eitaa logo
🇵🇸 امام زمان (عج) 🇮🇷
11.1هزار دنبال‌کننده
11.7هزار عکس
6.4هزار ویدیو
1.2هزار فایل
📞پاسخگویی: @Majnonehosain 💞مهدیاران: @emamzaman_12 🌷عطرشهدا: @atre_shohada 📱اینستاگرام: Www.instagram.com/emamzaman.12 👥گروه: https://eitaa.com/joinchat/2504065134Cf1f1d7366b 💕گروه‌مهرمهدوی: @mehr_mahdavi12
مشاهده در ایتا
دانلود
4_5785228305267426465.mp3
3M
💫 فضیلت و پاداش روزه‌ی روز دهم ماه مبارک رمضان در بیان پیامبر اسلام(ص) 🎙 استاد بسیطی 🌤الّلهُـمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَج @emamzaman
‼️ ♨️ دوستان لطفاً با دقت مطالعه کنید 🔸وقتی عقل و عشق یک چیز می گویند باید به جایی برسیم که دل ما همان را بخواهد که عقل ما می گوید چگونه ⁉️ 🔹لازمه رسیدن به این جایگاه آن است که هم عقل رشد یافته باشد و هم دل . 🔸دل خالی از هوا با عقلی که کاملا محاسبه گر و جامع نگر است یم چیز می گویند و به یک نتیجه می رسند 🔹راه رسیدن به این مقام عبادت خالصانه و ولایت عاشقانه است 🔺که تمام شهدای ما از جمله شهید ابراهیم هادی که الگوی ما در جامعه شناخته شده اند وقتی به زندگینامه این عزیزان رجوع میکنیم به عنوان یک انسان متعادل و پرهیزکار که به وظایف خودش در این دنیا درست عمل کرده پی میبریم که به اون مقام تعادل و متعادل بودن در امورش توانست دست پیدا کند و عاقبت بخیر دنیا و آخرتش گشت. @EmamZaman
🌙 خطبه رسول اکرم(ص) در فضیلت و اهمیت ماه مبارک رمضان بخش چهارم اي مردم! هر كه اخلاق خود را در اين ماه نيكو كند، از صراط، آسان بگذرد، آن روز كه قدم‌ها، برآن بلغزد؛ هر كه دراين ماه كارهاي غلامان و مستخدمان خود را سبك گرداند، خدا در قيامت حساب او را آسان كند؛ هر كه در اين ماه از آزار رساندن به مردم خودداري كند، حق تعالي، روز قيامت، خشم خود را از او باز دارد؛ هر كه در اين ماه يتيم بي‌پدري را گرامي دارد، خدا او را در قيامت عزيز گرداند؛ هر كه در اين ماه صله رحم كند و با خويشان بپيوندد، خدا او را در قيامت به رحمت خود واصل گرداند و هر كه در اين ماه رابطه‌اش را با خويشان قطع كند، خداوند در قيامت رحمت خود را از او دريغ نمايد؛ هر كه در اين ماه نماز مستحبي بپا دارد، خداوند او را از آتش جهنم برهاند و كسي كه نماز واجبي به‌جا آورد، خداوند ثواب هفتاد نماز واجب در ماه‌های ديگر را به او عطا كند؛ هر كه در اين ماه بسيار بر من صلوات فرستد، خداوند كفه سبك اعمال او را سنگين گرداند؛ كسي كه در اين ماه يك آيه از قرآن تلاوت كند، ثواب كسي را دارد كه در ماه‌های ديگر قرآن را ختم كرده باشد. 📗 بخشی از خطبه پیامبر(ص) در آستانه ماه رمضان - عیون اخبارالرضا ج۱ ص۲۹۵/کیهان 🌤الّلهُـمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَج @emamzaman
خدایا! هر آنچه را که سبب اصلاحم در دنیا و آخرتم میشود، به من عطا فرما! (دعای ۲۵ صحیفه‌سجادیه از امام سجاد علیه اسلام) 🌤الّلهُـمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَج @emamzaman
🌐 آزمون جهانی کرونا ❗️نتایج متفاوت فرهنگ اسلامی ایرانی با تمدن مادی غرب 🌤الّلهُـمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَج @emamzaman
