🌍طرح سراسری:
🔹امام زمان در توقیع شریف خود فرموده اند اگر شیعیان ما جمع شوند و به عهدی که به گردن آنها داریم وفا کنند، به سرعت، سعادت مشاهدۀ ما نصیبشان میشود (احتجاج/۴۹۹/۲)
🔸یعنی هرکس «تَکی» به حضرت ابراز ولایتمداری کند، مانعِ ظهور را برطرف نمیکند.
✨وعده منتظرین و مشتاقان ظهور
از شب اول زمستان تا شب شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها (چهل شب)
نیم ساعت مانده به اذان صبح
دعا، اشک و توسل برای محقق شدن مهمترین امر عالم✨
📌اطلاع رسانی حداقل وظیفه هر منتظر
🌸الّلهُــمَّـ؏جــِّللِوَلیِّــڪَ الفــَرَج🌸
توییت دردناک یک خبرنگار خوزستانی
🔹نماینده یکی از شهرهای خوزستان که ۵۳۰ حلقه چاه نفت دارد به من زنگ زد. گفت دیگر تمایلی به شرکت در انتخابات ندارد.
گفتم چرا؟ گفت: امام جمعه شهر زنگ زده و میگوید، نانواییها دفترچه درست کردهاند و دارند نان را نسیه میدهند به مردم!
هر کس در این راه قدم میگذارد یاد این مردم باشد.
#نفت ملی است؟؟؟
#قوه_قضائیه در این خصوص تحقیق خواهد کرد؟؟
@howzehenghelabi
توجه و ا هتمام به دو مطلب
و در میان تمام مطالب دو مطلب را اهتمام نمایید که اصل و مبنای عمل حقیر همین دو است: اول حلّیّت غذا، که تا میتواند دقت کند، اما نه آنقدر که از کار بیفتد بلکه به قدر مقدور. دوم حضور قلب است در نماز و اهتمام به نماز اول وقت که: «الصّلوةُ عَمُودُ الّدینِ... اِنْ قُبِلَت قُبِلَ مَا سِواهَا».
[فرازی ازیك نامه از آیت الله شیخ حسنعلی نخودكی اصفهانی ]
AUD-20191206-WA0018.mp3
6.1M
♨️سخنرانی طوفانی امام جمعه گلبهار
♦️مسببان اصلی اجرای بد موقع طرح هدفمندی باید سوخت باید محاکمه شوند
♦️وریز نفت باید محاکمه شود
♦️ نمیخواهید کشور ارامش پیدا کنه
♦️یا نفهمی هستید که جایت،آنجا نیست و یا خائنی که باید محاکمه شوید
♨️رسانه مستقل خبر حوزه
🔻🔻🔻
http://eitaa.com/joinchat/3516137473Cc9d671e336
دعوت نامه
#اختتامیه سومین #جشنواره_علامه_حلی استان #مرکزی 98
✅مدیران، معاونین، اساتید و طلاب حوزه علمیه استان مرکزی (دامت توفیقاتهم)
سلام علیکم
با احترام، به استحضار می رساند سومین اختتامیه جشنواره استانی علامه حلی برگزارمی گردد.
فرهیخته گرامی از شما دعوت می گردد ، تا با حضورخود، ما را در ارتقاء پژوهش استان یاری نمایید.
✅زمان :روز چهارشنبه مورخ :27/09/98 ساعت: 9:30
✅مکان:اراک،خیابان قائم مقام،میدان مقاومت،خیابان باغ موزه دفاع مقدس،اداره کل حفظ ونشرآثار و ارزشهای دفاع مقدس
برنامه های همایش:
✅ سخنرانی حضرت آیت اله دری نجف آبادی (دامت برکاته)
✅ ارائه فعالیتهای علمی و پژوهشی استان حضرت آیت اله سپاسی (دامت توفیقاته)
✅ سخنرانی دبیرکشوری جشنواره علامه حلی (ره) جناب حجت الاسلام مازنی (زیدعزه)
✅ ارائه گزارش از فعالیتهای دبیرخانه جشنواره حجت الاسلام مرادی
محمود مرادی
دبیرجشنواره استانی علامه حلی
#انگیزشی
✍ #تغییر همیشه دشوار است و به همین دلیل، مردم عادات بد را ترک نمیکنند و در نهایت غمگین و ناسالم باقی میمانند.
