eitaa logo
Emamezamaan
1.3هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
975 ویدیو
361 فایل
اشعار و سرودها و نوحه های امام زمانی @Yaghoubian1349
مشاهده در ایتا
دانلود
. مناجات روضه به کربلا 🔸آقا سلام، روضه مادر شروع شد 🔸باران اشک های مکرر، شروع شد آجرک الله... یا بن الحسن... آقا... بازم ایام عزای مادرتون زهرای مرضیه... شروع شد... 🔸آقا اجازه هست بخوانم برایتان 🔸این اتفاق از دم یک در، شروع شد آقا منو ببخشید... مصیبت مادرتون زهرای مرضیه... از آنجایی شروع شد که... هنوز آب غسل پیغمبرخدا خشک نشده... یه عده نامرد... ریختند درب خانه امیرالمومنین... 🔸این اتفاق از دم یک در، شروع شد یوسف فاطمه... امام زمان... 🔸تا ریشه های چادر خاکی مادرت 🔸آتش گرفت، روضه معجر شروع شد نانجیب دومی صدا زد علی بیرون بیا... وگرنه خونه رو آتیش میزنم... بمیرم برات مادر... زهرای مرضیه اومد پشت در... فرمود حیا نمیکنی نانجیب... میخواهی بدون اجازه وارد بشی... یک نفر صدا زد... ای نانجیب... مگه نمیدونی... این خونه... خونه پیغمبره... این ها هم...بچه های پیغمبرند... اِنَّ فیها فاطِمَه زهرای مرضیه داخل این خونه است... نانجیب مگه نمیشنوی... صدای دختر پیغمبره... هر چی گفتند داخل این خونه بچه های پیغمبره... اما اون بی حیا اعتنا نکرد... صدا زد... وَاللَّهِ لأَحْرِقَنَّ عَلَيْكُمْ بخدا قسم خونه رو به آتیش میکشم (منبع: تاریخ الطبری، ج 2، ص 233) اگرچه دختر پیغمبر باشه... خونه رو با اهلش به آتیش میکشم... خدایا همه جا رسمه... هر کی بابا از دست میده... مردم براش دسته گل می برند... اما مدینه بجای دسته گل... نانجیب اشاره کرد... هیزم ها رو بیارید... خونه رو آتیش بزنید... ای وای... ای وای... مردم مدینه دارند نگاه میکنند... یدفعه ببینند... شعله های آتش بلند شد... 🔸تا ریشه های چادر خاکی مادرت 🔸آتش گرفت، روضه معجر شروع شد یا صاحب الزمان... منو ببخشید آقا... مادرتون زهرا پشت در ایستاده... نميذاره این نامردها وارد بشن... امانانجیب حیا نکرد... آنچنان با لگد به این در زد... صدای ناله مادر بلند شد... یا ابتاه... یا رسول الله... هکَذا کانَ یُفْعَلَ بِحَبیبَتِکَ بابا یا رسول الله ببین... با دخترت چه کردند... پهلوم رو شکستند... 🔸فریادهای مادر پهلو شکسته ات 🔸تا شد فشار در دو برابر، شروع شد سادات منو ببخشید... همينجا بود صدای ناله مادرتون بلند شد... یا فِضَّةُ خُذینی فَقَدْ قُتِلَ وَ اللَّه ما فی اَحْشائی مِن الْحَمْل (بحارالانوار، ج 8، ص 230)ِ فضه بیا بخدا محسنم رو کشتند... یا صاحب الزمان... . ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ما کجاییم تو کجایی، ای امان از این جدایی سرت سلامت، که تو صاحب عزایی یه عزای محرمانه، یه مزارِ بی نشانه به خدا از همه خون تر، دل صاحب الزمانِ(عج) عاشقای دل شکسته، همه دارن آرزویی سرم خوم مِی سلامت، شکند اگر سبویی خونه ی وحی سرد و خاموش، آسمونا مات و مبهوت چند تا غنوه دور لاله، چشاشون خیره به تابوت قلب خونه، پُرِ رازِ، در سوخته نیمه بازِ هیچ کسی دعوت نداره، توی این تشییع جنازه پُر آه و پُر نالس، همه ی عالَم بالا کسی از مردم این شهر، نیومد برا تسلا اون که مردِ همه مرداست، دیگه امشب تک و تنهاست نورِ چشماش دیگه رفته، علی داغ دارِ زهراست بین تابوت آرَمیده، کشتیِ پهلو گرفته حالا معلومِ چرا عوض شد، شوهرشم رو گرفته توی تابوت یاس پَرپَر، داره میره دل حیدر باز میشه مهمون بابا، میوه ی دلِ پیمبر اميرالمؤمنين كنار بدنِ زهرا نشسته، دور وبرش رو نگاه كرد ، سلمان و اباذر و مقداد كه محرم نيستند ... حسنين كه در سنِ خردسالي اند ... خدايا علی چيكار كنه؟ ... يه وقت ديد دو تا دست از قبر بيرون اومد ... دست ها شبيه دستِ پيغمبرِ ، يعني علي جان امانتيم رو بهم برگردون ... يه حرفی اينجا اميرالمؤمنين زده خيلی دلها رو ميسوزونه ، عرضه داشت يا رسول الله : فاطمه ات كه با من حرفی نزد ، چيزی به من نگفت ... تو از زهرا سئوال كن ، چرا صورتش نيلی بود؟... چرا پهلوش شكسته شده بود ؟.... اینجا امیرالمؤمنین متحیر بود ولی دستای رسول الله بدادش رسید .کاش یه دستی و یه زانوی رکابگیری هم بداد زینب میرسید.... آخه بی بی ،موقع حرکت کاروان اسرا از کربلا همه رو سوار کرد و خودش بی محرم برزمین ماند....
. ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ما کجاییم تو کجایی، ای امان از این جدایی سرت سلامت، که تو صاحب عزایی یه عزای محرمانه، یه مزارِ بی نشانه به خدا از همه خون تر، دل صاحب الزمانِ(عج) عاشقای دل شکسته، همه دارن آرزویی سرم خوم مِی سلامت، شکند اگر سبویی خونه ی وحی سرد و خاموش، آسمونا مات و مبهوت چند تا غنوه دور لاله، چشاشون خیره به تابوت قلب خونه، پُرِ رازِ، در سوخته نیمه بازِ هیچ کسی دعوت نداره، توی این تشییع جنازه پُر آه و پُر نالس، همه ی عالَم بالا کسی از مردم این شهر، نیومد برا تسلا اون که مردِ همه مرداست، دیگه امشب تک و تنهاست نورِ چشماش دیگه رفته، علی داغ دارِ زهراست بین تابوت آرَمیده، کشتیِ پهلو گرفته حالا معلومِ چرا عوض شد، شوهرشم رو گرفته توی تابوت یاس پَرپَر، داره میره دل حیدر باز میشه مهمون بابا، میوه ی دلِ پیمبر اميرالمؤمنين كنار بدنِ زهرا نشسته، دور وبرش رو نگاه كرد ، سلمان و اباذر و مقداد كه محرم نيستند ... حسنين كه در سنِ خردسالي اند ... خدايا علی چيكار كنه؟ ... يه وقت ديد دو تا دست از قبر بيرون اومد ... دست ها شبيه دستِ پيغمبرِ ، يعني علي جان امانتيم رو بهم برگردون ... يه حرفی اينجا اميرالمؤمنين زده خيلی دلها رو ميسوزونه ، عرضه داشت يا رسول الله : فاطمه ات كه با من حرفی نزد ، چيزی به من نگفت ... تو از زهرا سئوال كن ، چرا صورتش نيلی بود؟... چرا پهلوش شكسته شده بود ؟.... اینجا امیرالمؤمنین متحیر بود ولی دستای رسول الله بدادش رسید .کاش یه دستی و یه زانوی رکابگیری هم بداد زینب میرسید.... آخه بی بی ،موقع حرکت کاروان اسرا از کربلا همه رو سوار کرد و خودش بی محرم برزمین ماند....
