eitaa logo
🇵🇸 امام زمان (عج) 🇮🇷
10.9هزار دنبال‌کننده
11.6هزار عکس
6.3هزار ویدیو
1.2هزار فایل
📞پاسخگویی: @Majnonehosain 💞مهدیاران: @emamzaman_12 🌷عطرشهدا: @atre_shohada 📱اینستاگرام: Www.instagram.com/emamzaman.12 👥گروه: https://eitaa.com/joinchat/2504065134Cf1f1d7366b 💕گروه‌مهرمهدوی: @mehr_mahdavi12
مشاهده در ایتا
دانلود
⚪️✨⚪️ ✨⚪️ ⚪️ 🌺 ✍"آیت الله بهجت" هر زن بی حجاب با بی حجابی اش یک سیلی به حضرت زهرا میزند.😔 🔻حرف خاصی نیست...🔻فقط ... 🔻این بار که خواستی آرایش کنی... و موهاتو بیرون بزاری و.... 🔻فکر کن ارزش سیلی به حضرت زهرا(س) رو داره؟؟😔 🏴🥀الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج🥀🏴 @emamzaman ⚪️ ✨⚪️ ⚪️✨⚪️
🇵🇸 امام زمان (عج) 🇮🇷
#هیچ_کس_به_من_نگفت... شماره ۱۸ هیچکس به من نگفت: که در زمان غیبت نباید ازشما دورشوم، جدا شوم ورا
شماره ۱۹ هیچ کس به من نگفت: که چرا نشسته‌ای در هنگام شنیدن آن نام زیبا که قیام را خاطره آور است. چه بسیار نامهایت را شنیدم ولی غافل از اینکه وظیفه دارم برخیزم و به احترامت، شما را یاد کنم به من نگفتند که امام صادق (علیه السلام) وقتی نام زیبایت را شنید که قرار است بیایی و چه زیبائی‌ها به همراه بیاوری، به روی پا ایستاد و احترام را به نهایت رساند❤️ حتی شنیده ام عالِم پاک دل آیت‌‌الله صافی وقتی در مجلسی همه قیام کردند عذر آورد که من پیرم و پاهایم طاقت ایستادن ندارد مرا ببخشید، اما بعد از لحظه‌ای تا مجری، نام مبارک شما را آورد؛ ناگاه آن عالم بزرگ، با زحمت به روی پا ایستاد در حالی‌که همه مثل من، نشسته بودند و غافل از وظیفه شان😭. و آن عالم، به خود نگفت که بنشین، وقتی که همه نشسته‌اند. نه، اینجا جای نشستن نیست، من باید بگویم که آماده‌ام هر وقت و هر جا که بخواهی با سر می‌آیم وکسی که حاضر نیست فقط ازجایش بلند شودوبنشیند چه طور می‌خواهد منتظر باشد😔 هر چند آنچه مهم جلوه می‌کند این است که احترام شما را در عمل به گفته‌های نورانی شما، حفظ کنم.🙂 (ان شاءالله) 📗برگرفته از،کتاب هیچکس بمن نگفت ✍نویسنده: 🏴🥀الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج🥀🏴 @emamzaman
🔔 #تلنگر ♥️کسی که گهواره ات را تکان داد؛ می تواند با دعايش دنیایت راهم تکان بدهد !👌 ❗️مراقب گرانبهاترين الماس زندگيت باش كه برای خوشبختی‌ات محتاج دعای خيرش هستی ..! ▪️ @emamzaman
🇵🇸 امام زمان (عج) 🇮🇷
🕊●●🕊●●🕊●●🕊●●🕊●●🕊 #معرفی_یاران_امام_حسین(ع)📜 #یار_پنجاه_و_پنجم🌹 💛 #عبدالله_بن_بشیر💛 او از مشاهیر
