eitaa logo
مسجدآیت‌الله‌املایی/کانون‌فرهنگی–قرآنی‌مسجدقائمیه
326 دنبال‌کننده
5.6هزار عکس
5.9هزار ویدیو
252 فایل
✔ارتباط با مسئول کانال: @emlaeeadmin ✔هرگونه کپی‌برداری از کانال کاملاً آزاد و بدون اشکال شرعی می‌باشد. 🔸️ اخبار و مطالب مذهبی 🔹️ اطّلاع‌رسانی مراسمات مذهبی 🔸️ ارائه مطالب (متن و کلیپ‌های کوتاهِ صوتی و تصویری) با موضوعات فرهنگی، سیاسی و اجتماعی
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🧐 به تِــرِدمیــل دقت کردی؟! 🏃‍♂هرچی میدوئی به جایی نمیرسی، حتی یه متر هم جلو نمیری، فقط خستت می‌کنه 📱حالا داستان استفاده نادرست از فضای مجازی هم همینه، اگه استفاده مفیدی نکنی و فقط باهاش وقت بگذرونی، هیچ پیشرفتی نمیکنی و همیشه درجا میزنی🚶‍♂و فقط عمر و وقتت تلف میشه⏳ و همچون کسانی نباشید که خدا را فراموش کردند و خدا نیز آنها را به خود فراموشی گرفتار کرد، آنها فاسقانند. سوره‌حشر۱۹ @Modafeaneharaam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
از ما که گذشت...💔😭 به رسیدند و ایکاش جا نمانیم! علمای مان می فرمایند کسی که قلب و روحش رفته است، جا مانده نیست. دل مان هم اگر بی تاب است، بی تاب جسم مان هست؛ بی تاب قدم های مان هست... یا مولا جانم یا علیه السلام علیه السلام 🆔 @emlaee
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✍فرازهای از نامه ۱۳ ساله علیرضا محمودی بار خدایا از کارهایی که کرده ام به تو پناه می برم از جمله : از این که حسد کردم... از این که تظاهر به مطلبی کردم که اصلاً نمی دانستم... از این که زیبایی قلمم را به رخ کسی کشیدم.... از این که در غذا خوردن به یاد فقیران نبودم.... از این که مرگ را فراموش کردم.... از این که در راهت سستی و تنبلی کردم.... از این که در سطح پایین ترین افراد جامعه زندگی نکردم....😔😔 فرازهایی از نامه 13 ساله علیرضا محمودی @Tanha_sfahan
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
‌ ‌ نمایشگاه پیاده روی اربعین - کاری زیبا از آستان مقدس حضرت معصومه (س) دیشب حرم حضرت معصومه(س) بودم توی صحن امام جواد(ع) یه نمایشگاه زدن وقتی واردش شدم ، ناخودآگاه رفتم توی راه طریق العلماء تمام خاطرات راه نجف تا کربلا برام زنده شد ببین آخر این نمایشگاه به کجا ختم میشه‌ علیه السلام 🆔 @emlaee
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥کلیپ فوق را با دقت ببینید تا متوجه شوید: 🔸 چرا دولت ها نمیتوانند واکسیناسیون کرونا را در کشور خود اجباری نمایند؟ 🔸واکسیناسیون اجباری کرونا چه تبعاتی میتواند برای حاکمیت هر کشوری داشته باشد؟ 🔸اگر شما را اجبار به واکسیناسیون نمودند از نظر قانونی چه باید کنید؟ 🔸سیاست چماق و هویچ دولتها برای فشار روانی به مردم برای تزریق واکسن به چه علت است؟ ♻️در این شرایط خواص باید بمردم یادآوری کنند که واکسیناسیون اجباری و افراد و نهادی که مردم را مجبور به واکسن اجباری نماید، قابل پیگرد قانونی است. 🆔 @emlaee
