eitaa logo
Emamezamaan
1.3هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
975 ویدیو
361 فایل
اشعار و سرودها و نوحه های امام زمانی @Yaghoubian1349
مشاهده در ایتا
دانلود
GHolamrezazadeh.babolharam.net.mp3
7.46M
بسترت را جمع کن از خانه، بیماری بس است زیر چشمت گود افتاده است، پس زاری بس است از همان روزی که تو تب کرده ای تب کرده ام خوب شو خوبم کنی سه ماه بیماری بس است تو به فکر گریه ای من هم به فکر گریه ام این تبسم کردن از روی ناچاری بس است لاله، لاله، لاله، لاله، لاله، لاله .. تا به کی؟ جای خالی در لباست نیست گل کاری بس است من مرتب میکنم این خانه ات را تو فقط لحظه ای هم دست از دیوار برداری بس است برا بی بی بلند بلند گریه کنید .. آخه تو مدینه کسی براش گریه نمیکنه .. خدا میدونه وقتی مجلس بی بی رو پر رونق میگیرید دل بچه هاش شاد میشه .. خدا رو شکر بچه شیعه ها جای ما بلند بلند گریه میکنن .. آخه بچه هاش پیراهن های عربی رو به دهان گرفته بودن آروم آروم گریه میکردن .. نمیدونم مریض بدحال داشتی یا نه !!.. طولِ درمانش وقتی زیاد میشه هی نگران میشی .. اجازه بدید زبان حال بگم: زینب صدا میزد داداشم حسین، مادرمون چرا خوب نمیشه .. ای‌شکسته بال پس کی استراحت میکنی هر زمان که‌پا شدم دیدم‌تو بیداری، بس است این‌طرفداری از من کار دستت داده است بعد ازاین کاری مکن دیگر طرفداری بس است وقت کردی یک کفن هم بعد پیرهن بباف زندگی‌کردن برای من بس است، آری بس است باشد امشب میروم پیش خدا رو میزنم بسترت را جمع کن از خانه بیماری بس است شاعر : علی اکبر لطیفیان چندین بار وقت ملاقات گرفتن شیخ عباس قمی میفرماید اومدن پیش امیرالمومنین(ع)، علی(ع) برو از فاطمه(س) اجازه بگیر ما لحظاتی در خدمتش باشیم، اومد پیش فاطمه(س) بی بی اینا اجازه میخوان نگاه کرد به مولا صدا زد علی(ع) جان خانه، خانۀ تو هست منم همسرتم
. بسترت را جمع کن از خانه، بیماری بس است زیر چشمت گود افتاده است، پس زاری بس است از همان روزی که تو تب کرده ای تب کرده ام خوب شو خوبم کنی سه ماه بیماری بس است تو به فکر گریه ای من هم به فکر گریه ام این تبسم کردن از روی ناچاری بس است لاله، لاله، لاله، لاله، لاله، لاله .. تا به کی؟ جای خالی در لباست نیست گل کاری بس است من مرتب میکنم این خانه ات را تو فقط لحظه ای هم دست از دیوار برداری بس است *برا بی بی بلند بلند گریه کنید .. آخه تو مدینه کسی براش گریه نمیکنه .. خدا میدونه وقتی مجلس بی بی رو پر رونق میگیرید دل بچه هاش شاد میشه .. خدا رو شکر بچه شیعه ها جای ما بلند بلند گریه میکنن .. آخه بچه هاش پیراهن های عربی رو به دهان گرفته بودن آروم آروم گریه میکردن .. نمیدونم مریض بدحال داشتی یا نه !!.. طولِ درمانش وقتی زیاد میشه هی نگران میشی .. اجازه بدید زبان حال بگم: زینب صدا میزد داداشم حسین، مادرمون چرا خوب نمیشه ..* ای‌شکسته بال پس کی استراحت میکنی هر زمان که‌پا شدم دیدم‌تو بیداری، بس است این‌طرفداری از من کار دستت داده است بعد ازاین کاری مکن دیگر طرفداری بس است وقت کردی یک کفن هم بعد پیرهن بباف زندگی‌کردن برای من بس است، آری بس است باشد امشب میروم پیش خدا رو میزنم بسترت را جمع کن از خانه بیماری بس است شاعر : علی اکبر لطیفیان چندین بار وقت ملاقات گرفتن شیخ عباس قمی میفرماید اومدن پیش امیرالمومنین(ع)، علی(ع) برو از فاطمه(س) اجازه بگیر ما لحظاتی در خدمتش باشیم، اومد پیش فاطمه(س) بی بی اینا اجازه میخوان نگاه کرد به مولا صدا زد علی(ع) جان خانه، خانۀ تو هست منم همسرتم .. اگه تو بخوای من حرفی ندارم .. این نامردا اومدن تو خانه هر کاری کردن دیدن بی‌بی روشو برمیگردونه و نگاه بهشون نمیکنه .. میخوام بگم نانجیبا اینجا اجازه گرفتن اما مدتی قبل .. بمیرم برا اون ساعتی که بدون اجازه وارد خانه شدن .. خانه رو به آتش کشیدن .. مادر ما امد پشت در خانه اما اون حرامی چنان با لگد به در زد .. یا زهرا ..
