eitaa logo
انگاشت | مارکت علوم انسانی (نسل زد)
111 دنبال‌کننده
298 عکس
109 ویدیو
11 فایل
جایی از نسل زد برای گفتن از مسائل فرهنگی،نقداجتماعی،علمی،ادبی و خلاصه روایتی از تجربه زندگی! 👤[ایده های یک #دهه_هشتادی]: @Mojshik کست باکس: https://castbox.fm/va/6100095 شنوتو: https://shenoto.com/channel/podcast/Engasht آیدی تلگرام و سروش: engasht_ir@
مشاهده در ایتا
دانلود
زندگی جریان دارد
MP3 Recorderاپیزود موقت_ تحلیل مقاومت ایران اسلامی در برابر رژیم صهیونسیتی.mp3
زمان: حجم: 28.58M
(اپیزود نهم [موقت] | تحلیل مقاومت ایران اسلامی در برابر رژیم صهیونسیتی) منتشر شد. ⚠️ به دلیل عدم دسترسی به اینترنت جهانی این قسمت را در همین رسانه داخلی استفاده و در حد امکان نشر دهید. @engasht_ir
الامام الرضا علیه السلام: إنّ العبدَ إذا اختارَهُ اللّهُ عزّ وجلّ لاُمورِ عبادِهِ شَرحَ صَدرَهُ لذلكَ، وأودَعَ قلبَهُ يَنابِيعَ الحِكمةِ، وألْهَمهُ العِلمَ إلهاما، فلَم يَعْيَ بعدَهُ بجوابٍ ولا يَحيرُ فيهِ عنِ الصّوابِ هرگاه خداوند عزوجل بنده‌اى را براى (اداره) امور بندگانش بخواهد براى اين امر به او شرح صدر عطا مى‌كند، چشمه‌هاى حكمت را در دلش جارى مى‌سازد و به او علم و دانش الهام مى‌فرمايد كه از آن پس، از پاسخ هيچ چيز در نمى‌ماند و در يافتن راه درست سرگردان نمى‌شود. 📖 الكافي ، ج ۱ ص ۲۰۲ @engasht_ir
انگاشت | مارکت علوم انسانی (نسل زد)
کم کار شدن به خیلی چیزا بستگی داره، به آینده که فکر کنی کم کار میشی.
سلام بر خدای این لحظه میدانم این پیام هم این روز را دیده نمی شود. چندین بار گاه به زبان تعجب، گاه نیش و کنایه و یا از سر دلسوزی مدام از من می پرسیدند که چرا کار کانال خود را نیمه راه رها کردی؟ سخنانی که بسیار قلبم را می فشارد و روانم را زخم میکردم روحم را آزار می داد. من سر به زیر می افکندم ولی من پاسخ های زیادی داشتم که جان گفتنش نبود. روزی که این کانال را راه انداختم هدفم ساختن انباری از اندیشه درست در فضای زرد رسانه های رنگ وارنگ بود. چیزی که میان نگاه های فانتزی و ایدئولوژیک و عامه پسند گم نبود. چون خود شخصیت قابل توجهی در فضای اندیشه ایرانی نبودم می‌دانستم که کارم چندان هم بالا نخواهد گرفت. تنها چیزی را که احساس می کردم درست است می گفتم و بابتش هزینه هم دادم. در این راه تجربه های زیادی بیش از دوره روزنامه نگاری ام داشتم بدست آوردم. چندان اهل تعامل های مرسوم و هزینه آن چنانی نبودم که به هر قیمتی به اصطلاح دنبال کننده بگیرم. انگاشتم این بود که وجدان دلیل همراهی دیگران با من است نه عقده شخصیت نمایشی! با همین فرمان به دنبال ریبرندیگ در آستای سال ۱۴۰۳ رفتم. در این راه هم رکورد های بینظیری را زدم که در فضای ایتا کم سابقه بود. اینکه بیش از هزار نفر تنها یک اپیزود از گفتگویی ساده را از من می شنیدند برایم نشانه پای گذاشتن در راه درست بود. به خود افتخار می کردم که تنها مسیری را می پیمایم که بسیاری جرأتش را ندارند. ولی این احساس هم چندان پایدار نبود. تیرگی های زندگی شخصی و دگوگونی بنیادین گذرگاه آینده ام مرا رهگذری خسته ولی سمج نشان می داد که باید راهش را برود و دیگر وقتی برای هر چیزی ندارد. از این رو برای مدتی نسبتاً طولانی کار انگاشت را تعطیل کردم. من در راه ساخته شدنم. قرار است در آینده ای شاید نزدیک فصلی نو نوار از زندگی ام رقم بخورد. اکنون بیش از هر چیز آن گونه‌ای که در انتظارش هستم برایم مهم است. اگر انگاشت پروژه ای شکست خورده باشد می پذیرم که دورانی از زندگی پر فراز و نشیب را تجربه اندوختم. دیگران اهمیتی ندارند زیرا قرار بر تولد دوباره من است. اگر دیروز موجودی خوار در طبیعت بودم پس از این پیله، پروانه شدن را انتظار دارم. سکوت من فعلاً ادامه دارد. آنچه در حدود این چهار سال اندوختم غنایی بیش از هر رسانه پر مدعا را دارد زیرا برای واژه به واژه اش زندگی ام را خرج کردم. امیدوارم شما بردباری افزون تری به خرج دهید تا به امید خدا کارمان را از سر گیریم. به امید بازگشت دوباره که در پس آن نوزایی جهانی دیگر پیش رو خواهد بود.