فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
۷۰۰۰ حدیث در مورد آخرالزمان و حوادث قبل از ظهور که اکثر آن احادیث محقق شده است.
🇵🇸 امام زمان (عج) 🇮🇷
🖤▪️🖤▪️🖤▪️🖤▪️🖤 #محرم 🏴 #شب_عاشقی... روایت کوتاهی از ده شب محرم... ⭕️در این روایت نام هرشب محرم که
🖤▪️🖤▪️🖤▪️🖤▪️🖤
#محرم 🏴
#شب_عاشقی...
روایت کوتاهی از ده شب محرم...
⭕️در این روایت نام هرشب محرم که به هرشهید اختصاص داده شده معین گردیده...⭕️
#شب_پنجم: حضرت زهیر(ع) و... 🛡🗡
این شب مانند شب چهارم میان چند شهید کربلا مشترک است.
شب پنجم به
✔️حبیب بن مظاهر و
✔️حضرت عبدالله بن حسن،کودک هشت ساله امام مجتبی(ع)
نیز منسوب است.
#عبدالله(ع) در شمار آخرین شهیدانی بود که پیش از شهادت امام حسین(ع) در ظهر عاشورا به شهادت رسید.
#زهیـر، الگوی عاشقی کربلاست.
او تا چند روز پیش، از دیدار حسین(ع) هراس داشت، اما پس از آن که به خیمه امام گام نهاد، هراسش به عشقی جاودانه بدل شد.💕
بارقه نگاه حسین(ع) چنان در جانش اثر کرده بود که از همه هستی خود گذشت و از دنیا و خانمان گسست.
او در این راه چنان پیش رفت که به یکی از فرماندهان سپاه آن حضرت تبدیل شد.
#ادامه_دارد...
🆔 @emamzaman
🖤▪️🖤▪️🖤▪️🖤▪️🖤
🇵🇸 امام زمان (عج) 🇮🇷
🌸✨✨🌸 #معرفی_یاران_امام_حسین (ع)📜 #یار_سوم💕 💚 #عباس_بن_علی(ع)💚 عباس بن علی (به عربی: العباس بن ع
🌸✨✨🌸
#معرفی_یاران_امام_حسین (ع)📜
#یار_سوم💕
💚 #عباس_بن_علی(ع)💚
زندگی💕
کنیه اش ابوالفضل است، و به او القاب دیگر مانند «قمر بنی هاشم»، «سقای کربلا»، «علمدار حسین» و غیره نیز دادهاند. طبق روایات شیعه او جوانی دلاور، زیبا و بلند قد بودهاست، در جنگهای صفین و نهروان در کنار پدرشعلی بن ابیطالب جنگیده است و او یکی از چند نفری است که در بین شیعیان به بابالحوایج معروفند.
او سه برادر تنی به نامهای جعفر، عبدالله و عثمان داشت که همگی آنان در روز عاشورا سال ۶۱ قمری در کربلا کشته شدند. او با لبابه دختر عبیدالله بن عباس ازدواج کرد و دارای چهار پسر به نامهای عبیدالله، فضل، حسن، قاسم و یک دختر شد. در خصوص تعداد فرزندان او اختلاف نظر وجود دارد. همه فرزندان او به جز عبیدالله بلاعقب ماندند.
#معرفی_یار_سوم_ادامه_دارد....
📗جعفریان، رسول (۱۳۸۶). تاملی در نهضت عاشورا. انصاریان.
📕 موسوی المقرم, سید عبدالرزاق. سردار کربلا. الغدیر.۲۵۳
و...
💚الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج💚
🕯 @emamzaman
🇵🇸 امام زمان (عج) 🇮🇷
🌸✨✨🌸 #فرازی_از_تاریخ⏳ #وقایع_قبل_از_محرم📜 تغییر مسیر به سمت کربلا🐫🐎 امام پس از رسیدن به منزلگاه
🌸✨✨🌸
#فرازی_از_تاریخ⏳
#وقایع_قبل_از_محرم📜
#ادامه_قسمت_قبل
#برخوردباسپاهحربنیزیدریاحی📣📣
هنگام نماز ظهر فرا رسید، امام به مؤذن خود -حَجّاج بن مسروق جعفی- دستور داد تا اذان بگوید. چون هنگام اقامهنماز شد، امام حسین(ع) پس از حمد و ثنای الهی فرمود:
💫«ای مردم! این، عذری است به درگاه خداوندعزوجل و شما. من به سوی شما نیامدم مگر پس از آنکه نامههای شما به من رسید و فرستادگان شما نزد من آمدند و از من خواستند که به نزد شما آیم و گفتید که ما امام نداریم، باشد که به وسیله من خدا شما را هدایت کند، پس اگر بر سر عهد و پیمان خود هستید من به شهر شما میآیم و اگر آمدنم را ناخوش میدارید، باز گردم.»💫
حر و سپاهیانش سکوت اختیار کردند و هیچ نگفتند. پس امام حسین به مؤذن دستور داد که اقامه نماز ظهر را گفت.نماز جماعت برپا شد و حر و سپاهیانش نیز به امام اقتدا کردند.عصر همان روز امام حسین(ع) به یارانش فرمود تا برای حرکت، آماده شوند. سپس از خیمه بیرون آمد و به مؤذن خویش دستور فرمودند تا اعلان نماز عصر نماید.
