🟠روزنامه های غرب گرایان و مدعی اصلاحات از موفقیت های چشمگیر ایران در عرصه سیاست خارجی عصبانی و ناراحت هستند!
✳️در حالی که تقریبا همه روزنامه های کشور عضویت ایران و تلاش در راستای شکست قدرت دلار را با تصویر بزرگ حضور آیت الله رییسی در بریکس را پوشش داده اند روزنامه های فوق به موضوعات کم اهمیت و حاشیه ای دیگری پرداخته اند و به موضوع بریکس یا اصلا نپرداخته اند یا در حد یک خبر بی اهمیت و حاشیه ای!!!
🆔https://eitaa.com/emamsadegh_ir
وقتی نخستوزیر هند، که در میان رهبران بریکس نزدیکترین به آمریکا است و حامی هندوهای افراطی و با مسلمانان و میراث فرهنگی ایران هم میانهای ندارد، چنین به فارسی توئیت میزند و به عکس یادگاری با رییسجمهور ایران افتخار میکند، یعنی حساب کار دست همه آمده است.
#ایران_قوی
#نظم_جدید
🆔https://eitaa.com/emamsadegh_ir
♻️ جنگ شناختی یعنی چه؟
یعنی برای تغییر ذائقه جامعه، خلق واژه میکنند تا با جایگزینی آنها به جای واژههایی که بار معنایی منفی دارند و برخلاف آیین ملی و دینی ما هستند، فرهنگ جامعه را تغییر دهند. مثلا :
بیحیایی 👈 خوشبرخورد بودن
خیانت و هرزگی 👈 آزادی
بیحجابی👈 آراستگی
حیا 👈 خجالتی بودن
عفاف 👈 امّل بودن
امربه معروف و نهی از منکر 👈 فضولی
بله با این روش ساده رسانهای اما تاثیرگذار، شناخت ذهن مخاطب از حوادث اطرافش را تغییر میدهند. در این حالت دیگر نیازی به «جنگ نظامی» نیست. کشتههای جنگ شناختی، با «میل» خود همان کاری را میکنند که با جنگ نظامی «مجبور» به انجام آن بودند.
اما راه چاره:
قوی کردن «ذهن» با بومیسازی ابزارهای ارتباطی و «رسانه»های نقطهزن برای تقویت «شناختهای خودی» و از پای درآوردن «شناختهای بیگانه»
*حمید رسایی
#جنگ_نرم
🆔https://eitaa.com/emamsadegh_ir
چهار نکته در تفاوت «فرهنگ جهانی مدرن» با «فرهنگ جهانی اربعین»
۱. فرهنگ جهانی مدرن در جهان اسلام فرهنگی بیگانه، تحمیلی، و التقاطی است، در حالی که فرهنگ جهانی اربعین، امری درون زا و برآمده از عمق تاریخ و باورهای شرقی و اشراقی است.
۲. فرهنگ جهانی مدرن، فرهنگی برآمده از انسان این جهانی است که قصدی برای ابدیت ندارد و نهایت زندگی اش هم در اینجا و اکنون خلاصه میشود، در حالی که فرهنگ جهانی اربعین برآمده از انسانی است که در همین جهان قصد نیل به ابدیت و هستی بی نهایت دارد.
۳. فرهنگ جهانی مدرن به سمت چندگانگی، بی هویتی و نهیلیسم می رود، در حالی که فرهنگ جهانی اربعین به سمت توحید معناداری و رشد متراکم انسانی پیش می رود.
۴. بالاخره دین در فرهنگ جهانی اربعین برخلاف فرهنگ جهانی مدرن نه در حال خصوصی شدن، بلکه در حال شمولیت و عمومیت است. عمومیت دین و دینداری در فرهنگ اربعین، عالم لاهوت را به تدریج به دنیای ناسوت متصل کرده و زمینه های نجات انسانِ زوال یافته را با بازگشت حقیقت به عرصه تاریخ فراهم می کند.
#اربعین
🆔https://eitaa.com/emamsadegh_ir
خبرنگار شبکه ZDF در افریقای جنوبی:
🔴۲۳ کشور برای ورود به BRICS تقاضا داده بودند که فقط با شش کشور موافقت شد، ولی مهمترین اتفاقی که افتاد ورود عربستان و ایران به بریکس بود.
🔴عربستان توسعه اقتصادی بریکس را بالا خواهد برد و ایران وزن سیاسی و استراتژیک را...