سخنی کوتاه وعمیق: گستره‌ی جهاد! پیشتر فرمودند: "تحریف شکست بخورد، تحریم شکست می خورد." یعنی از اهرم زور مهمتر اهرم تغییر حقیقت است. یعنی زورگویی شان هم در خدمت تغییر ذهن است. جای دیگر فرمودند فضای مجازی به اندازه انقلاب اسلامی اهمیت دارد. خیلی فکر کردم این جمله یعنی چی. تفسیر بسیار است اما به این فهم اهمیت این جمله در این است که امروز فضای مجازی، فضای شکل دادن به ذهن و باور است. نگه داشتن انقلاب اسلامی همان اندازه که در "واقع" نیازمند نیروهای نظامی و امنیتی و مدیران کارآمد است، در ساحت ذهن نیازمند نگاه بانان باهوش و متعهد است. حرف آنجا تمام شد که فرمود اگر رهبر نبودم پیگیر فضای مجازی می شدم. گذشت تا اینکه در جلسه تنفیذ به هجمه تبلیغاتی دشمن اشاره و تصریح کردند: "کم کاری داریم". و امروز در روز اربعین، در ساعاتی که بسیاری به حق در پی راه پیمایی و عزاداری اند و شاید انتظار می کشیدند تا رهبرانقلاب سخنی از دل سوختگان اربعین حسینی بگوید، از قیام زینبی فرموند و اینکه نهضت تبیین زینب کبری مکمل قیام سیدالشهدا بود که الحق کربلا در کربلا می ماند اگر زینب نبود. فرمودند اگر بخواهم به زبان روضه بگویم در روز اربعین، زینب کبریٰ آمد گزارش کار به امام حسین (علیه‌ السّلام) دهد و از سختی های راه تبیین بگوید. فرمان برای جریان های انقلابی در روز اربعین صادر شد. امتداد راه حسین صرفا در عزاداری و راه پیمایی و هیات داری نیست. امتداد راه حسین در زینبی شدن است. چون زینب کبری باید علم روشنگری برداشت که جهاد در تبیین است. فرمودند هرکس هرکجا ست به قدر خود پیرامون خود را روشن کند. برای این راه منتظر این و آن نباید ماند. راه حسین در افشاگری علیه اهریمن است. دشمن ذهن مردم را هدف گرفته است. با هر خبر منفی از گوشه و کنار خیال نکنیم باید از جمهوری اسلامی تقاص گرفت. دشمن با بزرگنمایی اخبار منفی ذهن مردم ایران را به گروگان گرفته است تا از راه طی شده پشیمان و از آینده ناامید شوند. خطا اینجا هم هست مثل همه جای عالم. حکومت معصوم نیز عصمت از خطای این  و آن نبود. هرچند خطا را نباید نادیده گرفت و باید بر آن شورید. اما نقشه کلان دشمن را ببینیم. خطا که هیچ؛ داشته هاو دارایی ها و نعمات این مردم را تحریف و چون چماق بر سر آنها می زنند.   فرمودند جهاد کنید و با تمام قوت خودتان را مجهز کنید. و البته تذکر دادند جهاد با اخلاق و عقلانیت و پرهیز از تهمت و دروغ و فریب. با صاحب اربعین عهد ببندیم بر این قیام. https://t.me/shiravi_ir https://ble.ir/shiravi_ir 🆔 @emlaee
🏴 سالروز شهادت حضرت محمّد صلی الله علیه و آله، امام حسن مجتبی علیه السلام و امام رضا علیه السلام بر شما تسلیت باد 🏴 علیه السلام علیه السلام 🆔 @emlaee
می روی مشهد، خیابان ها شلوغ می روی در قم، شبستان ها شلوغ اربعین، حتی بیابان ها شلوغ هیچکس مثل تو بی زوار نیست💔 امام حسن جانم علیه السلام علیه السلام 🆔 @emlaee
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬 نقش جیوه در قتل امام حسن علیه السلام ♨️ بازخوانی یک پرونده بیولوژیک 🔸 سو قصد به یک نجیب زاده 🔺 ترور حسن بن علی با مرکوری کلراید اثری از: @fotrosmediatv 🟥جهت یاری امام شهید مظلوم علیه السلام این مستند را نشر دهید. اندیشکده بین المللی طب اسلامی دانشگاه مجازی طب اسلامی @howzehenghelabi
