eitaa logo
🥀 امام زمان (عج) 🥀
10.9هزار دنبال‌کننده
11.4هزار عکس
6.1هزار ویدیو
1.2هزار فایل
📞پاسخگویی: @Majnonehosain 💞مهدیاران: @emamzaman_12 🌷عطرشهدا: @atre_shohada 📱اینستاگرام: Www.instagram.com/emamzaman.12 👥گروه: https://eitaa.com/joinchat/2504065134Cf1f1d7366b 💕گروه‌مهرمهدوی: @mehr_mahdavi12
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از ریحانہ...🌿
•~✨🍃 آن‌روز‌خوب‌امروز‌است.. کیفش‌رانکنی، ازآن‌لذت‌نبری، مواظبش‌نباشی، میرود.. روزهای‌خوب‌نمی‌آیند‌،میروند..🦋 ☂ ˹❥︎•@REYHANEH_14˼࿐
مقام بالای منتظران .mp3
2.16M
💠هرکسی نمیتونه به امام زمان و ظهور برسه... 🔅در آخرالزمان خیلیا غربال میشن اونی که بالا میاد امام زمانیه ♥️ @emamzaman
🌿 شهید همت: قدم برمی داریم برای رضای خدا، حرف می زنیم برای رضای خدا، شعار می دهیم برای رضای خدا، می جنگیم برای رضای خدا. همه چیز همه چیز همه چیز خاص خدا باشد. که اگر شد،پیروزی نزدیک است. 🦋 ♥️ 【@emamzaman
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
میآن‌مَن‌وَ‌شُما‌گَر‌چہ‌راه‌بِسیار‌است، اجازہ‌هَست‌از‌دور‌عاشِقَت‌باشَم؟! جانَم‌بہ‌لَب رِسیدہ‌بیا...🌿💔 💫 🦋 【@emamzaman
🥀 امام زمان (عج) 🥀
🌱تشـرفات... پس از تأمّل و تفكّر، بنا را بر اين گذاشتم كه در همين وضع بمانم، تا سپيده طلوع كند، سپس
🌱تشـرفات... سوار شدم، آنگاه عنان اسب خود را كشيدم، مقاومت كرد، و حركت نكرد، فرمود عنان اسب را به من بده، دادم، پس بيل را به دوش چپ گذاشت، و عنان اسب را به دست راست گرفت، و به راه افتاد، اسب در نهايت تمكين متابعت كرد، آنگاه دست خود را بر زانوى من گذاشت و فرمود: شما چرا نافله نمى خوانيد؟ سه مرتبه فرمود: «نافله، نافله، نافله» و باز فرمود: شما چرا عاشورا نمیخوانيد؟ سه مرتبه فرمود: «عاشورا، عاشورا، عاشورا» و بعد فرمود: شما چرا جامعه نمیخوانيد؟ «جامعه، جامعه، جامعه» و در هنگامى طى مسافت دايره وار راه را پيمود، يك مرتبه برگشت و فرمود: اينانند دوستان شما، كه در كنار نهر آبى فرود آمده، مشغول وضو براى نماز صبح هستند! من از الاغ پياده شدم، كه سوار مركب خود شوم ولى نتوانستم، پس آن جناب پياده شد و بيل را در برف فرو برد، و مرا بر مركب نشاند، و سر اسب را به جانب دوستان بازگرداند، من در آن حال به اين خيال افتادم كه اين شخص كيست كه با من به زبان فارسى حرف زد؟ و حال آنكه در آن حدود زبانی جز تركى و غالبا مذهبى جز مذهب عيسوى نبود، و او چگونه به اين سرعت مرا به دوستانم رساند؟ ! پس به پشت سر خود نظر كردم، كسى را نديدم، و از او اثرى نيافتم، آنگاه به دوستان خود ملحق شدم. 📗نجم الثاقب ♥ 【@emamzaman
AUD-20201205-WA0010.mp3
3.62M
قرائت‌ هرشب‌ دعای‌ فرج‌ به‌ نیت ‌ظهور 🕊 ♥️ 【 @emamzaman
صفحه-113.jpg
424.1K
{قرائت هروز یک صفحه قرآن بانیت }
انسان شناسی ۶٠.mp3
11.42M
🍃من نمی‌خواهم چند سالِ بعد، از انتخاب‌ها و تصمیماتم، پشیمان باشم! ※ من باید در آینده، با نهایت افتخار و سربلندی، از تمام انتخابها و تصمیماتِ گذشته‌ام یاد کنم! این، چگونه ممکن می‌شود؟ ۶۰ 🍃 【@emamzaman
این ویتامین باعث جوانی پوست میشه... 🌱 【@emamzaman
🥀 امام زمان (عج) 🥀
