eitaa logo
Emamezamaan
1.3هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
971 ویدیو
361 فایل
اشعار و سرودها و نوحه های امام زمانی @Yaghoubian1349
مشاهده در ایتا
دانلود
. امام حسن عسکری علیه السلام اجرا شده۱۴۰۲ به نفسِ حاج محمد رضا بذری ●━━━━━━─────── *تا زمان امام صادق این سکینه خانوم امام حسین زنده بود.ازدواجم نکرد چون هم شأنی نداشت. ابی عبدالله در مورد ایشون فرمود: ذوب شده در ذات خداست. مثل علی اکبر امام حسین. عجیبه شأن این خانوم چقدر تاریخ بهش جفا کرد..تو مجلس منزل امام صادق گاهی روضه خون روضه میخوند دیدن از پشت پرده یکی میگه.. ابتاه!با گریه حضرت همه گریه میکردن. تو گودال قتلگاهم عمه بدن بی سر باباشو بغل کرده بود اومد دست رو شونه عمه گذاشت عمه این بدن کیه؟ حضرت فرمود:این بدن باباته..اومد کنار بدن بی سر نشست. دیدن این انگشتا رو میکشید به رگهای گلوی بابا.. میکشید به موهای خودش..نوشتن لشگر عمرابن سعد نشست کنار گودال و گریه کرد..خب حالا با این صحنه تو ببینی یه بچه داره اینجوری عشق بازی میکنه با بابای خودش چیکار میکنی؟ یه جوری آرومش میکنی.. ولی نوشتن:*فَاجْتَمَعَتْ عِدَّةٌ مِنَ الْأَعْرَابِ حَتَّى جَرُّوهَا عَنْهُ* یه عده از این بی حیاهای عرب ریختن تو گودال‌ این بچه رو کشیدن رو زمین.. اینقده زدن این بچه غش کرد.. ابی عبدالله تو خواب بهش فرمود: دخترم "شیعتی مهما شربتم" برو به شیعیان بگو آب میبینن یاد ما کنن، صحبت غریب و شهید میشه یاد ما کنن..میدونین علی اصغر و سکینه با هم خواهر و برادرن که از یه مادر بودن مادرشون ربابه. ابی عبدالله گویا پدر دختری میخواست باهاش حرف بزنه صدا زد" لَيْتَكُم في يَوْمِ عاشورا جميعاَ تَنْظُروني "برو بگو: ای كاش، همگی در روز عاشورا بوديد و می ديديد. کاش میدیدن به بچه ما رحم نکردن..این هم پسر منه هم برادر توئه سکینه جان..نوشتن تا چشاشو وا کرد صدا زد.. ابتا! "انظر الی رُؤسنا المکشوفه" گفت: بابا چشاتو وا کن ببین دارن عمهٔ ما رو میزنن.. «هر جا هستی صدا بزن یا حسین» .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
4_134438278865617195(1).mp3
4.09M
|⇦•ای شاه و مولا.... علیه السلام اجرا شده به نفس حاج‌محمود کریمی ●━━━━━━─────── ای شاه و مولا دل بند زهرا ای قبله ی دلها «یا حسن، یا حسن، یا امام عسکری » ای سوز و سازم ای یار نازم ای محرمِ رازم «یا حسن، یاحسن ،یا اما عسکری» به قلب شوره زار من گل کن گل کن بهار من گره بزن دلِ مرا به گیسویت ای نگار من ای شاه و مولا دل بند زهرا «یا حسن ،یا حسن،یا امام عسکری» ای غم گسارم، دار و ندارم محبوب و دلدارم هستی امیرم، بر تو اسیرم بهر تو میمیرم گدایی از تو را کسی به عالمی اگر دهد قسم به حق مهدیت که عالمی ضرر دهد .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .
14-sorood.mp3
11.26M
|⇦•دل شده مجنون و توسل به علی ابن ابیطالب اجرا شده شب ولادت حضرت زینب سلام الله علیها۱۴۰۲ به نفس سید مجید بنی فاطمه ●━━━━━━─────── دل شده مجنونه نجف بی سر و سامونه نجف بازخودمو می‌بینم رو به‌ رو ایوون نجف به علی قسم و به خدای علی نرسد عَلمی به لوای علی به سر، هوای علی به دل، ولای علی «دل و دلبر ای جانا سر و سروَر ای جانا» نرسد اگر به علی کسی به کجا رود به کجا رسد بخدا قسم که اگر کسی به علی رسد به خدا رسد «دل و دلبر ای جانا سر و سروَر ای جانا» .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... .