پیامبر در شب اول ماه ربیع‌الاول، به علی گفت: "سران قریش می‌خواهند امشب مرا به قتل برسانند، آیا تو در جای من می‌خوابی تا من به غار ثور بروم؟" علی گفت: "در این صورت شما سالم می‌مانید؟" محمد فرمود: "آری." علی تبسمی‌کرد و سجدهٔ شکر به‌جای آورد، وقتی که سر از سجده برداشت عرض کرد: "آنچه را که مأمور شده‌ای انجام ده که چشم، گوش و قلبم فدای تو باد! به هر چه می‌خواهی فرمانم بده که همانند دستیار شما هستم، همان‌گونه که مقصود شماست در آن وارد می‌شوم و موفقیتم تنها از ناحیه خداست."[۱۰] سپس محمد، علی را در آغوش گرفت و هر دو گریه کردند و از هم جدا شدند.[۱۱] مشرکان از ابتدای شب، خانه محمد را محاصره کردند و قرار بود حمله در نیمه شب صورت گیرد، اما ابولهب گفت: در این وقت، زنان و فرزندان در داخل خانه هستند و بعدها عرب دربارهٔ ما می‌گویند حرمت فرزندان عموی خویش را شکستند.[۷] علی درهای خانه را بست و پرده‌ها را کشید، آنان با سنگ بر علی که در بستر خوابیده بود، می‌زدند تا مطمئن شوند کسی در بستر خوابیده است البته شک نداشتند که وی رسول خداست[۱۲] و صبح که با شمشیرهای برهنه به خانه هجوم بردند، وقتی علی را در بستر محمد مشاهده کردند، گفتند: محمد کجاست؟ علی فرمود: «مگر او را به من سپرده بودید که از من می‌خواهید؟ کاری کردید که او ناچار شد خانه را ترک کند.» در این هنگام به سوی علی یورش بردند و او را آزردند و سپس از خانه بیرون کشیدند و کتک زدند و ساعتی هم در مسجدالحرام زندانی کرده و تا سر حد مرگ زدند و آزادش کردند.[۱۳] سپس در جهت مدینه به تعقیب محمد پرداختند.[۱۴] 🆔 @emlaee
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 ✨آیت الله ناصری دولت آبادی 🔸اهمیت زیاد«توسلات»؛ ماجرای تشرف «حاج محمد» به محضر «» عجل الله بوسیله توسل به «حضرت نرجس خاتون»سلام الله علیها 👌بسیار شنیدنی اللهـم‌عجـل‌لولیڪ‌الفـرج کپی با ذکر صلوات @yayousefezahra
🔴 واقعا چقدر شباهت بین برجام و واکسیناسیون وجود داره🤔 ۱. تحریم ها باعث و بانی همه بدبختی! مثل کرونا باعث و بانی همه مرگ ها !!!! ۲. اینکه تنها راه نجات همینه! مذاکره و واکسن! ۳. اینکه جو و مطالبه عمومی درست کردن برای رسیدن به این تنها راه نجات! ۴.اینکه موفقیت در همه کارها رو گره زدن به چیزی شبیه برجام! ۵.اینکه هر روز تاخیر در برجام چقدر خسارت داره! و امروز تاخیر در واکسن! ۶. اینکه هممممممه کارشناسان میگن برجام خوبه! ۷.اینکه فقط متخصصین حرف بزنن اینکه خواص جامعه (عقلای قوم و قم) موافق برجام هستن! ۸.اینکه صداوسیما هر روز کلی برنامه تولید و پخش میکرد از آثار و ثمرات مثبت برجام! و امروز هم! ۹.اینکه توافق بد بهتر از توافق نکردنه! و واکسن مشکوک بهتر از واکسن نزدنه! ۱۰. اینکه میگن هیچ کس نمیفهمه و فقط شما چند نفر میفهمید!؟ ۱۱. اینکه مخالفین برجام کاسب تحریمن! اینکه منتقدین بی سواد و دلواپس و بدبین و ... هستن! ۱۲.اینکه آقا موافق صد در صد برجام هستن! ۱۳. آقا هستن پس خیالتون راحت برید دنبال زندگیتون! اگر قرار بود مشکلی پیش بیاد سکوت نمیکردن! ۱۴. اینکه منتقدین برجام ضد نظام و ضد ولایت هستن! ۱۵. اینکه اینقدر وحدت شکنی نکنید ! ۱۶. اینکه برجام تا همین چند سال پیش از دید کثیری جزء افتخارات نظام محسوب میشد! و ... گاندو ۳ هم در حال ساخت هست! خدایا خودت را به فریادمان برسان 🆔 @emlaee
