واکنش انقلابی اردوغان به اقدام خصمانه و ضداسلام ماکرون را باور کنیم، یا روابط صمیمی اردوغان را با صهیونیست‌هایی که براساس قرآن کریم، شدیدترین دشمنی را علیه مومنان در سینه دارند؟ کدام؟

ما حتی برای کتک خوردن دخترآبادانی که با شوکر و چاقو به حریم خصوصی خانواده متهم حمله کرده بود غیرتی شدیم حالا براندازا دارن به بانوی گیلانی که اوباش خیابونی کتکش زدن فحش میدن و خوشحالن، فقط چون چادری بوده!! "غیرت"ی که برای دخترآبادانی ازش دَم میزدن فقط یه اسم رمز حمله بود! خانم گیلانی به خاطر تذکر ساده نسبت به سگ گردانی مورد ضرب‌ و‌ شتم قرار گرفته و به جوی آب افتاده... آن هایی که چند روز پیش برای دختر آبادانی یقه چاک دادند اگر در برابر این ماجرا سکوت کنند نشان میدهد که نه از روی دلسوزی و غیرت بلکه صرفا به خاطر مقاصد کثیف سیاسی زبانشان دراز بوده! رنجبر

مهم ترین شعارهای 7 رئیس جمهور گذشته جمهوری اسلامی ۱- اول؛ سیدابوالحسن بنی صدر، فرزند آیت الله بنی صدر؛ بهمن 58 تا خرداد 60؛ مهمترین شعار انتخاباتی او در پوسترهای انتخاباتی «عدالت اجتماعی، اقتصادی و سیاسی»، «بشارت دهنده اقتصاد توحیدی» بود. ۲- دوم؛ شهید محمدعلی رجایی؛ مرداد 60 تا 8 شهریور 60؛ رجایی نخست وزیر و رئیس الوزرای دوره بنی صدر بود و اختلافات جدی با رئیس جمهور داشت. شهید رجایی بعد از استیضاح بنی صدر با اصرار نیروهای انقلابی وارد کارزار انتخابات شد و با 13 میلیون رأی رئیس جمهور شد. شعار مشخصی در پوسترهای وی مشهود نیست. بلکه تجربه یکسال و نیم نخست وزیری وی، روحیات انقلابی، عدالتخواهی، محرومیت زدایی، ساده زیستی، خستگی ناپذیری، استکبارستیزی و ولایتمداری مهم ترین دلایل انتخاب او بود. عمر ریاست جمهوری رجایی، فقط 28 روز بود. ۳- سوم؛ سیدعلی خامنه ای؛ مهر 60 تا خرداد 68؛ امام تا پیش از این مخالف ورود روحانیت به عرصه ریاست جمهوری بود. اما با تجربه دولت موقت بازرگان و ریاست جمهوری بنی صدر و وضعیت بحرانی کشور، اجازه ورود به روحانیت برای تصدی پست اجرایی موافقت کرد و بدین ترتیب سیدعلی خامنه ای با اصرار روحانیون و حزب جمهوری اسلامی به میدان رقابت وارد شد. او هم همچون رجایی شعار انتخابات خاصی را در پوسترها و میتینگ ها مطرح نکرد اما عملکرد دو سه ساله در موقعیت های مختلف، ایشان را به عنوان «مردم محراب و جبهه» در اذهان معرفی می کرد و مردم او را به خطابه های آتشین علیه آمریکا و اسرائیل، طاغوت و ظلم و صدام و بی عدالتی می شناختند. آیت الله خامنه ای با 16 میلیون رأی رئیس جمهور شد و دو دوره رئیس جمهور ماند. ۴- چهارم؛ علی اکبر هاشمی رفسنجانی؛ مرداد 68 تا مرداد 76؛ پس از رحلت حضرت امام(ره) و رهبری آیت الله خامنه ای، پست نخست وزیری حذف و بدین ترتیب ریاست جمهوری از جایگاه کلی و تشریفاتی به جایگاه اجرایی و صاحب اختیارات گسترده صعود کرد. هاشمی رفسنجانی توانست با شعارهای اقتصادی، سازندگی اقتصادی و توسعه اقتصادی رئیس جمهور شود. او با 16 میلیون رأی انتخاب و دولتش به عنوان دولت سازندگی معرفی شد. ۵- پنجم؛ سیدمحمد خاتمی؛ مرداد 76 تا مرداد 84؛ سیدمحمد خاتمی با چهره مخالف وضعیت موجود و با شعارهای جامعه مدنی، آزادی و توسعه سیاسی به میدان رقابت های انتخاباتی آمد و در رقابت با علی اکبر ناطق نوری با بیش از 20 میلیون رأی در 2 خرداد 76 رئیس جمهور شد و توانست دو دوره رئیس جمهور باقی بماند. اقتصاد در دوران خاتمی آرامش نسبی داشت اما اختلافات طبقانی، بی عدالتی، التهابات سیاسی و فرهنگی به اوج خود رسیده بود. ۶- ششم؛ محمود احمدی نژاد؛ مرداد 84 تا مرداد 92؛ احمدی نژاد در شرایطی روی کار آمد که بی عدالتی و تبعیض بعد از انقلاب به اوج خود رسیده و خیلی ها از انحراف انقلاب می گفتند. لذا مهم ترین شعار او عدالت خواهی و مهرورزی و خدمت به محرومین بود. وی در سال 84 در رقابت با هاشمی رفسنجانی (در دور دوم) با 17 میلیون رأی رئیس جمهور شد و با پرکاری، تلاش و حضور مستقیم در بین مردم توانست در سال 88 با شعار «مبارزه با اشرافی گری و مفاسد اقتصادی»، 24 میلیون رأی را کسب کند. اما مخالفین وی به سردمداری هاشمی رفسنجانی، سیدمحمد خاتمی، میرحسین موسوی و مهدی کروبی علیه جمهوریت و رأی مردم شورش کردند و کشور را به مدت 8 ماه دچار التهاب و اغتشاش نموده و نظام را تا لبه پرتگاه پیش برده و زمینه تحریم های گسترده غرب علیه جمهوری اسلامی را فراهم کردند که تاکنون نیز ادامه دارد. ۷- هفتم؛ حسن روحانی؛ مرداد 92 تاکنون(آبان 1399)؛ حسن روحانی بعد از تحریم های فلج کننده غرب و عملکرد حاشیه ساز احمدی نژاد در دوسال آخر و التهاب مجلس با وعده رفع تحریم ها، مذاکره با آمریکا و چرخش چرخ اقتصاد به میدان آمد و توانست با کسب 17 میلیون رأی در سال 92 و همچنین 23 میلیون رأی در سال 96 رئیس جمهور هفتم ایران شود. اختلاف طبقاتی، تورم، بیکاری و مشکلات معیشتی در این دوران به اوج رسید. (حالا باید ببینیم هشتمین رئیس جمهور انقلاب اسلامی چه کسی و با چه شعاری به میدان خواهد آمد.) مدرسی

