eitaa logo
Emamezamaan
1.3هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
975 ویدیو
361 فایل
اشعار و سرودها و نوحه های امام زمانی @Yaghoubian1349
مشاهده در ایتا
دانلود
‍ السلام علیک یا اباعبدالله🌷 🌾اربعین منتظرماست بیاتابرویم دعوت حضرت زهراست بیاتابرویم 🌴ازعلی(ع) اذن بگیریم ورویم کرببلا ازنجف پای پیاده بیاتابرویم 🌾بهریاری غزالان وعزیزان حسین(ع) گرچه دیرامده ایم لیک بیاتابرویم 🌴جاده عشق عجب شورونوایی دارد همره مهدی زهرا بیاتابرویم 🌾گرچه درطی مسیرخسته وبیتاب شدی بهربیتابی اصغر بیاتا برویم 🌴دست وپایت شده گرخسته راه دست وپامیزنداکبر بیاتابرویم 🌾زسفرخسته شدی وکمرت دردگرفت یادآن دردکمردربرسقابیاتابرویم 🌴رنج باری که دراین ره بکشی به تسلی دل زینب کبری بیاتابرویم 🌾تاول پاوعطش گرچه تراخسته نمود پس بیادغل وزنجیر بیاتابرویم 🌴خسته امانه زره بلکه زجوراعدا بهریاری یتیمان ورقیه بیاتابرویم 🌾گرچه درره نبودخارمغیلان اما مابیاداسراتشنه وگریان بیاتابرویم 🌴ماکه جامانده زان قافله عشق شدیم شادی روح شهیدان بیاتابرویم 🌾غصه قصه سرهای به نی پیرم کرد تاکه سردربدن ماست بیاتابرویم 🌴شاکرحضرت حق درسفرکرببلایم همه تواگرذاکراین صحن وسرایی بیاتابرویم از همه زائران اربعین حسینی التماس دعای فرج
‍ هدیه به حضرت زینب صلوات واحد رو ضه ای شعرو سبک رضا نصابی به نفس کربلایی حسین عینیفرد افتادی زیر دست و پا برادرم برادرم خاک غریبی میریزم روی سرم برادرم از غم تو ببین حسین خون جگرم برادرم غرق به خون افتادی در برابرم برابرم برادرم نداری یارو یاوری برادرم چقدر جراحت تو داری برادرم برادرم برادرم به زیر نیزه ها برادر تنه توس مقابلم مقابلم دعواسر غارت پیراهنه توس مقابلم مقابلم افتادی و دورو برت دشمنه توس مقابلم مقابلم به زیر دست و پا حسینم تنه توس مقابلم مقابلم می زنی مادرو صدا مقابلم می زنی دست و پا اخا برادرم برادرم برادرم خواهرتو وقتی میکرد نگا داداش داداش داداش پشت رو میکرد تن تو با پا دا داش داداش داداش میزد به حنجره تو ضربه ها داداش داداش داداش جدا کنه سر تو از قفا داداش داداش داداش دا‌داش داداش رحم و مروتی نداشت داداش داداش پا روی سینه ات گذاشت
‍ ▪️شور مناجاتی کربلا _ امام حسین (ع) ✍شعر و سبک : کربلایی علی صمـــدی بند اول : دارایی من محبت امام حسینه دنیا میدونه که صاحب و آقام حسینه من جایی به جز در همین خونه نرفتم هر چی که دارم از سر این سفره گرفتم حسین ای ابر رحمت حسین ای با کرامت تو دادی به من عزت حسین حسین من با تو خوبم حسین بی تو غروبم تو بودی و نبودم حسین حسین واآآی .... بند دوم : حاصل میشه آرامش من وقتی تو باشی اصل اصول عشق تویی ما بقی حواشی دنیا ما رو مشغول خودش ساخته ولی باز این روضه ی هفتگیه که میکنه اعجاز حسین ارباب بیقرارم به هم ریخته روزگارم پناهی جز تو ندارم حسین یه کاری کن بشم آروم که تکلیفم بشه معلوم بیام پیشت شه مظلوم حسین حسین واآآی ....... بند سوم : تو کشتی تو ساحلی زیبا روبرومه گنبد ، حرم و جنت اعلا روبرومه چه حال قشنگیه که بین دوتا گنبد حیرون بشی و ذوق زده و گیج و مردد یکی شاه و یکی سقا یکی ارباب یکی آقا بساط عشق شد مهیا حسین شب جمعه به شور و شین میون بین الحرمين بدم جون من تو همون حین حسین حسین واآآی. ......