سکینه و حمایت از ولایت حضرت سکینه علیهاالسلام همواره از حریم امامت و ولایت دفاع می‌کرد. هنگامی که خالدبن عبدالملک والی مدینه بود، در روز‌های جمعه به سخنرانی می‌پرداخت و به ساحت مقدس امیرمؤمنان علی علیه السلام دشنام می‌فرستاد و جسارت می‌کرد. این خبر به حضرت سکینه علیهاالسلام رسید. وی هر هفته در روز‌های جمعه به همراه کنیزان خود در محل حضور پیدا می‌کرد و در مقابل بی حرمتی‌ها و هتک حرمت خالد می‌ایستاد و با کنیزان خویش، او را نفرین می‌کرد. خالد، چون جرأت آزار و اذیت آن حضرت را نداشت، به اطرافیان خود دستور می‌داد تا به کنیزان آن حضرت حمله کنند و آن‌ها را متفرق سازند. سکینه و شکایت از مردم کوفه حضرت سکینه علیهاالسلام هیچ گاه بی وفایی مردم کوفه و وعده‌های دروغینی را که به پدرش امام حسین علیه السلام داده بودند، فراموش نکرد. زمانی عده‌ای از مردم کوفه نزد آن حضرت آمدند تا بر او سلام نمایند. او در کمال نارضایتی و حزن و اندوه به آن‌ها چنین فرمود: «خدا می‌داند که من از شما خشمگینم. شما جدم علی علیه السلام را به قتل رساندید؛ عمویم حسن و پدرم حسین و برادرم علی و همسرم مُصعب را کشتید. شما مرا در کودکی یتیم کردید و در بزرگسالی بیوه نمودید». 🆔 @emlaee
ازدواج نقل شده که سکینه با پسر عموی خود عبدالله بن حسن ازدواج کرد؛ ولی شیخ مفید و بعضی تاریخ نگاران عبدالله بن حسن را در زمان حضورش در کربلا در سنی که به حد بلوغ نرسیده توصیف کرده‌اند. برخی منابع نیز همسر سکینه دختر امام حسین(ع) را ابوبکر(عبدالله) بن حسن بن علی(ع) دانسته‌اند. گویا ابوبکر کنیه عبدالله بوده است. با توجه به اینکه بر اساس روایات شیعی، سکینه بعد از ازدواجش با عبدالله بن حسن تا زمان وفات با کسی ازدواج نکرده بود، بی تردید موضوع تعدد ازدواج که برای سکینه نقل کرده‌اند اسائه ادب دیگری است که دشمنان برای تقرب بین آل علی(ع) و دشمنانشان به اهل بیت(ع) بسته و در راستای تلاش برای رفع عداوت تقلیدی بین آنها و بین مخالفان اهل بیت(ع) صورت گرفته است. حضرت سکینه، بانوی فضیلت حضرت سکینه علیهاالسلام، بانویی بود که در طول زندگی پربرکت خویش، درب خانه فضیلت و سیادت را گشوده داشت و آستان کمال و بلاغت را در اجرای احکام شریعت روی همه باز نمود و پیام نبوت و امامت را به مردمان رساند. حضرت سکینه علیهاالسلام، با توجه به تغییرات اجتماعی، موضع گیری کرده و در تحولات بزرگی، چون حادثه کربلا، انقلاب بزرگ و بی سابقه کوفه و شام، قتل عام مردم مدینه، آتش زدن مکه و... و از فرصت استفاده کرده و اخبار آل محمد صلی الله علیه و آله را با بهره گیری از فنون