✨ تفاوت افراد #موفق و #بازنده در این است که افراد موفق، دنبال تغییر میروند.
❤️از اینکه کاری سخت باشد، خوشحال شوید، به دلیل اینکه همان چیزی است که دیگران انجام نمیدهند و شما را یک گام از دیگران جلوتر خواهد برد.
@tebotaghzea
انتخاب صالحان.pdf
253.5K
#کتاب_انتخاب_صالحان
برگرفته از بیانات رهبر انقلاب
(ویژگیهای نماینده صالح)
بمناسبت انتخابات مجلس
#درست_انتخاب_كنيم
👇
@gharar_a
♨️علی امین کیست
❌علی امین که خود را علامه می خواند، نظرات ضد شیعی و روابط نزدیکی با وهابیون دارد وبه رغم سن بالایش از مطامع دنیوی چشم نپوشیده وعلنا ابراز داشته برای مبارزه با حزبالله صلوات کافی نیست، ما را به سلاح مجهز کنید.
❌وی بطور مکرر در شبکه های ماهواره ای وهابیون حاضر شده و بر ضد اعتقادات شیعه و علمای شیعه سخن می راند.
❌وی در جوانی جزو علمای مقاومت و حزبالله بود و برای خودش رتبه و مقامی داشت.
❌قبل از شروع درگیری حزبالله و حرکت امل وی از حزب جدا شده بود و با آغاز درگیری به حرکت امل پیوست و به شدت در جنوب در منابر مختلف بر ضد حزبالله سخنرانی می کرد.
❌بعد از آنکه مشکل حزبالله و حرکت امل حل شد و با یکدیگر دوست شدند علی امین دید چه کلاه بزرگی سرش رفته و از امل هم جدا شد.
❌با ازدیاد سخنان چرند و پرندش در مورد دین و مذهب، مجلس اعلای شیعیان وی را از سمت قاضی جنوب برکنار کرد و نفرت وی از علما خصوصا علمای متمایل به ایران بیشتر شد.
♨️رسانه مستقل خبر حوزه
🔻🔻🔻
http://eitaa.com/joinchat/3516137473Cc9d671e336
نظر حضرت آیت الله #مکارم شیرازی در خصوص #بازاریابی_شبکه ای
متن کامل بیانات معظم له در مورد بازاریابی #شبکه ای
بحث درباره ی شبکه های بازاریابی یا بازاریابی شبکه ای به اتمام رسید و اکنون جمع بندی نهایی در این باره را که در 8 نکته خلاصه و جمع بندی شده است بیان می کنیم.
بحث درباره ی شبکه های بازاریابی یا بازاریابی شبکه ای به اتمام رسید. اکنون جمع بندی نهایی در این باره را که در 8 نکته خلاصه و جمع بندی شده است بیان می کنیم:
#نکته اول: اساس تمام بازاریابی های شبکه ای و #هرمی یکی است و همه آنها روی هرم دور می زند.
همگی از خاصیت اعداد #تصاعدی و اشکال هرمی استفاده می کنند، و اگر تفاوتی وجود دارد در مسائل حاشیه ای است و غیر مربوط به ماهیت آنها.
نکته دوم: مشتری های این بازار غالباً کالا را بر اساس نیاز خود خریداری نمی کنند بلکه برای این است که در صف بازاریاب ها قرار گیرند و سود های کلان ببرند؛ در واقع همه فروشنده اند نه خریدار.
نکته سوم: این بازاریابی ها هزاران هزار نیروی جوان را از کارهای تولیدی و حتی تحصیل به بیراهه می کشاند و تبدیل به یک واسطه ی حقیر مصرف گرا می کند.
نکته چهارم: منابع آماری معروف خارجی و داخلی نشان می دهد که تنها عدد کمی از آنها سود کلانی می برند و اکثریت قاطع که گاه تا 99% پیش می رود محروم ها و ناکام ها هستند.
