eitaa logo
Emamezamaan
1.3هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
975 ویدیو
361 فایل
اشعار و سرودها و نوحه های امام زمانی @Yaghoubian1349
مشاهده در ایتا
دانلود
. مبارک باشه آی دنیا که آقامون حسین اومد حسین آقام ، حسین آقام  تمام نوکرا به خط ، سرا پایین باشه فقط که لحظه ای ناب میرسه ، موکب ارباب میرسه آقا که تشریف میارن ، همه به پاش سر بذارن  چه بساطی تو درباره ، چقدر خونه زاد داره  دل من ، دل من ، دل من اسیر این یاره  فروغ مشرقین آمد ، امیر عالمین آمد مبارک باشه آی دنیا که آقامون حسین اومد حسین آقام ، حسین آقام  روی لبای فاطمه ، لالایی میشه زمزمه تفضلی کرده خدا ، داداش داده به مجتبی  فطرس پر سوخته میاد ، شفاشو از حسین بخواد کرمش وقتی می باره ، غمی باقی نمیذاره دل من ، دل من ، دل من اسیر این یاره  یه عالم رحمت آوردن ، سایه ی عزت آوردن  عجب ارباب دلسوزی برای رعیت آوردن  حسین آقام ، حسین آقام  خدایی که منو آورد ، به دست این آقا سپرد سنگ تموم برام گذاشت ، اسم منو غلام گذاشت همین که دیوونه شدم ، وارد این خونه شدم  خداییش خیلی سالاره ، همه کارَش علمداره  دل من ، دل من ، دل من اسیر این یاره  می شینم گوشه ی محراب ، به سوی کربلات ارباب  شفیع المذنبین هستی ، منو دریاب ، منو دریاب حسین آقام ، حسین آقام  فروغ مشرقین آمد ، امیر عالمین آمد مبارک باشه آی دنیا که آقامون حسین اومد حسین آقام ، حسین آقام  .
.
. غیر از تو را زبان من املا نمی کند جزگفتن از تو را قلم انشا نمی کند شاعر تو را نوشته و حاشا نمی کند جز در سرودن از تو زبان وا نمی کند در دفتری که صحبت از آیینه می شود هر کس نگفته از تو حسینی نمی شود آدم ابوالبشر شده اما حسین نیست از او خلیل سر شده اما حسین نیست موسی پیامبر شده اما حسین نیست عیسی گزیده تر شده اما حسین نیست در جان محمد است که با او برابر است آری حسین بوده که جان پیمبر است گیرم پیمبر است که فرقی نمی کنند همتای حیدر است که فرقی نمی کنند زهرای اطهر است که فرقی نمی کنند مثل برادر است که فرقی نمی کنند فرقی نمی کنند و مرا شور در سر است آخر حسین فاطمه یک چیز دیگر است بین حسین و شیعه صمیمیت است و بس همراهی حسین به سنخیت است و بس شیعه به یک مرام و به یک نیت است و بس اسلام بی حسین مسیحیت است و بس اسلام ما که ثبت شده با شهادتین کامل نمی شود مگر از ذکر یا حسین در دین ما خدا یکی و مصطفی یکی است احمد یکی است پس به یقین مرتضی یکی است حیدر یکی و حضرت خیرالنسا یکی است زهرا یکی است پس حسن مجتبی یکی است این جمع بی حسین که معنا نمی گرفت یعنی اگر نبود کسا پا نمی گرفت غیر از خدا نبود و حسین آفریده شد ارض و سما نبود و حسین آفریده شد جز کربلا نبود و حسین آفریده شد قالو بلی نبود و حسین آفریده شد قالو بلای ما به الست از حسین بود اصلا هرآنچه بوده و هست از حسین بود بی اشک ، خاکِ خلقتمان گِل نمی شود تنها مجسمه است دل و دل نمی شود دل بی حسین این همه قابل نمی شود انسان بی حسین که کامل نمی شود غیر از حسین را به دل خویش حک نکن ما از اضافه ی گل اوییم ، شک نکن تاریکم و حسین چراغ هدایت است وقتی حسین هست به کشتی چه حاجت است درس من از حسین همین یک عبارت است عزت برای شیعه ی او در شهادت است ما شیعه ایم و پای ستم را شکسته ایم در سایه ی سیوف خذینی نشسته ایم ای معنی نهفته ی در هل اتی حسین ان الذین آمنوی سوره ها حسین حتی خدا برای تو شد خونبها حسین ماییم و حسرت حرم کربلا حسین از ما بگیر این همه درد فراق را اما نگیر از دل ما اشتیاق را ✍ .
