم و بر او حسد مي بردم، اين اموال را جمع كرده بود!*
*مرگ همچنان بر اعضايش چيره مي شود، تا آنجا كه گوشش همچون زبانش از كار مي افتد. بطوريكه در ميان خانواده اش، نمي تواند با زبانش سخن بگويد و با گوشش بشنود، پيوسته به صورت آنان مي نگرد و حركات زبانشان را مي بيند، اما صداي آنان را نمي شنود! سپس چنگال مرگ همه وجودش را فرا مي گيرد! چشم او نيز همچون گوشش، از كارمي افتد و روح از بدنش خارج مي گردد وهمچون مرداري، بين خانوادهاش مي افتد. آنچنانكه از نشستن نزدش وحشت مي كنند و ازاو دور ميشوند! او نه سوگواران خود را ياري مي كند ونه به آن شخصي كه او را صدا مي زند پاسخ مي گويد! سپس او را به منزلگاهش در درون زمين حمل مي كنند و به دست اعمالش مي سپارند و از ديدارش براي هميشه چشم مي