نکته پنجم: این کار قطعاً مصداق «اکل مال به باطل» است و توجیهاتی که برای آن مطرح می کنند واقعیت ندارد و شبیه توجیهات و حیله های رباخواران است.
بعضی آن را شبیه نوعی بخت آزمایی و #قمار میدانند؛ ولی ما میگوییم قماری است که چند قمارباز حرفه ای در برابر عده ی کثیری قمارباز ناشی قرار دارند.
آنهایی که در رأس هرم هستند مثل قمار بازهای حرفه ای اند و آنهایی که در انتهای هرم هستند همچون قمارباز های ناشی.
نکته ششم: اگر دلیلی بر حرمت آن نباشد جز اینکه سبب ضرر و زیان گروه زیادی میشود کافی است و حکومت اسلامی باید جلوی آن را بگیرد.
نکته هفتم: جالب اینکه به تصدیق محققان، اداره کنندگان بازاریابی شبکه ای غالباً همان هرمی ها و گلدکوئیستی ها هستند.
نکته هشتم: متاسفانه اخیراً اطلاعات نادرستی به #شورای_محترم _نگهبان داده اند و فتوا بر جواز گرفته اند و #وزارت_صنایع و معادن به آن دامن می زند به دلایلی که روشن است و مخفی نیست.
لینک پیام:
https://makarem.ir/main.aspx?typeinfo=4&mid=401708&lid=0
http://eitaa.com/joinchat/4015456276C9a9ff210b9
#بازاریابی شبکهای؛ #تجارتی پرسود یا #کلاهبرداری مدرن؟ #بخش اول
اگر خدای ناکرده یکی از دوستان دوران دبیرستانتان بعد از چند سال بیخبری و به صورت ناگهانی با شما تماس گرفت و پیشنهاد یک کار پارهوقت و پرسود را داد، به نفع خودتان است که همان ابتدا ضمن تشکر فراوان تماس را قطع کنید، زیرا شما سوژه جدید او هستید و قرار است به اصطلاح برای بازاریابی شبکهای پرزنت شوید. فروش شبکهای از کجا شروع شد؟ قطعا نام #گولد_کوئست را شنیدهاید؛ شرکتی که در اواسط دهه 70 و در سکوت و بیتوجهی رسانهها و مسئولان در ایران شروع به فعالیت کرد. در ابتدا تنها اخباری که از آن شنیده میشد، زمزمههایی بود که بین اعضای اولیه این شرکتها وجود داشت. سرشاخههایی که حالا این سوغات به یادگارمانده از دبی را به خوبی گسترش میدادند. هر سرشاخه وظیفه داشت دو زیرمجموعه را به گروه اضافه کند. هر زیرمجموعه نیز بعد از عضویت در شرکت یا به اصطلاح «پرزنت» شدن، وظیفهای مشابه پیدا میکرد. قضیه اما به همینجا ختم نمیشد. این افراد حالا تشکیل یک شبکه (network) را میدادند. دیگر قضیه فقط به دفتر مرکزی شرکت در میدان مادر تهران مربوط نبود و افراد بسیاری نیز از شهرستانها برای پیوستن به این سیستم شبکهای فعال شده بودند؛ فعالیتی که با ژست و ظاهری کاملا قانونی و با دریافت مبلغی بهعنوان سرمایهگذاری از اعضا و زیرمجموعهها، ماهانه مبالغ بسیار زیادی ارز را از کشور خارج میکرد. اقدامات و آموزشهای حسابشده سر شاخهها، جای هیچ شک و شبههای را برای افراد به جا نمیگذاشت. حال اعضا به این سیستم شبکهای ایمان آورده بودند و از جان و دل برای رشد آن تلاش میکردند. همزمان، شرکت گلدکوئست برای ایجاد حس اعتماد بیشتر در جامعه، اقدام به ایجاد شرکتی تحت عنوان شرکت سرپرستی و با نام «کوئست اینترنشتال» در خارج از ایران کرد. دیگر گلدکوئست تنها نبود و کوئست اینترنشنال نزدیک به 10 شرکت دیگر مانند آن را در زیرشاخه داشت. مردم