نوحه حضرت موسی بن جعفر کنج زندون مثل شمعی نیمه جون میزنه سوسو چراغ آسمون زندون کجا و وسعت کهکشون زندون کجا و غربت آسمون چه یوسفی اسیر زندون شده ای روضه خون این روضه ها رو نخون زندون سیاه و سرد و تاریک و تار افتاده رو سجاده با حال زار دیوار و در با روضه هاش بیقرار ای وای از این غم پاشیده رو دنیای ما گرد غم موسای ما دلخون شده از ستم پاهاش شد از زنجیر و غل پر ورم ای وای از این غم #### وای من غم زد شرر بر جان او یک یهودی بوده زندانبان او سوزونده داغ روضه قلب ما رو توو گریه هاش صدا زده خدا رو روشن شده زندون چرا خدایا شاید بازم صدا زده رضا رو داره عجب رکوعی و سجودی از دست این شاهک یهودی مونده چقد روی تنش کبودی موسی بن جعفر زندونه یا غروب آسمونه عجل وفاتی واسه چی میخونه از روضه مدینه داد نشونه موسی بن جعفر
شب سوم چو رسید از مه شعبان، مه عترت، مه قرآن، چه مبارک سحری بود که خورشیدِ جمال پسرِ فاطمه یکباره درخشید، ادب بین که شب چارم شعبان، پی آن ماهِ فروزنده عیان گشت ز بـرج شـرف و غیـرت و ایثار، بـه بیت علـی آن حجت دادار، مهِ ام‌ِبنین حضرت عبـاس علمـدار، قضـا گفت که ایـن است همـان شیـر خروشانِ علی حیدر کرار، قدر گفت که این است به خیل شهدا سرور و سالار، فلک گفت بشر یا ملک است این؟ زهی از این گل رخسار که بخشید صفا چشم و دل اهل صفا را. بند دوم هله ای فاطمۀ دوم مولا! صدف بحر تولا! گهرت باد مبارک! توئی آن نخل ولایت، که بود میوۀ نابت قمر برج هدایت، دُر دریای عنـایت، ثمرت بـاد مبارک، قمـرت بـاد مبـارک! گـلِ رخسـارِ گرامی پسرت باد مبارک! ز عـلی بـاد سلامی به بلندای تجلّای ولایت به تو ولالۀ یاس تو و مـاه رخ عباس که سرمست حسین است، که پا‌بست حسین است، همه هست حسین است، بگو دست حسین است، ببین در رخ نورانی او هیبت و اِجلال علی شیرخدا را. بند سوم الا حور و ملک!جن و بشر!خلق سماوات و زمین! جشن بگیرید که امشب علی و فاطمه و فاطمۀ ام‌بنین و حسن و شخصِ حسین‌‌بن‌علی جشن گرفتند و همه وصف ابوالفضل علمدار سرودند، همه چشم به عباس گشودنـد و همه حمد خـداونـد نمودنـد که در باغ ولا، دسته گلِ یاس خوش آمد پسر شیرخدا حضرت عباس خوش آمد! صلوات علی و فاطمه بـر ماه جمالش، بـه جلالش، به کمالش، به خصالش، به دو ابروی هلالش، ز رسول الله و آلش بفشانید به پایش گهر مدح و ثنا را. بند چهارم نشنیدید که قنداقۀ آن ماه جبین در بغلِ ام‌بنین بود؟ چو خورشید که بر بام زمین بود، تو گوئی که مگر در بغل فاطمۀ بنت اسد، حیدر کرار، علی شیر خداوند مبین بود، که آن مادر فرخنده چو یک اختر تابنده که دور سر خورشید بگردد، به ادب آمد و گرداند بـه دور سر ریحانۀ زهرا قمرش را و نـدا داد که ای نـور دل فـاطمه عبـاس عزیزم به فدایت نگهش کن که بـوَد یارِ تو و سرور و سالار، تمام شهدا را. بند پنجم همه دیدند که قنداقۀ عباس بود بر سر دست اسدالله چو خورشید که گیرد به بغل ماه و زند بوسه بـه پیشانی و دستش، پس از آن یاد کند در شب میـلاد وی از صبح الستش که فـدای پسر فاطمه گردد سر و جان و تن و دستش، و کند یـاد علمـداری و سقائی و فرماندهی کل قـوایش، ادب و عشـق و وفـایش، شـرف و صـدق و صفایش، بـه زمین آمـدن از عـرش خدا، قـامت رعنا و رسایش، عجبا دید در آن چهره همه واقعۀ کرب و بلا را. بند ششم ای نبی خوی و علی صولت و زهرا صفت! آیینۀ حلم حسن و دیدۀ بیدار حسینی! تویی آن ماه که خود غرق در انوار حسینی، نه فقط در شب عاشور و صف کرب و بلا، کز شب میلاد گرفتار حسینی، همه جا یار حسینی پسر شیرخدائی و علمـدار حسینی، تـو ابـوفاضل و فرمانده انصار حسینی، ز خداوند و ملایک ز رسولان و امامان و شهیدان الهی، همه دم باد درودت، همه جا باد سلامت که رساندی به کمال از ادب و غیرت و جانبازی خود دوستی و عشق و وفا را. بند هفتم تو یم غیرت و ایثار و وفائی که پیمبر به تو نازد، تو به بی دَستی خود دست خدائی که علی ساقی کوثر بـه تـو نازد، تـوئی عباس که صدیقۀ اطهر به تو نازد، حسن آن حجت داور به تـو نازد، تو همان یار حسینی که حسین ابن علی در صف محشر به تو نازد ، تو همان میر سپاهی که همانا علی اکبر بـه تـو نـازد، تـوئی آن سـاقی بی آب که حتی علی اصغر به تو نازد، پسر ام‌بنین استی و بیش از همه مادر به تو نازد، که تو کردی به صف کرب و بلا یاری مصباح هدا را. بند هشتم تو همان ماه بنی هاشم و شمع شهدائی تو به دریای عطش با جگر تشنۀ خود آب بقائی، تو کنار حرم خون خدا صاحب ایوان طلائی، تو به بی‌دستی خود از همگان عقده گشائی، تو فراتر ز تمام شهدا روز جزائی، حرمت علقمه، خود کعبۀ ارباب دعایی، تو حسینِ دگرِ فاطمه، تـو خون خدائی، بـه خدا صاحب لطف و کرم و جود و سخائی، تـو همان باب حوائج، تو همان بحر عطائی، تو امید همه عالم تو چراغ ره مائی، تو علمداری و فرماندۀ کل شهدائی، چه شود دست بگیری ز کرم" میثم" افتاده ز پا را؟   شاعر : استاد حاج غلامرضا سازگار .