🔴در واقع ورود ایران به بریکس یک اعلان جنگ سیاسی و استراتژیک جنگ شرق به غرب بود. روسای جمهور روسیه و چین برای ورود ایران خیلی تلاش کردند،
🟡حالا شما صحبتهای این خبرنگار آلمانی را با صحبتهای غربگرایان خائن و وطن فروشان ضد ایران مقایسه کنید،که میگفتند چین نمی خواهد ایران عضو بریکس شود!
🆔https://eitaa.com/emamsadegh_ir
📌نسبت بریکس با هژمونی غرب
نکته ضروری برای تحلیل عضویت ایران،عربستان،امارات ،مصر و آرژانتین در گروه بریکس این است که ما درک کنیم هژمونی غرب بر دنیا در چه مرحله ای از بازداردنگی قرار دارد
قدرت غربی ها و آمریکا در چالش های متنوع جهانی در چه مرحله ای از بازدارندگی قرار دارد؟
تا بدقت روشن شود قدرت گروه بریکس در کجای معادله و ماهیت قدرت جهانی است و چه نسبتی با رشد محسوس قدرت ترکیبی بلوک شرق دارد
باید بپذیریم غربی ها از جایگاه سابق خود که همیشه در کانون تحولات دنیا حاضر بودند و پای ثابت مسائل و چالش های مهم بین الملل بودند فاصله محسوسی گرفته اند
سیاست آفندی قدرت های منطقه ای در قاره آسیا، آفریقا و آمریکای جنوبی(در زمینه های امنیتی ،سیاسی ،اقتصادی) برای ورود به معادلات جهانی اساس ضعف نظام تک قطبی آمریکا بود
آن ها برای کنترل قدرت های منطقه ای سناریوی لازم و هدفمند برای مهار آن ها در ذیل هژمونی خود نداشتند
دور شدن قدرت هایی نظیر ایران،عربستان،برزیل و... از آمریکا به ضرر غرب و آمریکایی ها تمام شد ،آن ها نتوانستند چالش ها را ذیل هژمونی خود حل و فصل کنند و برای حفظ هژمونی، اپوزیسیون مقتدری در قالب گروه بریکس و شانگهای و .... ساختند و این یکی از بزرگ ترین اشتباهات آن ها بود که مرتکب آن شدند
اگر بخواهیم از منظر منافع آمریکا، سیاست آن ها در قبال چالش های جهانی و ظهور قدرت های منطقه ای را ارزیابی کنیم میبینیم عامل اصلی افزایش قدرت بلوک شرق به رهبری چین و روسیه سیاست های غلط آمریکایی ها در قبال قدرت های منطقه ای بود و بدون تردید برای آن ها هزینه های بیش تری خواهد داشت
با اضافه شدن غول های انرژی،سوخت و ترانزیت جهان یعنی ایران،عربستان و امارات و همگرایی قدرت های بزرگ در بریکس که تولید ناخالص داخلی آن ها برای اولین بار از آمریکا پیشی گرفت،می توان تایید کرد که بریکس وارد مرحله جدیدی از کنشگری برای کاهش قدرت نرم آمریکا در تحولات جهانی شده است
بنابراین صرف نظر از اهدافی که برای گروه بریکس تعریف شده و آنچه که در ذهن اعضای این گروه می گذرد ،باید بگوییم که ماهیت بریکس پیوسته در حال تضعیف غرب در معادلات جهانی و همچنین در سایر المان ها از جمله اقتصاد و انرژی و ترانزیت است
حضور بزرگان انرژی جهانی یعنی ایران و عربستان و امارات در بریکس بدون تردید به قدرت چانه زنی بریکس در دنیا کمک می کند و طبیعتا باتوجه به جایگاه مهم این گروه در اقتصاد جهانی ،فرصت های بی نظیری را در اختیار اعضای جدید قرار خواهد داد
🆔https://eitaa.com/emamsadegh_ir
18.99M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔺 ورود متفقین به ایران در سال ۱۳۲۰
🎥 روز ۳ شهریور ۱۳۲۰ نیروهای شوروی از شمال و شرق و نیروهای انگلستان از جنوب و غرب، از زمین و هوا به ایران حمله کردند و شهرهای سر راه خود را اشغال و به تهران حرکت کردند. در این ویدیوی کوتاه تصاویری از سلطه بیگانگان در ایران و استفاده از منابع کشور در جنگ جهانی دوم را مشاهده میکنیم
ا▫️▪️▫️▪️▫️▪️▫️
🔴 متفقین سوم شهریور 1320، ایران را اشغال کردند و ارتش مدرن رضاخان نتوانست حتی 3 روز مقاومت کند. اما در 8 سال #دفاع_مقدس مقابل استکبار، حتی یک وجب از خاک ما در اشغال نماند.
