eitaa logo
Emamezamaan
1.3هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
972 ویدیو
361 فایل
اشعار و سرودها و نوحه های امام زمانی @Yaghoubian1349
مشاهده در ایتا
دانلود
السلام علیک یا صدیقه الکبری اگرچه شمعی و از سوختن نپرهیزی نبینمت که غریبانه اشک می ریزی !   هنوز غصه ی خود را به خنده پنهان کن ! بخند ! گرچه تو با خنده هم غم انگیزی   خزان کجا ، تو کجا تک درخت ِ من ! باید که برگ ِ ریخته بر شاخه ها بیاویزی   درخت ، فصل ِ خزان هم درخت می ماند تو « پیش فصل » بهاری نه اینکه پاییزی   تو را خدا به زمین هدیه داده ، چون باران که آسمان و زمین را به هم بیامیزی   خدا دلش نمی آمد که از تو جان گیرد وگرنه از دگران کم نداشتی چیزی  فاضل نظری
Sahbe 10 - Master 002.mp3
10.65M
غریب بن غریب 🎤 شهید بن شهید غریب بن غریب سلام الله علی شیب الخضیب میرسه از تو گودال یه ناله جگر سوز که تیغ ابن ملجم تو دست شمره امروز دم نوحه مون رو نغمه حجازه دیگه وقت خوندن روضه بازه عقده های کهنه و نعلای تازه ویلی ویلی علی الحسین ... قابِضٌ عَلى شَيبَتِكَ بِيَدِهِ ذابِحٌ لَكَ بِمُهَنَّدِ چه بلایی به سر تو اومده از مدینه مادر تو اومده وا اماه رسیده زینب تو با پای برهنه سرو به سختی میبره خنجر کهنه آه حسین نیزه شکسته ها و قتلگاه حسین بعد از رفتن سنان اومد تازه ساربان شمر با خنده میگه که انگشتر مبارکه شهید بن شهید غریب بن غریب سلام الله علی شیب الخضیب به جای خواهری که نیمه جونه مادرمون خودش رو میرسونه خولی سرت رو میبره شبونه روشن نباشه کاش تنور خونه منتظرم باش ام حبیبه تو شهر حیدر زینب غریبه یه سر طناب بازوی من و یه طرف گردن زین العابدین دعا کن برا رقیه دخترت وقتی از رو ناقه میخوره زمین امروز تموم زندگیمو دادم از دست دلگیر ترین غروب جمعه ست این طالب بدم المقتول بکربلا ...
1967.المزار الكبير ـ في زِيارَةِ النّاحِيَةِ ـ: الشِّمرُ جالِسٌ عَلى صَدرِكَ ، مولِغٌ سَيفَهُ عَلى نَحرِكَ ، قابِضٌ عَلى شَيبَتِكَ بِيَدِهِ ، ذابِحٌ لَكَ بِمُهَنَّدِهِ [1] ، قَد سَكَنَت حَواسُّكَ ، وخَفِيَت أنفاسُكَ ، ورُفِعَ عَلَى القَنا رَأسُكَ ، [2] . [3]
Mahomud-Karimi-Shab3-Fatemieh1-97-madarm-fateme-ast.mp3
6.66M
📋 مادرم فاطمه است ⬛️ | ⬛️ ⬛️ ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ مادرم فاطمه است یه مادری دارم بهشت زیر پاشه، سرنوشت تو نگاهشه یه مادری دارم نجات تو دعاشه، زندگیم تو صداشه خدایی مهربونی، مادر مادر مادر ای عشق آسمونی، مادر مادر مادر مادرم فاطمه است مادرِ پدر و مادرم فاطمه است سایه ی همیشه رو سرم فاطمه است باورم فاطمه است باور و مادرِ رهبرم فاطمه است اونی که غمش و میخرم فاطمه است ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ .
. سال ها پیش در این شهر درختی بودم یادگار کهن از دوره ی سختی بودم هرگز از همهمه ی باد نمی‌لرزیدم ناز پروده چه اقبال و چه بختی بودم به برومندی من بود درختی کمتر رشد می کردم و می شد تنه‌ام محکم‌تر من به آینده ی خود روشن و خوش بین بودم باغ را آینه‌ای سبز به آیین بودم روزها تشنه ی هم‌صحبتیِ با خورشید همه شب هم نفس زهره و پروین بودم ریشه در قلب زمین داشتم و سر به فلک برگ‌هایم گل تسبیح به لب مثل ملَک راستی شکر خدا برگ و بری بود مرا با درختانِ دگر سِرّ و سَری بود مرا دست و دل بازتر از سرو و صِنوبر بودم چتری از سایه و شهد و ثمری بود مرا چشم من بود به شاهین ترازوی خودم تکیه کردم همۀ عمر به بازوی خودم ناگهان پیک خزان آمد و باد سردی باغ شد صحنه ی طوفان بیابان گردی در همان حال که احساس خطر می‌کردم نرم و آهسته ولی با تبر آمد مردی تا به خود آمدم از ریشه جدا کرد مرا ضربه‌هایش متوجّه به خدا کرد مرا حالتی رفت که صد بار خدایا کردم از خدا عاقبت خیر تمنّا کردم گر چه از زخمِ تبر روی زمین افتادم از سعادت به رُخم پنجره‌ای وا کردم از من سوخته دل بال و پری ساخته شد کم کم از چوب من آن روز دری ساخته شد وقف دیوارِ حرم‌خانه ی ماهم کردند هر چه در بود در آن کوچه نگاهم کردند از همان روز که سیمای علی را دیدم همه شب تا به سحر چشم به راهم کردند مثل خود تشنه ی سیراب نمی‌دیدم من این سعادت را در خواب نمی دیدم من بارها شاهد رُخسار پیمبر بودم مَحرم روز و شب ساقی کوثر بودم تا علی پنجه به این حلقه ی در می‌افکند به خدا از همه ی پنجره‌ها سر بودم دست‌های دو جگر گوشه که نازم می‌کرد غرق در زمزمه و راز و نیازم می‌کرد به سرافرازی من نیست دری روی زمین خورده بر سینه ی من بال و پر روح الامین سایه ی وحی و نبوت به سرم بوده مدام به خدا عاقبت خیر همین است همین هر زمانی که روی پاشنه می‌چرخیدم جلوۀ روشنی از نور خدا می‌دیدم گاه گاهی که زِ من فاطمه می‌کرد عبور موج می‌زد به دلم آینه در آینه نور سبزپوشان فلک پشت سرش می‌گفتند «قل هو الله احد»، چَشم بد از روی تو دور سوره ی کوثری و جلوه ی طاها داری آن چه خوبان همه دارند تو تنها داری! دیدم از روزنِ در جلوه ی احساسش را عطر گل‌های بهشتی و گل یاسش را دیده‌ام مائده‌ای را که فرستاده خدا دیده‌ام فاطمه و گردش دستاسش را زیر آن سقف گلین عرش فرود آمده بود روح همراه ملائک به درود آمده بود هر گرفتار غمی حلقه بر این در می زد هر که از پای می‌افتاد به من سر می زد آیۀ روشن تطهیر در این کوچه مدام شانه در شانۀ جبریل امین پر می زد یک طرف شاهد نجوای یتیمان بودم یک طرف محو شکوفایی ایمان بودم من ندانستم از اوّل که خطر در راه است عمر این دلخوشی زودگذر در راه است دارد این روز مبارک، شب هجران در پی شب تنهایی ریحان رسول الله است مانده بودم که چرا آینه را آه گرفت؟ یا پس از هجرت خورشید چرا ماه گرفت؟ رفت پیغمبر و دیدم که ورق برگشته مانده از باغ نبوت گل پرپر گشته مهبط وحی جدا گردید جبریل جدا مسجد و منبر و محراب و حرم سرگشته هست در آینه ی باغ خزان دیده ملال نیست هنگام اذان صوت دل انگیز بلال همه حیرت زده افروختنم را دیدند دیده بر صحن حرم دوختنم را دیدند بی وفایان همه آن روز تماشا کردند از خدا بی‌خبران سوختنم را دیدند سوختم تا مگر از آتش بیداد و حسد چشم زخمی به جگر گوشۀ یاسین نرسد هیچ آتش به جهان این همه جانسوز نشد شعله جان سوز اگر بود جهان سوز نشد رسم آتش زدن از عهد خلیل الله است آتش آن روز گلستان شد و امروز نشد آه از این شعله که خاموش نگردد هرگز داغ این باغ فراموش نگردد هرگز سوخت در آتشِ بیداد رگ و ریشه و پوست پشت در این علی است و همه ی هستی اوست یادم از غفلت خویش آمد و با خود گفتم حیف آن روز به نجّار نگفتم ای دوست تو که در قامت من صبر و رضا را دیدی بر سر وسینه ی من میخ چرا کوبیدی؟ همه رفتند و به جا ماند درِ سوخته‌ای دفتری خاطره از آتشِ افروخته‌ای روی گلبرگ شقایق بنویسید هنوز هست در کوچه ی ما چشمِ به در دوخته‌ای تا بگویند در این خانه کسی می‌آید مژده ای دل که مسیحا نفسی می‌آید. (شفق)✍ .