304K
دیگه غصه ای نداره     دلی که مست علی ه به خدا درهای بسته     کلیدش دست علی ه تو بگو یاعلی وقتی      گره می افته به کارت به خودش قسم خداهم     می گه جانم علی یارت چشمام  خاک  زیرپاته        مست  ایـوون  طلاته اون کیه که مهربون ومه جبینه اون کیه که مردمردای زمین ه کیه که بفهمونه به اهل عالم  که فقط حیدرامیرالمؤمنین ه حیدر علی علی مولا دل دیوونه ومستم     فقط ازشما می خونه آرزوی حرم تو     نذا بردلم بمونه من که عمریه آقاجون   توی دام تواسیرم نذاتوحسرت عشق     نجف شمابمیرم اسمت تکه توی دنیا    وا... یه دونه ای مولا ای تموم هستی وداروندارم دوست دارم فقط شما باشی نگارم دوست دارم که وقت جون دادنم آقا سرمو به روی زانوهات بذارم حیدر علی علی مولا صدای خنـده ی مولا      توی آسمون پیچیده دو تا ماه توشب چارده    تاحالا هیچکی ندیده مثـل تو پیـدا نمی شه    تو نشونه ی طـوافی مگه اینکه باز دوباره    کعبه برداره شکافی ا...   بـه پـای مـرامـت    کرده خونه شو به نامت می باره ازآسمون ماه وستاره  امشبو غصه به دل راهی نداره اومده خورشیدآسمون غیرت   اونیکه صاحب تیغ ذوالفقاره حیدر علی .. ‌  بلاگـردون سرتـو     خانمت حضرت زهراست(س) سایه بون قامت تو    دستای حضـرت سقـاست(ع) عالم نداره صفاتو   زینب(س) می میره براتو دل دیونه ی مابه شوروشینه نمک سفره ی ما نام حسینه(ع) (دل دیونه ی مابه شوروشینه   نمک سفره ی مولا با حسینه(ع) ) پل عاشقی هرچی مست عشقه مسیرنجف تا بین الحرمینه
. گوشواره: حیدر علی علی مولا(ع) دیگه غصه ای نداره     دلی که مست علی ه به خدا درهای بسته     کلیدش دست علی ه تو بگو یاعلی وقتی      گره می افته به کارت به خودش قسم خداهم     می گه جانم علی یارت چشمام  خاک  زیرپاته        مست  ایـوون  طلاته اون کیه که مهربون ومه جبینه اون کیه که مردمردای زمین ه کیه که بفهمونه به اهل عالم  که فقط حیدرامیرالمؤمنین ه حیدر علی علی مولا دل دیوونه ومستم     فقط ازشما می خونه آرزوی حرم تو     نذا بردلم بمونه من که عمریه آقاجون   توی دام تواسیرم نذاتوحسرت عشق     نجف شمابمیرم اسمت تکه توی دنیا    وا... یه دونه ای مولا ای تموم هستی وداروندارم دوست دارم فقط شما باشی نگارم دوست دارم که وقت جون دادنم آقا سرمو به روی زانوهات بذارم حیدر علی علی مولا صدای خنـده ی مولا      توی آسمون پیچیده دو تا ماه توشب چارده    تاحالا هیچکی ندیده مثـل تو پیـدا نمی شه    تو نشونه ی طـوافی مگه اینکه باز دوباره    کعبه برداره شکافی ا...   بـه پـای مـرامـت    کرده خونه شو به نامت می باره ازآسمون ماه وستاره  امشبو غصه به دل راهی نداره اومده خورشیدآسمون غیرت   اونیکه صاحب تیغ ذوالفقاره حیدر علی علی مولا  بلاگـردون سرتـو     خانمت حضرت زهراست(س) سایه بون قامت تو    دستای حضـرت سقـاست(ع) عالم نداره صفاتو   زینب(س) می میره براتو دل دیونه ی مابه شوروشینه نمک سفره ی ما نام حسینه(ع) (دل دیونه ی مابه شوروشینه   نمک سفره ی مولا با حسینه(ع) ) پل عاشقی هرچی مست عشقه مسیرنجف تا بین الحرمینه حیدر علی علی مولا 👇