. |⇦•در پای علی... سلام الله علیها اجرا شده۱۴۰۲ به نفس حاج‌ مهدی سلحشور ●━━━━━━─────── *بذار روضه رو از زبون فاطمه ی زهرا سلام الله علیها شروع کنم، روضه خون فاطمه باشه جلسه یه رنگ و بوی دیگه پیدا میکنه، بذار فاطمه براتون حرف بزنه..* من رفتم از این خاک که دریا باشد مولای همه همیشه مولا باشد در پای علی موی سپیدم دادم تا باشد از این پیر شدن ها باشد *گفت: علی جان! این غصه داره منو میکشه..* تو را بی یار میبینم، علی جان! تو را غمبار میبینم، علی جان! خدا داند ز تو پنهان نباشد رُخَت را تار میبینم، علی جان! من آن شاخه گل افسرده بودم که در نشکفتگی پژمرده بودم نمودم روی خود پنهان ز طفلان برای آنکه سیلی خورده بودم *لذا لحظه ی غسل دادن علی متوجه شد، چشمش افتاد به صورت، چشمش افتاد به بازو، ناله ی آقا بلند شد..* کمی از غسل زیر پیروهن ماند کمی از خون خشکت بر بدن ماند کفن را در بغل بگرفت و بو کرد همان طفلی که آخر بی کفن ماند *از یه جایی شروع کنم روضه رو بریم کربلا، داره میره سمت خونه بخت، یه وقت زن ها دور فاطمه رو گرفتن، فقیره اومد خودشو به فاطمه نزدیک کرد، گفت خانم برهنه ام لباس ندارم، سریع خانم گفت: زن ها دورم حلقه بزنید، پیراهنِ نو عروسی رو در آورد داد به فقیره و خودش لباس کهنه به تن کرد. وقتی پیغمبر از قصه با خبر شد سؤال کرد فاطمه جان! چرا پیراهن کهنه رو ندادی؟ عرضه داشت از شما یاد گرفتم "اَنفِقوا مِمّا تُحِبّون" پیراهن نو رو دادم، پیغمبر گریه کرد. برا فاطمه دعا کرد... چی میخوام عرض کنم؟ خانمی که خودش پیراهن رو هدیه میده، این از خانم، اون هم از آقا، تو نماز انگشتر رو میده به فقیر.. این خونواده اینجورن، عرضم اینه.. کربلا اگه فرصت میدادن حسین خودش پیراهنو میداد، لازم نبود پیراهن رو از تن حسین دربیارید. ارباب ما بی کفن رو زمین گرم کربلا، عریان رو زمین گرم کربلا.. نانجیب اگه گفته بودی حسین خودش انگشترو داده بود، برا یه انگشتر انگشت ولیّ خدا رو از بدن جدا کرد. به این هم بسنده نکردن. نفس های آخر رو داره میکشه ابی عبدالله، دید نانجیب ها هجوم بردن سمت خیمه ها، فرمود: اگه دین ندارید آزاده باشید. شما رو با زن و بچه ی من چه کار؟ گفتن اول برید کار حسین رو تمام کنید، بعد به خیمه ها بیاین. وقتی حمله ور شدن سمت خیمه ها، نانجیب چشمش افتاد به گوشواره ی یکی از بچه‌ها، زبانم لال، دنبال این بچه که دوید بچه ترسید، هی داره تو این بیابونا میدوه، این نانجیب هم دنبال این بچه داره میدوه، حالا این دامن عربی هم آتش گرفته، میگه آتش دامن رو که دیدم دلم سوخت، از خیر گوشواره گذشتم گفتم بذار آتش دامن این بچه رو خاموش کنم، تا رسیدم به بچه دیدم بچه کز کرده زیر چار دست و پای این مرکب نشسته، مثل بید داره میلرزه، اول چیزی که توجهم رو جلب کرد لبای خشکش بود، گفتم تشنه اته؟ گفت آره، گفتم آب بدم بهت؟ گفت آره، ظرف آب رو پر کردم، آورد کنار دهانش، تا به این ظرف آب نگاه کرد گفت علقمه کدوم طرفه؟ قتلگاه کدوم طرفه؟ قتلگاه رو میخوای برای چی؟ علقمه رو برا چی میخوای؟ گفت آخه وقتی عموم رفت تشنه بود، بابام رفت تشنه بود، برا بابام آب ببرم، برا عموم آب ببرم...* .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 👇
من اومدم در میزنم تو گفتی هرکی که بیاد میام بهش سر میزنم