. ارواحنا_فداه کسی که بی تو سر صحبت جهانش نیست چگــونه صبــر و تحمـــل کند توانش نیست به سوز هجــر تو سوگنــد ، ای امیـــد بشر دل ازفراق تو جسمی بود که جانش نیست اسیر عشق تو ،  این غم کجا برد کــه دلش محیـــط غم بــود و ، طاقـــت بیـانـش نیست نـــه التفـــات به طوبی کند نه میـــل بهشت که بی حضور تو حاجت به این و آنش نیست کسی که روی تو را دید یک نظر چون خضــر چگــونـه آرزوی عمـــر جــــاودانـش نیســت کســـی کـــه درک کند فیض با تـو بـــودن را بحــق حــق کــه عنایت بـه دیگرانش نیست بهـــار زندگـــی ام در خـــزان نشست بـیــــا ( بهـــار نیست به باغی که باغبانش نیست ) کنــــار تربت زهـــرا تو گریـــه کن کــه کسی بجــــز تو باخبـر از قبـــر بــی نشانش نیست بیـــا و پــــرده ز راز شهـــــادتـــش بـــــردار پسر که بـــی خبـــر از مــادر جوانش نیست بجــــز ولای تو ای مــــاه هاشمـــی طلعــت ( شفق) ستاره به هر هفت آسمانش نیست  (شفق)✍ .
هدایت شده از آموزش جامع امیرپور
اجزاي تشكيل دهنده روضه: 1. مقدمه(تَخَلُّص): مطالبي كه به عنوان حلقه اتصال بين شعر اول مجلس و متن اصلي روضه به کار می رود مقدمه يا تخلص ناميده مي شود. انواع مقدمه(تخلص) مقدمه انواع مختلفي دارد كه عبارت است از: الف)شعري : ممكن است مقدمه چيني و حلقه اتصال بين شعر ابتداي مجلس با متن اصلي روضه توسط بيت يا ابياتي صورت بگيرد. مثال: سبک 3 تک 1: سر من پیکر من خاک رهت باد که بود در ره عشق سرت جایی و پیکر جایی ب) روايي: گاهي روايت با توجه به ارتباطي كه با ماقبل و مابعد خود دارد به عنوان مقدمه يا تخلص مورد استفاده قرار مي گيرد. مثال: سبک 6 تک 1 : از امام صادق سؤال کردند… ج) تاريخي: در این نوع مقدمه يك موضوع تاريخي ياقسمتي ازمقتل حلقه اتصال شعر و روضه می شود. مثال: سبک 17 تک1 : وقتی پیغمبر می خواست بدن خدیجه غسل بده دخترش فاطمه پنج ساله … سبک 19 تک 1: عیال خون خدا را… د) انشايي: گاهي جملاتي كه مداح در موضوع انشاء مي كند ، ارتباط اصل روضه با ماقبل را برقرار مي سازد. مثال: سبک 14 تک1: پرچم می زنیم … ه) تجربي : گاهي بعضي از اتفاقات روزمره زندگي به عنوان مقدمه روضه به كار می رود. مثال: سبک 16 تک1 : مرحوم شیخ رضای سراج… سبک 23 تک1: یکی از دوستان ما اهل منبره… ـ سبک 15 تک1 : مرحوم مقدس اردبیلی … نکته1: مطالب مربوط به شفا گرفتن مریضها ، دیدار امام زمان (عج) و مکاشفات؛ جزء مقدمات تجربی روضه محسوب می شوند. نکته 2: گاهی مقدمه چینی با تلفیقی از دو یا چند مقدمه صورت می گیرد. مثال: سبک 14 تک1: پرچم می زنیم… نکته3: می توان در دل موضوعی کلی برای موضوع جزئی دیگری مقدمه چینی کرد . مثال: سبک 16 تک1 : مرحوم شیخ رضای سراج… نکته4: استفاده از مقدمات تجربی تبحر بالایی نیاز دارد. نکته 5 : ممکن است در یک مجلس برای چند روضه چند بار مقدمه چینی صورت بگیرد. 2. متن اصلي روضه: عبارت است از محتواي اصلی مصيبت. 3. گره مرثيه: پر سوز و گدازترين بخش متن اصلي روضه. بيان اين بخش را باز كردن گره مرثيه مي ناميم. 