🆔https://eitaa.com/emamsadegh_ir
حوزه علمیه امام صادق علیهالسلام
🔺 ورود متفقین به ایران در سال ۱۳۲۰ 🎥 روز ۳ شهریور ۱۳۲۰ نیروهای شوروی از شمال و شرق و نیروهای انگلست
✅ ایرانی و تنهاییاش
[به بهانهی سوم شهریور ماه، زادروزِ زندهیاد استاد محمّدعلی اسلامیندوشن]
✍️ محمدعلی اسلامیندوشن
ایران پس از شکست تیسفون یکپارچگی ارضی و اقتدار امپراتوری خود را از دست داد، ولی در مقابل به اقتدار فرهنگیای دست یافت که پیش از آن هرگز نداشته بود و از آن پس تا قرنها یعنی بگوییم تا استقرار حکوت صفویّه قلمرو ایران قلمرو فرهنگی ماند نه ارضی که عادتاً محدودۀ یک کشور به آن شناخته میشود. ایران از طاهریان تا صفویّه به کجا گفته میشد؟ درست معلوم نبود. خراسان برای خود کشوری بود و فارس و آذربایجان و ری و غیره و غیره نیز هریک سرزمینی. چه بسا اوقات مجزّا و هریک خود دارای حکومتی. آنچه این سرزمینها را در ارتباط با همدیگر نگاه داشت، دین و زبان مشترک بود و مقداری مشترکات فرهنگی که بیآنکه چندان نامی از خاک ایران در میان باشد، خصوصیّاتی را به بار میآورد که میتوانست هرگاه لازم شد نام ایران بر آن اطلاق گردد و این همان هویّت این قسمت از خاک بود که ما اکنون به نام ایران میشناسیم و در طی زمان پارههایی از آن جدا شده است.
مردمانی که در محدودۀ این جغرافیا زندگی میکردهاند با همۀ دوردستی فاصلهها و گاه اختلاف لهجه و زبان و گاه تفاوت آیین (شیعه و سنّی) و تفاوت اقلیم و تفاوت حکومت، تابع یک جریان مشترک ایرانیّت میشدند که اهمّ آن عبارت بود از زبان فارسی دری (به عنوان زبان تفاهم کتابی و ادبی و فکری)، نوعی دریافت فرهنگی مشترک (از طریق مثلها، مواعظ رایج و آثار بزرگ ادبی و قصّهها و ادبیّات عامّه)، پایبندی به بعضی رسوم و آداب (چون نوروز و اعیاد مولود و فطر و مراسم عروسی و عزا) و بهطور کلّی نوعی حافظۀ تاریخی مشترک که از تاریخ افسانهای ایران ملهم شده بود و نوعی چشمداشت مشابه از آینده که از مجموع تفکّر اسلامی – ایرانی سرچشمه میگرفت.
با پدید آمدن زبان فارسی، مسیر تاریخی ایران تغییر کرد و استقلال فکری و فرهنگی و بعد سیاسی او تسجیل گشت.
سعدی با آنکه یکی از بینالمللیترین شخصیتهای ایرانی است و سی سال در گردش و سفر بود، بوی ایران و بوی شیراز از سراسر آثارش ساطع است. او ایران را در کولهبارش به همراه خود میگردانده است. این ایرانیّت در روح او چنان عمیق بود که دوری سیساله ذرهای از طراوت آن نکاست.
مولوی را بگیریم که تمام عمر خود را در یک کشور ترکزبان به سر برد و در همسایگی آن حلب و دمشق عربزبان بودند و هرگز پای به ایران ننهاد، با این حال چه کسی بالاتر از او حماسۀ ایران اسلامی را سروده است؟ همان حضور مولوی کافی بود که شهر قونیه تبدیل به یک جزیرۀ ایرانی شود و یا برعکس، فرهنگ ایران و زبان فارسی چنان قلمرو گستردهای داشته باشد که بتواند تا شامات و روم شرقی را هم دربر بگیرد و این هردو درست است.
تاریخ این چهارده قرن اخیر ایران تاریخ تلاش فکری و فرهنگی بوده است، مصروف بر آنکه لطمۀ مهاجم و خارجی به حداقلّ تنزّل داده شود، از میان تندباد حوادث و جنگها و غارتها راهی به سوی تداوم ایرانیّت باز بماند و هیچیک از این سوانح نه یورش و نه اشغال و نه این اواخر استثمار فرهنگی ریشۀ آن را قطع نکند که از نظر ایرانی: تا ریشه در آب است، امید ثمری هست...