. ڪم راه بیا با دل شرمنده ی ما هی اشڪ نریز پای پرونده ی ما انقدر نڪن بدی بی پایان را تبدیل به خیر، یار بخشنده ی ما ➖➖➖➖ پاییز و بهار دست مهدی برسد در هفته دوبار دست مهدی برسد پرونده ی من سیاه شد این هفته یا رب مگذار دست مهدی برسد ▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️ نه دست دعا و ذکر و زاری داریم نه توشه ی راه و چشم جاری داریم بیهوده نشسته ایم تا او برسد ما منتظران چه انتظاری داریم ▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️ با بوی خوش باد صبا می آید از سوی حبیب هی ندا می آید کافیست برایش قدمی برداریم مهدی دو قدم به سمت ما می آید
. . 📖 🔊 با عج 🔘 شب 🔻 *** ای از تو هر چه خلقت خالق در انتسال در عرش نوبتیست جمال تو را وصال ما بنده زاده ایم تو را حضرت جلال ای آفتاب، پرتو روی تو بی زوال ترسم بیایی و ندهد عمر من وصال گفتن بخوانم از تو ولیکن نمیشود از من چراغِ مدح تو روشن، نمیشود کو آن زبان که پیش هر کس نمیشود گیرم که روی وصف تو اصلا نمیشود آقای من، تو هیچ نگنجی در این مقال در کوره ی وصال شما، دَم شدیم ما در بُهت انتظار تو مُبهم شدیم ما بین بیا نیای تو دَرهم شدیم ما ترکیبی از بهشت و جهنم شدیم ما آقا بیا که منتظریم ای عَلی خِصال من در مسیر غیر تو راهی نمیشوم ببین شهرو برات چیکار کردیم، بچه هامون سینی به دست در خونه ها گدایی تو میکنن، نون نداره بخوره اما شربت شیرینی تو سرجاشه، تو خیابونا ترافیک جلو ماشین میگرن، چیه؟ شیرینی بخور آقامون اومده، ببین اگه بیای چ خبر میشه، بیاااا... ، حالا بعضی ها اعتقاد دارن بشینن چراغ خاموش روبه قبله، دعا عربی بخونن،اما من با این زبون گناه کردم، من با همین زبون باهات حرف میزنم غلط کردم من در مسیر غیر تو راهی نمیشوم جز تو غلام خانه ی شاهی نمیشوم دیگر اسیر هیچ نگاهی نمیشوم بابا چتونه من دارم ولادت میخونم، چیه دلت گرفته، چته خوب مگه جشن نیست چرا گریه میکنی ، چیه آقاتو گم کردی، چیه صاحب تو میخای بگو به آقا، من که روضه نمیخونم چرا پریشونی، به آقات بگو، بگو آقا، بی صاحبی بد دردیه فردا نگی با ما نیومدی من اومدم، من یه ساعت از وقتمو برا رفاقت گذاشتم تو نیومدی، خوب رفیق بد هم یجا بکارت میاد، خوب من بدم تو که رفیق خوبی جز تو غلام خانه شاهی نمیشوم دیگر اسیر هیچ نگاهی نمیشوم سرباز پادگان و سپاهی نمیشوم هستم مطیع امر به عنوان یک مثال از روی مصلحت به قفس کن تن مرا بس گرم کن به های نفس آهن مرا از من بگیر، مُلتمِسانه مَنِ مَرا با ذوالفقار خویش بزن گردن مرا این سر برای من شده این روزها وَبال (آقا جانم) ای قامت، بهشت عمودی روی زمین خاکی تر از تو نیست امیر فلک نشین چیزی نخواهم از تو مگر یک نظر همین گر جسم من بِدَم که شدم عین انگبین گاهی بِکار در چمن ذوق من نهال (دل بدین) کِه گفته است جام حضور تو سَرسَریست گیرم شراب چشم تو از، جام کوثریست صوتِ أنَ بنُ فاطِمه یک خمره مُسکِریست از راه گوش، مست شدن چیز دیگرست حرفی بزن فدای لبت ای خجسته حال (یاد چ حرفو بیتی افتادم) از راه گوش باده ننوشیده است کسی من یا حسین میشنوم مست میشوم کیف کردم، اعمال امشبو بخونین، بابا شب نیمه شعبانه، اعمال نیمه شعبان یک خط فاصله زیارت حسین، حاج آقا بگین برا مردم چیه بین کربلا و امام زمان، من میگم شعر بسه یکم روضه بخوانم، به هیچ کس هم ربط نداره ما امشب روضه بخوانیم نصف شب اومدم، شادی و عشق و کیف تا سر شب مال مردم، دیگه نصف شب اومدم، هر کی نمیخواد بره، ما روضه داریم یا بن الشبیب، جد مرا ، بی هوا زدن ( آ شیخ میشه خوند روضه امشب یا نه؟ شما بگین) بچه ها شب قدر یعنی همین، نامحرما برن من روضه خوانم، من از سر شب مولودی خواندم اما نصف شب شب روضست أین الطالب ، بدم المقتول غریب گیر آوردنت(بخدا بگم میمیری ها) جلو زنا میزدنش، رو خاکا میکشیدنت (بگم از سنان یا نه، فهمیدید یا نه؟) غریب گیر آوردنت یا بن اشبیب، جد مرا بی هوا زدن یابن الشبیب، جد مرا با عصا زدن (سیدا برن بیرونا) (بابا عصا برا یاری پیرمرده) یابن الشبیب، جد مرا با عصا زدن (بگم؟) یابن الشبیب، عمه ما را چه بد زدن حسیــــــــــــــن، جان، حسیــــــــن 🏴
. ما سائل قدیمی زهرا و حیدریم چشم‌انتظار مهدی آل پیمبریم   با جذر و مدّ پلک تو دریا بلند شد نوح و خلیل و آدم و موسی بلند شد   مریم به دور کعبه‌ی نرگس طواف کرد عیسی به شوق روی مسیحا بلند شد   یک دست روی سینه و یک دست روی سر یوسف به پای یوسف زهرا بلند شد   مجنون شدند اهل سماوات تا زمین تا گرد و خاک محمل لیلا بلند شد   ما سربلندهای همین سروری شدیم وقتی که سایه‌ات به سر ما بلند شد   هرجا که نام تو برسد واجب‌القیام باید به احترام تو از جا بلند شد   ما غیر نام محترمت را نمی‌بریم چشم‌انتظار مهدی آل پیمبریم   مائیم و مستمند نگاه شما شدن قبل از رسیدن رمضان، با خدا شدن   از من مرا بگیر و خودت را به من بده باید به راه عشق تو از خود جدا شدن   باید درست توبه کنم، اینچنین بد است می‌ترسم از عقوبت این بی‌حیا شدن   از دست رفت چشم ترت بسکه گریه کرد با باخبر ز نامه‌ی اعمال ما شدن   یا ایّهاالعزیزِ مناجات‌های ما خوب است با صدای تو از خواب پا شدن   گاهی خودم برای خودم نقشه می‌کشم ای کاش با تو راهی کرب و بلا شدن   ما تشنه‌ی زیارت ارباب بی‌سریم چشم‌انتظار مهدی آل پیمبریم ✍ .
. السلام علیک یا صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف عید است ولی جای توخالی،مهدی شادیم همه ، تو در چه حالی؟مهدی لایق که نبوده ام ببینم حتی از روی تو رویا و خیالی مهدی آلوده شدم باز تو تطهیرم کن ستّار تویی آب زلالی ، مهدی در باب سعادت چه بپرسم وقتی دانم که جواب هر سؤالی، مهدی هر چند بدم تو لایقم‌کن آقا بر من بنما راه وصالی مهدی در چاهم و دستان عروجم بسته بالم بده و کن متعالی ، مهدی بشتاب که از فراق رویت دیگر شد قامت نوکرت هلالی ،مهدی شد خیس دوچشم من میان لبخند عید است ولی جای تو خالی مهدی ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) ....................................... .
. ای شیعه اگر طالب فیضی و برات مصباح هدی حسین بود راه نجات اولاد حسین مروّج اسلامند بر روح رقیه تا قیامت صلوات . اللهم صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّد وَ عَجِّل فَرَجَهُم .