eitaa logo
Emamezamaan
1.3هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
975 ویدیو
361 فایل
اشعار و سرودها و نوحه های امام زمانی @Yaghoubian1349
مشاهده در ایتا
دانلود
عنوان : روضه شهادت امام علی (ع) - آسمان مات غم حضرت مولا شده بود - حاج محمود کریمی ------------------------------------- آسمان مات غم حضرت مولا شده بود چشم دل تنگ ترین مرد چو دریا شده بود چقدر چسب به بالای سرش می دوزد ذکر لب های علی مثل معما شده بود نان و خرمای خودش باز شده سهم یتیم باز هم نان و نمک روزی اقا شده بود روی لب هاش علی ایه غربت می خواند سالیانیست که بی فاطمه تنها شده بود عزم خود جزم نمود و طرف مسجد رفت او برای سفر عشق محیا شده بود یک طرف دور و برش ناله مرغابی ها میخ در هم طرفی مانع مولا شده بود مسجد کوفه دلش وقت اذان می لرزید بین محراب علی خسته دنیا شده بود روی سجاده علی سجده ی آخر را رفت در دل عرش خدا همهمه بر پا شده بود از همان ضربه که فرق سر او را وا کرد بین محراب علی زخم دلش وا شده بود طرف خانه علی را به چه حالی بردند اشک در چشم حسین پشت حسن تا شده بود در وا شد، خانم زینب در رو باز کرد، در خانه علی چند بار اینطور باز شده با اضطراب، چند بار این در ماجرا داشته، یکیش رسول خدا اومد دم در دق الباب کرد، السلام علیکم یا اهل البیت نبوه، وعلیک السلام؛ دو سه بار صدا زد بابا چرا نمیای داخل، فرمود من میخوام جولب سلام تو رو بشنوم فاطمه جان، یه با با شادی؛ یه بار در خانه رو چنان زدن، در از جا کنده شد؛ این در اصلا ماجرا داره، یه بار در خانه همچین باز شد، عباس اومد تو خونه سر به دیوار گذاشت؛ چی شده عزیزم؟ بدن آقام تیر باران کردن؛ یه بار در زدن خانم زینب اومد بیرون، دید خانم ام البنین اومده افتاد رو پاش گفت: خانم من کنیز شمام؛ یه بار هم در همچین باز شد دید بابا غرقابه خونه، چی شده؟ هیچی بابا....اینکه چیزی نیست که....رخم ندیدی تو هنوز....عزیزم یه زخم هایی میبینی تو.....سر رو نیزه میبینی..... زینبش زد به سر و ناله یا زهرا زد و تداعی به نظر غربت فردا شده بود غربت کرب و بلا غربت تل و گودال که در آن تنگی جا جمعیتی جا شده بود بی هوا از پس و پیش آمده و ضربه زدند سر یک پیراهن پاره چه دعوا شده بود بعد از این که سر او را به سر نیزه زدند لشکری حمله ور خیمه زنها شده بود یک نفر در میان گودال و صد نفر میزدند زینب را تیغ ها مانده بود در گودال با سپر میزدند زینب را هر چه او بیشتر نفس میزد بیشتر میزدند زینب را
