هدایت شده از مادر
4_5983294600477936643.mp3
2.73M
مادر:
دلبرم یوسف زهراست خدا میداند
یادش آرامش دلهاست خدا میداند
علت غیبت او هست گناه من وتو
خون جگر،از گنه ماست خدا میداند
✅
*حالا آماده ای گریه هات با گریه های امام زمانت عجین بشه،مگه نفرمود،یا جدا ،آگه نبودم کربلا یاریت کنم” اما صبح و شام برات گریه می کنم،نه تنها گریه می کنم،بلکه فرمود:”لاََبْکِیَنَّ لَک َ بَدَلَ الدُّمُوعِ دَماً” یعنی برات خون گریه میکنم،برا کدوم مصیبت امام زمان خون گریه می کنه؟*
آن مصیبت كه كند گریه برایش شب و روز
روضه زینب كبری است،خدا میداند
هدایت شده از مسجدابوالفضلی (ع)..دهنو
دلبرم یوسف زهراست خدا میداند
یادش آرامش دلهاست خدا میداند
علت غیبت او هست گناه من وتو
خون جگر،از گنه ماست خدا میداند
بر عطا و کرمش جن و ملک محتاجند
از دمش زنده مسیحاست خدا میداند
همه دنبال زر و سیم و گرفتار دلند
پسر فاطمه تنهاست خدا میداند
*الان کجای عالم داره مناجات می کنه،کجا داره برامن و تو دعا می کنه،چرا هر کی آقا رو زیارت کرده،خیمه نشین زیارتش کرده؟چرا هر کی یوسف زهرا رو دیده تو بیابونا دیده؟مگه این آقا تو بین ما،تو شهر ما،توخونه های ماجا نداره؟از امیرالمومنین طلب کردن مهدی فاطمه رو برا ما معرفی کنید،حضرت با سه چهار جمله معرفی کرد،فرمود:”صَاحِبُ هَذَا الْأَمْرِ ان الشَّرِیدُ الطَّرِیدُ الْفَرِیدُ الْوَحِیدُ” یعنی مهدی من غریبه،مهدی من تک و تنهاست،مهدی من از شهرها رانده شده*
*
آری اعمال من و توست حجاب من و تو
ورنه آن چهره هویداست خدا میداند
از همه بیشتر آنکس که بود منتظرش
مادرش حضرت زهراست خدا میداند
*حالا آماده ای گریه هات با گریه های امام زمانت عجین بشه،مگه نفرمود،یا جدا ،آگه نبودم کربلا یاریت کنم” اما صبح و شام برات گریه می کنم،نه تنها گریه می کنم،بلکه فرمود:”لاََبْکِیَنَّ لَک َ بَدَلَ الدُّمُوعِ دَماً” یعنی برات خون گریه میکنم،برا کدوم مصیبت امام زمان خون گریه می کنه؟*
آن مصیبت كه كند گریه برایش شب و روز
روضه زینب كبری است،خدا میداند
*انقده به روضه ی عمه جانش امام زمان،ارادت داره که به شیخ حسین سامرایی هم دستور داد،به شیعیان ما بگو،خدا رو به حق عمه جانم زینب قسم بدن،موانع فرج من برطرف بشه؛امشب دلاتونو کجا ببرم،کدوم گوشه ی روضه رو بخوانم؟ان شاالله چشمی نباشه که گریان نباشه،پیغمبر فرمود فاطمه جان،همه چشمها قیامت گریانه،غیر از اون چشمی که بر حسین تو گریه کنه،حالا آماده ای یا نه؟دلاتونو ببرم اون روضه ای که راوی میگه،زینب کاری کرد که دوست و دشمن به گریه افتادن،بی مقدمه میرم وارد روضه میشم*
وقتی رسید قافله در مجلس یزید
بالا گرفت قائله در مجلس یزید
زینب رسید و دور و برش جمع خسته ای
با پای پر ز آبله در مجلس یزید
*
هدایت شده از مسجدابوالفضلی (ع)..دهنو
