❇️ جورج سوروس، میلیاردر یهودی، آمریکایی مجارستانی الاصل، حامی اصلی انقلابهای رنگی و رئیس بنیاد سوروس در سن ۹۲ سالگی درگذشت.
::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::
♦️به آقای خاتمی ملاقات کننده با جورج سوروس و عاملان انقلاب رنگی (سبز) در فتنه ۸۸ تسلیت می گوئیم.
انشاءالله با ایشان ماجور و محشور باشند.
🖋 محمدعلی برزگر
📖 خطبه ۴۳ نهج البلاغه
📝 ترجمه محمد دشتی
🌺 جهاد با شامیان
(اخلاقی،سیاسی)
(وقتى نماينده خود جرير بن عبد اللّه را درسال 36 هجرى به طرف معاويه فرستاد و معاويه پاسخى روشن نمى داد. ياران امام گفتند، وسائل جنگ را مهيّا كن، فرمود):
🌹 فراز ۲ خطبه ۴۳ نهج البلاغه
🎤وَ لَقَدْ ضَرَبْتُ أَنْفَ هَذَا الْأَمْرِ وَ عَيْنَهُ وَ قَلَّبْتُ ظَهْرَهُ وَ بَطْنَهُ فَلَمْ أَرَ لِي فِيهِ إِلَّا الْقِتَالَ أَوِ الْكُفْرَ بِمَا جَاءَ مُحَمَّدٌ (صلی الله علیه وآله). إِنَّهُ قَدْ كَانَ عَلَى الْأُمَّةِ وَالٍ أَحْدَثَ أَحْدَاثاً وَ أَوْجَدَ النَّاسَ مَقَالًا فَقَالُوا ثُمَّ نَقَمُوا فَغَيَّرُوا.
۲- ضرورت جهاد با شاميان:
من بارها جنگ با معاويه را برّرسى كرده ام، و پشت و روى آن را سنجيده، ديدم راهى جز پيكار، يا كافر شدن نسبت به آن چه پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم آورده باقى نمانده است، زيرا در گذشته كسى[عثمان]بر مردم حكومت مى كرد كه اعمال او حوادثى آفريد و باعث گفتگو و سر و صداهاى فراوان شد، مردم آنگاه اعتراض كردند و تغييرش دادند..🤲🤲
💠 هم سطحی سجدهگاه با زانو و سرانگشت
🔹 جای پیشانی نمازگزار نباید از جای زانوهای او بیشتر از چهار انگشتِ بستهی دست، «پایینتر» یا «بالاتر» باشد.
🔸 جای پیشانی نمازگزار نباید از سرانگشتان پا بیشتر از چهار انگشتِ بستهی دست، «پایینتر» یا «بالاتر» باشد.
🔹 در زمین سراشیب که سراشیبی آن درست معلوم نیست احتیاط واجب آن است که جای پیشانی نمازگزار از جای انگشتهای پا و سر زانوهای او بیش از چهار انگشت بسته بلندتر نباشد.
📚 پینوشت:
آموزش مصوّر احکام آیتالله خامنهای، ص 235.
📚 #احکام_دین 👇
http://eitaa.com/joinchat/667484162C8f6ea6f09c
۱۴۰۲/۱/۲۵🤲آیه ی روز : دین اسلام فطری و پایدار است
🌺🌺🌺🌺
📖 فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ حَنِيفًا فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتِي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْهَا لَا تَبْدِيلَ لِخَلْقِ اللَّهِ ذَلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَعْلَمُونَ روم - ٣٠
پس حق گرايانه، به سوي این آيين روي آور، [با همان] فطرتي که خدا مردم را بر آن سرشته است. تغييري در آفرينش خدا نيست. آيين پايدار همين است و ليكن بيشتر مردم نميدانند.
🌹🌹🌹🌹
نکته ها:
در آیات قبل خواندیم كه همه ى هستى در برابر خدا فروتن است، «كلّ له قانتون» و آغاز و انجام هستى و مَثَل اَعلى و عزّت و حكمت از اوست، و شرك چیزى جز خیال و ظلم نیست، این آیه مى فرماید: پس روى خود را خالصانه متوجّه دین كن.
فطرت در لغت به معناى خلقت و شكافتن پرده ى عدم و آفرینش یك موجود است. گویا خداوند انسان را به گونه اى آفریده كه به حقّ تمایل دارد و از باطل بیزار است. درست همانند علاقه ى مادر به فرزند كه امرى تعلیمى نیست، بلكه فطرى و غریزى است.
در روایات، جمله ى «فاقم وجهك للّدین»، به اقامه ى نماز و توجّه به قبله و اسلام، اخلاص و توحید معنا شده است.(170)170) تفسیر راهنما.