فریبخورده نیز به آرزوی میلیونر شدن و طی کردن یکشبه راه صدساله، حتی به فرش زیر پای خود نیز رحم نمیکردند. دیگر بیشتر تمرکز سرشاخهها در شهرستانها و مناطق محروم بود. وعدههایی که به افراد این مناطق میدادند، چنان وسوسهکننده و اطمینانبخش بود که گاهی از آنها درخواست میشد با تمام سرمایه نقدی خود به همراه یک پتو راهی تهران شوند تا در یک چشم بههم زدن به ثروتی افسانهای دست پیدا کنند (این طرح به طرح پول- پتو معروف بود)؛ ثروتی افسانهای که البته وجود خارجی نیز داشت، اما تنها برای سرشاخههای اصلی در خارج از کشور. کمکم و با برملا شدن حقایق پشت پرده، دیگر مردم و رسانهها هوشیارتر شده بودند. اما گلدکوئستیها چشم طمع خود را از بازار پرسود ایران برنمیداشتند و بهرغم غیرقانونی اعلام شدن فعالیت این شرکتها، به صورت زیرزمینی به کار خود ادامه میدادند. نهایتا در سال 88 وظیفه کنترل و جمعآوری این شرکتها توسط شورای عالی امنیت ملی به عهده وزارت اطلاعات گذاشته شده و طی یک طرح ضربتی، طومار گلدکوئست و رویای یکشبه میلیونر شدن درهم پیچیده شد.
برگرفته از on-networkers.ir
ادامه دارد...
http://eitaa.com/joinchat/4015456276C9a9ff210b9
#بازاریابی شبکهای؛ #تجارتی پرسود یا #کلاهبرداری مدرن؟ #بخش دوم
بازاریابی شبکهای؛ شرکتهای هرمی در قالبی جدید پس از برچیده شدن گلدکوئست، دولت تصمیم گرفت سازوکاری قانونی برای استفاده از ظرفیت کار شبکهای ایجاد کند. بسیاری از شرکتهایی که در بحبوحه سالهای 87 تا 90 تعطیل شده بودند، دوباره برای شروع به کار و البته دریافت مجوز فعالیت مجددا اعلام حضور کردند. بسیاری نیز اقدام به تاسیس شرکت و شروع به فعالیت کردند. وزارت بازرگانی نیز برای جلوگیری از تکرار اقدامات خرابکارانه و سودجویانه شرکتهای هرمی، قوانین خاصی برای صدور مجوز فعالیت این شرکتها وضع کرد. تا اینجای کار همه چیز به خوبی پیش میرفت، اما مانند بسیاری از فعالیتها و کسبوکارهای نوین، به دلیل نبود آگاهیهای کافی در سطح جامعه، در این مورد نیز مشکلات فراوانی به وجود آمد. رشد قارچگونه شرکتهای بازاریابی شبکهای در ایران و جذب شدن تعداد زیادی از جمعیت جوان و نیروی کار کشور در این شرکتها، بازار کار و گردش سرمایه در کشور را دچار اختلال کرده بود. به مرور زمان این شرکتها برای رقابت با هم و جذب مشتری، دست به اقداماتی زدند که خاطرات اقدامات گلدکوئست را تداعی میکرد.
برگرفته از on-networkers.ir
ادامه دارد...
http://eitaa.com/joinchat/4015456276C9a9ff210b9
#بازاریابی شبکهای؛ #تجارتی پرسود یا #کلاهبرداری مدرن؟ #بخش سوم
... رویای میلیونر شدن با روی کار آمدن سرشاخههای قدرتمند و مسلط به علوم روانشناسی و جامعهشناسی، روزبهروز بر تعداد اعضای این شرکتها افزوده میشد. این بار اما در مقابل ادعاهای مخالفان، این شرکتها مجوز و احکام گوناگون خود را به رخ میکشیدند. همین کار افراد را برای رسیدن به رویای واهی میلیونر شدن حریصتر میکرد و روزی نبود که اعضا در تلاش برای تماس با دوستان و آشنایان برای جذب آنها در زیرشاخه خود نباشند.
