eitaa logo
🇵🇸 امام زمان (عج) 🇮🇷
10.9هزار دنبال‌کننده
11.5هزار عکس
6.3هزار ویدیو
1.2هزار فایل
📞پاسخگویی: @Majnonehosain 💞مهدیاران: @emamzaman_12 🌷عطرشهدا: @atre_shohada 📱اینستاگرام: Www.instagram.com/emamzaman.12 👥گروه: https://eitaa.com/joinchat/2504065134Cf1f1d7366b 💕گروه‌مهرمهدوی: @mehr_mahdavi12
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اصلا غمِ دوری‌و دلتنگی بـه کنار؛خودت بگو این دردِ بی خبری راچگونه چاره کنم..😔 🌹 【@emamzaman
میخوای درمورد امام زمان(عج)بیشتربدونی؟ توام ازمهدی یاران باش https://eitaa.com/joinchat/3672506455C74f639e534
🌸روایت سردارشهید حاج قاسم ازهمرزمان شهیدش ⚡️باغبان اسم رئیس جمهور آمریکا را گذاشته بود روی سگش.وقتی فهمید،عصبانی شد وگفت:درسته که اودشمن ماست وما قبولش نداریم،ولی یک انسانه،هیچ وقت اسم یک انسان را روی حیوان نگذارید.👌 ❤️ 【@emamzaman
🇵🇸 امام زمان (عج) 🇮🇷
داستان #دایرکتی_ها 📵 قسمت ۹ نشستم روی کاناپه و زار زار گریه کردم. همش به این فکر میکردم که چی شد ب
داستان 📵 قسمت۱۰ با اینکه همه چتا رو پاک کرده بودم و دیگه خبری از صفحه های مجازی توی گوشیم نبود،اما باز میترسیدم و تو دلم خدا خدا میکردم کیوان چیزی از ارتباط غلطم نفهمیده باشه... ادامه داد.. _دوسش داری؟ +متعجب زده از سوالش،گفتم چی؟! _چی نه کی! +خب کی؟واضح حرف بزن.. _واضح نیست سوالم؟ +نه! _افشین خانت!!! انگار آب یخ ریخته باشن روی سرم! لال شده بودم،نمیتونستم چیزی بگم کیوان از کجا فهمیده بود!! من که همیشه چت ها رو پاک میکردم.. خودم رو زدم به اون راه.. با صدای لرزون گفتم افشین خان دیگه کیه!؟ _از من میپرسی!!!؟؟ هه هه... کیوان قهقه ای سر داد و گفت: _میشه دیگه برام نقش بازی نکنی من همه چی رو میدونم!! +چی رو میدونی؟! چرا درست حرف نمیزنی منم بفهمم؟! _خودتو به خریت نزن فرشته .. دو هفته ست فهمیدم چه بلایی سر من و زندگیم آوردی همون روزی که افشین خانت بهت گفته بود دوستت داره!!! همون روز دستت برام رو شد! چرا سکوت کردی؟؟؟ میگفتی دوسش داری دیگه.. میگفتی اشغال...!😡 فک کردی میتونی راحت خیانت کنی و منو بپیجونی!؟ کار خدا بود که دقیقا همون روزی که اون مرتیکه کثافت به زن من..!! به ناموس من ابراز علاقه میکرد و میخواست دل ببره و دلبری کنه.. یادت بره گند کاریاتو پاک کنی و منم نصف شب وسوسه بشم و گوشیتو چک کنم.. دنیا روی سرم خراب شده بود.. اشک از چشمام جاری شد و روی گونه هام غلتید،نمیدونستم چی باید بگم! لعنت به من.. کاش همه چیز رو زودتر از اینا تموم کرده بودم قبل از اولین گفتن دوست دارم افشین.. قبل از اینکه لو برم.. قبل از اینکه بدبخت بشم.. کاش... ادامه دارد... 📝نویسنده : فاطمه_قاف@emamzaman
قرائت‌ هرشب ‌دعای ‌فرج ‌به ‌نیت‌ ظهور 🕊 ♥️ 【@emamzaman
💠هر چیز داری سیماست.....⁉️ ✨ 【@emamzaman
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔸چطوری باعث افتخار امام زمان(عج) باشیم...⁉️ ••وأحنّ وتغيب عني الروح•• و زمانی‌ڪه «دلتنگ» می‌شوم جان از من جدا می‌شود...💔 @emamzaman