🕊●●🕊●●🕊●●🕊●●🕊●●🕊 (ع)📜 🌹 💚 (ع)💚 🌺علی‌اکبر فرزند امام حسین(ع) و لیلی بنت ابی مرة است.او در زمان خلافت عثمان(خلافت: ۲۳ یا ۲۴-۳۵ق) به دنیا آمد.تاریخ دقیق تولد علی اکبر مشخص نیست اما در تقویم جمهوری اسلامی ایران ۱۱ شعبان به عنوان روز ولادتش، روز جوان نامگذاری شده است.برخی محققان سن او را به هنگام شهادت در سال ۶۱ق، ۲۸ سال دانسته‌اند. بر اساس گفته مذکور، سال تولد او ۳۳ قمری خواهد بود. 💫کنیه‌اش ابوالحسن است همچنین او را اکبر نام نهاده‌اند چرا که از بردارش امام سجاد(ع)، امام چهارم شیعیان متمایز شود. هر چند که شیخ مفید لقبش را اصغر گفته و اکبر را لقب امام سجاد(ع) دانسته است.برخی از نسب‌شناسان و تاریخ‌دانان، علی‌اکبر را بزرگترین فرزند امام حسین(ع) دانسته‌اند. 🍃کلینی حدیثی از امام رضا(ع) نقل کرده که حکایت از ازدواج علی اکبر و داشتن فرزندی به نام حسن دارد؛ [نیازمند منبع] در مقابل چنانکه گروهی از نسب‌شناسان گفته‌اند از وی فرزندی نمانده و نسل امام حسین(ع) تنها از طریق امام سجاد(ع) ادامه پیدا کرده است. ... 📗ابن اعثم کوفی، احمد بن اعثم، کتاب الفتوح، تحقیق: علی شیری، دارالأضواء، بیروت، ۱۴۱۱ق/۱۹۹۱م. 📕ابن جوزی، عبد الرحمن بن علی، المنتظم فی تاریخ الامم و الملوک، تحقیق: عبدالقادر عطا و مصطفی عبد القادر عطا، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۹۹۲م/۱۴۱۲ق. و..... 🏴🥀الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج🥀🏴 @emamzaman 🕊●●🕊●●🕊●●🕊●●🕊●●🕊
🇵🇸 امام زمان (عج) 🇮🇷
🕊●●🕊●●🕊●●🕊●●🕊●●🕊 #معرفی_یاران_امام_حسین(ع)📜 #یار_پنجاه_و_هفتم🌹 💚 #حضرت_علی_اکبر(ع)💚 🌺علی‌اکبر فر
🕊●●🕊●●🕊●●🕊●●🕊●●🕊 (ع)📜 🌹 ⚫️علی‌اکبر (ع)روز عاشورا اولین نفر از بنی‌هاشم بود که به شهادت رسید. گفته شده اصحاب امام اجازه نمی‌دادند قبل از آنها بنی هاشم به میدان بروند.[نیازمند منبع] علی اکبر پس از اندکی جنگ با سپاهیان ابن سعد نزد پدرش بازگشت و گفت سنگینی اسلحه مرا آزار می‌دهد و تشنگی مرا از پای درآورد، امام حسین(ع) فرمود به زودی جدت را ملاقات می‌کنی و آن حضرت شما را سیراب خواهد کرد که بعد از آن هرگز تشنگی نباشد.» 🔆 علی‌اکبر به میدان بازگشت، و مُرّةُ بن مُنقذ شمشیری بر فرق او زد سپس دیگران بر او حمله‌ور شدند. علی اکبر در لحظات آخر گفت:‌«ای پدر! سلام بر تو باد، این جدم رسول خداست، او به جامی لبریز مرا سیراب کرد و می‌گوید: به سوی ما شتاب کن». (ع)💔 🥀امام حسین(ع) پس از شهادت علی اکبر بر بالای جنازه او آمد، و گروهی که او را کشته بودند را نفرین کرد: « قَتَلَ اللّهُ قَوْماً قَتَلوک و فرمود: « عَلَی الدُّنیا بَعْدَک الْعَفا؛ پس از تو‌ای پسرم! افّ بر این دنیا باد.»؛ ♻️ به گفته برخی منابع امام حسین(ع) مشتی از خون علی را برگرفت و به طرف آسمان پاشید. قطره‌ای از آن روی زمین نریخت. سپس از به جوانان اهل بیت خواست که جنازه علی اکبر را به کنار خیمه‌ها منتقل کنند. 