#دعای_سلامتی_امام_زمان_عج🌼
بِسم اللهِ الرَّحمنِ الرَّحیم
*۞اَللّهُمَّ۞*
*۞کُنْ لِوَلِیِّکَ۞*
*۞الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ۞*
*۞صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلی آبائِهِ۞*
*۞فی هذِهِ السّاعَه وَفی کُلِّ ساعة۞*
*۞وَلِیّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَلیلاً۞*
*۞وَعَیْناً حَتّی تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ۞*
*۞طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها۞*
*۞طَویلا۞*
🌤أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪَ ألْـفَـرَج🌤
🌸آمدن هر صبح
🕊پیام خداوند برای
🌸 آغاز یک فرصت تازه است.
🌸برخیز و در این فرصت تازه
🕊زندگی را زندگی کن...
🌸تغییر مثبتی ایجاد کن
🕊و از یک روز دوست داشتنی
🌸و خوب خداوند لذت ببر...
🌸 سلام
🕊صبحتون به خیر
🌸از صمیم قلبم امیدوارم
🕊حال و روزتون خوب و
🌸احوال دلتون خوش باشه...
#صبحتون_حسینی
#امام_زمان
#اجتماعی #فرهنگی #قرآنی #افق #امامزاده #سیدمنصورع #زرندیه
https://eitaa.com/emamzadehseyedmansoor
🔴پاداش دسته گل!
✅يكى از كنيزان امام حسين عليه السلام خدمت حضرت رسيد، سلام كرد و دسته گلى تقديم آن حضرت نمود.
🌹حضرت هديه آن كنيز را پذيرفت و در مقابل به او فرمود:
تو را در راه خدا آزاد كردم.
💠انس كه ناظر اين برخورد انسانى بود از آن حضرت با شگفتى پرسيد:
❗️چگونه در مقابل يك دسته گل بى ارزش او را آزاد كردى؟!
(چون ارزش مادى يك كنيز به صدها دينار طلا مى رسيد...)
🌺حضرت با تبسمى حاكى از رضايت خاطر بود فرمود:
خداوند اينگونه ما را ادب كرده.
🌸 چون در قرآن كريم مى فرمايد:
"اگر كسى به شما نيكى كرد او را نيكى و رفتار شايسته ترى پاسخ دهيد"
✳️و من فكر كردم ، از هديه اين كنيز بهتر اين است كه در راه خدا آزادش كنم...
💥پس اگر ما بخاطر خشنودی قلب نازنین آقا امام زمانمان (ارواحنا فداه) از گناهی دست بکشیم و کار خیری انجام بدهیم،با ما چه خواهند کرد...
✨⭐️✨⭐️✨⭐️✨⭐️✨⭐️✨⭐️
📚 بحارالانوار،ج44،ص194 #اجتماعی #فرهنگی #قرآنی #افق #امامزاده #سیدمنصورع #زرندیه
https://eitaa.com/emamzadehseyedmansoor
پناه" می برم "به خــــ ــــــدا "
از عیبی که
"امروز" در خود می بینم
و
"دیروز"
دیگران را بخاطر
همان عیب
ملامت کرده ام
محتاط باشیم در "سرزنش" و "قضاوت کردن دیگران"
وقتی
نه از "دیروز کسی" خبر داریم
و نه از "فردای خودمان
#اجتماعی #فرهنگی #قرآنی #افق #امامزاده #سیدمنصورع #زرندیه
https://eitaa.com/emamzadehseyedmansoor
17.16M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔰روز یـکشنبـــه روز زیارتی
🌸حضرت علـــــے علیه السلام
🌸حضـرت زهــرا سلام الله علیها
#التماس_دعا 🤲
#اللهم_ارزقنا_کربلا_به_حق_الحسین_ع
#عشاق_الحسین_محب_الحسین_ع
#اجتماعی #فرهنگی #قرآنی #افق #امامزاده #سیدمنصورع #زرندیه
https://eitaa.com/emamzadehseyedmansoor
🔹دوره جهاد تبیین
🔸جلسه اول
🔰استاد پناهیان
🔴 میترسم کسانی که در جهاد تبیین مشارکت نمیکنند جزو خاذلین قرار بگیرند
🔴 دین با حکومت و دولت باقی نمیماند؛ اگرچه دولت رسولخدا(ص) و حکومت عدل علی(ع) باشد!
🔴 دین با زبان همۀ مؤمنین باقی میماند؛ وقتی حرف دین بر زبان همه جاری شد، دین باقی میماند
🔘 چرا با اینهمه طرفدار انقلاب، حزباللهیها فکر میکنند وضع دارد خرابتر میشود؟ چون انقلابیها ساکتند لذا کمتر بهنظر میرسند!
🔘با اینهمه آدم خوب و فهمیده در جامعۀ ما، فضای مجازی باید محلّ تهدید دشمن باشد نه ما!
🔘طبق آیۀ قرآن، وقتی ولیّ امر جامعه یک «امر جامع» را مطرح کرد باید برنامۀ زندگی ما بر اساس آن تغییر کند
🔘خیلیها برنامۀ زندگیشان را تغییر ندادهاند تا به امر جامع «جهاد تبیین» برسند
🔘با پاسخ دادن به یک شبهه میتوانی نامت را جزو مجاهدین ثبت کنی؛ مثل عمّار!
#جهاد_تبیین #استاد_پناهیان
#اجتماعی #فرهنگی #قرآنی #افق #امامزاده #سیدمنصورع #زرندیه
https://eitaa.com/emamzadehseyedmansoor
🌺زن با حجاب همچون مرواریدی در صدف است
🌺چـادری اگر هستم
لباس های قشنگ هم دارم
غروب جمعه اگر دلم میگیرد
شادی ها و دیوونه بازیای دخترونه ام سرجایش است!