آشفته بازاری به نام Network Marketing در ابتدای کار، فعالیت این شرکتها به فروش و عرضه محصولات در دو بازار گرم (فروش مستقیم به مشتریان) و بازار سرد (ارائه محصولات به فروشگاهها) محدود میشد؛ محصولاتی که البته حتی شرکت و کشور تولیدکننده آن نیز مشخص نبود. در بسیاری از موارد نیز گزارشهایی دریافت میشد مبنیبر بستهبندی مواد بیکیفیت و فله وارداتی و قاچاق در ایران و ارائه بهعنوان محصول تولید داخل. طبعا در میان این بازار آشفته، اقداماتی مانند پولشویی و فرار مالیاتی راحتتر از آب خوردن اتفاق میافتاد. اما هرگاه مودیان نظارتی برای بررسی این موارد مراجعه میکردند، با شبکهای پیچیده و درهمتنیده مواجه میشدند؛ شبکهای که میزان و نوع ورودی و خروجی مالی آن کاملا نامشخص بود. کمکم و با داغتر شدن بازار رقابت در بین این شرکتها، هستههای مرکزی و اتاق فکر آنها، دست به اقدامی در ظاهر نوآورانه زدند؛ طراحی پلنهای درآمدی. این پلنها همانطور که از اسم شان پیداست، روشهای مختلفی برای کسب سود و درآمد بودند. فارغ از ایرادهای فراوان و حتی ابتدایی وارد به این پلنها مانند ایرادها و کلکهای ساده در محاسبات ریاضی، مشکل اصلی اینجا بود که در حقیقت پول و سرمایهای برای رشد وجود نداشت و همهچیز برحسب اعتبارها محاسبه میشد. برای درک بهتر این قضیه به این مثال ساده توجه کنید.
برگرفته از on-networkers.ir
ادامه دارد...
http://eitaa.com/joinchat/4015456276C9a9ff210b9
#بازاریابی شبکهای؛ #تجارتی پرسود یا #کلاهبرداری مدرن؟ #بخش چهارم
... فرض کنید بانک الف دارای هزار تومان سرمایه در گردش برای اعطای وام است. سه نفر همزمان به این بانک مراجعه کرده و هرکدام درخواست 500 تومان وام را دارند. بانک الف به دلیل سودی که از ارائه وام دریافت میکند و همچنین از دست ندادن مشتری، با درخواست وام هر سه مشتری موافقت میکند، اما تکلیف 500 تومان کسری موجودی چه میشود؟ واضح است که درخواستکنندگان پول نقدی دریافت نمیکنند، بلکه اعتباری برای دریافت پول از شعب بانک به آنها اعطا میشود و اصل آن هزار تومان در بانک میماند. براساس قوانین احتمال، بانک فرض را بر این میگذارد که هر سه مشتری همزمان برای دریافت پول نقد مراجعه نکرده و در عین حال در همین بازه زمانی نیز برای بازپرداخت اقساط وام خود اقدام میکنند. بدین صورت هیچگاه خزانه بانک خالی نشده و دریافتها و پرداختها روی مبالغ اعتباری صورت میپذیرد. با وجود این شرایط اما قوانین بسیار ضعیفی که صرفا برای قانونی کردن اقدامات این شرکتها نوشته شده بود، امکان مقابله با اقدامات و فعاالیتهای آنها را از بین برده بود. حال همه تمرکز شرکتها روی جذب زیرشاخههای جدید بوده و دیگر خبر چندانی از فروش محصولات در بازار سرد و گرم نبود. شرکت هزاران عضو داشت و آنها را تشویق به خرید مایحتاج شخصی خود از محصولات شرکت میکرد و وعده سودهای کلانی را از میزان فروش زیرمجموعهها میداد؛ زیرمجموعههایی که البته خود آنها نیز تنها به خرید مصرف شخصی خود از این محصولات و جذب زیرشاخههای بیشتر دعوت میشدند. حال دیگر اصلا سودی وجود نداشت که تقسیم شود و چرخه تسلسلواری ایجاد شده بود. در این میان اما شرکت روزانه میلیاردها تومان سود خالص به جیب میزد. سودی که از محصولات خریدهشده توسط خود اعضای شرکت به دست میآمد و هیچ مبلغی از آن در اختیار اعضا قرار نمیگرفت. حال دیگر تنها هدف اعضا رشد حریصوار در سلسله مراتب چارت درختی شرکت بوده و امید به سودی داشتند که تا به امروز هیچکس حتی ریالی از آن را به صورت پول نقد دریافت نکرده است. اتفاقی که در حال وقوع است، داستان ملانصرالدین و خر مرده است. پس از پرداخت هزینه شرکت در قرعهکشی خرید خر، نهایتا تنها کسی که نسبت به مرده بودن خر اعتراض میکند، برنده قرعهکشی است، که با پس گرفتن پول پرداختی خود، راضی شده و دیگر اعتراضی نمیکرد.