. |⇦•حلالم کن ای علی جان... سلام الله علیها اجرا شده به نفس حجت الاسلام سید رضی مرتضوی ●━━━━━━─────── "اللّهمَّ صَلِّ عَلی فاطِمَهَ وَ ابیها وَ بَعلِها و بَنیها وَ السِّرِ المُستَودَعِ فیها بِعَددِ ما احْاطَ بِه عِلْمُکَ..السَّلامُ يا فاطِمَةَ الزَّهْراَّءُ يا بِنْتَ مُحَمَّدٍ يا قُرَّةَ عَيْنِ الرَّسُولِ يا سَيِّدَتَنا وَمَوْلاتَنا اِنّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِكِ اِلَى اللّهِ وَقَدَّمْناكِ بَيْنَ يَدَىْ حاجاتِنا يا وَجيةً عِنْدَاللّهِ اِشْفَعْی لَنا عِنْدَاللّهِ" زهرا که عنایتش به دنیا برسد جز او که به فریاد دل ما برسد یا رب سببی ساز که در روز جزا پرونده ی ما به دست زهرا برسد *در این روزا امیرالمؤمنین پرستار فاطمه زهراست.روزای آخر بی بی دو عالم فاطمه زهراست..می نشست کنار بستر فاطمه نگاه میکرد فاطمه اش مثل شمع آب میشه داره آرام آرام از دستش میره کاری نمیتونست بکنه علی...* بَسان شمع سحرگاهان از وجود من یک نفس مانده ای علی جانم تماشاکن از کبوتر تو مشتی بال و پری در قفس مانده ای علی جانم چونان شمعی رو به پایانم حلالم کن ای علی جانم ای علی جانم *آه! باسختی صحبت میکرد، نفس نفس میزد، در این روزای آخر حتی نمی تونست از این پهلو به اون پهلو بشه خانوم فقط هجده سالشه..اسما رو صدا میزد کمک کن پهلو بگردونم. با نفس نفس چشماشو باز کرد رو به علی کرد گفت: علی جان! زهرا رو حلال کن منو ببخش..ناله ی علی بلند شد، اشکاش سرازیر شد. ای دختر پیغمبر این چه حرفیه می زنی...* چونان شمعی روبه پایانم حلالم کن ای علی جانم دگر خورده تیشه بر ریشه دستِ باد خزان کنده بنیادم اگر چندی زحمتت دادم یک شب دیگر بر تو مهمانم علی جانم! به عشق تو پشت دررفتم کوچه ها دیدم گریه ها کردم تو را بیش از هر کس دیگر در نماز شبها دعا کردم چنان شمعی روبه پایانم حلالم کن ای علی جانم *چند تا وصیت کرد.حضرت زهرا اولین وصیتش این بود علی جان برام تابوتی درست کن.تابوت رو برا امیرالمومنین ترسیم کرد. اینجوری درست کن. بعد وصیت کرد علی جان شبانه مرا غسل بده شبانه کفن کن. موقع غسل دادن پیراهنم رو در نیار. از روی پیراهن بدن زهرا رو غسل داد. علی سِرّش رو کِی فهمید؟؟ اون زمانی که دستش رسید به بازوی ورم کرده ی زهرا. زهراجان! راضی نبودی علی زخمهای بدنتو ببینه،اما کجا بودی کربلا.. راضی نبودی زینبت زخمهای بدنتو ببینه. گفتی شبانه در تاریکی شب بدنت روغسل بدن اما کجا بودی ببینی زینب اومد کناریه بدن پاره پاره وبی سر حسین.. هرچی نگاه کرد یه جای سالم پیدا نکرد زینب ببوسه لبها رو گذاشت رو رگهای بریده ی حسین..* بوسیدم آنجایی که پیغمبر نبوسید زهرا نبوسید حیدر نبوسید حتی نسیم صحرا نبوسید "صلی الله علیک یا اباعبدالله صلی الله علیک و رحمة الله و برکاته" برحاشیه ی برگ شقایق بنویسید گل طاقت فشار در و دیدار ندارد .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
نوحه مظلومین جهان بدم المظلوم، عجل لولیک الفرج... آهِ مظلوم اَثر دارد... خونِ مظلوم ثمر دارد ایها الناس بدانید که، شبِ تاریک سحر دارد نور می آید صبور می آید مُنتقم مظلومینْ، غیور می آید وعده‌ی حق در روزِ، ظهور می آید بدم المظلوم، عجل لولیک الفرج... یا أبانا مدد مهدی نورِ دنیا مدد مهدی ریشه‌ی ظلم بِکن از جا حق زهرا مدد مهدی یار یامهدی دلدار یامهدی ابا المظلومین یا، کرار یا مهدی ای خیبرشکنْ ای، سردار یا مهدی بدم المظلوم، عجل لولیک الفرج... وعده ی یار نزدیک است صبح دیدار نزدیک است دشمن حق به دستِ حق بشود خوار، نزدیک است یارِ ما لبیک گره‌گُشا لبیک مَنتقمِ مظلومِ، کرببلا لبیک بیا اُمیدِ ما ای، امامُنا لبیک بدم المظلوم، عجل لولیک الفرج... .👇