ادبی، به گوش همگان رسانید. مسافرت‌های حضرت سکینه حضرت سکینه علیهاالسلام به همراه پدر از مدینه به مکه رفت و از آن جا، به کربلا قدم نهاد. بعد از شهادت پدر و نزدیکانش، با حزن و اندوه بسیار و تحمل سختی‌های فراوان، به همراه کاروان اسیران به کوفه و از آن جا به شام رفت. او سپس برای وداع دوباره با پدربزرگوار و دیگر شهدا، در اربعین حسینی به کربلا بازگشت و از آن جا به طرف مدینه حرکت کرد. او در این مسافرت پر فراز و نشیب، آثار ارزشمندی از خود بر جای گذاشت و همگان را از قدرت استعداد و فصاحت و بلاغت خویش، آگاهی بخشید. حضرت سکینه علیهاالسلام چندین سفر به حج رفت که بزرگان اهل مکه، از او به بهترین شیوه استقبال می‌کردند و به هر منطقه‌ای که قدم می‌گذاشت، مایه خیر، برکت و افتخار افراد آن منطقه می‌شد و از ایشان به نحو شایسته‌ای استقبال می‌کردند. شکیبایی حضرت سکینه حضرت سکینه علیهاالسلام در حالی که دوران نوجوانی را سپری می‌کرد، در واقعه عظیم عاشورا، صحنه‌های شهادت برادران و پدر را از نزدیک نظاره گر بود، ولی به سفارش پدر بزرگوارش گوش جان سپرد و همه رنج‌ها و سختی‌ها را با صبر و بردباری تحمل نمود. زمانی که امام حسین علیه السلام برای وداع با اهل بیت به سوی خیمه‌ها آمد، نزد پدر رفت و صدا زد: بابا! آیا تسلیم مرگ شده ای، بعد از تو به چه کسی پناه ببرم؟ امام حسین علیه السلام او را دلداری داده، چنین فرمود: «ای نور چشم من، چگونه کسی که یار و یاور ندارد، تسلیم مرگ نشود. ولی بدان که رحمت و یاری خدا در دنیا و آخرت از شما جدا نمی‌گردد. دخترم، بر قضای الهی صبر کن و شکایت منما. دنیا محل گذر است، ولی آخرت خانه همیشگی است». او بعد از واقعه عاشورا به همراه عمه بزرگوارش، مراقبت از کودکان و اسیران را بر عهده گرفت و با گفتار و کردار صبورانه خویش، اهداف و آرمان‌های عالی قیام پدر را به بهترین صورت در میان مردم بازگو کرد. حضرت سکینه (س) در کربلا اخلاق نيك و خصال پسنديده اين بانوي نمونه، وي را در نظر پدر كه مربي صالح و كاملي بود، عزيز نمود و چون ستاره‌اي فروزان در آسمان خاندان امام درخشيد و همه را شيفته رفتار شايسته خود كرد. امام حسين (ع)م كه آگاه به ضمير انسان‌ها و معيار سنجش اعمال است، سكينه را با زيباترين لقب، يعني «خيرة النّساء» خواند و با عنايتي خاص مقام و منزلت وي را در مواقف بسيار، بر ديگران آشكار نمود. دلبستگي و مهر امام نسبت به سكينه، در آخرين خداحافظي از خيمه‌ها، قابل توجه و تأمل است. وقتي آن حضرت نزديك خيمه‌ها رسيد، فرمود: «اي زينب! اي ام‌كلثوم! اي سكينه! عليكن مني السلام» چون اهل بيت صدايش را شنيدند، براي وداع گرداگرد امام حلقه زدند. علاقه فراوان سكينه به پدر، عنان اختيار را از كفش ربود، دست‌هايش را بر سر فرود آورد و گفت: «پدرجان! آيا تن به مرگ داده‌اي كه اين گونه خداحافظي می‌‌كني؟ ما، بعد از تو به چه كسي پناهنده شويم؟»، سخنان عاطفه برانگيز دختر، بر قلب پدر سنگين آمد و از بي‌تابي فرزندش گريست و فرمود: «اي نور ديده‌ام! چگونه تسليم مرگ نشود كسي كه يار و ياوري ندارد؟».