🔴 منبع: ایران و تنهائیش، محمّدعلی اسلامی ندوشن، تهران: شرکت سهامی انتشار، ۱۳۷۶، ص ۲۳۲ - ۲۳۶
🆔https://eitaa.com/emamsadegh_ir
حوزه علمیه امام صادق علیهالسلام
✅ ایرانی و تنهاییاش [به بهانهی سوم شهریور ماه، زادروزِ زندهیاد استاد محمّدعلی اسلامیندوشن]
✅ ایران را از یاد نبریم
✍️ محمدعلی اسلامیندوشن
ایران شاید سختجانترین کشورهای دنیاست. دورههایی بوده است که با نیمهجانی زندگی کرده، اما از نفس نیفتاده و چون بیمارانی که میخواهند نزدیکان خود را بیازمایند، درست در همان لحظه که همه از او امید برگرفته بودند، چشم گشوده است و زندگی را سرگرفته.
بهرغم تلخکامیها ما حق داریم که به کشور خود بنازیم. کمر ما زیر بار تاریخ خم شده است، ولی همین تاریخ به ما نیرو میدهد و ما را بازمیدارد که از پای درافتیم. قوم ایرانی در سراسر تاریخ خود از اندیشیدن و چاره جستن بازنایستاده. دلیل زنده بودن ملّتی همین است. آنهمه مردان غیرتمند، آنهمه گوینده و نویسنده و حکیم و عارف، آنهمه سرهای ناآرام پروردۀ این آب و خاکاند. به تولای نام اینان است که ما به ایرانی بودن افتخار میکنیم. چه موهبتی از این بزرگتر که کسی بتواند فردوسی و خیّام و حافظ و مولوی را به زبان خود آنان بخواند؟ و برای آنکه بتوان آنان را تا مغز استخوان احساس کرد همان بس نیست که فارسی بیاموزند، باید ایرانی بود.
نباید بگذاریم که مشکلهای گذرنده و نهیبهای زمانه گذشته را از یاد ما ببرد. ما امروز بیش از هر زمان دیگر نیازمند آنیم که از شکوه و غنای گذشتۀ خود الهام بگیریم؛ زیرا در آستانۀ تحوّلی هستیم. خوشبختانه ضربههایی که بر سر ایران فرود آمده است هرگز بدان گونه نبوده که او را از گذشتۀ خود جدا سازد. حملۀ تازیان شاهنشاهی ساسانی را از هم فروریخت. کاخها خراب شد و گنجها بر باد رفت، اما روح ایرانی مسخّر نگردید. ترک عثمانی و غز و مغول و تاتار چون میهمانانی بودند که چند صباحی بر سر سفرۀ ایران نشستند. اینان آمدند و رفتند بی آنکه بتوانند ایران را با خود ببرند. در همان زمانهایی که پیکر ایران لختهلخته شده بود و هر پارۀ آن در سلطۀ حاکم خودی یا بیگانه بود، روح او پهناور و تجزیهناپذیر مانده بود. ایران واقعی تا بدانجا گسترده میشد که تمدّن و فرهنگ و زبان او در زیر نگین داشت. ایران همواره استوارتر و ریشهدارتر از آن بوده است که به نژاد یا مسلک سلطان یا خان یا فاتحی اعتنا کند. قلمرو ایران قلمرو فرهنگی بوده و تمدّن و زبان مرزهای او را مشخص میداشته است. تاریخ جاودان هر ملتی تاریخ تمدن و فکر اوست؛ مابقی وقایع گذرندهای هستند که ارزش آنها سنجیده نمیشود مگر در کمکی که به بهبود زندگی و تأمین رفاه مردم زمان خود کردهاند. تاریخ واقعی تاریخ سیر بشریت به سوی ارتقاء است. ازاینرو ما چون به گذشتۀ خود نگاه میافکنیم چندان بدان کاری نداریم که در فلان عهد چه کسی بر ایران فرمان میرانده یا مرزبانان ایران در کدام خط پاسداری میکردهاند. سیر معنوی قوم ایرانی و جنبشها و کوششهای او برای ما مهم است. ما دوران اعتلای ایران را دورانی میدانیم که تمدن و فرهنگ به شکفتگی گراییده و دوران انحطاط ورا دورانی میدانیم که تمدن و فرهنگ دستخوش رکود و فساد گردیده.
🔴 منبع:
«ایران را از یاد نبریم»، محمدعلی اسلامی ندوشن، یغما؛ سال سیزدهم، فروردینماه ۱۳۳۹، شمارۀ اول، ص ۲-۳
🆔https://eitaa.com/emamsadegh_ir