#ادامه_دارد.....
📗ابناثیر، علی بن محمد، اُسد الغابه فی معرفة الصحابه، دارالفکر، بیروت، ۱۴۰۹ق/۱۹۸۹م
.📒ابنعبدالبر، یوسف بن عبدالله، الاستیعاب فی معرفة الاصحاب، تحقیق علی محمد البجاوی، بیروت، دارالجیل، ۱۹۹۲م/۱۴۱۲ق.
و.....
💚الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج💚
🍃 @emamzaman
🇵🇸 امام زمان (عج) 🇮🇷
#رمان_مردی_در_آینه📝 💟 #قسمت_شصت_پنج 🎀پیشرفت رشته پزشکی بساط شون رو جمع کردن و از اونجا رفتن ..
#رمان_مردی_در_آینه📝
💟 #قسمت_شصت_شش
🎀صحنه های کریه
دو روز بعد، سر و کله اوبران با پرونده کامل دنيل ساندرز پيدا شد ... ريز اطلاعاتي که مي شد بدون ايجاد حساسيت يا جلب توجه پيدا کرد ... اما همين اندازه هم براي شروع کافي بود ... تمام شب رو روش کار کردم و فردا صبح ساعت 6 از خونه زدم بيرون ...
چند بار زنگ زدم تا بالاخره در رو باز کرد ... گيج با چشم های بسته ... از ديدنش توي اون حالت خنده ام گرفت ...
- سلام مايک ... خوب نيست تا اين وقت روز هنوز خوابي ...
برگشت داخل ... اول فکر کردم گیج خوابه اما نمي تونست برگرده توي اتاقش ... پاهاش رو روي زمين مي کشيد ... رفت سمت مبل و روي سه نفره ولو شد ...
رفتم سمتش و تکانش دادم ... توي همون چند لحظه دوباره خوابش برده بود ... مثل آدمي که مي خواد توي خواب از خودش يه مگس سمج رو دور کنه دستش رو روي هوا تکان مي داد ...
- گمشو کارآگاه ... خواهش مي کنم ...
فايده نداشت ... هر چي صداش مي کردم يا تکانش مي دادم انگار نه انگار ... ميز جلوي مبل رو کمي هل دادم کنار ... خم شدم ... با يه دست تي شرتش و با دست ديگه شلوارش رو گرفتم ... و با تمام قدرت کشيدم ... پرت شد روي زمين ... گيج و منگ پاشد نشست ... قهوه رو دادم دستش ...
- خوبه بهت گفته بودم حق نداري توي اين فاصله بري سراغ اين چيزها ...
خودش رو به زحمت دراز کرد و ليوان قهوه رو گذاشت روي ميز ... دستش رو به مبل گرفت و پا شد ...
- تو چطور پليسي هستي که نمي دوني قهوه خماري رو از بين نمي بره ...
دقيقا همون حرفي که من به اوبران مي گفتم ...
رفت سمت دستشويي ... و من مثل آدمي که بهش شوک وارد شده باشه بهش نگاه مي کردم ... عقب عقب رفتم و نشستم روي مبل ...
تازه فهميدم چرا آنجلا ولم کرد ... تصوير من توي مايک افتاده بود ... زندگي من ... و چيزهايي که تا قبلش نمي ديدم ... دنبال جواب بودم و اون رو به خاطر ترک کردنم سرزنش مي کردم ... اما اين صحنه ها کريه تر از چيزي بود که قابل تحمل باشه ... مردي که وسط خونه خودش و قبل از رسيدن به دستشويي بالا آورد ... و بوي الکل و محتويات معده اش فضا رو به گند کشيد ...
باورم نمي شد ... من پليس بودم ... من هر روز با بدترين صحنه ها سر و کار داشتم ... هر روز دنبال حقيقت و مدرک مي گشتم ... تا به حال هزاران بار این صحنه ها رو دیده بودم ... اما چطور متوجه هیچ کدوم از نشانه ها نشدم؟ ...