🔥در زیارت ناحیه مقدسه مرة بن منقذ عبدی به عنوان قاتل حضرت علی اکبر و دیگر کسانی که در قتل او نقش داشتند، لعن شده‌اند. 📗ابن اعثم کوفی، احمد بن اعثم، کتاب الفتوح، تحقیق: علی شیری، دارالأضواء، بیروت، ۱۴۱۱ق/۱۹۹۱م. 📕ابن جوزی، عبد الرحمن بن علی، المنتظم فی تاریخ الامم و الملوک، تحقیق: عبدالقادر عطا و مصطفی عبد القادر عطا، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۹۹۲م/۱۴۱۲ق. و..... 🏴🥀الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج🥀🏴 @emamzaman 🕊●●🕊●●🕊●●🕊●●🕊●●🕊
🇵🇸 امام زمان (عج) 🇮🇷
⚫️●⚫️●⚫️●⚫️●⚫️●⚫️●⚫️●⚫️ #فرازی_از_تاریخ⏳ #وقایع_بعد_از_شهادت_امام_حسین(ع) 📜 ⚡️⚡️ #قــیام‌مــختا
⚫️●⚫️●⚫️●⚫️●⚫️●⚫️●⚫️●⚫️ (ع) 📜 🥀 🥀 🍃بر اساس نقل سید ابن طاوس، مولف کتاب ( لهوف ) از امام صادق علیه السلام روایت شده است که فرمود: حضرت زین العابدین علیه السلام برای پدرش چهل سال گریست. و این در حالی بود که در این مدت روزها را روزه می گرفت و شبها را به نماز می ایستاد. به موقع افطار غلام برای ایشان غذا و آشامیدنی می آورد و آن را در مقابل حضرت می گذاشت و عرض می کرد: ای مولای من میل بفرمایید. 🥀حضرت می فرمود: فرزند رسول خدا (ص) در حالیکه گرسنه بود کشته شد، فرزند رسول خدا در حالی که تشنه بود کشته شد. پس این جملات را مکرراً می فرمود و گریه می کرد تا غذای حضرت با اشک چشمشان مرطوب می گردید و آشامیدنی ایشان با آن ممزوج می شد. و این حال حضرت بود تا به لقاء خدای متعال واصل شد. 🌿چه اینکه یکی دیگر از غلامان حضرت عرض می کند: که امام سجاد _ علیه السلام _ روزی به صحرا تشریف بردند و من آن حضرت را متابعت نمودم و دیدم ایشان روی سنگی سخت و خشن به سجده مشغول شدند، من صدای بلند گریه ایشان را می شنیدم و شماردم که هزار بار فرمود: «لا اله الا الله حقاً حقاً، لا اله الا الله تعبداً و رقا، لا اله الا الله ایماناً و صدقاً »، سپس سرش را از سجده بلند کرد در حالیکه صورت و محاسنشان از آب چشمانش مملو بود. 😭 💫من عرض کردم: آقای من آیا وقت آن نرسیده که حزن شما تمام شود؟ آیا موقع آن فرا نرسیده که گریه شما کم شود؟ در اینجا حضرت فرمود: وای بر تو! یعقوب پسر اسحاق پسر ابراهیم علیه السلام یک پیامبر بود و فرزند پیامبر هم بوده و دوازده فرزند داشت؛ 🌹خدای متعال یکی از فرزندان را غائب کرده از جلوی چشم او پنهان نمود. در این ارتباط موهای حضرت یعقوب سفید شده و پشت او از غم خم گردیده است. و به خاطر گریه نور چشمش از دست رفت و این در حالی بود که آن فرزند هنوز زنده بود و در دار دنیا به سر می برد. ⚫️ولی من پدرم را و برادرم را و هفده نوع از اهل بیتم را از دست دادم در حالیکه همه قطعه قطعه شده بودند و سر به بدن نداشتند، پس چگونه حزن من تمام شود و گریه ام رو به کاهش گذارد؟!! 