حجت الاسلام محمد مداح: 🔸طلبه‌های زیادی هستند که به صورت گمنام در جاهای مختلف مشغول خدمت به مردم هستند. متاسفانه قشر مظلوم روحانیت توسط ضدانقلاب و بعضی از افراد ناآگاه مورد توهین و تهمت‌های ناروا واقع می‌شوند ولی آنها با خدا معامله کرده‌اند. طلبه‌های جهادی کسانی هستند که تمام زندگی خود را وقف کمک به مردم کرده‌اند و این کار را جزء وظایف دینی و تبلیغی خود می‌دانند. 🔸در این تهاجم فرهنگی شَدید که دشمن با ابزار رسانه مشغول لجن پراکنی علیه حوزه و دین است، باید اطلاعات دقیق و درست به مردم داده شود که این دروغ‌هایی که گفته می‌شود خنثی شود. 🔸یک مسئله‌ای که در مورد زندگی طلبه‌ها وجود دارد و کمتر به آن پرداخته می‌شود مسئله همسران طلاب است. خیلی از همسران طلبه‌ها به معنای واقعی کلمه زحمت می‌کشند و هم پای مرد طلبه خود کمک کار هستند. با اینکه همان طور که گفتم وضعیت زندگی اکثر طلبه‌ها از لحاظ معیشتی بسیار پایین است ولی همسران طلبه‌ها فقر و کمبود‌ها و... را تحمل می‌کنند و در امر تبلیغ و ترویج دین یاور مرد خود هستند و واقعا جهاد می‌کنند. 🔸من با اینکه این داغ سنگین را دیده‌ام اما تا آخرین نفس ایستاده‌ام و هرگز این میدان جهاد را خالی نمی‌کنم چرا که الگوی من حاج قاسم است که همه دیدند چطور برای این مردم خود را به دل خطر می‌زد و جانفشانی کرد. 🔸امیدمان این است با ترک گناه و دقت بر انجام واجبات و گوش دادن به فرمایشات گوهربار رهبر معظم انقلاب و عمل تا حد توان به آنها و آگاه بودن از مسائل روز، این کشور روزبه‌روز به پیشرفت و سعادت دست یابد. 🌤الّلهُـمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَج @emamzaman
👤 🔸 این را بدانید که راه رسیدن به اهل‌بیت(ع)، پدر و مادر هستند و تا زمانی که به پدر و مادر احترام نگذارید به اهل‌بیت(ع) نخواهید رسید. زیرا باید معنای «بِأبی أنتَ وَ اُمّی» را بفهمید. وقتی أبی وَ اُمّی را نمی‌‌فهمید‌، چه‌طور می‌خواهید بگویید: «بِأبی أنتَ وَ اُمّی»؟ وقتی شما مقام پدری را نفهمید، « أَنَا وَ عَلِيٌّ أَبَوَا هَذِهِ الْأُمَّة» را چگونه می‌خواهید بفهمید؟ 🔸 با یک پدر و مادر غیرمعصوم، برای آن پدر و مادر معصوم مانُور دهید(تمرین کنید و ولایت مداری خود را ابراز کنید). 🌤الّلهُـمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَج @emamzaman
✅ ارزش و ثوابِ "صبر" در برابر مصیبت‌ها روزی جمعی از مردم به خاطر نیامدن باران که قحطی به همراه داشت، تصمیم گرفتند نزد حضرت نوح(ع) بروند و از او بخواهند دعا کند تا بلکه باران ببارد، وقتی به در خانه رسیدند، در را زدند، زن نوح(ع) از خانه بیرون آمد. آنها گفتند: نوح کجاست؟ ما آمده‌ایم از او بخواهیم دعا کند تا باران ببارد. زن گفت: اگردعای نوح مستجاب می‌شد، برای خود ما دعا می‌کرد که وضع زندگیمان خوب شود. او اکنون به بیابان رفته تا هیزم جمع کند و بفروشد و آن چنان مقامی هم ندارد که دعایش مستجاب گردد. آنها به بیابان رفتند، ناگهان دیدند که نوح هیزم به پشت گرفته به آن حضرت گفتند: دعا کن تا باران بیاید، قحطی همه جا را گرفته است. نوح(ع) دعا کرد و باران آمد. آنها به نوح(ع) گفتند: تو که این‌گونه مستجاب‌الدعوه هستی چرا در مورد زن خودت نفرین نمی‌کنی که مثلاً از خانه‌ات بیرون رود و مجازات شود و پشت سرت بدگویی نکند. حضرت نوح(ع) در پاسخ فرمود: ارزش و ثواب تحمل و صبر با چنین زنی، بهتر از آن است که با نفرین، او را به مجازات برسانم. 📗 قصه‌های قرآن، درودگر، ص۱۶ |کیهان 🌤الّلهُـمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَج @emamzaman