📝📝📝📝
پیام ها:
- رهبر دینى جامعه، باید ابتدا حقّ گرایى كامل خود را تثبیت كند، بعد به ارشاد دیگران بپردازد. «فاقم وجهك للدّین»
- انسان ذاتاً دین گرا و طرفدار حقّ است. «للدین حنیفاً فطرت اللّه التى فطر النّاس علیها»
- بر خلاف تصوّر گروهى كه مى گویند: انسان مثل ظرفى خالى است كه با آداب و رسوم و افكار حقّ یا باطل پر مى شود و نظام هاى سیاسى و اقتصادى و اجتماعى به او رنگ مى دهند، خداوند شناخت حقّ و حقّ گرایى را به ودیعت نهاده است. «فطرت اللّه ...»
- معناى فطرى بودن دین، بى نیازى از تلاش در راه اقامه ى آن نیست. «اقم... فطرت اللّه»
- انحراف، یك عارضه است؛ زیرا گرایش به دین حقّ، در نهاد هر انسانى نهفته است. «فطر النّاس علیها»
- دین فطرى، ثابت و پایدار است. «فطرالناس علیها... ذلك الدین القیّم»
- تكوین و تشریع با یكدیگر هماهنگ است. «فطرالناس علیها... ذلك الدین القیّم»
- حركت در مسیر دین، حركت در مسیر فطرت است. «فاقم.... فطرت اللّه»
- امور فطرى انسان كم و زیاد مى شود؛ امّا به كلّى محو نمى شود. «لا تبدیل لخلق اللّه»
- گرایش هاى حقّ طلبانه اى كه در درون انسان نهفته شده، با تغییر مكان و زمان عوض نمى شود. «لا تبدیل لخلق اللّه»
- هر گونه گرایش سیاسى، اقتصادى، اجتماعى، نژادى و اقلیمى كه در درون انسان سرچشمه اى نداشته باشد، پایدار نیست. «ذلك الدین القیّم»
- اسلام، تنها دین پایدار است. «ذلك الدین القیّم»
🌷🌷🌷🌷
ارسال شده توسط برنامه ی «قلم قرآنی هُدی» دریافت و نصب از https://zenderoid.ir
هدایت شده از شهید یونس امیری دهنوی🌹🇮🇷
دعوا سر چه بود...؟
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
در کانال همراهمان باشید و ما را به دوستان و آشنایان معرفی کنید 👇🏻
http://eitaa.com/shahid_younes_amiri
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
هدایت شده از رخ داد
سرودن درد خاطرات تکریت ۱۱
امشب استخوان ران پایم درد عجیبی دارد این درد تا انگشتان پایم کشیده میشود. به هر ذکری متوسل میشوم اما آرام نمیگیرم آنقدر درد دارم که پتو را روی سرم میکشم و بیصدا گریه میکنم اما انگار تازه پایم تیر خورده است!
کیسه انفرادی ام را زیر پایم میگذارم تا پایم بالا تر بیاید شاید دردش کمتر شود باز هم درد شدت میگیرد سرم را به دیوار میکوبم از خدا عاجزانه درخواست مرگ میکنم .
فکری به سرم میزند یکی از ته سیگارهای حاج حسن را بر میدارم فیلتر آنرا جدا میکنم و آن را توی دهانم میگذارم و تند تند میجوم ،مزه تلخی دارد آب آنرا میبلعم انگار زهر مار که میگویند همین است ! اما این هم اثری ندارد ،سرم را به دیوار تکیه میدهم و ناله میکنم .
همه خوابیده اند دلم میخواهد داد بکشم ولی نه ، اینجا اسارت است حق نداری بلند گریه کنی ! به خودم میپیچم ،یک آن چشمم به پنجره میافتد، نگهبان به من ذل زده :
- اشبیک ؟ چیه؟
- سیدی رجلی مآلوم. پام درد میکنه
- انت مکسور ؟ تو مجروحی ؟
- نعم سیدی بله ، قربان
- یالا نام ،نام یالا بخواب ،بخواب
سرم را روی پتو میگذارم و چشمانم را میبندم ،تمام بدنم درد میکند، دلجویی نگهبان دردم را بیشتر کرده !
نگهبان از پشت پنجره عبور میکند،
ناگهان ابیاتی بر زبانم جاری میشود :
در باغ سبز دین ببین سبزینه ام سبزینه ام
از داغ لاله این چنین پرکینه ام پر کینه ام
روزی که آن پیچک عدو پیچیده دور قامتم
من از شبی تا به صباح رزمیده ام رزمیده ام
زد ضربتی بر پا مرا تا بشکند آن قامتم
گفتم به او گر بشکنی صد ریشه ام صد ریشه ام
آن گه بزد از کینه او ، مشتی بروی سینه ام
گفتم به او گر بشکنی صد سینه ام صد سینه ام