4. گريز: اشاره به ذكرمصيبتي ازمصائب امام حسين(علیه السلام) یا حضرت زهرا(سلام الله علیها) كه ازجهتي بامتن اصلي روضه و گره مرثیه ؛ تناسب ، شباهت و یا ارتباط دارد. نکات مربوط به گریز • شدت مصیبت و سوز و گداز در گریز باید بیشتر از گره مرثیه روضه اصلی باشد. • روضه امام حسین(علیه السلام) و حضرت زهرا(سلام الله علیها) ، معمولا بدون گریز خوانده می شوند. مراحل فراگيري روضه خواني 1. تقليد: در این مرحله نمونه هاي روضه هاي مداحي سنتی را تحت نظر اساتيد انتخاب كنيد و با رعايت الگوي تمرين ، سبك(روش و لحن خواندن) و بيان(عين عبارات وجمله بندي هاي) آن را ملكه كنيد. نکته: تقلیدی که مقدمه به استقلال رسیدن نباشد ارزشی ندارد. 2. استقلال: در این مرحله مطالب از كتب روايي ، تاريخي ، مقاتل ، داستاني و… در این مرحله استخراج می شود و در قالبهاي سبكي و بياني آموخته شده پیاده می گردد. • بيان روضه بيان كلمه و كلام اقسامي دارد كه در يك تقسيم بندي كلي عبارت است از: مكاتبه اي و محاوره اي. نكته قابل ذكر اينكه؛ بيان روضه را در يكي از اين دو تقسيم كلي نمي توانيم قرار دهيم بلكه بايد آن را مجزا تعريف كرده و خصوصيات خاصي را برايش در نظر بگيريم. بخشهاي مختلف بيان روضه ـ با توجه به گوينده ، مخاطب ، زمان ، مكان و … ـ حالات مختلفي دارد، گاهي محاوره اي است ، گاهي مكاتبه اي و گاهي عبارات فني ، تخصصي و یا عربي در آن مورد استفاده قرار مي گيرد ؛ در نتيجه اين تركيب كلام روضه را تشكيل مي دهد. با توجه به گوينده ، مخاطب ، زمان ، مكان و … که در متن روضه وجود دارد ؛ گاهی از بیان مکاتبه ای، گاهی محاوره ای ، گاهی عالمانه و … استفاده می کنیم. تلفیق این بیانهای مختلف بیان روضه را تشکیل می دهد . پس بیان روضه بیان روضه است. معرفي كتاب 1. مقاتل مختص امام حسین(علیه السلام): مقتل ابي مخنف ـ لهوف سيد بن طاووس ـ مقتل مقرم و … 2. تاریخ مختص حضرت زهرا(سلام الله علیها) : بیت الاحزان شیخ عباس قمی 3. تاریخ چهارده معصوم: ارشاد شيخ مفيد ـ جلاء العيون علامه مجلسي ـ منتهي الامال شيخ عباس قمي و … 4. کتب کاربردی روضه : الف) برای چهارده معصوم : سوگنامه آل محمد حجت الاسلام اشتهاردي و حدیث اهلبیت حاج یدالله بهتاش ب) مختص امام حسین(علیه السلام ) : روايت كربلا اثر حاج يدالله بهتاش و … ج) مختص حضرت زهرا(سلام الله علیها) : اثر حاج يدالله بهتاش ، ریحانه النبی اثر علی اصغر یونسیان 5. آثار شيخ جعفر شوشتري مثل مجالس المواعظ و خصائص الحسينيه … معرفی نرم افزار: 1ـ مرکز تحقیقات رایانه ای حوزه علمیه اصفهان نرم افزارهایی در مورد ائمه اطهار تألیف نموده است که بسیار کاربردی است. 2ـ مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی نور
Reza Narimani - Khabar Che Sangine.mp3
19.28M
💔 دوباره تازه شد روضه / که زهرا گفت 🥀 📢 مداحی سوزناک خبر چه سنگینه با صدای سید رضا نریمانی الان پخش زنده تلویزیونی اصفهان، مراسم تشییع شهدا رو نشون میده انبوه ازدحام مردم و این مداحی .... نمی دونین اصفهان چه قیام 👇👇 ‌🌹🍃🌹🍃 ‌@shahidaziz_ebrahim_hadi