❤️ ❤️ او حاضر و ما منتظران پنهانیم هر چند ڪه از غیبٺ خود مےخوانیم با این همه اے روشنے جاویدان تا فجر فرج منتظرٺ مے مانیم 🍃💐همانا برترین کارها، کار برای امام زمان است💐🍃 🆔 @EmamZaman
🇵🇸 امام زمان (عج) 🇮🇷
#سی_روز_تا_خدا #نه_روز_گذشت ☑️ حق الناس 🔹‌حق الناس فقط زدن جیب مردم نیست!! حق الناس فقط کلاهبردا
در این ضیافت افراد معمولا سوء ظن دارند، حسودند، از خود راضی و خود شیفته اند و به ستوه آمده اند. یکی از انگیزه های همراه شدن با دیگر افراد است. برای گرم شدن شدن مجلس، نقل و نبات آن را غیبت از دیگران قرار می دهند. 📌راه درمان آن توجه به پرده پوشی خداوند از گناهان است. امیرالمومنین می فرمایند:✨ «مغبوض ترین مخلوقات نزد خداوند غیبت کننده است» 📒(غررالحکم، باب غیبت، ص ٢۶٣) 💠 جزء محبوب ترین ها نزد خداوند است نه مغبوض ترین @EmamZaman
هرشب در پایان شب دست بر سینه گذاشته و به زیارت آقا (ع) می رویم : 🌹اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا اَباعَبْدِاللَّهِ 🌹 وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِكَ عَلَيْكَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ اَبَداً ما بَقيتُ وَ بَقِىَ اللَّيْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِيارَتِكُم اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ 🌹 وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَيْنِ🌹 وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ 🌹 وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَيْن🌹 آقاجان عرض سلام در بین الحرمین رو قسمت هممون قرار بده 🌤الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج🌤 🍃💐همانا برترین کارها، کار برای امام زمان است💐🍃 🆔 @EmamZaman
🇵🇸 امام زمان (عج) 🇮🇷
✍️ #رمان_تنها_میان_داعش #قسمت_هشتم 💠 انگار با بر ملاشدن احساسش بیشتر از نگاهم خجالت می‌کشید و دستا
✍️ 💠 حالا من هم در کشاکش پاک احساسش، در عالم انقلابی به پا شده و می‌توانستم به چشم به او نگاه کنم که نه به زبان، بلکه با همه قلبم قبولش کردم. از سکوت سر به زیرم، عمق را حس کرد که نفس بلندی کشید و مردانه ضمانت داد :«نرجس! قول میدم تا لحظه‌ای که زنده‌ام، با خون و جونم ازت حمایت کنم!» 💠 او همچنان عهد می‌بست و من در عالم عشق علیه‌السلام خوش بودم که امداد را برایم به کمال رساند و نه‌تنها آن روز که تا آخر عمرم، آغوش مطمئن حیدر را برایم انتخاب کرد. به یُمن همین هدیه حیدری، عقد کردیم و قرار شد جشن عروسی‌مان باشد و حالا تنها سه روز مانده به نیمه شعبان، شبح عدنان دوباره به سراغم آمده بود. 💠 نمی‌دانستم شماره‌ام را از کجا پیدا کرده و اصلاً از جانم چه می‌خواهد؟ گوشی در دستانم ثابت مانده و نگاهم یخ زده بود که پیامی دیگر فرستاد :«من هنوز هر شب خوابتو می‌بینم! قسم خوردم تو بیداری تو رو به دست بیارم و میارم!» نگاهم تا آخر پیام نرسیده، دلم از وحشت پُر شد که همزمان دستی بازویم را گرفت و جیغم در گلو خفه شد. وحشتزده چرخیدم و در تاریکی اتاق، چهره روشن حیدر را دیدم. 