برگرفته از on-networkers.ir
http://eitaa.com/joinchat/4015456276C9a9ff210b9
#بازاریابی شبکهای؛ #تجارتی پرسود یا #کلاهبرداری مدرن؟ #بخش پنجم
چه کسی مسئول است؟ پشتپرده این شرکتها هرچه باشد، نتیجه آن چیزی جز آسیب دیدن تولید و بازارهای فروش داخلی و از بین رفتن نیروی کار جوان نخواهد بود؛ آسیبهای شدیدی که حتی اعتراض شدید برخی از مراجع تقلید را نیز به همراه داشت. همچنین به نظر میرسد دولت که مالیات ثابتی از این شرکتها دریافت میکند (به صرف تشکیل و وجود شرکت و فارغ از در نظر گرفتن فروش و سود هنگفت این شرکتها)، اهتمامی برای مقابله و بررسی فعالیتهای این شرکتها نداشته و حاشیه امن درآمدی برای خود ایجاد کرده است. اما دیگر وقت آن است یک بار برای همیشه به این مطالبه عمومی پاسخی صحیح داده شود. ثروتهای فراوانی که این شرکتها با استفاده از ضعف اطلاعرسانی در جامعه به دست آوردهاند، به جای خرید تیم فوتبال یا سرمایهگذاریهای شخصی در خارج از کشور، باید به جیب مالباختگان و بیتالمال بازگشته و ضمن اصلاح قوانین مربوط به فعالیت این شرکتها، خاطیان امر نیز (چه دولتی و چه غیردولتی) تحت شدیدترین برخوردهای قانونی قرار بگیرند تا دیگر شاهد چنین اتفاقاتی در کشور نباشیم.
برگرفته از on-networkers.ir
http://eitaa.com/joinchat/4015456276C9a9ff210b9
چند چراغقرمز که من در شرکتهای #بازاریابی_شبکهای دیدم:
1. شما #مشتری شرکت هستید نه #بازاریاب
شرکتهای معمولی حتی اگر یک کارمند اضافه استخدام کنند به اندازه حقوق آن کارمند متضرر خواهند شد ولی اگر یک شرکت بازاریابی شبکهای نتواند "بازاریاب" جدید بیابد ورشکسته خواهد شد. این به این دلیل است که شما مشتری و منبع درآمد شرکت هستید نه کارمند شرکت و شرکت از ضرری که درنتیجه خرید کالاهای آن خواهید کرد، سود میبرد.
2. فضای شرکتهای شبکهای مشابه فضای یک #فرقه است
در شرکتهای بازاریابی شبکهای به بازاریابان (بخوانید مشتریان) گفته میشود درآمد شبکه منطقی نیست و به شیوههای گوناگون منطق و اندیشه انتقادی مشتریان تضعیف میشود. در این شرکتها افراد رأس هرم بهنوعی پرستیده میشوند و صفات فرا انسانی به آنها نسبت داده میشود.