من سائلم در میزنم سمت حرم پر میزنم
. ✅ با عشق تو پر میزنم * یک سائلم در میزنم . ✅ گفتی به تو سر میزنم * مولای من مولای من . ✅ تو هر چه خوبی من بدم * هر جا روم در میزنم . ✅ آخر به این در آمدم * مولای من مولای من . 💢 بیا یبن زهرا بیا یبن زهرا بیا یبن زهرا بیا یبن زهرا بیا یبن زهرا بیا یبن زهرا 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🔆 مولای من آقای من مولا 🔆 ✅مادر عیسی اگر چه مریم است مــــادر تو آبـروی عـــالـم است ✅ تو را به جان مادرت * آن مادر غم پرورت ✅ ما را مرانی از درت * مولای من مولای من ✅ صبر ما صبر دل ایوب نیست * یـــوسف ما یوسف یعقوب نیست ✅آمدم امشب به میخـــانه تمنایت کنم مــی نمیخواهم بیا ساقـــی تماشایت کنم 💠 اَللهُمَ عَجِلْ لِوَلیِڪَ اَلْفَرَجْ ➖➖➖➖➖➖➖➖
. ۱۳۹۹ ✍ چرا حالا باید بفهمم زخمیه سینت چرا حالا باید بفهمم کبوده دیدت چرا حالا باید بفهمم کبوده بازوت چرا حالا باید بفهمم شکسته ابروت تو به من نگفتی تو کوچه چیا شد ته به من نگفتی زهرا پسرت فدا شد اشک چشام بند نمیاد خاطره هات یادم میاد اب میریزم روی تنت تا خون سینه بند بیاد .................... چرا حالا باید بفهمم قدت خمیده چرا حالا باید بفهمم حسن چی دیده چرا حالا باید بفهمم که پرِ دردی چرا حالا باید بفهمم برام چه کردی توی خونه از من چرا رو گرفتی چرا فاطمه حیدرِ تو جاگذاشتی رفتی اسما بریز اب روون به روی گلبرگ تنش اسما ببین هنوز گلم کبوده کل بدنش ............... چرا حالا باید بفهمم حال شباتو چرا حالا باید بفهمم ذکر دعاتو چرا حالا باید بفهمم چجوری سوختی چرا حالا باید بفهمم کفن می دوختی شنیدم که آروم چی می گفتی دیشب کفنا رو یک یک دادی آخرش به زینب میری و از سوز دلم پشت سرت می کشم آه قرار بعدیمون باشه عصر دهم تو قتلگاه .👇👇
. (ع)وحضرت زهرا سلام الله علیها 🥀 اشکاتو پاک کن پسرم مرد که گریه نمی کنه عیب نداره تاج سرم مرد که گریه نمیکنه (چیزی نشده حسن جان حالم خوبه به قرآن)(۲) تورو باخودم آوردم که هوامو داشته باشی بقیه ی راهو باید بازوهامو داشته باشی حسن وای(۳) ------ دستموباید بگیری تابتونم باهات بیام قول بده آهسته میری تابتونم باهات بیام (پیری همینه مادر مشکل میبینه مادر)(۲) دیگه تعادل ندارم توبیامنونگه دار دوباره نذار عزیزم بخوره سرم به دیوار حسن وای(۳) ------- از من و حال و روزمون هیچ کسی باخبر نشه ازکوچه و امروزمون هیچ کسی باخبر نشه (وقتی خونه رسیدی اصلا نگو چی دیدی)(۲) نکنه بابات بفهمه چی به سر مادر اومد نکنه بگی به زینب گوشواره ی من در اومد حسن وای(۳) 👇