. سلام الله علیها اجرا شده۱۴۰۲ به نفس کربلایی مصطفی مروانی ●━━━━━━─────── * لذا میگه دیدم یه نوری از تنور بلند شده. خدا این نور از کجاست؟ روپوش تنور رو کنار زدم دیدم یه سر بریده. خدایا این سر مال کیه؟ شنیدم صدای یه خانمی میاد. هی میگه بُنَیَّ... قتلوک...* روی تن تو واسه، یه ضربه حتی جا نیست شمر ولی هنوزم ول کن ماجرا نیست *صدا زد، زبان حاله... گفت نامرد...* با تن من هرچی میخواهی بکن اما پیش چشم مادرم عریان نکن «حسین... حسین...» *لذا این عقده زینب رو می کشت. گفت نانجیب من دختر مادری هستم که شب عروسی پیراهن نو رو داد. به داداشم میگفتی خودش پیراهنو میداد. این عقده زینبو کشته. میگفت بابا من دختر بابایی هستم که وسط نماز انگشتر داد. به داداشم میگفتی خودش انگشتر رو میداد. برا یه انگشتر، انگشت داداش منو قطع کردید. حرف زینب این بود...* بی آبرو شه، پیرهن کهنه اتو میخواد کجا بپوشه *مگه چقدر می ارزید این لباس. چهل منزل زینب داشت به این فکر می کرد. گفت حسین...* سر پیراهن تو گریهٔ ما را در آوردند میان این همه کشته چرا تنها تو عریانی *سلام الله علی العطشان..سلام الله علی العریان..حسین جانم حسین جان...* *تعجب کرده بود زینب...گفت...* می بینم پیرهن نیست که حسین چیزی تنت نیست که فدای غربت تو *این دستتو بیار بالا. مطمئن باش مادرم روضه حسینو دوس داره...* حسین آرام جانم حسین روح و روانم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
. |⇦•فاطمه جانم سنی نداشتی... و توسل به سلام الله علیها اجرا شده فاطمیه ۱۴۰۳به نفس حاج‌محمد رضا بذری ●━━━━━━─────── فاطمه جانم سنی نداشتی چقدر پیر میروی شرم از قد هلالِ تو، حالم گرفته است کِز کرده خاطرات تو را میکند مرور یک گوشه خانه دار تو ماتم گرفته است جز چند تکّهٔ کفن بین بقچه چیست بر دیده میگذارد و محکم گرفته است بانو گمان نمیکنی اندازه ی تو را تابوت ساز خانه کمی کم گرفته است فاطمه جانم! بوسه حسین بر کف پای تو می زند امشب برای عمر کَمَت دم گرفته است لحظه به لحظه غسل تو را پیر میشوم از زندگی نفس به نفس سیر میشوم با زخم بال و پر زدنت سرخ گشته است گلبرگهای یاسمنت سرخ گشته است درلحظه های شستنِ از زیر پیروهَن مثل غروب پیروهَنت سرخ گشته است فاطمه جان ! چندین و چند جای تن تو شده کبود چندین و چند جای تنت سرخ گشته است اما این زخم سینه بدقِلِقی می کند هنوز سرباز کرده و کفنت سرخ گشته است *امام صادق علیه السلام میفرماید:بعد از اینکه میخ به سینه ی مادر ما رفت هر نفسی که مادر ما میکشید خون از سینه اش میومد..حالا یبار دیگه بگم..* این زخم سینه بد قلقی میکند هنوز سرباز کرده و کفنت سرخ گشته است وا شد گره از روسریت وای بردلم از زیر گوش تا دهنت سرخ گشته است *هنوز رد سیلی رو صورتت هست فاطمه جان..* از بس که آستین به دهن گریه میکند از بغض صورت حسنت سرخ گشته است از غصه سر به چوبه ی تابوت می زنم جان میکَنم من از تو ولی دل نمی کَنم زهرا ! چه کُند میگذرد شستشوی تو نیمه شب است تازه رسیدم به موی تو فاطمه جانم! به هیچ چیز نیازی نداشت حتی قبر نگو مزار ندارد بگو نیاز نداشت تو رو به قبله نبودی که قبله رو به تو بود نماز خواندن تو سمت و سو نیاز نداشت ملاک شستن دست علی ز ماندن بود و گرنه پیکر تو شستشو نیاز نداشت *اگر یکی از، دنیا بره بعد از جان دادنش هر قسمتی از بدنش جدا شد باید با خودش دفن بشه حتی ی تار مو یا یه تکه ناخن امشب براتون بگم سخت ترین غسل ها غسل بدن سوخته است.. چون حین غسل پوست میاد..* .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