270.1K
زمینه شهادت حضرت زهرا روضه کوچه زبانحال_امام_حسن_مجتبی(ع) دل محزونه داره میخونه به یادِ مادر،چشام بارونه.... داغ عجیبی رو قلبم نشسته راه گلومو یه بغضِ که بسته شهر مدینه دلـم رو شکسته خودم دیدم تو کوچه راه مادرم رو سد کرد خودم دیدم زخم ‌زبون حال و روزش رو بد کرد خودم دیدم چادر مــادر منو لگد کــرد مادر من. ۳ مادر بــــــــا قلبی خــون ، نــدارم سامــون تا دیــــدم سوختی ، شدم نیمه جوون خوب شد که زینب تو کوچه نبوده حالا کـه می بینه چهره ت کبوده می پرسه مادر گناهت چی بوده!؟ مادر من تو با صورت خوردی زمین واویلا مادر من تو کوچه پیر شـدم ببین واویلا مادر من چه زود شدی خونه نشین واویلا مادر من. 3مادر
11664.mp3
355.8K
ا توسط امیرالمومنین ، شعر شام غریبان حضرت زهرا ، پاشوببین ای فاطمه،تابوت توس رو شونم پاشوببین ای فاطمه،تابوت توس رو شونم قدّ یه دنیا درد و غم ، رو این قد کمونم اشک غریبی بعد توس،همیشه روی گونم چشمای تنها.............گردیده دریا می باره و می باره در تشییع زهرا سردار خیبر............با گونه ی تر ببین گرفته روی دست، لاله پرپر آه وواویلا.... یا وای از غریبی... خوشحالی که کسی ندید،جسمت رو ای عفیفه حیدر برات بمیره که،چقدر تنت نحیفه برای بردنت علی ، به تنهایی حریفه نه آب ورنگی....نه شاخ وبرگی ای یاور علی چرا ، اسیر مرگی سردار خیبر..............با گونه ی تر ببین گرفته روی دست، سوره کوثر اگر چه قلب زینبین ، ماند گلم کنارت پشت سرت گریه کنند،دور از غم اسارت جواب گریه ها نشه ،کعب نی و جسارت وای از ره شام..........خاکستر بام به دخترانت فاطمه، آزار و دشنام چه ظالمونه.......چه بی بهونه میدن جواب ناله رو با تازیونه وای از غریبی.... علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
. قبر تو باشد مروه صفای من خانه سعی صفا و مروه كنم غریبانه گفتم بمان اما به پیش من نماندی تو ماه شبم دیدی به چه روزم نشاندی تو ای فاطمه جانم ** شفا گرفتی آخر ای یار بیمارم من بی طرفدارم ای تنها طرفدارم از داغ تو دریای چشمم گشته طوفانی ای وای اگر عمرم شود بعد از تو طولانی ای فاطمه جانم ** چشم انتظات زینب با چشم تر مانده بیا بسوی خانه ای پشت در مانده همچون پرستو پر كشیدی رفتی از لانه خانه خرابم كرده ای ای صاحب خانه ای فاطمه جانم ** ای شمع خانه از چه افتادی از سوسو بعد از تو می گیرم من سر بر سر زانو ای یار هجده ساله ام كردی ز غم پیرم در خانه ی آتش زده من بی تو می میرم ای فاطمه جانم شاعر : سید محسن حسینی✍ .👇
159.6K
. اگرچه بار معاصی به شانه آوردم مرا کمک بده تا که دوباره برگردم خراب شد دلم از دست خدعه ی نفسم چنان خراب شدم من که از همه طردم حجاب معصیتم بست راه چشمم را خودم به غفلتم اینگونه سایه گستردم چقدر وضع مرا دیدی و دلت خون شد مرا ببخش امام زمان، غلط کردم اگر نبود دعاهای خیر و مغفرتت هلاک می شدم از موج فتنه ها هر دم به غیرِ کرب و بلا حاجتی طلب نکنم منی که از همه غیر از حسین دلسردم به لطف نوکری ام در عزای فاطمیه ولا و دوستی ات را به سینه‌ پروردم دلم خوش است به این اشک ها که مرحمت است دلم خوش است که با تو دوباره همدردم بگو فقط به چه جرمی زدند فاطمه را اگر نمردم از این داغ و روضه نامردم شاعر: .