🌺سر سجاده اگر گریه میکنم!
گاهی هم از ته دل میخندم
شاید جایم بهشت نباشد!
اما چادر من بهشت من است
🌺خواهرم:
از بی حجابی است اگر عمر گل کم است
نهفته باش و همیشه گل باش
🌺حجـاب یعنی زیبـایی هـای مـن بـرایِ خــدا
حجـابـــ یعنـی خــدایـا می دانـم غیرتتــــــ
به من وصفـــ نـا شدنـی ستـــ
بـه احــترام غیرتتــــ
حجـابــــ بر سر میکنـم قربهً إلــی الله…
#زن_عفت_افتخار
#اجتماعی #فرهنگی #قرآنی #افق #امامزاده #سیدمنصورع #زرندیه
https://eitaa.com/emamzadehseyedmansoor
═✧❁🌷یازهرا🌷❁✧┄
مادربزرگ تعریف میکرد:
نمک، سنگ بود.
برنجِ چلو را ساعتی با نمکسنگ می خواباندیم تا کمکم شوری بگیرد.
عکسِ یادگاریِ توی دوربین را هفتهای، ماهی به انتظار می نشستیم تا فیلم به آخر برسد و ظاهر شود.
قلک داشتیم؛
با سکهها حرف می زدیم تا حسابِ اندوخته دستمان بیاید.هر روز سر می زدیم به پستخانه،
به جست و جویِ خط و خبری عاشقانه،
مگر که برسد.
«انتظار» معنا داشت.دقایق «سرشار» بود.
هرچیز یک صبوری می خواست تاپیش بیاید.
زمانش برسد.جا بیفتد.قوام بیاید…
"انتظار" قدردانمان ساخته بود .
صبوری را از یاد نبریم . .
#اجتماعی #فرهنگی #قرآنی #افق #امامزاده #سیدمنصورع #زرندیه
https://eitaa.com/emamzadehseyedmansoor
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#عفافگرایی
🎥غیرت یزید نسبت به ناموس خود
#غیرت_ورزی
⚠️میشود عمری برای #امام_حسین گریه کرد، اما ایشان را نشناخت؟!
❇️امام حسین برای مبارزه با #فساد شهید شدند و ما که خود فاسد هستیم، چطور ممکن است گریه کن اباعبدالله باشیم؟!
❇️حتی یزید هم روی زنش #غیرت داشت! همسرش #حجاب داشت؛ ولی یزید از اینکه ناموسش هنگام اهانت به سر مبارک امام، جلوی نامحرمها آمد، ناراحت بود و او را از صحنه خارج کرد.
✅اینجا بود که #حضرت_زینب فرمودند: عدالت است که #ناموس خود را پنهان میکنی و ناموس پیامبر را در منظر همه میگذاری؟!
📌میشود گریه کن امام بود و همسرمان #حجاب نداشته باشه
═✧❁🌷یازهرا🌷❁✧┄ #اجتماعی #فرهنگی #قرآنی #افق #امامزاده #سیدمنصورع #زرندیه
https://eitaa.com/emamzadehseyedmansoor
#تلنگر🌱
از عالِم بزرگی پرسیدند:
چگونه بفهمیم در خواب غِفلَتیم یا نه؟
گفت: اگر برای
امام زَمانت کاری میکنی
و به ظهور آن حضــرت کمک میکنی؛
بدان که بیداری...
و اِلا اگر مجتهد هم باشی
در خواب غفلتی‼️😔
اللهم عجل لولیک الفرج
کمـی بصیـرت کافیـست
#اجتماعی #فرهنگی #قرآنی #افق #امامزاده #سیدمنصورع #زرندیه
https://eitaa.com/emamzadehseyedmansoor
#حکایت
چوپانی گوسفندان را به صحرا برد و به درخت گردوی تنومندی رسید. از آن بالا رفت و به چیدن گردو مشغول شد كه ناگهان طوفان سختی در گرفت. خواست فرود آید، ترسید. باد شاخهای را كه چوپان روی آن بود به این طرف و آن طرف میبرد. دید نزدیك است كه بیفتد و دست و پایش بشكند. مستاصل شد و صوتش را رو به بالا کرد و گفت: «ای خدا گلهام نذر تو برای اینکه از درخت سالم پایین بیایم.»
قدری باد ساكت شد و چوپان به شاخه قویتری دست زد و جای پایی پیدا كرد و خود را محكم گرفت. گفت: «ای خدا راضی نمیشوی كه زن و بچه من بیچاره از تنگی و خواری بمیرند و تو همه گله را صاحب شوی. نصف گله را به تو میدهم و نصفی هم برای خودم.»
قدری پایینتر آمد. وقتی كه نزدیك تنه درخت رسید گفت: «ای خدا نصف گله را چطور نگهداری میكنی؟ آنها را خودم نگهداری میكنم در عوض كشك و پشم نصف گله را به تو میدهم.»
وقتی كمی پایینتر آمد گفت: «بالاخره چوپان هم كه بیمزد نمیشود. كشكش مال تو، پشمش مال من به عنوان دستمزد.»
وقتی باقی تنه را سُرخورد و پایش به زمین رسید نگاهی به آسمان کرد و گفت: «چه كشكی چه پشمی؟ ما از هول خودمان یك غلطی كردیم. غلط زیادی كه جریمه ندارد.»
در زندگی شما چند بار این حکایت پیش آمده است؟!
#اجتماعی #فرهنگی #قرآنی #افق #امامزاده #سیدمنصورع #زرندیه
https://eitaa.com/emamzadehseyedmansoor