3. تعداد بسیار کمی از بازاریابان (بخوانید مشتریان) شرکت درآمد ثابت دارند
همه شرکتهای بازاریابی شبکهای متشکل از لشکری بازنده و تعداد معدود افراد با درآمد کافی هستند. آموزشدهندگان شرکت درآمد این افراد را به نحوی اغراقآمیز برجسته میکنند ولی چیزی از اکثریت متضرر نمیگویند.
4. شرکتهای بازاریابی شبکهای طرح اقتصادی خود را «کامل» و در صورت شکست، فرد را متهم میکنند
در شرکتهای بازاریابی شبکهای طرح اقتصادی کامل جلوه داده میشود و به بازاریابان گفته میشود تنها دلیل شکست در شبکه تلاش نکردن است. این ترفندی است که برای فرافکنی، رفع مسئولیت و القای عذاب وجدان به فرد در صورت شکست استفاده میشود. با این حال، مسئله این شرکتها در طرح اقتصادی آنها است که طراحیشده است تا عدهای معدود از زیان عدهای کثیر سود ببرند.
5. سو استفاده از روابط عاطفی
شرکتهای بازاریابی شبکهای از روابط عاطفی افراد برای منفعت خود سوءاستفاده میکنند. از بازاریابان جدید خواسته میشود تا به نزدیکترین افراد زندگی خود بیاندیشند و مشتریان و شاخههای خود را از میان آنها انتخاب کنند. این منجر به انتقال حس نارضایتی از کالا به رابطه عاطفی و فاصله گرفتن خانواده و دوستان از بازاریاب میشود (که به عنوان یک فروشنده نگریسته میشود) که خود منجر به فرورفتن بیشتر بازاریاب در دام بازاریابی شبکهای میگردد.
6. فروش تلقینی
معمولاً فرد زمانی اقدام به خرید کالا میکند که شخصاً به آن احساس نیاز کند. در این هنگام او به ارائهدهنده کالا مراجعه کرده و کالا را خریداری میکند. اما در بازاریابی شبکهای کالا از راه تلقین نیاز و یا حتی تحقیر مشتری با برجسته کردن کاستیهای او فروخته میشود. این مسئله ریشه در ماهیت فروش مستقیم و انبار شدن کالا نزد بازاریاب دارد.
7. درآمد خالص منفی
برخی از بازاریابان شرکتهای شبکهای میاندیشند از این راه درآمدی داشتهاند چون درآمد ناخالص خود را میبینند و فراموش میکنند درآمد خالص آنها پس از کسر همه هزینهها از درآمد ناخالص محاسبه میشود. شرکتهای بازاریابی شبکهای کالا را با تخفیفی اندک به بازاریابان جدید میفروشند و برخی بازاریابان هم فراموش میکنند برای محاسبه درآمد خالص خود باید هزینه زمان، کرایه، حمل، انبارداری و... را از سود ناخالص خود کسر کنند. اگر منظور از درآمد درآمد خالص باشد، درآمد خالص بسیاری از بازاریابان منفی است که به معنی متضرر شدن اکثر بازاریابان است.
8. کالا پوششی برای ساختار هرمی شرکت است
بسیاری از بازاریابان شرکتهای شبکهای اقرار میکنند که علاقهای به فروش ندارند و امیدوارند روزی بتوانند از شاخهها (افرادی که جذب میکنند) درآمد کسب کنند. ازآنجاکه افراد جدید نیز به این امید به بازاریابی شبکهای کشیده میشوند (یعنی به امید سود از زیان دیگران) کالا تنها یک پوشش برای پنهان کردن ساختار هرمی شرکت است.
9. فروش اجباری
در شرکت های بازاریابی شبکه ای افراد به شیوه های مختلف مجبور به خرید کالا از شرکت می شوند. با این که خود شرکت معمولا وانمود می کند مخالف فروش اجباری است، ولی این طرح اقتصادی شرکت است که افراد را وادار به فشار به زیرشاخه ها برای خرید می کند چون هزینه پرداختی توسط فرد برای کالا میان اعضای بالاتر از او در هرم تقسیم می شود و تا خریدی انجام نشود این اتفاق نخواهد افتاد.
برگرفته از on-networkers.ir
http://eitaa.com/joinchat/4015456276C9a9ff210b9