بنام خدا
باسلام
آستان مقدس امامزاده در آستانه تحولی بزرگ وبرخورداری از نعمت گاز
با تلاش و کوشش هیات امنای امامزاده علی ابن احمد(ع)نگینی در شرق روستای دهنو شهرستان بروجن
با توجه به شروع فصل سرما و به منظور رفاه حال زائرين قسمت های از آستان گاز کشی شده که بتوانیم با کمک خیرین بهترین وایمن ترین سیستم گرمایشی را جهت تربت خانه تهیه کنیم انشالله
لازم است صمیمانه از زحمات آقایان علمدار عباسی وعباس ربیعی وهمکاری آقای زمانی جهت تهیه مصالح نسب کنتور گاز این مکان مقدس که همکاری نمودن تقدیر وتشکر نمائیم
ربیعی مدیر فضای مجازی کانال 🍀
هیات امنا امامزاده علی ابن احمد (ع)نگینی در شرق روستای دهنو شهرستان بروجن 👇
https://eitaa.com/emamzadeh_dehno
هدایت شده از ✳️ جُستارهای قرآنی رحیق
🎇 #انطاکیه محل بیرون آوردن تورات و انجیل واقعی از آن در عصر ظهور
▪️انطاکیه شهری در روم باستان بوده که به دست یونانیان در سال300 پیش از میلاد مسیح (علیه السلام) بنا شده و هماکنون جزو قلمرو کشور ترکیه است. این شهر، در روزگار قدیم از جهت ثروت، علم و تجارت، یکی از سه شهر بزرگ کشور روم محسوب میشد.(یاقوت حموی، معجمالبلدان،ج1، ص182و ص266.) که دارای موقعیتی سرسبز، نهرهای آب خوشگوار و مرکز تجارت آسیای غربی و نزد یونانیان به انطاکیه زیبا و ملکه شرق مشهور بود.
⚡️مسیحیان از شهر انطاکیه با وصف شهر خدا، شهر شاهی و مادر شهرها یاد میکردند؛ زیرا نخستین شهری بود که اهل آن همگی به حضرت مسیح (علیه السلام) و به دین نصارا گرویدند. پولس و برنابا آنجا به تبلیغ اشتغال داشتند. شهر انطاکیه پیش از اسلام، محل درگیری بین قومها و پیروان ادیان یهود، نصارا و بتپرستان بوده است.(جمعی از نویسندگان، دایرة المعارف قرآن کریم، واژه انطاکیه، محمد مهدی خراسانی.)
⚡️این شهر، افزون بر آن که در پارهای از آیات مورد اشاره قرار گرفته، در برخی روایات ـ بهویژه در روایات مهدویت ـ بدان توجه شده است. شاید ذکر «انطاکیه» در روایات مهدویّت، وجود رابطه تنگاتنگ بین حضرت مهدی (علیه السلام) و مسیح (علیه السلام) است.
⚡️در روایات مربوط به حضرت مهدی (علیه السلام) ، آن محل، سرزمینی معرفی شده است که حضرت مهدی (علیه السلام) پس از ظهور، از غاری در آن سرزمین، تورات و انجیل را بیرون میآورد و با یهود و نصارا با آن استدلال میکند.(مقدسی شافعی، عقد الدرر، ص39؛ عبدالرزاق، المصنف، ج11، ح20772.)
⚡️پیامبر گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله) فرمود: «تورات و انجیل را از سرزمینی که انطاکیه نامیده میشود، بیرون میآورد.»(. شیخ صدوق، عللالشرایع، ج1، ص161، ح3؛ محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج51، ص25. )و به وسیلة آن کتابها، با مسیحیان و یهودیان به استدلال میپردازد و سرانجام، بسیاری از آنها اسلام میآورند.(«…یَسْتَخْرِجُ التَّوْرَاةَ وَ سَائِرَ کُتُبِ اللَّهِ مِنْ غَارٍ بِأَنْطَاکِیَّةَ فَیَحْکُمُ بَیْنَ أَهْلِ التَّوْرَاةِ بِالتَّوْرَاةِ وَ بَیْنَ أَهْلِ الْإِنْجِیلِ بِالْإِنْجِیلِ وَ بَیْنَ أَهْلِ الزَّبُورِ بِالزَّبُور…»، ر.ک: نعمانی، الغیبة، ص237، ح26.)