🔸انتظار سازنده... منظور از انتظار، انتظار سازنده‌ای است که انسان را به حرکت دربیاورد. 🔸انسان منتظر، هر روز باید این سوال‌ها را از خودش بپرسد. من در حال حاضر چقدر آمادگی دارم که در محضر امام زمان ارواحنافداه حاضر شوم⁉️ آیا از نظر ظاهر آمادگی دارم⁉️ آیا خودم را از نظر صفات درونی و روحی، با امام زمان تنظیم کرده‌ام⁉️ آیا از نظر اخلاق و رفتار با امام زمان سنخیتی دارم تا در کنارِ ایشان قرار بگیرم⁉️ 🔸اگر کسی در اعتقاد، اعمال و صفاتش نقصی می‌بیند، تا فرصت دارد باید خودش را بسازد و آن نقص را برطرف کند. @emamzaman
202030_588523636.m4a
1.97M
💠طرح‌آموزشی‌برای کودکان💠 قصه‌ گــل رز قسمت دوم😍🤩 مهدیاران عزیزقصه های‌عبرت انگیز @emamzaman
هدایت شده از 🌸یاس گراف🌸
ولادت با سعادت حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها و روز مادر مبارڪ🌸 مشاهده‌ی کارت پستال دیجیتال 👇 https://digipostal.ir/vzahraa 🌺 【@emamzaman
✨اونقدر با اسم بی بی انس گرفته بود که اگه توی بهترین لحظه های زندگیش از حضرت فاطمه سلام‌الله میگفتی شروع میکرد به اشک ریختن.😔 ⚡️یه روز رفتم تو اتاقش دیدم واسه خودش مجلس روضه گرفته از حضرت زهرا میخوند و گریه میکرد ، پرسیدم: " علی چرا گریه میکنی؟؟؟ " گفت: " برای مظلومیت حضرت زهرا شما هم وقتی من شهید شدم ، بیایید سر و خاکم و روضه حضرت زهرا رو بخونید... 🌹 【@emamzaman
سورهکوثراومده.mp3
5.39M
•|مژده‌که‌سوره‌ڪوثر‌اومده •|لیلة‌القدر‌پیمبر‌اومده..😍🎊 🌸 【@emamzaman
🇵🇸 امام زمان (عج) 🇮🇷
داستان #دایرکتی_ها 📵 قسمت۱۰ با اینکه همه چتا رو پاک کرده بودم و دیگه خبری از صفحه های مجازی توی گو
داستان 📵 قسمت ۱۱ غلط کردم کیوان.. غلط کردم..تروخدا منو ببخش😭 همه چی تموم شده...من سرم به سنگ خورده.. تروخدا منو ببخش کیوان.. [کیوان] ببخشم!!؟؟چیکار کردی با من..؟ چیکار کردی با خودت؟ چی کم داشتی ها!!! گیرم که کم داشتی،باید با اون مرتیکه چت میکردی؟! دردی داشتی به خودم میگفتی چرا به یه نامحرم آخه!!!چراااا.. هر چی من گریه و عذر خواهی میکردم بی فایده بود،به پاش افتادم... همه چی رو براش توضیح دادم اما کیوان عصبی بود و گوشش به این حرفا بدهکار نبود! چشماش آماده باریدن بود،اما غرور مردونه اش اجازه باریدن نمی داد.. کتشو برداشت رفت سمت در.. گفتم نرو کیوان.. یه چیزی بگو.. اصلا بزن درگوشم.. چرا هیچی نمیگی..تنهام نذار کیوان.. برگشت زل زد تو چشمام چشماش کاسه ی خون شده بود گفت فرشته سقوط کردی،بدجوری ام سقوط کردی از چشمم افتادی..حیف اسم فرشته که رو تو گذاشتن،دیگه فرشته نیستی!!! در کوبید و رفت... تو چشماش نفرت رو دیدم... تو چشماش غرور له شده شو دیدم.. نشستم پشت در و زانوی غم بغل کردم و های های گریه کردم کیوان 3شب تموم خونه نیومد!!! تو این چند سال سابقه نداشت یه شبم تنهام بذاره اما سه شبانه روز تنهام گذاشت گوشیشم خاموش بود از ترس آبروریزی نمیتونستم ازخانواده و دوست و آشنا سراغش رو بگیرم سه شبانه روز اشک ریختم و اشک.. دریغ از یه لحظه آروم گرفتن.. بلند شدم وضو گرفتم دو رکعت نماز خوندم،از خدا خواستم منو ببخشه و آبرومو حفظ کنه.. انقدر با خدا حرف زدم و گریه کردم که نفهمیدم کی سر سجاده خوابم برد... شب بالاخره کیوان به خونه برگشت داغون داغون...انگار عزیزی رو از دست داده باشه!!! کیوان شکسته شده بود و من مسبب این بدبختی بودم.. ادامه دارد... 📝نویسنده : فاطمه_قاف@emamzaman