بلند شدم و رفتم سمتش ... يقه اش رو گرفتم و دنبال خودم تا حموم کشان کشان کشيدم ... پرتش کردم توي وان و آب سرد دوش رو باز کردم ... صداي فريادش بلند شده بود ... سعي مي کرد از جاش بلند بشه اما حتي نمي تونست با دستش دوش رو بگيره ... چه برسه به اينکه از دست من بکشه بيرون ...
#ادامه_دارد...
✍نویسنده: #شهید_سید_طاها_ایمانی
💫الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج💫
🍃 @emamzaman
🍃
🌸
🎉🌺🍃
🇵🇸 امام زمان (عج) 🇮🇷
🌸✨✨🌸 #فرازی_از_تاریخ⏳ #وقایع_قبل_از_محرم📜 تغییر مسیر به سمت کربلا🐫🐎 امام پس از رسیدن به منزلگاه
🌸✨✨🌸
#فرازی_از_تاریخ⏳
#وقایع_قبل_از_محرم📜
#ادامه_قسمت_قبل
#برخوردباسپاهحربنیزیدریاحی📣📣
هنگام نماز ظهر فرا رسید، امام به مؤذن خود -حَجّاج بن مسروق جعفی- دستور داد تا اذان بگوید. چون هنگام اقامهنماز شد، امام حسین(ع) پس از حمد و ثنای الهی فرمود:
💫«ای مردم! این، عذری است به درگاه خداوندعزوجل و شما. من به سوی شما نیامدم مگر پس از آنکه نامههای شما به من رسید و فرستادگان شما نزد من آمدند و از من خواستند که به نزد شما آیم و گفتید که ما امام نداریم، باشد که به وسیله من خدا شما را هدایت کند، پس اگر بر سر عهد و پیمان خود هستید من به شهر شما میآیم و اگر آمدنم را ناخوش میدارید، باز گردم.»💫
حر و سپاهیانش سکوت اختیار کردند و هیچ نگفتند. پس امام حسین به مؤذن دستور داد که اقامه نماز ظهر را گفت.نماز جماعت برپا شد و حر و سپاهیانش نیز به امام اقتدا کردند.عصر همان روز امام حسین(ع) به یارانش فرمود تا برای حرکت، آماده شوند. سپس از خیمه بیرون آمد و به مؤذن خویش دستور فرمودند تا اعلان نماز عصر نماید.
#ادامه_دارد.....
📗ابناثیر، علی بن محمد، اُسد الغابه فی معرفة الصحابه، دارالفکر، بیروت، ۱۴۰۹ق/۱۹۸۹م
.📒ابنعبدالبر، یوسف بن عبدالله، الاستیعاب فی معرفة الاصحاب، تحقیق علی محمد البجاوی، بیروت، دارالجیل، ۱۹۹۲م/۱۴۱۲ق.
و.....
💚الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج💚
🍃 @emamzaman
🕊⚫️🕊⚫️🕊
#التماس_تفکر🤔
#اندکی_تدبر
❌شمر نمازش را میخواند،
روزهاش را هم میگرفت،
آشکارا هم فسق و فجور نمیکرد،
و شاید اهل رشوه و ربا هم نبود...❌
❌معاویه و ابنزیاد و عمربنسعد هم همینطور.....❌
یادمان باشد،
زیارت عاشورا که میخوانیم
وقتی رسیدیم به «وَ لَعنَ الله...»هایش؛
لحظه ای به خودمان گوشزد کنیم:
⚠️نکند این «لعن الله...» شامل حال ما هم بشود؟؟؟!!!!!⚠️
💠مایی که گاه خودمان را
"ارزانتر" از شمر و عمر و ابنزیاد میفروشیم......
جمله ای بس سنگین از شهید آوینی:
♻️"کربلا"به رفتن نیست...
به #شدن است!..
که اگر به رفتن بود!
شمر هم "کربلایی" است!
⚫️ @emamzaman
❤🍃❤️
#خانواده👨👩👧👦
#همسرداری 💑
از #ظرایف_همسرداری_آقایان
*یک آقای با سیاست میداند که همسر محترم او
نیاز به دریافت مبلغی با عنوان #پول_ماهیانه دارد*
میزان آن مبلغ بستگی به
👈 #شرایط_اقتصادی مرد دارد
ولی #مهم این است که خیال خانم راحت باشد که😇
👈آخر ماه یک #مبلغی💰👉
اگرچه #کم
✅ از آقا دریافت خواهد نمود
او میداند که نباید از همسرش درباره این مبلغ حسابرسی کند،❌
👈 تا خانم بدون دغدغه و آزادانه 😊
👈😉هر طور که صلاح میداند
✅ #هزینه_کند
👈و یا #پس_انداز نماید⚱
البته پیگیر باشد اما سخت گیر نباشد😉
💕 @emamzaman