خطرناک تر از بایدن و ترامپ مسئله این نیست که بایدن خطرناک تر است یا ترامپ؟ خطر واقعی، حلقه آلوده ای است که در فضای رسانه ای داخل کشور، به هر نوع تاکتیک نخ نمای آمریکا، بها و ضریب می دهد.

ریاست جمهورآمریکا دموکرات ها باشند یا جمهوری خواهان، اینها مامورند به آمریکای فرتوت هیبت ببخشند و ایران قدرتمند را فاقد چاره و ناچار از نوشتن دیکته آمریکا پای میز مذاکره وانمود کنند.

به شهادت اسناد فراوان، غربگراها یکی از عوامل اصلی ماندگاری تحریم ها هستند؛ چه زمان هایی که خواستار تشدید تحریم ها برای به زانو درآمدن ایران شدند؛و چه زمان هایی که با ارسال پالس ضعف و ناتوانی، به دشمن مستاصل روحیه دادند.

بایدن و ترامپ آن قدری خطرناک نیستند که منافقین و نفوذی ها خطرناکند؛ منافقین از کفار بدترند و باید با آنها سرسختانه و به عنوان دشمن مسلّم و مقدّم برخورد کرد. اگر خط منافقین که خط تحریف است، با غیرت ملی و روشنگری و اعتراض نخبگان شکسته شود، قطعا خط تحریم شکستنی است.

مفتخر به جنایت حضرت آیت‌الله خامنه‌ای: «تحریمهای خباثت‌‌آمیز آمریکا جنایت است. رئیس‌جمهور آمریکا اظهار خوشحالی میکند که با تحریم‌های حداکثری، اقتصاد ایران را دچار اختلال کردیم... فقط آدمهای رذلی مثل شماها هستند که به جنایت افتخار میکنند؛ علیه یک ملت دارید جنایت میکنید افتخار هم میکنید!» ۹۹/۰۸/۰۳

هدف دشمن مذاکره و تسلیم است «سرلشکر باقری» رئیس ستاد کل نیروهای مسلح، در نشست ویدئوکنفرانسی کمیته پدافند غیرعامل وزارت کشور، هدف دشمن از افزایش فشارها بر ایران را پذیرش سیاست‌های تحمیلی آمریکا از سوی ملت ایران دانست و افزود: «آنها می‌خواهند ایران را پای میز مذاکره بکشانند و نتیجه این مذاکره از قبل مشخص شده است و آن تسلیم ایران در مقابل آمریکاست.»