صحبت هاي امام براي سكينه كه بوي فراق و تنهايي می‌‌داد، او را از جمع حاضر جدا كرد و در حالي كه آرام‌آرام می‌‌گريست، به گوشه خيمه رفت! شايد قصدش اين بود كه قلب پدر را بيش از اين غصه‌دار نكند. امام حسين (ع) با مشاهده اين وضع از اسب فرود آمد و سكينه را نزد خويش خواند و او را به سينه چسباند و اشك‌هايش را پاك نمود و فرمود: «اي سكينه! بدان كه بعد از من گريه زيادي در پيش خواهي داشت؛ اما تا هنگامی‌‌ كه جان در بدن دارم، با اين اشكِ جانگدازت، دلم را آتش نزن! آن زمان كه كشته شدم، تو كه بهترين زنان هستي، سزاوارترين فرد به گريستن بر مني!» لفظ جمع در اين جا، بيانگر اين است كه سكينه جزء بانواني است كه دليلي واضح بر بالابودن مقامشان وجود دارد، مانند حضرت فاطمه زهرا (ع) و زينب (س). زماني كه دشمن، او و ديگر زنان را به قتلگاه برد تا از كنار كشتگان عبور دهد، او ناگهان بر پيكر خونين پدر افتاد و او را به آغوش گرفت و طوري گريست كه دوست و دشمن گريان شدند. عمر بن سعد فرمان داد با زور و تهديد دختر امام حسين (ع) را از بدن پدر جدا نموده و همراه بقيه مصيبت ديدگان به اسارت برند. سكينه می‌‌گويد: «وقتي پيكر پدرم را در آغوش گرفتم، از حلقوم بريده‌اش اين ندا را شنيدم كه می‌‌گفت: «شيعتي ما ان شربتم ماء عذبٍ فاذكروني او سمعتم بغريبٍ او شهيدٍ فاندبوني»؛‌ «شيعيان من! هر زمان كه آب گوارايي نوشيديد، مرا به ياد آوريد و اگر سرگذشت غريب و شهيدي را شنيديد، بر من بگرييد!». اسارت پس از واقعه عاشورا، سکینه و دیگر بانوان به اسارت دشمن در آمده و همراه با کاروان اسرا به کوفه و شام برده شدند. در توصیف چگونگی ورود اسرای اهل بیت(ع) به شام از یکی از اصحاب پیامبر اکرم(ص) به نام سهل بن سعد ساعدی روایت شده که روز ورود اسرا به شام مردی را دیدم که سری بر نیزه داشت که سیمایش بسیار شبیه سیمای رسول خدا(ص) بود و از پی آن دختری را دیدم که بر شتری برهنه و بی‌محمل سوار بود. خود را شتابان به او رساندم و گفتم: «دخترم شما کیستی؟» گفت: «سکینه دختر حسین(ع)» گفتم: «آیا از من کاری ساخته است؟ من سهل بن سعد هستم که جدت را دیده و سخن او را شنیده‌ام» گفت: «ای سهل اگر برای تو ممکن است بگو تا این سرها را از اطراف ما دور کنند تا مردم به تماشای این سرها مشغول شده کمتر به حرم رسول خدا(ص) نگاه کنند.»، سهل ساعدی چهل دینار زر سرخ، به نیزه‌دار داد تا سر امام را از زنان اهل حرم دور کند. در چگونگی ورود اسرا بر یزید بن معاویه نیز از امام محمد باقر (ع) روایت شده که اسرای اهل بیت(ع) را با صورت‌های باز و در روز بر یزید وارد کردند. اهل شام با دیدن آنها به یکدیگر می‌گفتند ما هیچ اسیری را زیباتر از این اسرا ندیده‌ایم. اینان کیستند؟ در این هنگام عمه‌ام سکینه با صدای بلند فرمود: «نحن سبایا آل محمد(ص)؛ ما اسیران آل محمدیم.» خواب حضرت سکینه در دمشق در برخی از منابع خوابی از حضرت سکینه در دمشق نقل شده است. به گفته ابن نما حلی، او خواب دیده بود که پیامبر اسلام، حضرت آدم، حضرت ابراهیم، حضرت موسی و حضرت عیسی برای زیارت امام حسین به کربلا می‌روند در حالی که پیامبر اسلام محاسنش را به دست گرفته و گاهی به زمین می‌افتاد و گاهی از زمین بلند می‌شد. همچنین حضرت فاطمه، حوا، آسیه، مریم و خدیجه نیز آمده بودند در حالی که حضرت زهرا دست بر سر گذاشته بود و گاهی به زمین می‌افتاد و گاهی برمی‌خیرد. او خود را به حضرت زهرا رساند و شروع کرد به گریه کردن حضرت زهرا به او گفت. سکینه جان بس است که ناله‌ات جگرم را آتش زد و بندهای قلبم را قطع کرد. این پیراهن آغتشه به خون پدرت حسین است که از آن را خود جدا نمی‌کنم تا خدا را ملاقات کنم. 🆔 @emlaee