💠 از حالت وحشتزده و جیغی که کشیدم، جا خورد. خنده روی صورتش خشک شد و متعجب پرسید :«چرا ترسیدی عزیزم؟ من که گفتم سر کوچه‌ام دارم میام!» پیام هوس‌بازانه عدنان روی گوشی و حیدر مقابلم ایستاده بود و همین کافی بود تا همه بدنم بلرزد. دستش را از روی بازویم پایین آورد، فهمید به هم ریخته‌ام که نگران حالم، عذر خواست :«ببخشید نرجس جان! نمی‌خواستم بترسونمت!» 💠 همزمان چراغ اتاق را روشن کرد و تازه دید رنگم چطور پریده که خیره نگاهم کرد. سرم را پایین انداختم تا از خط نگاهم چیزی نخواند اما با دستش زیر چانه‌ام را گرفت و صورتم را بالا آورد. نگاهم که به نگاه مهربانش افتاد، طوفان ترسم قطره اشکی شد و روی مژگانم نشست. لرزش چانه‌ام را روی انگشتانش حس می‌کرد که رنگ نگرانی نگاهش بیشتر شد و با دلواپسی پرسید :«چی شده عزیزم؟» و سوالش به آخر نرسیده، پیام‌گیر گوشی دوباره به صدا درآمد و تنم را آشکارا لرزاند. 💠 ردّ تردید نگاهش از چشمانم تا صفحه روشن گوشی در دستم کشیده شد و جان من داشت به لبم می‌رسید که صدای گریه زن‌عمو فرشته نجاتم شد. حیدر به سمت در اتاق چرخید و هر دو دیدیم زن‌عمو میان حیاط روی زمین نشسته و با بی‌قراری گریه می‌کند. عمو هم مقابلش ایستاده و با صدایی آهسته دلداری‌اش می‌داد که حیدر از اتاق بیرون رفت و از روی ایوان صدا بلند کرد :«چی شده مامان؟» 💠 هنوز بدنم سست بود و به‌سختی دنبال حیدر به ایوان رفتم که دیدم دخترعموها هم گوشه حیاط کِز کرده و بی‌صدا گریه می‌کنند. دیگر ترس عدنان فراموشم شده و محو عزاخانه‌ای که در حیاط برپا شده بود، خشکم زد. عباس هنوز کنار در حیاط ایستاده و ظاهراً خبر را او آورده بود که با صدایی گرفته به من و حیدر هم اطلاع داد :« سقوط کرده! امشب شهر رو گرفت!» 💠 من هنوز گیج خبر بودم که حیدر از پله‌های ایوان پایین دوید و وحشتزده پرسید :« چی؟!» با شنیدن نام تلعفر تازه یاد فاطمه افتادم. بزرگترین دخترِ عمو که پس از ازدواج با یکی از شیعه تلعفر، در آن شهر زندگی می‌کرد. تلعفر فاصله زیادی با موصل نداشت و نمی‌دانستیم تا الان چه بلایی سر فاطمه و همسر و کودکانش آمده است. 💠 عباس سری تکان داد و در جواب دل‌نگرانی حیدر حرفی زد که چهارچوب بدنم لرزید :«داعش داره میره سمت تلعفر. هر چی هم زنگ می‌زنیم جواب نمیدن.» گریه زن‌عمو بلندتر شد و عمو زیر لب زمزمه کرد :«این حرومزاده‌ها به تلعفر برسن یه رو زنده نمی‌ذارن!» حیدر مثل اینکه پاهایش سست شده باشد، همانجا روی زمین نشست و سرش را با هر دو دستش گرفت. 💠 دیگر نفس کسی بالا نمی‌آمد که در تاریک و روشن هوا، آوای مغرب در آسمان پیچید و به «أشْهَدُ أنَّ عَلِيّاً وَلِيُّ الله» که رسید، حیدر از جا بلند شد. همه نگاهش می‌کردند و من از خون که در صورتش پاشیده بود، حرف دلش را خواندم که پیش از آنکه چیزی بگوید، گریه‌ام گرفت. 💠 رو به عمو کرد و با صدایی که به سختی بالا می‌آمد، مردانگی‌اش را نشان داد :«من میرم میارم‌شون.» زن‌عمو ناباورانه نگاهش کرد، عمو به صورت گندمگونش که از ناراحتی گل انداخته بود، خیره شد و عباس اعتراض کرد :«داعش داره شخم می‌زنه میاد جلو! تا تو برسی، حتماً تلعفر هم سقوط کرده! فقط خودتو به کشتن میدی!»... ✍نویسنده: @EmamZaman