. ای پیکرِ صدپاره! ای دستِ جدا از تن! دستی‌ که بین خاک و خونه با یه انگشتر اون دستی که سینه زدی توو روضه‌ی عباس سینه زدی توو روضه‌ی مادر شکر خدا انگشترت مونده توی دستت شکر خدا که ساربانی اونطرف‌ها نیست اما سرت آروم‌ شد رو دامن مادر شکر خدا که روی نی‌ها نیست دریا توو دستاته علمدار، ممنون دستاتم علمدار چشمات پر از خون شد عزیزم، دلتنگ چشماتم علمدار یادم نمیره ناله‌هات توی حسینیه با نغمه‌ی «ای لشکر صاحب زمان» رفتی انداختی پایین سرت رو؛ گریه می‌کردی با گریه‌های بی امان رفتی مادر که اومد، گریه کن رو چادر خاکیش اون چادری که روضه خونش شد همه افلاک اما بمیرم که تو هم مثل ابوفاضل سخته برات که پاشی از رو خاک دریا توو دستاته علمدار، ممنون دستاتم علمدار چشمات پر از خون شد عزیزم، دلتنگ چشماتم علمدار شاعر: رضا یزدانی 👇
و یطعمون طعامه سفره ما بدون شامه فقیر اومده در خونه، فقیر رو که کسی نمیرونه یه تیکه نون سهم کریم و یه تیکه نون سهم حسین تُنْفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ اینم غذای زینبین خدا راضی حسن راضی خدا راضی حسین راضی علی جان سفره عشق تو این خونه تو میندازی علی جانم علی جانم و یطعمون طعامه سفره ما بدون شامه یتیم اومده پر از درده، مبادا دست خالی برگرده درسته که خالیه سفره، درسته که نونم نداریم تا سایه تو رو سر ماست، چیزی تو خونه کم نداریم خدا مهرت رو تو قلبم، شبیه آیه نازل کرد خدا با تو امام من، برام نعمت رو کامل کرد علی جانم علی جانم ویطعمون طعامه سفره ما بدون شامه اسیر اومده دلش خونه، ولی گرسنه که نمی‌مونه خدا کنه که هیچ اسیری، هیچ جایی بی‌غذا نمونه خصوصاً اون بچه یتیمی که می‌خوابه کنج ویرونه سه ساله دختری مجروح، سه ساله دختری پیره رو گونه‌اش جای پنجه، رو دستاش جای زنجیره حسین جانم حسین جانم سلام الله علی الزهرا، سلام الله علی الزهرا
. بند_اول چشماتو وا کن ای کس و کارم عزیز خونم میبینی دلشوره دارم یه لحظه خانوم منو نگا کن دوباره مثل اولا منو صدا کن بگو برام تو کوچه چی اومد سرت بگو چرا رو میگیری از حیدرت بگو چی شد که خونی شد بال و پرت ❤امید خونم...نرو بمون پیش علی(ع)❤ بند_دوم قوت بازوم چراغ خونم مگه نگفتی حیدرم پیشت میمونم خونیِ پهلوت توون نداری قرارمون نبود بری تنهام بزاری حسن(ع) چی دید که گریه هاش بند نمیاد همش میگه بابا دلم مرگ و میخواد به مادرم یه لحظه هم امون نداد ❤امید خونم...نرو بمون پیش علی(ع)❤ بند_سوم حالا میفهمم دارو ندارم حالا که غسلت می دمو نیستی کنارم چیا میبینم ورم بازوت آخ بمیرم برای این زخمای پهلوت یاور من چی کرده مسمار با تنت زهرا(س)بگو آخه چطوری زدنت خونی میشه هر بار که بستم کفنت ❤زهرا(س)برو...برو خدا پشت و پنات❤ .👇
. ایام من به جان زخم علی را میخرم گو چهل نا مرد ریزد بر سرم گر بر آید شعله از کاشانه ام یا که گردد قتلگاهم خانه ام گر شود پرپر زجور قاتلم گر رود از ضرب سیلی هوش من گوشواره بشکند بر گوش من گر شوم با کوه آتش رو به رو یا رود مسمار در قلبم فرو گر رسد در پشت در جان بر لبم افتم از پا پیش چشم زینبم گر شوم در لحظه سقط جنین از جفای دشمنان نقش زمین باز میگویم به آوای جلی یا علی و یا علی و یا علی کافران دست خدا را بسته اید بازوی مشکل گشا را بسته اید راستی تسلیم اهریمن شدید راستی با شیر حق دشمن شدید هر چه هتک حرمت از حیدر کنید هر