📌سه پیشنهاد برای اربعین امسال (۱) 🔸بازکردن باب مناجات با امام‌حسین(ع) که رهبر انقلاب فرمودند 🔸این مناجات‌ها را در فضای مجازی علنی کنیم و برایش آثار هنری بسازیم 🔸وظیفه خودمان بدانیم که در فضای اینترنت، اربعین را رونق بدهیم 🔻 در این شرایطی که ما نمی‌توانیم اربعین را پرشور برگزار کنیم، نباید تمام اقدامات‌مان را به کمک‌رسانی‌ها و فعالیت‌های نوع‌دوستانه محدود کنیم؛ حفظ شعائر هم باید یادمان نرود. 🔻 پیشنهاد اول بنده برای اربعین امسال-در کنار کمک‌های مؤمنانه- باز کردن باب مناجات است؛ همان باب مناجاتی که رهبر انقلاب گشودند و اخیراً فرمودند: امسال اربعین که نمی‌توانید به کربلا بروید، خودتان از راه دور، با امام‌حسین(ع) مناجات کنید. 🔻 ما هم امسال مانند ایشان با امام‌حسین(ع) مناجات خواهیم کرد. این مناجات‌ها هم مناجات با خدا نیست که مخفیانه باشد، مناجات با حسین(ع) باید علنی باشد؛ مثل زیارتنامه، مثل روضه. 🔻 از روی الگوی دعای کمیل، ابوحمزۀ ثمالی و... می‌توانید مضامین بسیار زیبایی برای این مناجات‌ها پیدا کنید. مثلاً اینکه «یا اباعبدالله، شاید از خدمت ما در اربعینِ سال گذشته خوشت نیامده...» شعرای آئینی ما هم مضامین زیبایی در شعرهای خود دارند. 🔻 ان‌شاءالله آثار زیبای ادبی هنری فراوانی در این سلسله مناجات‌ها به‌دست خواهد آمد. کمااینکه وقتی راه کربلا بسته بود چه شعرهای زیبایی در فراق کربلا سروده می‌شد. 🔻 فضای اینترنت را از این مناجات‌ها و این مضامین زیبا پُر کنیم. وظیفه خودمان بدانیم که در فضای اینترنت اربعین را رونق بدهیم. در فضای مجازی حضور پیدا کنید و مطالب خوب اربعینی را لایک کنید و از دوستان خود بخواهید که این صفحات را دنبال کنند. 🔻 امسال می‌توانیم میلیون‌ها خاطره برای اربعین جمع کنیم. میلیون‌ها کلیپ می‌تواند برای اربعین ساخته بشود. هر یک از شما می‌توانید مستندساز بشوید و از زاویۀ نگاه خودتان برای اربعین، مستند بسازید. 👤علیرضا پناهیان .