#ادینه_های_امید
📚دین در عصر ظهور، موعود مسیحیت، موعود یهودیت.
👈« لطفاً جستارهای قرآنی را دنبال کنید»
@rahighemakhtoom
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
در گورستان
بر مزار بی خانه ای نوشته بودند:
شکر خدا بالاخره صاحبِ خانە و مکان خویش شدم.
بر سنگ قبر فقیری نوشته بودند:
پا برهنه به دنیا آمدم، پابرهنه زیستم
و پا برهنه به آخرت برگشتم.
روی سنگ ثروتمندی خواندم:
همه کس را با پول راضی کردم، اما
فرشته ی مرگ را نتوانستم راضی کنم.
بر مزار دلشکسته ای چنین نگاشته
شده بود:
قیامتی هست، تلافی می کنم.
بر گور جوانی چنین خواندم:
یکدیگر را نیازارید. به خدا قسم
پشیمان خواهید شد.
بر قبر کودکی نوشته بودند:
خوشحالم بزرگ نشدم تا به درنده ای تبدیل شوم.
بر مزار مادری نگاشته بودند:
تو رو خدا مواظب بچه هایم باشید.
بر قبر دیوانه ای نوشته بودند:
هوشیار به دنیا آمدم، هوشیار زیستم،
اما بخاطر رفتارهایتان خودم را به دیوانگی زده بودم.
بر سنگ قبر دکتری چنین خواندم:
همه چیز چاره و درمانی دارد غیر
از مرگ!
دنیا مزرعه ی آخرت است. به عاقبت
خود بیندیشیم که چه کاشته ایم،
چون به جز آن درو نخواهیم کرد...
از مکافاتِ عمل غافل مَشو
گندم از گندم بروید... جُو ز جُو
@sokhan_iw
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آصف گیلانی از رهبران اهل سنت پاکستان:
من و همه پیروان و دوستدارانم اعلام میکنیم که شیعه علی بن ابی طالب میشویم
و غلام پیروان علی در جهان هستم.
الحمدلله
اللهم عجل لولیک الفرج🌹
🌟مقصد توحید از گذرگاه #ولایت میگذرد!!
#ولایت_آخرالزمان 31062
#انتشارحداکثری
لطفاعضوکانال شوید⬇️
👈همراهان مهدی(عج) دارالمومنین(جهرم)👉
https://eitaa.com/jahrom_valaiy/10502/joinchat
.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 پاداش سلام بر امام حسین علیه السلام
🌿🌻قرار هرروز🌻🌿
🍃🌟، اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ ،
🍃🌟وَعَلٰى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَيْنِ ،
🍃🌟وَعَلىٰ اَوْلادِ الْحُسَيْنِ ،
🍃🌟وَعَلىٰ اَصْحٰابِ الْحُسَيْن
https://eitaa.com/joinchat/964887344C2a9f7900e6
🍂🌺🍂🌺🍂🌺
📝خاطره ای تکان دهنده
#از_استادشفیعیکدکنی
✍نزدیکی های عید بود،
من تازه معلم شده بودم و اولین حقوقم را هم گرفته بودم،
صبح بود، رفتم آب انبار تا برای شستن ظروف صبحانه آب بیاورم.
از پله ها بالا می آمدم که صدای خفیف هق هق گریه مردانه ای را شنیدم،
از هر پله ای که بالا می آمدم صدا را بلندتر می شنیدم...
(استادکدکنی حالا خودش هم گریه می کند و تعریف میکند...)