بازگشت به مدینه پس از پایان اسارت سکینه نیز به همراه کاروان اسرا به مدینه بازگشت، اما از چند و چون زندگانی او در مدینه تا وفات ایشان در منابع خبر موثق و مورد اطمینان چندانی در دست نیست. شاید بتوان گفتگوی سکینه با دختر عثمان را از معدود خبرهای مورد اعتماد در این دوره دانست. نقل شده که سکینه روزی با دختر عثمان در مجلسی حاضر بود، دختر عثمان برای فخرفروشی گفت: «أنا بنتُ الشهید: من دختر شهید هستم» سکینه جوابش را نداد تا زمانی که صدای اذان برخاست، همین که مؤذن گفت: «أشهدُ أنّ محمداً رسول الله(ص)» سکینه گفت: «این پدر من است یا پدر تو؟» دختر عثمان شرمسار شد و گفت: «دیگر به شما فخر نخواهم فروخت». حضرت سکینه و حفاظت از حریم عفاف حضرت سکینه علیهاالسلام آن چنان به پوشش و حجاب اهمیت می‌داد که وقتی از منزل خارج می‌شد، حتی دربان خانه اش نمی‌دانست که خانم بیرون رفته یا کنیزی از منزل خارج شده است. امام باقر علیه السلام نیز در این باره می‌فرماید: «هر گاه حضرت سکینه علیهاالسلام می‌خواست از راهی عبور کند، جوانان بنی هاشم مسیر راه را محافظت می‌کردند تا کسی چشمش به جمال و قامت او نیفتد». پس از جریان عاشورا و در سفر اسارت نیز، آن حضرت همیشه در اندیشه رعایت حجاب و اجرای رسالت دینی خویش بود. دانش حضرت سکینه حضرت سکینه علیهاالسلام علاقه زیادی به شعر داشت و افزون بر این که خود شعر می‌سرود، منزلش نیز محفلی برای نقد و بررسی اشعار شاعران بزرگ و معروف عرب به شمار می‌آمد. هرگاه اختلاف نظری بین شاعران پدیدار می‌گشت، نزد آن حضرت می‌رفتند و داوری او را ملاک قبولی یا رد اشعار خود می‌دانستند. آن حضرت در پشت پرده قرار می‌گرفت و توسط کنیزی که او نیز در ادبیات مهارت داشت، اشعار را دریافت می‌کرد. بعد حضرت با توجه به شعر شاعران، جوایزی برای شعر آن‌ها در نظر می‌گرفت. محققان، اندیشمندان و راویان حدیث، برای برطرف ساختن شبهه‌ها و پرسش‌های علمی و فقهی خود، به منزل حضرت سکینه علیهاالسلام مراجعه می‌کردند. هم چنین آن حضرت، منزل خود را، محفل زنان و دختران عرب قرار داده بود و تبلیغ دین خدا را از راه این محفل ادبی انجام می‌داد. وفات حضرت سکینه حضرت سکینه علیهاالسلام پس از حدود هفتاد سال عمر سراسر پرافتخار و عظمت، سرانجام در ظهر روز پنجشنبه، پنجم ربیع الاول سال ۱۱۷ ق، در مدینه جان به جانان سپرد. پس از رحلت آن حضرت، خالد بن عبدالملک، حاکم مدینه، با عده زیادی از مردم در محل حضور یافت و ابتدا براساس رسم آن زمان، بر پیکر پاک آن حضرت نماز خواند و سپس مردم دسته دسته بر او نماز خواندند. محل دفن بعضی بر این باورند که حرم حضرت سکینه (س) در کشور سوریه شهر شام(دمشق) است، مرحوم علامه سید محسن امین عالم بزرگ شیعه، بر این باور بودند که حرم سکینه ای که در دمشق است، هیچ ارتباطی به حضرت سکینه(س) دختر امام حسین(ع) ندارد و تنها تشابه اسمی میان این دو، شبه ی دفن دختر امام حسین(ع) در شام را به وجود آورده است. این حرم مربوط به سکینه دختر یکی از ملوک شام است، زیرا بر صندوقی که بر قبر نهاده‌اند به خط کوفی مشجر عنوان سکینه لقب الملک نوشته شده است. مرحوم حاج شیخ عباس قمی نیز نظر مرحوم سید محسن امینی را تصدیق نموده است. بنابر این آن گونه که مورخان نوشته‌اند، حضرت سکینه(س) در مدینه مقیم بوده و در آنجا رحلت نموده است. منبع: حوزه نت 🆔 @emlaee