یک نفر در میان گودال و صد نفر میزدند زینب را تیغ ها مانده بود در گودال با سپر میزدند زینب را هر چه او بیشتر نفس میزد بیشتر میزدند زینب را هرچه او بیشتر نفس میزد .. بیشتر میزدند زینب را ..  تیغ ها مانده بود در گودال با سِپَر میزدن زینب را ..  یک نفر مانده بود در گودال صدنفر میزدن زینب را .. ............. عین روایته شبای جمعه کربلا شب زیارته عین روایته مادرتم گوشه گودال بی طاقته عین روایته شبای جمعه تو حرم مجلس روضته باد مخالف که به مقتل وزید صورت ماه تو رو زینب ندید کاش که آبی به لبت میرسید ای به فدای غریبِ شهید **** عین روایته شلوغه قتلگاه نزدیکه سه ساعته عین روایته هزار و خورده ای روی تنت جراحته عین روایته بردنه پیرهن تو بدترین غارته به خاک گفتم بشه پیراهنت به آب گفتم تشنه کشتنت به نیزه گفتم که عزیزه تنت بسه همین قدری که پاشیدنت **** عین روایته روضه ی ناموسه تو بدترین مصیبته عین روایته حرفی که نشنیده بودیم حرم اسارته عین روایته دیدن سایه ی زینب هم جسارته هلهله ی دشمنو دارم به یاد یَومٌ فَرِحَت بِه آلُ زیاد موی تو افتاده به دستای باد هیچیکی جواب گریه هامو نداد
‍ ‍ متن روضه شهادت حضرت زهرا (س) سید مهدی میرداماد متن روضه شهادت حضرت زهرا (س) - کیستی تو بهشت بابایی - سید مهدی میرداماد  کیستی تو بهشت بابایی کوثر و قدر و نور و طاهایی  دو جهان ذره و تو خورشیدی همگان قطره و تو دریایی  هم صدا با تمامی سادات شیعه گوید تو مادر مایی  مطلعُ الفجر بامداد ازل لیلة القدرِ حق تعالایی برتر از درک و دانشِ همه ای چه بخوانم تو را که فاطمه ای  ای مقامت ز وَهم ها برتر قدر و جاهت ز وصف ما برتر  مدح تو بر لبِ رسول خدا ذکرِ ناب ست از دعا برتر  رتبۀ توست از زنانِ بهشت به خداوندی خدا برتر  جز پیمبر که دست بوسِ تو بود تویی از کُلِ انبیا برتر  حجره ات کعبۀ دل حیدر بیتت از بیتِ کبریا برتر  خانه ای روشن از کلام الله سر زد از آن دو آفتاب و دو ماه  آن چه در این خانه خود را می نمود عشق بود و عشق بود و عشق بود  همۀمدینه خبر دار بودن امیرالمومنین و زهرا ،چقدر رابطه شون عاشقونه اس .. خبر داشتن تا علی از جنگ بر میگرده سَر و رو زخمی اول زهرا در رو باز میکنه ..تا زخمهایِ علی رو مرهم نگذاره کار دیگه ای نمیکنه .. همۀ عالم میدونستن زهراتو خانه نان بپزه بچه ها را آماده کنه اما نگاهش به علی هست .. همه میدونستن چشم از علی بر نمی داره .. آخ بمیرم برات یا علی .. امروز همه میخواهیم برای تو گریه کنیم آقا جان ..چند وقته زهرا روشو از علی میگیره .. چند وقته دیگه اون خونه تنورش روشن نشده .. چند وقته موهایِ زینبت رو شونه نزدی .. خدا نکنه هیچ خونه ای بی مادر بشه ..خونه ای که بی مادر بشه همه ی کاراهاش بهم میریزه ..  ای بهشتِ خدا گل رویت ای رسول خدا ثنا گویت  سورۀ نور خط پیشانی لیلۀ قدر تارِ گیسویت  شب معراج مصطفی می دید باغِ جنّت پر است از بویت  روحِ بینِ دو پهلوی احمد به چه جرمی شکست پهلویت  گر جسارت نبود می گفتم هُرم آتش چه کرد با مویت  از علی دوستی نشان مانده ست هم به رخسار هم به بازویت  خانم جان ، هر قهرمانی مدال داره .. مدالش رو نشونه همه میده .. تو قهرمانِ علی دوستی بودی .. همۀ عالم یه طرف تو علی دوست داشتن ، فاطمه یه طرف .. چرا مدالت رو نشونه علی ندادی .. اینقدر نشون ندادی تا امشب خودش دستش رسید به بازو هایِ ورم کرده .... کاش هفت آسمان شَرر می شد کاش عمرِ جهان سر می شد بر سر روز اگر غمت می ریخت از شب تار تیره تر می شد به علی هم نگفتی ای زهرا که چگونه شبت سحر میشد  هر کسی با علی عداوت داشت  به تو در کوچه حمله ور میشد  جسمِ در هم شکسته ات  هر دم هدف ضربه ای  دگر  میشد  چشمشان تا که برعلی افتاد ضربه هاشان شدیدتر میشد  کی باور میکرد یه زنِ هیجده ساله ، دورش چهل تا نامحرم ... هی به علی نگاه کنن ، زهرا را بزنن ... اینجا آخرین جایی نبود که دورِ یه زن حلقه زدن ... یه جایی دیگه ام  سراغ دارم .. دور یه زن مردها حلقه زدن .. هرچه او بیشتر نفس میزد .. بیشتر میزدند زینب را ..  تیغ ها مانده بود در گودال با سِپَر میزدن زینب را ..  یک نفر مانده بود در گودال صدنفر میزدن زینب را ..  بیاید همین الان نیت کنیم برا زیارت حرم حضرت رقیه سلام الله علیها یه روضه بخونم .. بگم مادر .. شما را روز زدن .. شما را توی کوچۀ صاف زدن .. شما هیجده ساله بودی زدن .. اما رقیه سلام الله علیها رو شب و روز زدن .. تو بیابون زدن .. تو خارها زدن...  حسین.... مادر شما را زدن اما یه تکیه گاه داشتی به نام حسن علیه السلام ، پسرت بود زیر بغلهاتو بگیره .. رقیه رو  تو بیابون زدن .. با لگد تو پهلوهاش زدن .. زینب هر چی التماس کرد بزارید ، خودم برم  .. زَجر اومد از موهاش گرفت ... بی بی به احترام آیه قرآن،بابا رو یا رسول الله خطاب میکرد، اما وقتی بین در و دیوار قرار گرفت،صدا زد یا ابتا..... بالا بفریادم برس.... عباسم همه عُمْر حسینش رو برادر صدا نزد، اما وقتی روی زمین افتاد ،صدا زد:برادر، برادرت رو دریاب... حسین  
خواهش میکنم برید کنار من خودم خاکش می کنم منت می کشم خاکش کنم یک نفس راحت میکشم
اشعارمناجاتی امام حسین علیه السلام ـ مهدی صفی یاری ما را نوشته اند گدا دور خیمه ات ما را رسانده است خدا دور خیمه ات یکسال منتظر نشستم و اشکم روانه بود در آرزوی ماه عزا دور خیمه ات هر سال اجر حج تمتع به من رسید گشتم هزار مرتبه تا دور خیمه ات امسال هم بیا و  دلم را مقیم کن ارباب، سیدالشهدا دور خیمه ات ای کعبه امید ، ندارد خداوکیل حتی بهشت قدر و بها دور خیمه ات بازار مصر هم چو تو یوسف ندیده است عیسی نشسته بهر شفا دور خیمه ات ای کاش جان من ز تنم پر کشیده بود در بین روضه های شما دور خیمه ات ماه محرم است دلم سالها نشست در آروزی کرببلا دور خیمه ات
 امام حسین علیه السلام ـ مهدی نظری سوگند می خورم که بمانم گدایتان هر صبح جمعه روضه بخوانم برایتان سوگند می خورم که شب و روز٬ روز و شب مانند ابر گریه ٬ ببارم به پایتان آقا چقدر مثل علی حرف می زنی من عاشقم به لهجه و لحن صدایتان روز ازل که دست خداوند می نوشت مارانوشته اند برای عزایتان بار گناه قامت من را خمیده بود اما خمیده تر شده در روضه هایتان شکر خدا که باز خدا قسمتم نمود تا که دوباره رد شوم از کوچه هایتان یاد رقیه تو مرا پیر کرده است از روضه های کعب نی و بچه