. و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده فاطمیه ۱۴۰۳به نفس حاج‌محمد رضا بذری ●━━━━━━─────── زهرا ! چه کُند میگذرد شستشوی تو نیمه شب است تازه رسیدم به موی تو فاطمه جانم! به هیچ چیز نیازی نداشت حتی قبر نگو مزار ندارد بگو نیاز نداشت تو رو به قبله نبودی که قبله رو به تو بود نماز خواندن تو سمت و سو نیاز نداشت ملاک شستن دست علی ز ماندن بود و گرنه پیکر تو شستشو نیاز نداشت *اگر یکی از، دنیا بره بعد از جان دادنش هر قسمتی از بدنش جدا شد باید با خودش دفن بشه حتی ی تار مو یا یه تکه ناخن امشب براتون بگم سخت ترین غسل ها غسل بدن سوخته است.. چون حین غسل پوست میاد..* زهرا چه کُند میگذرد شستشوی تو نیمه شب است و تازه رسیدم به موی تو *مولا خیلی تلاش کرد که کسی نمونه، زهرای مرضیه وصیت کرد علی جان فقط تو باشی و اسما..لذا امیرالمومنین فرمود همه برن فقط تو خونه علی و اسما ماندن . اسما داره آب میریزه از رو لباس بناست غسل بدن زهرا رو بعضیها میگن آتش با معصوم کار نداره..خود بی بی میگه من بین در و دیوار آتیش، بصورتم می خورد. بله یک زمان اراده‌ی الهی بر این است ابراهیم پیامبر در داخل آتش میشه وآتش اثر نمیکنه.. امام صادق بین آتش قدم‌بر میدارن اراده خدا است معجزه ای باشد و آتش اثر نمیکنه.اما بمیرم برای اون مادری که.. * اگه زن باردار باشه در شرایط سخت قرار بگیره اول مراقب جنینش آسیب نبینه بی بی دو دستی به در فشار میاورد.اما بمیرم هم محسنش جان داد هم صورتش سوخت هم میخ به سینه اش رفت هم نوشتن در افتاد روی زهرا..خاک برسرم خاک بردهانم..هم‌ نوشتن چهل نفر از،روی در رد شدن. حالا علی چجور میخواد این بدن رو جمع وجور کنه این همه زخم به زهرا رسید.مولا آب میریخت از اون ور خون آبه میومد.قربونت برم علی جان ..چجور این بدن نحیف رو پهلو به پهلو می کردی..مولا میخواست پیامبر رو غسل بده خطاب رسید رسول خدا رو برهنه نکنید دوباره صدا رسید رسول خدا رو به رو نخوابانید.رسول خدا برهنه نکرد مولا و به رو نخوابوند.شأن معصوم همینه نباید برهنه بشه و نباید به رو بخوابه..علی جان تو هم زهرا رو از روی لباس،غسل دادی میخواستی آب به پشتش برسه نذاشتی به رو بخوابه...بمیرم هم حسین به رو خوابوندن هم وقتی جان داد برهنه اش کردن..* *آخه بی بی هی میگفت: علی جان حسینم رو فراموش نکن.. باشه بی بی ما هم برای حسینت شب شام غریبانت گریه میکنیم.. کمی از غسل زیر پیرهَن ماند کمی از خون خشکت بر بدن ماند کفن را در بغل بگرفت و بو کرد همان طفلی که آخر بی کفن ماند ای عزیزی که تنت پیش همه عریان شد بر سر پیروهنت فاطمه دعوا دیده «ای حسین...» .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜.👇