🔹پدرم بود،
مادر هم او را آرام می کرد،
می گفت:
آقا! خدا بزرگ است،
خدا نمیگذارد ما پیش بچه ها کوچک شویم! فوقش به بچه ها عیدی نمی دهیم!...
اما پدر گفت:
خانم! نوه های ما، در تهران بزرگ شده اند و از ما انتظار دارند،
🔸نباید فکر کنند که ما... 😔
حالا دیگر ماجرا روشن تر از این بود که بخواهم دلیل گریه های پدر را از مادرم بپرسم
دست کردم توی جیبم،
100 تومان بود
کل پولی که از مدرسه (به عنوان حقوق معلمی) گرفته بودم.
روی گیوه های پدرم گذاشتم و خم شدم و گیوه های پر از خاکی را که هر روز در زمین زراعی همراه بابا بود بوسیدم.
🔹آن سال، همه خواهر و برادرام از تهران آمدند مشهد، با بچه های قد و نیم قدشان....
پدر به هرکدام از بچه ها و نوه ها 10 تومان عیدی داد؛
10 تومان ماند که آن را هم به عنوان عیدی به مادر داد.
اولین روز بعد از تعطیلات بود،
چهاردهم فروردین، که رفتم سر کلاس.
بعد از کلاس،
🔸آقای مدیر با کروات نویی که به خودش آویزان کرده بود گفت که کارم دارد و باید بروم به اتاقش؛
رفتم، بسته ای از کشوی میز خاکستری رنگ کهنه گوشه اتاقش درآورد و به من داد.
گفتم: این چیست؟
گفت: "باز کنید؛ می فهمید".
باز کردم، 900 تومان پول نقد بود!
🔹گفتم: این برای چیست؟
گفت: از مرکز آمده است؛
در این چند ماه که شما اینجا بودی بچه ها رشد خوبی داشتند؛
برای همین من از مرکز خواستم تشویقت کنند."
راستش نمی دانستم که این چه معنی می تواند داشته باشد؟!
فقط در آن موقع ناخودآگاه به آقای مدیر گفتم:
🔸این باید 1000 تومان باشد،
نه 900 تومان!
مدیر گفت : از کجا می دانی؟
کسی به شما چیزی گفته؟
گفتم: نه، فقط حدس می زنم، همین.
در هر صورت، مدیر گفت که از مرکز استعلام میگیرد و خبرش را به من می دهد.
روز بعد، همین که رفتم اتاق معلمان تا آماده بشوم برای رفتن به کلاس،
🔸آقای مدیر خودش را به من رساند
و گفت : من دیروز به محض رفتن شما استعلام کردم،
درست گفتی!
هزار تومان بوده نه نهصد تومان!
آن کسی که بسته را آورده صد تومان آن را برداشته بود
که خودم رفتم از او گرفتم؛
اما برای دادنش یک شرط دارم...
🔹گفتم: "چه شرطی؟"
گفت : بگو ببینم،
از کجا این را می دانستی؟!
گفتم: هیچ، فقط شنیده بودم که خدا ده برابر کار خیرت را به تو بر می گرداند،
گمان کردم شاید درست باشد...!!
#واقعی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
يا فاطِمَةُ الزَّهْراءُ، يَا بِنْتَ مُحَمَّدٍ، يَا قُرَّةَ عَيْنِ الرَّسُولِ، يَا سَيِّدَتَنا وَمَوْلاتَنا إِنَّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِكِ إِلَى اللّٰهِ وَقَدَّمْناكِ بَيْنَ يَدَيْ حاجاتِنا، يَا وَجِيهَةً عِنْدَ اللّٰهِ اشْفَعِي لَنا عِنْدَ اللّٰهِ؛
ای فاطمه زهرا، ای دختر دلبند محمّد، ای نور چشم رسول خدا، ای سرور و بانوی ما، به تو روی آوردیم و تو را واسطه قرار دادیم و بهسوی خدا به تو متوسل شدیم و تو را پیش روی حاجاتمان نهادیم، ای آبرومند نزد خدا، برای ما نزد خدا شفاعت کن؛