هدایت شده از حال مرا دریاب حسین
‍ . «امام نازنین» اگربه حنجرت نواست حسین راصدا بزن دلت ز غصه نینواست حسین راصدا بزن اگربه سینه ات غمی نشسته آه می کشی غم فراق کربلاست حسین راصدا بزن اگرگدای هردری شدی رهت نداده اند حسین عاشق گداست حسین راصدا بزن اگر به درد لاعلاج اسیر و مبتلا شدی ذکرحسین حسین دواست حسین راصدا بزن اگرکه کشتی گناهِ تو به گِل نشسته است بدان حسین ناخداست حسین راصدا بزن اگرمصیبتی تو را دچارشد بگو حسین مصیبتش چه غم فزاست حسین راصدا بزن دلت شکسته شد بگوحسین،که این شکسته دل میان دل شکسته هاست حسین راصدا بزن به فاطمه قسم حسین، عزیزتر زجان بُوَد به غم اگر چه مبتلاست حسین راصدا بزن دوازده امام ما ، گرامی اند ولی حسین حساب کار او جداست حسین راصدا بزن تاکه بگویی یاحسین، فاطمه می دهد جواب نشسته پای روضه هاست حسین راصدا بزن بغیر خوبی از حسین، ندیده ایم ز کودکی امام نازنینِ ماست حسین راصدا بزن
✨﷽✨ 🏴حضور حضرت زهرا سلام‌اللّه‌علیها در مجالس روضه ✍روایت شده است كه فُضَیل مجلسی را در ماتم امام حسین علیه السلام بر پا كرد و امام صادق علیه السلام✨ را از موضوع خبردار نكرد، هنگامی كه روز بعد به محضر امام صادق علیه السلام✨ شرفیاب شد آن حضرت به او فرمود: ای فضیل دیشب كجا بودی؟ عرض كرد: آقای من كاری مرا (از رسیدن به محضر شما) به تعویق انداخت. حضرت فرمود: ای فضیل از من مخفی نكن،‌ آیا در منزل خودت مجلس ماتمی در عزاداری بر مصیبت جدم امام حسین (علیه السلام) بر پا نكرده بودی؟ عرض كرد: بلی آقای من. حضرت فرمود: من نیز در آن مجلس حاضر بودم. فضیل عرض كرد: پس چرا من شما را زیارت نكردم؟ در كجا نشسته بودید؟ حضرت فرمود: آیا هنگامی كه خواستی از اتاق بیرون بروی پای تو به لباس سفیدی برخورد نكرد؟ عرض كرد: بلی آقای من. حضرت فرمود: من آنجا نشسته بودم. فضیل عرض كرد: آقای من چرا جلوی درب خانه نشسته بودید و چرا به صدر مجلس تشریف نبردید؟ امام صادق (علیه السلام)✨ به او فرمود: جده من حضرت فاطمه‌ی زهرا (سلام الله علیها) در صدر مجلس نشسته بود و لذا من برای بزرگداشت و اجلال ایشان در صدر مجلس ننشستم! 📓ثمرات الأعواد ج ١ ص ٣١ ┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
روضه اربعین امام حسین علیه السلام آمدن جابر بن عبد الله انصاری در اربعین به کربلا و کیفیت زیارت او عطیه گفت: ما بیرون رفتیم با جابر بن عبد اللّه انصارى به جهت زیارت قبر حضرت حسین علیه السّلام، پس زمانى که به کربلا وارد شدیم جابر نزدیک فرات رفت و غسل کرد، پس جامه را لنگ خود کرد و جامه دیگر را بر دوش افکند، پس گشود بسته‏اى را که در آن سعد بود و بپاشید از آن بر بدن خود، پس به جانب قبر روان شد و گامى برنداشت مگر با ذکر خدا تا نزدیک قبر رسید، مرا گفت که: دست مرا بر قبر گذار.   من دست وى را بر قبر گذاشتم، چون دستش به قبر رسید بى‏هوش بر روى قبر افتاد، پس آبى بر وى پاشیدم تا به هوش آمد و سه بار گفت: یا حسین، پس گفت: حبیب لا یجیب حبیبه!؟  آیا دوست جواب نمى‏دهد دوست خود را؟ پس گفت: کجا توانى جواب دهى و حال آن که در گذشته از جاى خود رگهاى گردن تو، و آویخته شده بر پشت و شانه تو، و جدایى افتاده ما بین سر و تن تو، پس شهادت مى‏دهم که: تو مى‏باشى فرزند خیر النّبیّین، و پسر سیّد المؤمنین، و فرزند هم سوگند تقوى و سلیل هدى و خامس اصحاب کساء، و پسر سیّد النّقباء، و فرزند فاطمه علیها السّلام سیّده زن‏ها. و چگونه چنین نباشى و حال آن که پرورش داده تو را پنجه سیّد المرسلین و پروریده شدى در کنار متقین، و شیر خوردى از پستان ایمان، و بریده شدى از شیر به اسلام، و پاکیزه بودى در حیات و ممات، همانا دل‏هاى مؤمنین خوش نیست به جهت فراق تو و حال آن که شکّى ندارد در نیکویى حال تو، پس بر تو باد سلام خدا و خشنودى او، و همانا شهادت مى‏دهم که تو گذشتى بر آنچه گذشت بر آن برادر تو یحیى بن زکریّا. پس جابر گردانید چشم خود را بر دور قبر و شهدا را سلام کرد بدین طریق: السّلام علیکم أیّتها الارواح الّتى حلّت بفنائک قبر الحسین علیه السّلام، و اناخت برحله، اشهد انّکم اقمتم الصّلاه، و آتیتم الزّکاه، و امرتم بالمعروف، و نهیتم عن المنکر، و جاهدتم الملحدین، و عبدتم اللّه حتى اتاکم الیقین. پس گفت: سوگند به آن که برانگیخت محمّد صلّى اللّه علیه و آله و سلّم را به نبوّت حقّه که ما شرکت کردیم شما را در آنچه داخل شدید در آن. عطیّه گفت، به جابر گفتم: چگونه ما با ایشان شرکت کردیم و حال آن که فرود نیامدیم ما وادیى را، و بالا نرفتیم کوهى را، و شمشیرى نزدیم و امّا این گروه پس جدایى افتاده ما بین سر و بدنشان و اولادشان یتیم و زنانشان بیوه گشته؟ جابر گفت: اى عطیّه! شنیدم، از حبیب خود رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله و سلّم که مى‏فرمود: هر که دوست دارد گروهى را، با ایشان محشور شود. و هر که دوست داشته باشد عمل قومى را شریک شود در عمل ایشان، پس قسم به خداوندى که محمّد صلّى اللّه علیه و آله و سلّم را به راستى برانگیخته که نیّت من و اصحابم بر آن چیزى است که گذشته بر او حضرت حسین علیه السّلام و یاورانش. پس جابر گفت: ببرید مرا به سوى خانه‏هاى کوفه. پس چون پاره‏اى راه رفتیم به من گفت: اى عطیّه! آیا وصیّت کنم تو را و گمان ندارم که برخورم تو را پس از این سفر، و آن وصیّت این است که دوست دار دوست آل محمّد را مادامى‏که ایشان را دوست دارد، و دشمن دار دشمن آل محمّد صلّى اللّه علیه و آله و سلّم را تا چندى که دشمن است با ایشان اگر چه روزه‏دار و نمازگزار باشند، و مدارا کن با دوست آل محمّد صلّى اللّه علیه و آله و سلّم اگر چه بلغزد از ایشان پایى از بسیارى گناهان و استوار و ثابت بماند پاى دیگر ایشان از راه دوستى ایشان، همانا دوست ایشان بازگشت نماید به بهشت و دشمن ایشان بازگردد به دوزخ.    متن عربی
