22 آبان1401حجت الاسلام والمسلمین #فرحزاد .mp3
4.98M
🔖منبر کامل صوتی 🔖
#استاد_فرحزاد
▫️موضوع: اهل تفاخر در مسیر هدایت قرار نمیگیرند
⏱22 آبان1401
🕌حرم حضرت معصومه سلام الله علیها
بزن به حساب خدا.mp3
4.54M
🔖منبر کوتاه صوتی 🔖
🔅بزن به حساب خدا❗️
➖ بلدی بزنی به حساب خدا؟
➖ بلدی بکشی کنار، خدا هزینهی مصائب و بلایای زندگیت رو حساب کنه؟
✖️ تا این مهارت رو یاد نگیری، اسمت مؤمن نیست!
نه خودت امنیت داری،
نه محل امنیت برای دیگرانی!
🔰 #استاد_شجاعی
#استاد_پناهیان
18 آبان1401حجت الاسلام والمسلمین دکتر رفیعی.mp3
5.68M
🔖منبر کامل صوتی 🔖
#استاد_رفیعی
💠موضوع: خون شهیدان ضامن بقای نظام و انقلاب است
آبان ۱۴۰۱
🕌 حرم حضرت معصومه سلام الله علیها
انسان شناسی ۱۶٠.mp3
11.66M
🔖منبر کوتاه صوتی 🔖
🔅دلیل اینکه خداوند، در قرآن زیاد از این عبارات استفاده میکند؛
إنّ الله یحبُّ / "خدا دوست دارد که...
إن الله لا یُحبُّ/ خدا دوست ندارد که...
- مگه رعایت دین، دلبخواهیه؟
- مگه دین رو برای اینکه خدا دوست داره یا نداره، باید پذیرفت یا نپذیرفت؟
🔰 #استاد_شجاعی
#شهید_حسن_باقری
24 آبان1401حجت الاسلام والمسلمین #مومنی.mp3
3.75M
🔖منبر کامل صوتی 🔖
#استاد_مومنی
🔷موضوع: شکرگزاری بزرگترین مانع برابر وسوسههای شیطان است
🕌حرم حضرت معصومه سلام الله علیها
#شکر
#شیطان
.
🔊 درد و دل با #امام_حسین علیه السلام
🔘 روضه #حضرت_زهرا سلام الله علیها #فاطمیه
*
یک یاحسین گفتم و دیدم غمی نماند
تسکین دردهای دل مضطرم حسین
*هر وقت اسمتو آوردم آروم شدم ... آقا ، اینو از خواهرت یاد گرفتم ... هرجا عذابش میدادن میگفت حسین ، غمهای عالم از دلش میرفت ... اصلا من اسم تورو میارم خدا نگاهم میکنه ... اصلا اسمتو میارم گره هام باز میشه ...
می کشی مرا حسین ...
روضه با همین ناله ها خوبه ... قدر لحظه لحظتونو بدونید ... هنوز روضه نگفتن چشماتون بارونی شده ...
بگو اومدم باهات یه دستی بدم ، برا مادرت مایه بذارم ...
شنیدم مادرت راه نمیتونه بره ... وگرنه توی این برف و باران کی میاد ؟! .... دیدم مادرت افتاده ... دویدم اومدم*
یادم نمی رود که همه عزتم توئی ...
*نمکت به من حروم اگه فکر کنم خبریه و فکر کنم خودم کسی شدم ... مردم از صدقه سر تو جواب سلاممو میدن ... من فردای قیامت آبرودارم ... توی اون جمعیت محشر ، حسینیا مثل نور میدرخشند ...
مادرت میاد ... انتخاب میکنه ... تو بیا ... تو بیا ... یادته روی موتور سردت شده بود اما زیر لب میگفتی فدا سر مادر ... اگه غیر از اینه بگید ... بخدا دستتونو میبوسم ...
ای کاش مادر مدینه نبودی ... ببین بچه ها دور پسرت چه جور میگردن ...*
کاش همسایه ی ما میشدی ای مادرجان
بخدا میخ ندارد ...
*کجا رفت روضه ... من روضه نمیگم حالا ... یه شب مهمونم ، صد سال دعاگویم ... یه خاطره بسازیم امشب ... یه روز با پرچمتون از اینجا همه بریم کربلا ...*
یادم نمی رود همه ی عزتم توئی
من پای سفره ی تو شدم محترم حسین
*آقاجان ... آخر سال ماست ... اصلا حواست به ما هست یا نه ... از اربعین خیلی گذشته ... من دوباره دلم تنگ شده ... تا کی برم توی حیاط امام رضا ... هی بگم به نیت کربلا سلام آقا ...
من دلم بین الحرمین میخواد ...