💠تربیت نسل مهدوی ♨️چگونه حجاب را به کودکان آموزش بدهیم؟(بخش هفتم) 🌱شرکت در مجالس مذهبی؛ 🌱به همرا
💠تربیتـ نسل مهدوی ♨️چگونه حجاب را به کودکان آموزش بدهیم؟(بخش هشتم) 🌱استفاده از برنامه های کودک 🌱اثر برنامه های کودک در رفتار کودکان نمود می یابد و از این روش می توان مفاهیم زیادی را به کودکان انتقال داد.  🌱علاوه بر برنامه های تلویزیونی شما می توانید از انیمیشن ها برای آموزش کودکتان استفاده کنید و با برنامه هایی که حجاب و فواید آن را برای کودکان بازگو می کند و یا حتی غیر مستقیم کودکان را برای حفظ حجاب تشویق می کند ، استفاده کنید .  ♥ 【@emamzaman
-حاجی امام زمانو چطور میشه حس کرد؟؟ -هرگناهی‌‌رو‌ترک کردی ‌برای‌رضای‌خدا هرچند کوچیک‌هرچند‌کم ولی‌حس‌کردی‌که از‌قبل‌سبک‌تر‌شدی حس کردی‌روحت اروم گرفته بدون اونجاس که‌امام‌زمان‌به‌قلبت‌لبخند‌زده... 🌱 ♥️ 💥 【@emamzaman
🌱خـدانیاره ‌اون‌ روزی‌ رو که مـاروبه‌خاطـرتنھـا‌گذاشتـن‌امـام‌زمان لعـنمون‌کنـن .. 😞 ♥️
🌻•°جورےروےخودتون‌ڪارڪنید •°ڪہ‌حتےاگہ‌یڪ‌گناه‌هم‌ڪردید •°گریہ‌تون‌بگیره . . . @emamzaman
. • خَـستِہ‌اَم‌ازهَمہ‌شَهــروگِـرفتآرآنَـش ڪَرمۍ‌ڪُن‌ڪِہ‌دِلَم‌ڪَرب‌ُبَلآ‌مِـۍخوآهَد.!♥️ ✌️ 【@emamzaman
🥀 امام زمان (عج) 🥀
🌱تشـرفات... سوار شدم، آنگاه عنان اسب خود را كشيدم، مقاومت كرد، و حركت نكرد، فرمود عنان اسب را به من
🌱تشـرفات... سید جلیل آقا سید حسن شوشتری فرمود: از نجف اشرف به زیارت حضرت سیدالشهدا علیه السلام مشرف شدم. در مراجعت بهیچ وجه توشه راه و مرکب سواری نداشتم. تقریبا دو فلوس(واحدی از پول عراق) داشتم، با آن خرما خریدم و خوردم و روانه شدم. در اثنا راه تشنگی مرا از پای در آورد، لذا برای رسیدن به رودخانه، به سمت چپ جاده پیچیدم. پس از آن که قدری راه رفتم به جایی رسیدم، ناگهان دیدم سفره بسته ای در یک بلندی گذاشته شده است، گمان کردم کسی باید در اینجا باشد. آب خوردم، ولی بعد هرچه تفحص کردم هیچکس را نیافتم و اثر آمدن کسی را هم در آنجا ندیدم. فهمیدم آن سفره برای من گذاشته شده است، آن را باز کردم، دو قرص نان و یک مرغ بریان در آن بود. همه را خوردم و باز به راه افتادم. شب در کاروانسرای بین راه بیتوته کردم و دوباره صبح پیاده براه افتادم. در نیمه راه گرسنگی سخت مرا اذیت می کرد. ناگاه دیدم اسب سواری بصورت یکی از اعراب بادیه از بین راه قطع مسافت می کند، وقتی به من رسید فرمود: سفره را از روی اسب باز کن و غذا بخور. سفره اش را باز کردم و غذا خوردم تا سیر شدم. فرمود: آیا آب می خواهی؟ عرض کردم: منت بگذارید و مرحمت کنید. ناگاه دیدم اسب تاخت و رفت، وقتی برگشت ظرف آب خوشگواری بدون اینکه از کسی بگیرد یا از جایی بردارد به من عطا فرمود... سید حسن شوشتری (صاحب قضیه) تا این قسمت از حکایت خود را نقل کردند ولی دیگر از گفتن بقیه آن خودداری نمودند. 📗عبقری الحسان ج ۱ ص ۳۱۹ ♥ 【@emamzaman
AUD-20201205-WA0010.mp3
3.62M
قرائت‌ هرشب‌ دعای‌ فرج‌ به‌ نیت ‌ظهور 🕊 ♥️ 【 @emamzaman
صفحه-114.jpg
436.9K
{قرائت هروز یک صفحه قرآن بانیت }
انسان شناسی ۶۱.mp3
11.8M
💠شغل اولِ همه‌ی ما، "مهندسی" است! وقتمون رو برای چیزی ڪه مارو به خاطر اون آفریدن بزاریم ... ۶۱ 🍃 【@emamzaman
قاتلین کلسیم در بدن را بشناسید... 🌱 【@emamzaman