یاصاحب الزمان،چه گذشت به عمه جان شما در این مجلس،الان این مسجد و جلسه به این وسعت خدام محترم جایگاه بانوان مجلله رو جدا کردن،اگه یه بانو اشتباهی وارد قسمت مردانه بشه،همه ی مردهای غیرتی بهش تذکر میدن،راه رو براش باز می کنن،مبادا اثباب مزاحمتی براش فراهم بشه،اما عمه ی امام زمان وارد مجلس نامحرم” اونم مجلسی که همه مشغول لهو و لعبن،همه مشغول می گساری اند،همه مشغول شادی اند،سرهای بریده رو بالا نیزه زدن،این زن و بچه ابی عبدالله رو در لباس اسیری*
زینب رسید و دور و برش جمع خسته ای
با پای پر ز آبله در مجلس یزید
*ابی عبدالله یه لحظه چشمانشو باز کرد،اشک سر بریده درآمد”دیدن سر بریده داره اشک میریزه*
اشک سر بریده درآمد که پا گذاشت
زینب میان سلسله در مجلس یزید
*ای حسین*
اماامشب میخوام اسم یه بانویی رو ببرم،که خیلی تو کربلا مضطر شد،تا به مقام اضطرار نرسی،نمی تونی با آقات درد دل کنی*
داغ رباب تازه شد آن لحظه ای که دید
بالا نشسته حرمله در مجلس یزید
*این زن و بچه رو به سلسله و غل و زنجیر بسته بود،چجوری وارد شدن،بماند” همه دارن نظاره میکنن،این بانوی مجلله ای که تا کربلا چشم نامحرمی سایه شم ندیده بود،این دختر علی که یحیی مازنی میگه،بیست سال با علی همسایه بودم،یه بارم نشد قد و قامت دختر علی رو ببینم،حالا بین نامحرما گیر افتاده” یا صاحب الزمان”وقتی با خطبه خوانیش یزید رو رسوا کرد،دیدن یزید دستور داد،سر بریده ابی عبدالله رو از رو نیزه بیرون بیارن،بزارن تو تشت طلا،آخ بمیرم این تشت طلا رو زیر پای نحسش گذاشت،میز قمارشو رو تشت طلا قرار داد،اینجا زینب کاری کرده که دوست و دشمن به گریه افتادن،حریف خطبه ی زینب نشد،دیدن چوب دستیشو بالا میبره، انقده با چوب خیزران بر لب و دندان حسین،بچه ها دیدن چوب یزید که بالا میاد دو دست عمه هم بالا میاد،چوب که به تشت پایین میاد عمه چنان با سیلی به سر و صورت میزنه،ناله بزن یا حسین*
هرچه سفارش کرد مزن ظالم که او از ره رسیده
لبان غنچه اش زهرا مکیده
مردم از شما میپرسم،قاری قرآن محترم هست یا نه؟پیغمبر لب های قاری قرآن رو میبوسید،امیرالمومنین به قاری و معلم قرآن جایزه میداد،امامن یه قاری قرآن میشناسم،تا شروع کرد به قرآن خوندن،نه تنها احترامش نکردن،بلکه جلو زن و بچه انقده با چوب خیزران بر لب و دندانش زدن
هدایت شده از کانال روضه دفتری ایتا وتلگرام
شب های جمعه فاطمه، با سوز و آه و واهمه
آید به دشت کربلا گردد به دور قتلگاه
گوید حسین من چه شد،نور دوعین من چه شد
شب زیارتی ابی عبدالله علیه السلام است،آسمان هم با ما در این ساعت بر ابی عبدالله(ع) گریه کنه. فرمود فاطمه جان، همه چشم ها قیامت گریانه غیر ازاون چشمی که بر حسین تو گریه کنه وقتی جبریل خبر شهادت ابی عبدالله رو به پیغمبر داد، همون لحظه ی ولادت، پیغمبر گریه کرد دستور امد این خبر و باید به مادرش فاطمه هم بدی،کدوم فاطمه؟
همون فاطمه ای که “وَوَضَعَتْهُ أُمُّهُ کرْهًا” حسین و به سختی به دنیا آورده، تا پیغمبر به فاطمه خبر داد دخترم این بچه ای که تازه از تو به دنیا اومده این فرزندت و کربلا غریبانه می کشند “بَکَتْ فَاطِمَةُ بُکَاءً شَدِیداً” ان شالله بی بی دوعالم شفاعت همتون رو کنه می گه اینا مجلس روضه حسینمو ترک نکردند نذاشتند جلسه روضه حسینم بی رونق باشه بگو فاطمه جان شاهد باش.