هدایت شده از گوزل بهار
دفاع مقدس و شهدا سلام ما به شهیدان... سلام ما به شهیدان وبی نشانی شان سلام بردل و احوال آسمانیشان سلام بردل پرغم که بی سرانجام است سلام بر تن بی صاحبی که گمنام است سلام،عاشق ودلداده ی امام حسین که ریختی زغم دوست اشک غم زدوعین خوش آمدی که دل ما زغصه لبریزاست دراین خزان دلمان چون غروب پائیزاست ببین چگونه گناهان زپادرم آورد ببین فراق شماها چه برسرم آورد خداگواست من ازاین زمانه دلگیرم اگر که روضه نباشد زغصه میمیرم شما که بین محبان همیشه جادارید شما که عشق به سالارکربلا دارید دعاکنید شب غربتم سحرگردد دعاکنیدصفابر قلوب برگردد شاعر:
هدایت شده از گوزل بهار
4_6051109986598126962.mp3
2.61M
‍ مناجات و توسل جانسوز با امام زمان روحی له الفدا ب ابرِ بهارم یابن الزهرا تا کی ببارم یابن الزهرا ... ای آخرین مسافر دنیا کجایی ؟.. ای یوسف صحراییِ زهرا کجایی شاها نظر به ما کن ، لطفی بر این گدا کن در یک قنوتِ وترت ، آقا ما رو دعا کن ... «یابن الحسن کجایی ...» _________ دلم هوای دیدنت کرد یا طَّلْعَةَ الرَّشِيدَةَ برگرد ای روشنی بخش دلم تو آفتابی کی می شود بی پرده بر دنیا بتابی؟ یه سر اگه شد آقا ، بیا به روضۀ ما تا از شرارِ آهت ، آتیش بگیره اینجا _________ همراه خود ای بی قرینه یه شب ما رو ببر مدینه ... شاید مرا یک شب کنارِ خود نشانی بالایِ قبرِ مادرت روضه بخوانی .. روضه از آن جوانی ، که شد قدش کمانی هم شد مویش سپیدُ ، هم رویش اَرغوانی مناجات_امام_زمان_عجل_الله_تعالی دعای_ندبه
🔴 شهدا اهل وحدتند، اما با شما نه! 🔻شهدا نقطه وفاقند، شهدا منشا وحدت هستند، شهدا را سیاسی و جناحی نکنید و... این سخنان و کلمات گوهر بار! پیرامون شهدا را بارها شنیده ایم. ▪️کما فی السابق این روزها ام این جملات را می شنویم. جملاتی که هر موقع شهید، خونش روشنگر و تمییز دهنده حق و باطل می شود به گوش می رسد. فرقی نمی کند، از اول انقلاب این جماعت همین روضه را خوانده اند. از ترور شهدای هسته ای که ماهیت ضد بشری و ضد پیشرفت ایران قوی را برای مردم نمایان کرد و ماجرای تشییع شهدای دسته بسته غواص در اوج مذاکرات هسته ای که با خود پیام مقاومت آوردند تا قصه پُر غصه ترور حاج قاسم که خط بطلانی بود بر خط سازش و بستن با کدخدا و امروز هم شهدای امنیت از آرمان علی وردی و روح الله عجمی آن تا محمد زارع مویدی و شهدای مظلوم شاهچراغ. حرف یکی است. شهید را خنثی روایت کنید و حرفی از چرایی شهادت و آرمان هایش و ظلم ظالمان و پشتوانه هایشان نزنید. ♦️متاسفانه باید گفت امروز در جامعه ما، وفاق و اتحاد ترجمان خنثی بودن، بی موضع بودن، بی تفاوت بودن، اثربخش نبودن، در تاریخ ماندن و انفعال است. شهید به هیچ عنوان نقطه اتحاد نیست، شهید نقطه افتراق است. شهید نقطه جدایی و افتراق با همه کسانیست که در جبهه مستکبرین ایفای نقش می‌کنند. شهید نقطه جدایی سالکان الی الله و مقربین درگاه شیطان است. شهید خونش فریاد می زند. شهید احیاگر است. احیاگر چشم های خواب زده و زبان های دوخته شده. از شهید ترور و امنیت و حرم و دفاع مقدس تا شهید سلامت و علم؛ هر کدام روایتی دارند. روایت مظلومیت، شجاعت، اقتدار، پيشرفت و... 