متن روضه 1 🔸یک اربعین همین نه برای تو سوختم 🔸عمری بود که من به هوای تو سوختم برادر خوبم... حسین جان... 🔸قربانیان عشق همه کشته می شوند 🔸جز من که بارها به هوای تو سوختم ای همه دار و ندارم... زینب به فدات حسین... 🔸هر زن به پای زندگیش سوخت گر که سوخت 🔸اما من ای حسین بپای تو سوختم داداش حسین... خیلی برام سخت بود لحظه ای که دیدم... 🔸تو در میان مطبخ و من در میان حبس 🔸شرمنده ام از اینکه جدای تو سوختم اومد کنار قبر برادر نشست... صدا زد آی حسین نبودی... 🔸ای پاره پاره تن بنگر کاروان رسید 🔸زینب برای دیدن تو، قد کمان رسید برادر بلند شو ببین قدم خمیده... موهام سفید شده... 🔸یک اربعین برای تو سینه زدم حسین 🔸دم بوده وا حسینم و هر بازدم حسین 🔸خم گشته قدِ من چو قدِ مادرم حسین 🔸حالا ببین که خواهر تو نوحه خوان رسید 🔸از کربلا به کوفه و شام غصه خورده ام 🔸هرشب شمار زخم تنت را شمرده ام 🔸بگذر اگر که در غم تو من نمرده ام 🔸برخیز و بین که زینب تو ناتوان رسید 🔸یادم نمیرود که صدا میزدی تو آب 🔸یادم نمیرود که زخون کرده ای خضاب (نقطه گریز به روضه روز عاشورا: اینجا میتواند نقطه اتصال برای وارد شدن به یکی از روضه های روز عاشورا باشد.) هیچ وقت یادم نمیره اون لحظه ای رو که... شمر نانجیب با خنجر برهنه وارد قتلگاه شد... 🔸آندم بریدم از زندگی دل 🔸که آمد به مسلخ شمر سیه دل 🔸او می دوید و من می دویدم 🔸او سوی مقتل من سوی قاتل 🔸او می نشست و من می نشستم 🔸او روی سینه من در مقابل 🔸او می کشید و من می کشیدم 🔸او از کمر تیغ من آه باطل سادات منو ببخشید.. امام زمان منو ببخشید... 🔸او می برید و من می بریدم 🔸او از حسین سر من غیر از او دل
ته،مجلس ختم برای حسین برپا کرده،همه هرکدوم یه گوشه ای ایستاده بودند،هر کی یه صورت قبر رو بغل می کرد،هر کی یه جور ناله می زد،نوحه ها فرق می کرد،یکی میگفت: جوانان بنی هاشم بیایید،یکی اون طرف تر میگفت،صدا میزد:گلم تاب ندارد،حرم آب ندارد،یکی اون طرفتر میگفت:سقای دشت کربلا اباالفضل،اباالفضل،اما همه ی این روضه هارو زینب جمع کرد،یه مرتبه دیدند یه خواهری داره ناله میزنه،همه روضه خونها ساکت شدند،گفتند بشنویم زینب چی میگه:آخ، اگر کشتند چرا آبت ندادند…حسین…صدا نمونه تو سینه،معلوم نیست اربعین سال دیگه زنده باشیم یا نه،حسین…..هی خاکهارو میریخت رو سرش،هی میگفت،بیچاره زینب،الان برم مدینه سراغ حسین رو از من بگیرن،جواب چی بدم،بگم حسین و تو گودال جا گذاشتم،ای حسین……..زبون حال میگم،تصورم اینه،میشه زینب کنار قبر برادر قرآن نخونده باشه،آخه از باباش علی یاد گرفت،باباشم میرفت سر قبر مادر میخواست آروم بشه،آخه خود فاطمه وصیت کرد،کجا رفتم،یازهرا،کجا رفتم روز اربعین،قربون دل سوخته ات برم زینب،شاید دلت برا روضه ی مادر تنگ شده،علی فاطمه شو دفن کرد،خودش با دست خودش خاک ریخت،سنگ لحد گذاشت،دستاشو به هم زد نشست رو قبر،شروع کرد قرآن خوندن،آخه زهرا فرموده بود،علی جان نکنه منو دفن کنی زود بری،تنهام نذار،بشین بالا قبرم قرآن بخون،شاید میخواست بگه،وقتی بهم گفتن امامت کیه؟میخوام بگم این آقای غریب بالای قبر،این که داره گریه میکنه…