هایتان … حتی اگر جان بدهم باز هم کم است از آنهمه کبودی وآن زخم هایتان این کوفیان تلف شده بودند از عطش باران نمی گرفت اگر از دعایتان آن کودکی که از پدرت رزق می گرفت شمشیر و کعب نی زده بر جای جایتان این پست ها که در پی انگشتر تواند خواهند برد پیرهن وهم عبایتان آقا چقدر درد غریبی کشیده ای جانم ٬تنم ٬ سرم ٬همه چیزم فدایتان آقا تمام حاجت خودراگرفته ام بوسه اگر زنم به ضریح طلایتان با این امید زندگیم در ادامه است خاکم کنند در حرم کربلایتان
. توسل به کریم اهل بیت امام حسن مجتبی (ع) تقصیر تو نبود که مادر پرش شکست تقصیر تو نبود اگر زیورش شکست تقصیر تو نبود دل اطهرش شکست تقصیر تو نبود زدند و سرش شکست گیرم که دست تو سپر مادرت نشد تقصیر تو نبود ، قدت یاورت نشد بیرون بریز این جگر پاره پاره را بیرون بریز غصۀ آن گوشواره را زینب رسیده بگو راهِ چاره را خونآبه های لبِ پرشراره را با مقنعه دهانِ تو را پاک می کند این خاک گیسوان تو را پاک میکند
2. صوتی ماه من علی.mp3
4.92M
( علیه السلام ) ماه ماه‌ من علیِ ... قالَ رسولُ الله : اَنَا الشَّمس وَ عَلیُّ القَمَر شب غم ها فقط با علی میشه سحر .. ماه‌ من علیِ تنها تکیه گاه من علی ماه‌ من علیِ بخشش گناه من علی ماه‌ من علیِ روشنای راه من علی نرسد اگر ، به علی کسی به کجا رود ؟ به کجا رسد ؟ به خدا قسم ، که اگر کسی به علی رسد ، به خدا رسد .. یا غایتَ الامالَ العارفین اشکِ منو ببین ، علی نِعمَ الامیر « اَغْنِ کُلَّ فَقیر » دست منو بگیر علی ماه‌ من علیِ تنها تکیه گاه من علی ماه‌ من علیِ بخشش گناه من علی ماه‌ من علیِ روشنای راه من علی .
4_5994751120797338816.mp3
11.25M
نوحه (چشامون کاسه‌ی خونه) مناجات 🗓 یکشنبه ۴ اردیبهشت ۱۴۰۱ 🎙 مداح: 🏷
مداحی_آنلاین_تو_ساحل_آرومی_حسین_شریفی.mp3
4.48M
🌴شب زیارتی (ع) 🍃تو ساحل آرومی 🍃نمیزاری تنها شم 🎤
. بند دوم : چه خوبه همین تقدیر که  زیر  علم  باشم با اشکای طیب ساز پی  هدفم  باشم چه خوبه که نگاه تو روی من آلودس تا پاتوقم تو روضته خیال من آسودس به هر کی جز تو رو زدن توسل بیهودس نزار یه وقت بلغزه پام نشه که ازت دورشم بزار شبیه حر منم با اسم تو مشهورشم الهی که تو آخرت منم با تو محشورشم بند اول: تو ساحل آرومی نمیزاری تنها شم میگیری من و از آب تا پیش خودت باشم با هرکسی رفیق شدم تهش من ودورم زد همونی که دم از رفاقت بی کلک میزد تویی رفیقی که باهام تا آخر خط اومد چه اشتباهی کردم و به هر کسی دل بستم چه غصه ها که هر دفعه میخوردی تو از دستم یادم نبود یه عمره که به عشق تو وابستم بند سوم: نفس زدن بی تو نداره برام معنا برای تو گریونم برا غم عاشورا هنوز یه مادری رو خاک یه گوشه ی گوداله هنوز یه جسم بی سری رها شده  پاماله هنوز سه ساله دختری تو غصه ی خلخاله تو تشنه و یه بی حیا نشسته روی سینه عصا زنون داره میاد یه پیر پر از کینه تو رو زمین وخواهرت داره تو رو می بینه به سبک زیر خوانده می‌شود .👇