تا زهرا گریه کرد همون جا پرسید: بابا روزی که حسینمو می کشن شما زنده ای یا نه فرمود: نه دخترم، من مادرش هستم یا نه؟ نه دخترم، باباش علی هست یا نه؟ نه دخترم، گریه زهرا بیشتر شد عرضه داشت “یَا أَبَهْ فَمَاْ یَبْکِی عَلَیْهِ؟”اگه ما نیستیم پس کی بر حسین من گریه میکنه؟فرمود: دخترم غصه نخور امتی میان نسلی بعد نسلی بر حسین تو زار میزنند گریه میکنند، تا این بشارت و داد گل لبخند بر چهره فاطمه نقش بست، پیغمبر فرمود:زهرا جان باید یه قولی به من بدی بابا، چیه بابا؟ دخترم تو باید از زنهای گریه کنشون شفاعت کنی؛ منم قیامت از مرد هاشون شفاعت کنم.
یعنی با این گریه تو مشمول شفاعت پیغمبر و فاطمه ای” آماده ای یا نه؟بریم کنار گودال….
“فَوَقَفَ یَسْتَرِیحُ سَاعَةً وَضَعُفَ عَنِ الْقِتَالِ” یه نگاه کرد دید همه یاراش رو زمین افتادن خسته شد،تکیه به نیزه داد بلکه لحظه ای استراحت کنه،نانجیبی چنان با سنگ به پیشانی حضرت زد؛ خون تمام پیشانی رو فرا گرفت. شهدا هم با ما گریه کنند.
ابی عبدالله هرچه کرد نتونست خون پیشانی رو بند بیاره،یا للعجب این لباس عربی رو بالا زد، بلکه بتونه خون پیشانی رو بند بیاره، اینجا بود سپیدی سینه حسین نمایان شد؛ یه ظالمی با تیر سه شعبه چنان به قلب حسین، دیگه نتونست تیر و از مقابل در بیاره خون مثل ناودان داره فواره می زنه؛ دیدن ابی عبدالله(ع) میگه بسم الله و بالله و علی ملة رسول الله دیگه نتونست دوام بیاره چنان با صورت به زمین افتاد همه بگیم یا حسین.
صل الله علیک یا مظلوم یا اباعبدالله،
با همین حال خوشت شب زیارتی ابی عبدالله است حالا که چشمت گریان شده امام صادق علیه السلام فرمود:ابی عبدالله به گریه کن هاش نظر می کنه الان ابی عبدالله(ع) داره به تک تکمون نظر می کنه فرمود اثر این نظر حسینم اینه برا گریه کن هاش خود حسین استغفار می کنه حالا می خوای نامتو جزو زایرینش هم بنویسن یا نه؟ به نیابت هم همه شهدامون شهدای این مکان مقدس شهدایی که خانواده هاشون شرف حضور دارند بالاخص شهدای گمنام عرض سلام کن از همه التماس دعا:
اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ وَ عَلی عَلِی بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ عَلی اَصْحابِ الْحُسَیْنِ
هدایت شده از کانال روضه دفتری ایتا وتلگرام
─┅══༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅══┅─
#نوحه
#شهادت_امام_حسن_مجتبی_ع
#گلواژه_هاے_اهل_بیت_ع
#بند_اول
ای امیــر کــرم یا حسن جان
ای شهید سـتم یا حسن جان
حَرَمَت در دل شیعـیان است
گر نداری حرم یا حسن جان
ای ،، یـــــادگار حیـــــدر
ای ،، لالــــــه ی پیغمبــر
شد ،، گَُلِ عُمـــــرَت پرپر
وای ،، یا حسن یا مظلوم(3)
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
#بند_دوم
عالِمانی که نیکــو ســرشتند
این حدیث از پیـمبر نوشتند
که حسین وحسن هردومولا
برجــــوانــــان اهل بهشتنـد
ای،، یـــــــادگار حیــــدر
ای ،، لالــــــه ی پیغمبــر
شد ،، گَُلِ عُمــــرَت پرپ
وای ،، یا حسن یا مظلوم(3)
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
#بند_سوم
ای به روز جـــمل مرد میــــدان
ای شــب قدر شـــب زنده داران
مفتخـــر از تـو باشـــد کرامــت
ای سجیّه تو را جود و احســان
ای ،، یـــــــادگار حیـــدر
ای ،، لالــــــه ی پیغـمبــر
شد ،، گَُلِ عُمــــــرَت پرپر
وای ،، یا حسن یا مظلوم(3)
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
#بند_چهارم
هم سکــوتـــت برای خـدا بود