🔸شهید یعنی خط جدایی اسلام ناب از اسلام آمریکایی. مرز مبارزه با متحجرین لایشعر و مرفهین بی درد و علمای بی موضع و جاهلان متنسک و عالمان متهتک. شهادت یعنی در مسیر مبارزه با تمام مظاهر فساد جانت را فدا کنی. وقتی مظاهری که شهدا برای آن جانفدا شدند هنوز به قوت خود اما به اشکال دیگری پا بر جا هستند، چگونه میتوان شهدا را نقطه اشتراک شمرد؟ شهید اساسا شهید شد که نقطه افتراق معلوم شود. افتراق با مزورین، منافقین، معاندین، مستکبرین، متذبذیین و مستحمرین. 🔸مگر می شود شهید با ظالمین، عاملین، ساکتین و نظاره گران هتک کنندگان حیثیت و شرف اسلام و ایران اشتراک و وحدتی داشته باشد؟ وحدت با کسانی که به اسم آزادی، آزادی را لگدمال کردند و امنیت را هدف قرار دادند؟ وحدت با کسانی که زندگی را بهانه کردند و صدها زندگی را به پایان رساندند؟ وحدت با کسانی که دیدند و شنیدند که عده ای شنیع ترین الفاظ و مطالبات، برخلاف تمامی اصول اسلامی و وطنی بر زبانشان جاری شد و دم بر نیاوردند؟ همانها که در زیارت وارث فرمود:«فَلَعَنَ اللَّهُ أُمَّةً قَتَلَتْكَ وَ لَعَنَ اللَّهُ أُمَّةً ظَلَمَتْكَ، وَ لَعَنَ اللَّهُ أُمَّةً سَمِعَتْ بِذَلِكَ فَرَضِيَتْ بِهِ» 🔸شهدا اهل وحدتند اما نه به سبک قبایل سیاسی و کیسه دوزان از آرای ملت. وحدت سر اصول را می پذیرند و نه وحدت حول غنائم. وحدت حول شاخص و نه اشخاص. وحدت حول اهداف و نه احزاب. وحدت واقعی و نه تصنعی. وحدتی اصولی و نه زوری. وحدتی تکلیف مدارانه و نه منفعت مدارانه. وحدتی گفتمانی و دینی و نه سلیقه ای و سقیفه ای. وحدتی عاقلانه و نه سفیهانه. وحدتی صادقانه و نه سالوس مابانه. 🔸اولین راه مسخ و تحریف یک اصل مترقی و متعالی، این است که آن را تبدیل به مفهومی کلی، انتزاعی و مبهم کنی. شهدا با هیچ شخص و جناحی اتحادی کور و بی هدف ندارند. بهترین راه حبس شهدا در تاریخ، دقیقا همین جمله است: شهدا نقطه وفاق همه احزاب و جناح ها و گروه ها و جریانات هستند. شهدا در خط مقدم مبارزه با ظلم و استکبار فدا شدند. ظلم و خودگنده پنداری(استکبار) داخلی و خارجی ندارد. 🔸حضرت امیر چه زیبا فرمود: زیادی وفاق و اتحاد، نشان از نفاق دارد.كَثرَةُ الوِفاقِ نِفاقٌ. شهدا برای تحقق حکومت عدل و اسلام به مثابه مکتب(نه صرفا مذهب) قیام کردند و جان دادند. شهدا زنده اند و نفس می‌کشند. نشانه موجود زنده اثرگذاری است. بل احیا عند ربهم یرزقون. 🔸همانطوری که جریان غربگرا و کدخداپرست و همیشه نق زن حق ندارد از شهدا حرف بزند، به همان مقدار، تمام کسانی که عمریست از قیام و مبارزه و جهاد و هزینه دادن بر حذرند و استاد توجیه و محافظه کاری و مصلحت سنجی و سکوت و قعود هستند، حق ندارند دهان کثیف خود را آغشته به نام مقدس شهدا کنند.حق ندارند از شهدا دم بزنند و اهمال کاری ها و کوتاهی های خود را به اسم شهدا رفو کنند. @marghoomat