🔸عشق است کربلای تو لبیک یا حسین 🔸جان و تنم فدای تو لبیک یا حسین اربعین سیدالشهداء و... بازم اسم کربلا ذکر هر مجلسی شده... بازم دلها به سمت حرم با صفاش پر میکشه... 🔸گفتی به خلق: کیست که یاری کند مرا 🔸قربان آن ندای تو لبیک یا حسین آقا... یه روزی صدای غربتت بلند شد... کسی جوابت رو نداد اما... ببین الان میلیون ها زائر دارند می آیند سمت حرمت... 🔸کی میشود که آیم و از جان صلا دهم 🔸در صحن با صفای تو لبیک یا حسین بازم جا موندم آقا... کی میشه منم دعوت کنی حسین... خوش به حال اونایی که الان کربلا رسیدند... خوش به حال اونایی که الان بین الحرمینن... بهترین لحظه زندگی... اون لحظه ای که وارد کربلا میشی... نگاهت به حرم با صفاش میفته... نمیتونی طاقت بیاری... نا خودآگاه اشکت جاری میشه... دستهات روی سینه میزاری میگی... اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ 🔸احرام بسته، تلبیه گویان، کفن به تن 🔸آیم سوی منای تو لبیک یا حسین حالا هر کی دلش کربلا میخاد صدا بزنه... کربلا کربلا 8 🔸این دل تنگم عقده ها دارد 1 🔸 گوئیا میل کربلا دارد 1 یا حسین مظلوم 8 🔸من که از کودکی عاشقت بوده ام 2 🔸تو قبولم نما گرچه آلوده ام 1 🔸ای حسین ما را کربلایی کن2 🔸بعد از آن با ما هر چه خواهی کن1 یا حسین مظلوم 8 این روزها دسته دسته کاروان زوارها وارد کربلا میشند... اما... یک کاروانی با همه فرق داره... آماده ای بگم یا نه... 🔸آه از آن ساعت که با صد شور و شین 🔸زینب آمد بر سر قبر حسین امان از اون لحظه ای که زینب وارد کربلا شد... یا صاحب الزمان... تا اهلبیت به کربلا رسیدند... مثل برگهای خزان... خودشون رو از مرکب ها به زمین انداختند... هر کدوم قبر عزیزی رو در آغوش گرفت... یکی قبر علی اکبر رو بغل گرفته... یکی قبر قاسم رو گرفته... یکی کنار قبر عباس... یک مادری هم کنار قبر علی اصغر... اما بین جمعیت دیدند زینب هم داره دنبال قبر حسین میگرده... 🔸بر سر قبر برادر چون رسید 🔸ناله و آه و فغان از دل کشید 🔸با زبانِ حال، آن دور از وطن 🔸گفت با قبر برادر این سخن 🔸السلام ای کشته راه خدا 🔸السلام ای نور چشم مصطفی داداش ببین خواهرت برگشته... 🔸بهر تو امروز مهمان آمده 🔸خواهرت از شام ویران آمده داداش نبودی ببینی.. بعد از تو با ما چه کردند... 🔸چون تو رفتی بی‌کس و یاور شدم 🔸دستگیر فرقه ی کافر شدم داداش طاقت داری بگم یا نه... 🔸بعد قتل و غارت اموال تو 🔸تاخت دشمن بر سر اطفال تو 🔸بس ‌که سیلی شمر زد بر رویشان 🔸گشت نیلی صورت نیکویشان جات خالی بود این نامردها که رحم نداشتند... چشم برادرم عباس رو دور دیده بودند... هر وقت بچه ها بهانه میگرفتند بهشون تازیانه میزدند... بهشون سیلی میزدند... بزار اینطوری بگم... 🔸 یاسها را جوهر نیلی زدند 🔸کودکان را یک به یک سیلی زدند همه بچه ها رو زدند... 🔸کودکان را یک به یک سیلی زدند داداش همه این مصیبتها یک طرف مجلس یزید یه طرف... 🔸آه از آن ساعت که از روی غضب 🔸زاده ی سفیان یزید بی‌ادب 🔸در حضور خواهر گریان تو 🔸چوب می‌زد بر لب و دندان تو داداش حسین خیلی برام سخت گذشت... مجلس یزید ملعون... وقتی نانجیب با چوب خیزران به لب و دندانت میزد... شرمنده حسین... دستام بسته بود نتونستم کاری کنم... آی غریب حسین... الا لعنه الله علی القوم الظالمین. -