هم پیام تو صــدق و صفا بود
صلح و صبر و قیام و قعودت
ضــامــن نهضت کــــربــلا بود
ای ،، یـــــــادگار حیـــدر
ای ،، لالــــــه ی پیغمبــر
شد ،، گَُلِ عُمــــــرَت پرپر
وای ،، یا حسن یا مظلوم(3)
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
#بند_پنجم
تو امیری ولی بی سپاهی
داده تاریخ عُمرت گواهی
بعد بــابــایت اوّل غریبی
جُــز خدایت نباشد پناهی
ای ،، یـــــــادگار حـیــدر
ای ،، لالــــــه ی پیغمبــر
شد ،، گَُلِ عُـمـــــرَت پرپر
وای ،، یا حسن یا مظلوم(3)
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
#بند_ششم
دل تــــو پر ز زخــــم زبان بود
جگرت خـون ز داغی گران بود
خســته روحـــت ز نــامردمیهـا
در گلـــوی تو بُغضــی نهان بود
ای ،، یــــــــادگار حیــدر
ای ،، لالــــــه ی پیغمبــر
شد ،، گَُلِ عُمــــــرَت پرپر
وای ،، یا حسن یا مظلوم(3)
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
#بند_هفتم
ای که در کودکی قلبت افسرد
گل عمر تو در کوچــــه پژمرد
پیش چشمــــان بـــارانــی تو
مــادرت از مغیـره کتک خورد
ای ،، یـــــــادگار حــیــدر
ای ،، لالــــــه ی پیغــمبــر
شد ،، گَُلِ عُمـــــــرَت پرپر
وای ،، یا حسن یا مظلوم(3)
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
#بند_هشتم
کوچـــــه بود و تـو و آه مادر
دشمـــــن آمد ســــر راه مادر
آسمان پیش چشمت سیه شد
بـر کبـــــــود رخ مــــاه مـادر
ای،، یـــــــادگار حـیــدر
ای ،، لالــــــه ی پیغمبــر
شد ،، گَُلِ عُمــــرَت پرپر
وای ،، یا حسن یا مظلوم(3)
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
#بند_نهم
خصم حیدرچه ظلم وجفا کرد
سینـه ات را به غم مبتــلا کرد
ضرب سیـــلـی ثانی به پیشت
با رخ مـــــادر تــــو چهــا کرد
ای،، یـــــــادگار حـیــدر
ای ،، لالــــــه ی پیغمبــر
شد ،، گَُلِ عُمـــــرَت پرپر
وای ،، یا حسن یا مظلوم(3)
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
#بند_دهم
تـو خطیب خـطا زاده دیدی
از لبــش ســبّ بـابـا شنیدی
تو به مسجـــد ز بـالای منبر
طعـم تلخ غریبـــی چشیدی
ای ،، یـــــــادگار حیــدر
ای ،، لالــــــه ی پیغمبــر
شد ،، گَُلِ عُـمــــرَت پرپر
وای ،، یا حسن یا مظلوم(3)
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
#بند_یازدهم
بعد بابا زبس خـون دلت شد
غم چــراغ شـب محـفلت شد
تو غریبی که در خانه ی خود
همســــر بی وفـــا قاتلت شد
ای ،، یـــــــادگار حیــدر
ای ،، لالــــــه ی پیغمبــر
شد ،، گَُلِ عُــمــــرَت پرپر
وای ،، یا حسن یا مظلوم(3)
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
#بند_دوازدهم
بسکه دیدی خیانت ز یاران
بر تو گریان شـد ابر بهاران
پیکـــــر نازنیـــن تو گردید
وقــت تشییـــع تو تیرباران
ای،، یـــــــادگار حیـــدر
ای ،، لالــــــه ی پیغمبــر
شد ،، گَُلِ عُمــــرَت پرپر
وای ،، یا حسن یا مظلوم (3)
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
#بند_سیزدهم
ای که باشـــد عیان از مزارت
غــــربت روح افـــــلاکــی تو
مهدی و فاطمه هـر دو باشند
زائــــــــر تــربـت خــاکــی تو
ای،، یـــــــادگار حیــدر
ای ،، لالــــــه ی پیغمبــر
شد ،، گَُلِ عُمــــرَت پرپر
وای ،، یا حسن یا مظوم(3)
اثر از: محمّد نعیمی (قم المقدّسه)
تهیه و تنظیم کنندگان:
علی وطنی (ورامین) ابوالفضل عامری
هدایت شده از زمزمه
نوح به هزار سال یک طوفان دید
من نوح نیم ولی هزار توفان دیدام