💠در همین ارتباط در (امالی شیخ صدوق ) آمده است که امام صادق علیه السلام فرمودند: گریه کنندگان پنج نفر هستند: حضرت آدم، و یعقوب و یوسف و فاطمه دختر محمد صلی الله علیه و آله و سلم و علی بن الحسین _ علیه السلام _ (بعد تک تک را توضیح می دهند و در آخر می فرمایند: ). امام علی بن الحسین _ علیه السلام؛ پس بر امام حسین به مدت بیست سال یا چهل سال گریست و هیچوقت طعامی خدمت حضرت نگذاشتند مگر اینکه گریست، تا اینکه یکی از غلام های حضرت به ایشان عرض کرد: یا ابن رسول الله فدای شما گردم، می ترسم از هلاک شدگان باشید !! 💚حضرت فرمود: حزن و اندوه خود را به خداوند شکوه می برم و من از خدا چیزی می دانم که شما نمی دانید. من هرگاه جریان قطعه قطعه شدن فرزندان فاطمه را یاد می کنم اشکم سرازیر می شود. 🔰به هرحال در مورد وضعیت زین العابدین علیه السلام در زمینه شهادت پدر بزرگوارش و سایر وابستگان عزیزش نکات و قطعه های زیادی در تاریخ ثبت شده است که از آنها به دست می آید: این خود دیگر رویه ای برای حضرت شده بود و از این طریق با این شیوه یاد و خاطره عظیم حادثه عاشورا را در جامعه زنده می داشت. 📕بحارالانوار،‌ ج 45، ‌ص 149 و ج 46، ص 63، 108، 109 ------ به نقل از امالی شیخ صدوق قول‌استاد‌رائفی‌پوراصلابرای‌امام‌حسین‌اشک‌میریزی‌که‌مردم‌امام‌زمانشان‌را‌تنها‌گزاشتند‌یاد‌بگیری‌امام‌زمانت‌را‌تنها‌نزاری 🏴🥀الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج🥀🏴 @emamzaman ⚫️●⚫️●⚫️●⚫️●⚫️●⚫️●⚫️●⚫️
🇵🇸 امام زمان (عج) 🇮🇷
#رمان_مردی_در_آینه📝 💟 #قسمت_صد_يازده 🎀چشم های بینا نمي دونستم چي بايد بگم ... علي رغم اينکه حالا
📝 💟 🎀دانه های تسبیح اين سوال، جواب واضحي داشت ... انسان هايي که قابليت دارن در مسير اشتباه شرطي بشن ... هر چند نسل ها تغيير مي کنن ... و جاشون رو به نسل هاي بعد ميدن ... اما کسي که اونها رو شرطي مي کنه در تمام قرن ها ثابت بوده ... خودش، هدف و شيوه اش ... کسي که چون بعد مادي و حيواني نداره ... پس در دايره شرطي شدن قرار نمي گيره ... شيطان که ظهور آخرين امام براش حکم نابودي و پايان رو داره ... فکر مي کردم از شروع صحبت زمان زيادي گذشته باشه ... اما زماني که اون براي نماز از من خداحافظي کرد و جدا شد ... درک تازه اي نسبت به مفهوم زمان هم در من شکل گرفت ... گاهي زمان، در عین سرعت، قدرت ثابت شدن داشت ... اون مي رفت و من فقط بهش نگاه مي کردم ... مي خواستم آخرين ملاقات مون رو با همه وجود توي ذهن و حافظه ثبت کنم ... بين جمعيت که از مقابل چشمانم ناپديد شد ... سرم رو پايين انداختم ... به روي زمين نشستن عادت نداشتم ... پاهام خشک شده بود ... اما دلم نمی خواست حرکت کنم ... تک تک اون حرف ها و جملات رو چند بار ديگه توي سرم تکرار کردم ... و در انتهاي هر کدوم، دوباره سوال بي جوابش توي ذهنم نقش مي بست ... ـ دوباره ازت سوال مي کنم ... چرا مي خواي آخرين امام رو پيدا کني؟ ... و بارها اون سوال رو از خودم پرسيدم ... حالا مي تونستم وسط تاريکي شب، به روشني روز حقيقت رو ببينم ... اما بار سنگين سوالش روي شونه هاي من قرار گرفته بود ... اون زماني اين سوال رو ازم کرد که جواب سوال هاي من رو داده بود ... و اين سوال، مفهومي عميق تر از کلمات به ظاهر ساده اش داشت ... بلند شدم و راه افتادم ... آرام، تمام مسير رو برگشتم ... غرق در فکر ... به محل قرار که رسيدم، ماشين مرتضي ديگه اونجا نبود ... چند لحظه به اطراف نگاه کردم و دوباره راه افتادم ... شايد اينطوري بهتر بود ... در خلوت و سکوت زمان بيشتري براي فکر کردن داشتم ... هوا گرگ و ميش بود و شعاع نورخورشيد کم کم داشت اطراف رو روشن مي کرد ... عده اي مثل من پياده ... گاهي براي ماشين هاي در حال برگشت دست تکان مي دادن ... به زحمت و فشرده سوار مي شدن ... چند لحظه نگاه مي کردم و به راهم ادامه مي دادم ... نمي دونستم کسي بين اونها هست که بتونم باهاش صحبت کنم يا نه ... تقريبا انتهاي اون مسير مستقيم بود ... براي چند لحظه ايستادم و به خیابون خیره شدم ... موقع اومدن اونقدر سرم به احوال آشفته خودم مشغول بود که حالا ديگه يادم نمي اومد از کدوم سمت اومده بوديم ... فايده نداشت حافظه ام کلا تعطيل شده بود ... دست کردم توي جيبم و آدرس رو در آوردم ... و گرفتم جلوي اولين نفري که داشت از کنارم رد مي شد ... يه مرد جوان با همسر و دو تا بچه کوچيک ... يه دختر کوچیک با موهاي خرگوشي، توي بغلش خواب بود ... با يه پسربچه گندم گون که نهايتا 3 سال بزرگ تر از خواهرش به نظر مي رسيد ... دست توي دست مادري که به زحمت، دو تا چشمش ديده مي شد ... ـ ببخشيد چطور مي تونم برم به اين آدرس؟ ... چند لحظه به من و آدرس خيره شد ... از توي چشم هاش مشخص بود فهميده ازش چي مي پرسم اما انگليسي بلد نيست يا نمي دونه چطور راهنماييم کنه ... به اطراف نگاه کرد و چند جمله فارسي رو بلند گفت ... اونهاي ديگه بهش نگاهي کردن و سري تکان دادن ... معلوم شد بین اون جمع هم کسی نیست بتونه کمکم کنه ... کاغذ رو از دستش گرفتم و با سر تشکر کردم ... اومدم برم که مچم رو گرفت و اشاره کرد بايست ... بچه رو داد بغل همسرش و سريع رفت کنار جاده ... هر چند لحظه يه ماشين رد مي شد و اون براش دست بلند مي کرد ... تا اينکه يکي شون ايستاد ... يه زن و شوهر جلو، يه پسر نوجوان عقب ... رفت سمت شيشه و با راننده صحبت کرد ... و بعد کاغذ رو داد دستش ... نگاهي به من کرد و در ماشين رو برام باز کرد ... اشاره کرد که سوار بشم ... ✍نویسنده: 🏴🥀الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج🥀🏴 @emamzaman 🍃 🌸 🎉🌺🍃