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. مادرخداآفرید به خاطرت بهشتو بعدخاکموباعشق توسرشتو بعداسمتوروقلب من نوشتو بعدآیینه ی روی تواومد مقابل علی واحمد به عشق تو ،تودلاافتاد محبت آل محمد تو ،به قطره قطره های دریا اندازه ی برگ درختا دل آفریده شدبرای  محبت حضرت زهرا دلتنگیام همه،غم مادرمه مادری که سایه ی نگاش روسرمه مزارش توقلبمه ولی بی حرمه مادردلتنگتم خداخودش میدونه دلتنگ اون مزار بی نشونه گریون توزمین وآسمونه این رساترین چهره حزینه روضه ی انبیاهمینه روضه ی اون یاسی که داغش مونده توسینه ی مدینه اون که ازحبیبش روگرفته باگریه هاوضوگرفته اون معتکف توبیت الاحزا اون کشتی پهلوگرفته بارون گریه هام تودریای توعه تپشای قلب من تمنای توعه توی خونه ی دلم فقط جای تویه دلتنگیام همه غم مادرمه مادری که سایه ی نگاش روسرمه مزارش توقلبمه ولی بی حرمه مادربایک نگات مس دلم طلاشد بعدباغمت به غصه مبتلاشد بعدعاشق شهیدکربلاشد ماکه چشمامون براتودریاست روضه ی تو،توعرش اعلاست وقتی که داری عاشقایی مثل علی اکبروعباس دل توروضه میزنه پروبال ازفرط گریه میره ازحال وقتی که روضه خون دلارو ازکوچه میبره به گودال میسوزه عالمو ،تب خون حسین پای اشک مادری که میخونه حسین شب وروزماشده پریشون حسین دلتنگی هام همه غم مادرمه مادری که سایه ی نگاش روسرمه مزارش توقلبمه ولی بی حرمه 👇
خرّم دلی! که منبع انهار کوثر است کوثر کجا ز دیده‌‌ی پُر اشک، بهتر است؟ نام حسین و کرببلا، هر دو دلربا است نام علی‌اکبر از آن، دلرباتر است رفتم به کربلا به سر قبر هر شهید دیدم که مرقد شهدا، مُشک و عنبر است هر یک مزار و مرقدشان، چارگوشه داشت شش‌گونه، یک ضریح، در آن هفت کشور است پرسیدم از کسی سبش را، به گریه گفت: پایین پای قبر حسین، قبر اکبر است پایین پای قبر علی اکبر جوان هفتاد و یک شهید، چو خورشید انوار است بر دست راست، قبر یکی پیر جلو کرد زآن گوشه‌ی رواق که نزدیکی در است گفتم به خادمی که بگو این مزارِ کیست؟ گفتا: حبیب؛ نور دو چشم مظاهر است نزدیک نهر علقمه دیدم، یکی شهید گفتم: چرا جدا ز شهیدان دیگر است؟ گفتا: خموش باش که عبّاس نام‌دار منظور او، ادب به جناب برادر است رفتم به خیمه‌گاه، شنیدم به گوش دل آنجا فغان زینب مظلوم اطهر است رفتم به سوی خیمه ی بیمار کربلا دیدم که با دو صد غم و محنت، برابر است
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ایام شهادت حضرت زهرا(س) بر حضرت ولی عصر(عج) و ارادتمندانش تسلیت باد     دو درد می شکند شانه های صبر مرا! نه ما که ارض و سما  بوده  سوگوار شما چقدر   زود   خزان   دید   نو   بهار   شما! چه جای وجد و سرور است در جهان مارا که  تا  ا بد  دل  ما  گشته  د اغد ا ر   شما! بر ا ی   دور   شدن   ا ز   مد ا ر   توحیدی چه   فتنه ها  که  برانگیخت  روزگار  شما سخن ز  هجمه ی  دیوار  و د ر  نمی گویم که  شرم  می کنم  از حرمت  و  وقار  شما د و  درد  می شکند  شا نه ها ی  صبر  مر ا! سکو ت   شیر  خد ا  ، غر بت   مز ا ر   شما من  و  سخا و ت  ا ین  چشم  پر  گهر  با نو که   هر چه  گو هر  تر  د ا شتم  نثا ر   شما! به قرب حق نرسد هیچ  کس به هیچ طریق مگر  که   سیر   کند   د ر  خط   مد ا ر   شما رضای حضرت حق بسته  بر رضایت  توست خد ا    کند    که   نبا شیم   شر مسا ر   شما!  جهان که  تشنه ی عدل ست  خوب می داند که  می  رسد  علو ی  مر د ی  ا ز  تبا ر  شما!      بیا   که   رکن  ستم  ریشه  کن  نخواهد  شد مگر  به   شعشعه ی   تیغ    ذ و ا لفقا ر   شما بچرخ   تا   که   بچرخیم   ای   فلک   تا  کی؟ جهان  به  وفق  مراد  است  و  کار ، کار شما   د ر   ا نتظا ر   عز یز   تو ا یم   یا   ز هر ا(س) که  ر فع   حز ن   کند  ا ز   گل  عذ ا ر   شما! شفای دیده ء «کوثر» شودبه حرمت دوست اگر    به   ما   برسد   گردی   از   جوار   شما            محمد  قولی  میاب   «کوثر» @gharibe_ashena_mobasheri313