چه بر او ظلم افزون تر کنید هر چه زآن مظلوم گردانید رو هر چه ماند استخوانش در گلو گر برد شب ها به نخلستان پناه ور بگوید راز خود هر شب به چاه گر بریدش سوی مسجد با طناب ور سلام او بماند بی جواب من امیرالمومنین میدانمش پیشوای مسلمین میدانمش هر چه آید پیش زهرا با علیست اول و آخر کلامش یا علیست شاعر: 🔊 دانلود سبک 👇👇👇 https://emam8.com/upload/maddah/sabks/8/99/10/من_به_جان_زخم_علی_را_میخرم_1609917668.mp3
هدایت شده از اسماعیل مهری فخر
السلام علیک یا ابا عبدالله اول جلسه.به اقتضای مجلس.یک رباعی.یا رباعی صلوات. خواهم که در این میکده آرام بمیرم گمنام سفر کرده و گمنام بمیرم عمری است مرا مونس جان نام حسین است دل خواست که در سایه این نام بمیرم نام آوران بی نشان ما،بی نامست از شهد شراب عشق، شیرین کامست بر تارک او نوشته با خطی خوش این دسته گل محمدی،"گمنامست" بعد از رباعی شعر شهید گمنام تو از قبیله‌ی نوری و پاک می‌آیی بدون پیکری  و بی پلاک می‌آیی تو با نشانه‌ترین قهرمان تاریخی اگر چه در تن یک مشت خاک می‌آیی حرفیم و به دنبال زبان می‌گردیم تیریم و به دنبال کمان می‌گردیم ما در پی خاک، نه به دنبال شهید دنبال شناسنامه‌مان می‌گردیم هرچند  به دنبال مقام و نامیم بالی نگشوده و کنار بامیم ما در پی جستن شماییم ولی پیداشده‌ها شما و ما گمنامیم روضه اقا ابا عبدالله الحسین.علیه السلام.گریز هم روضه حضرت علی اکبر علیه السلام و یه بند سینه زنی. نوحه شهدا سلام ای یاوران اسلام سلام ای شهیدان گمنام یا حسین، یا ابا عبدالله سلام ای لاله های پرپر جان نثاران عشق حیدر یا حسین، یا ابا عبدالله بی پلاکان ِ بی ادّعا فدایی های عشق زهرا یا حسین، یا ابا عبدالله فدای دین و باور هاتان امان از اشک مادرهاتان یا حسین، یا ابا عبدالله قلبشان به غم شد آغشته استخوان هایتان برگشته یا حسین، یا ابا عبدالله به عرش حسینی مهمانید به پیش خمینی مهمانید یا حسین، یا ابا عبدالله با خمینی چو پیمان بستید عهد عاشقی را نشکستید یا حسین، یا ابا عبدالله همچو گل شدید ای مشتاقان پرپر ِ راه دین و قرآن یا حسین، یا ابا عبدالله شما که عزیز دلهایید پیرو ِ حسین زهرایید یا حسین، یا ابا عبدالله اوکه در راه دین سر داده قاسم و عون و جعفر داده یا حسین، یا ابا عبدالله ارباً اربا تنِ دلبندش تشنه لب داده جان فرزندش یا حسین، یا ابا عبدالله او که در علقمه تنها شد خمیده قامت ِ سقّا شد یا حسین، یا ابا عبدالله او که در کربلا جان داده غرق خون ، بر زمین افتاده یا حسین، یا ابا عبدالله او که در قتلگه مُضطر شد تشنه لب ، از قفا ، بی سر شد یا حسین، یا ابا عبدالله مادرش با دو چشمان ِ تر ناله می زد ، غریب مادر یا حسین، یا ابا عبدالله اخرش هم دعا. و فاتحه.
. عزاداری حضرت زهراء (سلام الله علیها) سه شنبه ۹ دی ۹۹ ذکر توسل :حاج سخنران :حجت الاسلام دکتر رفیعی مداح: کربلایی محمد حسین پویانفر با رعایت کامل موارد بهداشتی حسینیه آیت الله حق شناس(ره) ۱۴۴۲ 👇👇