حتی بر فرض آنکه «غربگرایی» امری مفید و حلّال مشکلات باشد، این نسخه برای کشور ما «ایران» ناکارآمد و مضر و بلکه خسارت‌بار است. چرا؟ زیرا کشورمان به‌طور ذاتی دارای ظرفیت‌ها و ویژگی‌هایی است که با مقداری تحرک و استفاده از آن قابلیت‌ها و استعدادها، به‌آسانی می‌تواند به یکی از قدرتمندترین ممالک دنیا مبدل شود. و قوی گشتن ایران و تبدیل آن به یک «قطب» در دنیا، دقیقا همان چیزی است که غرب نمی‌تواند آن را تحمل کند؛ حتی اگر حکومت مستقر در ایران «سکولار» باشد. «غربگرایی در ایران» و نزدیک شدن به آمریکا؛ یعنی وداع همیشگی با قوی شدن کشور. شاگرد

در جنگ نرم دقیقا چه اتفاقی رخ میدهد؟ در پی تغییر قالبهای ماهوی جامعه و ساختار سیاسی آن است. آرام، تدریجی و زیرسطحی است. در جنگ نرم :تصویری شكست خورده، ناامید و مأیوس از حریف ارائه می شود و در مقابل، مهاجم با نمادسازی و تصویرسازی، خود را پیروز و موفق نشان می دهد و در اینجاست كه عملیات روانی با توانی فوق العاده صورت می گیرد. پایدار و بادوام است. هدف جنگ نرم تغییرباورها و اعتقادات است و چنانچه این تغییر صورت پذیرد، بازگشت به حالت اولیه به راحتی امكانپذیر نخواهد بود. هدف، تغییر تفکرات و فرهنگ مردم است که حاکی از عمق و خطر افزون این نوع جنگ، نسبت به جنگ نظامی است. با خلق ارزش های جدید، اسطوره سازی و نمادسازی، هیجان ساز است. این نوع جنگ، از احساسات جامعه نهایت استفاده را می برد به طوریكه از اركان مهندسی جنگ نرم مدیریت احساسات است. آسیب محور است. آسیبهای اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و.... میدان مانور جنگ نرم است. تضادآفرین است. جنگ نرم از محیط های آسیب دار در جامعه شروع می شود و با ایجاد گسل های متعدد در بخشهای گوناگون جامعه و از طریق متفاوت كردن باورها، ارزشها و شكل دهی به رفتارهای جدید، اعضای یك جامعه را در برابر هم قرار می دهد. این تضادها، همبستگی اجتماعی و وحدت ملی را برهم زده و زمینه های بروز بحران و درگیری‌های داخلی را فراهم می سازد. تردیدآفرین است. ایجاد تردید و بدبینی نسبت به بسیاری از مسائل یك اصل و قاعده است. حركت در این جنگ با خلق تردید و ایجاد ناامیدی و یاس شروع می شود و برای توفیق با نوپردازی به صورت ظریف و آرام در باورها و اعتقادات اساسی تردید ایجاد می شود و به مرور بر دامنه این تردیدها افزوده شده تا درنهایت به ایجاد تغییرات اساسی در ارزش‌ها و باروها دست یابند. از ابزار روز استفاده می كنند. فضای مجازی و سایبری، محیط اصلی جنگ نرم در شرایط كنونی به حساب می آید. با این اوصاف الان دقیقا وسط جنگ نرم هستیم. وسط وسط. جنگ فقط خوردن خمپاره روی خانه هایمان نیست. از خانه هایمان مهم‌تر، باورهایمان است که بمباران شده است. می‌توانید خودتان را تسلیم کنید، می توانید هوشمندانه مبارزه کنید. تصمیم با خود شماست. نصیری

آخرین توصیه معمرقذافی : قذافی با اعتماد به آمریکا و طی یک مذاکرات طولانی مدت، تمامی صنعت هسته‌ای خود را تعطیل کرد و حتی موشک‌هایش را هم از کشور خارج کرد. وی در یکی از آخرین مصاحبه‌های خود، لیبی را درس عبرتی برای ایران و کره شمالی می‌داند.