آره پنجره فولاد کربلا میده ... اما اگه شما (مشهدیا) دیر به دیر برید کربلا ، مردم حرف درمیارنا ... طرف میکوبه از شهرش میگه برم امام رضا ، کربلامو بگیرم ... تو بقل گوشته امام رضا ...
حالا ببینم این یه بیت رو چه جور از من تحویل میگیری ...*
لطفی که کرده ای تو به من مادرم نکرد
ای مهربانتر از پدر و مادرم حسین ...
*آره آقا ... من خودمو به تو چسبوندم ... خب به درد نخور هم که باشم تورو دارم ... خب اگه بدرد بخورارو دور خودت جمع کنی پس چه آقایی ... تو مادرت فاطمه ست ...
مادر شما اسمش توی عالم پیچیده ... هرکی بدردنخوره دستشو میگیره ... یکبار هم سر ما ، تو ضرر بده ... همش که نباید تو سود کنی ... من به همه گفتم با تو رفیقم ...*
من سالهاست در به در روضه ی توأم
*یادتونه .... همسن و سالای من بهتر یادشونه ... اینقدر سر پرچم گرفتن توی دسته کتک خوردیم ... اینقدر سر زنجیر بزرگتر برداشتن دعوا کردیم ... من اینقدر کُتل برای دسته هات روی شونم کشیدم ... من اینقدر برای تو کارگری کردم که به بابام حرفشو گوش ندادم ... حالا این درسته برای یه کربلا به این روز بیفتم ... من میخوام هر وقت گفتم حرم میخوام صبح حرم باشم ......*
#مناجات_با_امام_حسین
#روضه_حضرت_زهرا
#فاطمیه
🎤 حاج حيدر خمسه
🏴👇
هدایت شده از شعر روضه
#امام_حسین
ای سایهات فتاده به روی سرم حسین
معنای واقعی اصول الکرم حسین
یک یاحسین گفتم و دیدم غمی نماند
تسکین دردهای دل مضطرم حسین
یادم نمیرود که همه عزتم تویی
من پای سفرۀ تو شدم محترم حسین
لطفی که کردهای تو به من مادرم نکرد
ای مهربانتر از پدر و مادرم حسین
من سالهاست در به در روضه توام
داغ تو را به جان و دلم میخرم حسین
در کوچههای سینه زنی سالیان سال
در حسرت هوای حرم میپرم حسین
کابوس من شده غم دوری کربلا
در خواب هم ذکر لب من حرم حسین
تا گفتم اسم کرب و بلا را دلم گرفت
مانند خواهری که صدا زد دلم حسین
اینجا کجاست؟ خواهرت افتاد از نفس
رحمی نما به سینۀ شعله ورم حسین
اینجا عجیب بوی فراق تو میرسد
یک دم نگاه کن تو به چشم ترم حسین
زینب کجا و مجلس نامحرمان کجا
یک ذره حق بده نشود باورم حسین
مجموع حرفهای من اینجا خلاصه شد
در یک کلام: ای همۀ باورم حسین
حسین صیامی
هدایت شده از شعر
سپردمت به خدا و به ریگهای بیابان
سپردمت به غبار به خارهای مغیلان
سپردمت به وحوش،به شیرهای درنده
به مردمان دهات و به آهوان پریشان
به باد گفتم اگر شد مرتبت بکند
که تا خمیده نگردد دوباره مادر جان
به گوش خاک سپردم تنت بپوشاند
بدست اینکه ببیند کسی تو را عریان
سپردمت به هر آنکس که بود ، اما تو
سپردیم به که رفتی!؟ به دلقکان به کنیزان؟!
سپردیم به دو صد چشم پست نامحرم؟
به شمر و خولی و اخنس به حرمله به سنان؟
هدایت شده از شعر
ای کشتی نجات بشر دستمان بگیر
ماییم غرق موج خطر دستمان بگیر
بر ما که در کمین بلا گیر کردهایم
با چشم مرحمت بنگر دستمان بگیر
شیعه کم و محب گنه کارتان زیاد
درهم محب و شیعه بخر دستمان بگیر
ما؛ ایحسین، مسلم و هانی نمیشوییم
ما و همین دو دیدهی تر دستمان بگیر
از دست غیر دشنهی دشنام میخوریم
از دست دوست خونجگر دستمان بگیر
راهی که پیش روست، دراز است و پای لنگ
ای روی نیزه رفته سفر دستمان بگیر
زینب اشاره کرد به سر، گفت `یاحسین”
ای بر خیام سایهی سر دستمان بگیر
از قامت رشیدهی زنهای خیمهات
جز سایهای نمانده اثر دستمان بگیر
رو کرد بعد بر سر عباس و گفت آه
ماه منیر، قرص قمر دستمان بگیر
هم بر لباس پارهی ما سایهسار باش
هم بر رخ سهساله سپر دستمان بگیر
امیر عظیمی