✨🌸 🌸 چند وقتی است گنجی پیدا کرده ام گنجی که . . . . آرامم میکند . . . ... چند کلمه بیش تر نسیت ولی کولاک میکند بیا با من بگو الا بذکر الله تطمئن القلوب 🌤اَلسَّلامُ عَلَیْکــَ یٰاصٰاحِبــَ الْاَمْرْ🌤 @emamzaman 🌸 ✨🌸
☔️🌞☔️ 🌞☔️ ☔️ ⚡️👌 🍃وقتی همه برای کار میکنن تو برای خدا کارکن 🔆اکثر مردم ظاهر خودشون رو می سازن اما تو باطنت رو بساز ⚠️که ظاهر سازی جز برای دنیا و فریب فایده ای نداره ✔️اما خودسازی از درون ، تورو به خدا نزدیکتر و عاقبت بخیرت میکنه🌷 👆👆👆 🌤اَلسَّلامُ عَلَیْکــَ یٰاصٰاحِبــَ الْاَمْرْ🌤 @emamzaman ☔️ 🌞☔️ ☔️🌞☔️
✨🍃🌤 🍃🌤 🌤 (عج)📜 ✔️مردِ ارزنی 🔻سید مرتضی نجفی نقل کرده: روزی با گروهی در مسجد کوفه بودیم و یکی از علمای معروف در میان ما بود. وقت نماز شد. در وسط مسجد كوفه، اندك آبى از قناتی وجود داشت و راه رسیدن به آن بسیار تنگ بود و گنجایش بیش از یک نفر را نداشت. 🔺 به آن جا رفتم كه وضو بگيرم. ديدم شخص جليلى با لباس اعراب بر لب آب نشسته و در نهايت طمأنينه و وقار وضو میگیرد. اندکی صبر کردم. چون صدای اقامه‌ی نماز بلند شد، گفتم: انگار نمیخواهی با شیخ نماز بخوانی. فرمود: نه! زیرا او شیخی ارزنی است. ⚪️ بعد از نماز پیش شیخ رفتم و ماجرا را برایش نقل کردم. حال شیخ دگرگون شد و گفت: تو حضرت حجت را ملاقات کرده‌ای. من امسال ارزن زراعت کرده بودم. روزی به نماز ایستاده بودم و از ترس این که اعراب بادیه نشین بیایند و زراعتم را بدزدند، به فکر زراعت خود افتادم و آن حالت مرا از نماز بازداشت. 📚 العبقری الحسان، ج۴، ص۴۲۷ خداوندا! به خاطر نمازهایمان، ما را ببخش... 🌤اَلسَّلامُ عَلَیْکــَ یٰاصٰاحِبــَ الْاَمْرْ🌤 @emamzaman 🍃 🌤🍃 ✨🌤🍃
✅غصه‌های بدون‌منشا سبب آمرزش‌ گناهان ✍آیت الله فاطمی نيا: ♨️ گاهی اوقات ما يك غصه هائی داريم كه منشاء آن معلوم نيست و فرد نمی‌داند كه چه اتفاقی افتاده است كه دلش گرفته است. در اين مواقع بايد گفت: ان شاءالله كه خير است ✔️گاهی دل گرفتنی هايی است كه هيچ منشأيی ندارد وفردبه سبب آنهاغصه می‌خورد، در حديث داريم كه اين غصه خوردن های بدون منشأ سبب آمرزش گناهان می‌شود. 🌤اَلسَّلامُ عَلَیْکــَ یٰاصٰاحِبــَ الْاَمْرْ🌤 @emamzaman
🇵🇸 امام زمان (عج) 🇮🇷
☀️🌸☀️ 🌸☀️ ☀️ #مهارتهای_کنترل_خشم ۳۰ 👈وقتی عصـ😡ـبانی شدی؛ همه پُل های پشت سرت رو خراب نکن! ⭕️یه
🍃🌞 🌞 ۳۱ 💢دو تا عامل که باطن آدمو مشخص میکنه؛ 👈گذشت زمان 👈هنگام خشم مراقب ایندو باشید! که دشمن عزت شما هستند! 💠با خودسازی هم نزدخدا محبوب باشین هم بندگان خدا کنید قبل از اینکه خشـ😡ـم عزت شما را نزد دیگران نابود کند ✍ 🌤اَلسَّلامُ عَلَیْکــَ یٰاصٰاحِبــَ الْاَمْرْ🌤 @emamzaman 🌞 🍃🌞