. #روضه و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده فاطمیه ۱۴۰۳ به نفس حاج احمد واعظی ●━━━━━━─────── *فاطمه میاد حضرت صدیقه وارد محشر میشن همه پیاده همه روی پا همه ایستاده همه هراسان و وحشت زده ،خانم سواره ناقه، مهار ناقله اش بدست بهترین های بالا،بی بی جانم....،بی بی جان* من از اول بدنیا آمدم تا فاطمی باشم بدون او نمیخواهم نه دنیا را ،نه عقبی را *چجوری دلشون اومد..اونقدر هیزم آوردن.فکر نکن فقط،در رو خواستن بسوزونن اشتباه نکن.جوری هیزم جمع کردن کل خونه رو، رو با اهل خونه رو بسوزونن..* *گریه میکنید نوش جونتون ،براش بلند گریه کن دلت سوخت اشکتم نیومد ناله بزن براش..نتونستن بچه هاش ،بلند گریه کنن همسایه ها شکایت کردن.بچه ها آستین به دهن گرفتن و بغض کردن* آه از آن روزی که غم جا در دل دنیا گرفت آسمان را دود از آن آتشِ عظما گرفت حضرت حق، هستی خود را به حیدر داده بود پشت درب خانه، هرچه بود از او یکجا گرفت *پیش چشمای علی افتاد و هی صدا میزد فضه بیا وامان امان امان..* لحظه ای که فاطمه افتاد بر روی زمین جبرئیل از،عرش آمد دست مولا را گرفت خانه پر بود از حرامی ها و مادر پشت در فضه آمد برسر زانو سر زهرا گرفت چشم خود را بازکرد و گفت فضه... کو علی؟ باز هم اول سراغ از حضرت مولا گرفت گفت بانو ریسمان بسته اند بر دست علی بردن آقا رو این خبر جان از،تن صدیقه ی کبری گرفت *فضه کمکم کن آقام تنها مونده زیر بغلاش رو گرفت آروم بلندش کرد راه افتادن ..* یاعلی گفت و زجا برخاست و قامت راست کرد پای تا سر درد بود و دامن مولا گرفت نمیذارم آقامو ببرید اونهمه بی حیا یطرف آن جماعت یک طرف زهرای اطهر یک طرف *یابن الحسن ببخشید آقا....* هرکه هرچه بود در دستان خود بالا گرفت پیش چشم‌حیدر کرار زهرا را زدن درد از هر سو به جسم فاطمه مأوا گرفت *هرکاری کردن نتونستن جدا کنن اون بی حیای حرامی عصبانی شد همه رو بسیج کرد بزنید زهرا رو..جوونا ریختن سر مادر نه یه نفر نه دو نفر..خانمی که پشت در کشتنش دوباره تو کوچه ریختن سرش ..وای مادرم.. همینقدر برات بگم کاری کردن با مادر که امام باقر علیه السلام فرمود: مادرم به هیچ سمتی نمیتونست بخوابه..از یطرف پهلو آزرده هست این طرف سینه سوراخ و مجروحه سر و صورت بهم ریخته.. کتف و شونه و پشت آسیب دیده..امام‌حسن میگه اگه میخوابید نشسته سعی میکرد بخوابه. بین همه اوناییکه داغدار مادرن ینفر فرق میکنه...* خاطرات کوچه رو سرم آواره من و مادر تنها ...بسته راهِ چاره منو چشمی نمناک ،ضرب دستی ناپاک مادرم خورد زمین، جگرم شد پاره .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
#روضه و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده فاطمیه ۱۴۰۳ به نفس حاج احمد واعظی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ *حرف های ناروا زد مادرم هی عقب میرفت او بی حیا خشمگین جلو میومد مادرم به دیوار کوچه رسید.* حرف های ناروا زد، روسر مادرم داد میزد حرف های ناروا زد،مادرم را بی هوا زد دیدم افتاد رو زمین.. *خدا عذابشون رو زیادکنه دست بلند کردن و بی هوا زدن یادگرفتنو بعضی های دیگه هم همین کار رو کردن یه روزی یه دختر کوچولو رو هم همینجوری زدن ...این دستای کوچولوش رو میگرفت بالا بی هوا بیشرف جوری، زد* بابا دخترات و تک به تک زدن روی زخم‌ ما نمک زدن عمه زینب و کتک زدن «حســــــین...» *همینجوری که دستات بالاست بزار بالا بمونه ..خدای ابی عبدالله،خدای رقیه، خدای حضرت زهرا،خدای اهل بیت علیهم السلام.. عجل لولیک الفرج..* ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜.👇