eitaa logo
فرزندان انقلاب✌️
91 دنبال‌کننده
968 عکس
512 ویدیو
16 فایل
اتحادیه انجمن های اسلامی دانش آموزان آیدی جهت تبادل👇کانال غیر اخلاقی ممنوع❌❌❌❌ @hoojaajiii
مشاهده در ایتا
دانلود
فرزندان انقلاب✌️
💫شیوه کمک به مسول💫 ما باید از اقدامات مثبت مسئولین تشکر کنیم، که خوشحال بشوند و جرات پیدا کنند. هر
🦋شیوه جمعیت غالب🦋 ذهن انسان، ضمیر ناخودآگاه و حتی ضمیر خودآگاه انسان، از غالب بودن و زیاد بودن جمعیت، از موج یک حرکت، نا خودآگاه اثر می گیرند. باید چادری ها و محجبه های ما همه جا باشند، آقایونی که پوشش و ظاهر مذهبی دارند باید همه جا حضور پیدا کنند و با حضور حداکثری خود فضای غالب جامعه رو مذهبی کنند و فضای غالب را به دست بگیرند. جمعیت غالب می‌تواند فضا را تغییر بدهد و محیط را برای گناه ناامن کند، خود به خود آن گناهکار نور فضا را احساس می کند ، سنگینی و وقار فضا را احساس می کند و یک مقدار خودش را جمع و جور می‌کند. این همان قانون "جاء الحق و زهق الباطل" هست ، چرا ؟ چون "إن الباطل کان زهوقاً" باطل رفتنی است. شیوه تهدیدی🤨 تهدید به از دست دادن منافع و مصالح و افتادن در دشواری‌ها همواره در انسان‌ها تأثیرگذار بوده است.زیرا سود و زیان انسان چیزی نیست که بتواند به‌راحتی از آن بگذرد؛ از این رو امر و نهی تهدیدی برای کسانی که امر و نهی ساده در آنها تأثیری ندارد، گزینه خوبی در هدایتشان می‌باشد. مثلا بگیم ببین اگه این کارو بکنی دیگه رفاقتمون خراب میشه یا مثلا بگیم اگه دفعه دیگه تو اداره همچین کاری بکنی و حساب ها رو جابجا بکنی، گزارش میدم! ادامه دارد... 🆔@enghelabbii
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
باورش با تو چطورش با خدا تمام ... 🦋💫🦋@enghelabbii 🦋💫🦋
12اردیبهشت ماه سالروز تشکیل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی گرامی باد🇮🇷 🆔@enghelabbii
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
*سـلام_امام_مهربانم🌼✋🏻* ای نــــام تــــواَم ورد زبــــــان ادرڪنـی ای يـــاد تــــواَم مــونــس جان ادرڪنی من گمشــده، ڪعبــہ دور ، رهـزن بسيار يا حضــرت صــاحب الــزمـــان ادرڪنی ‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌ 🕊️◼️🍃 🆔@enghelabbii
🌤️جمعه‌ها ندبه کنان ندبه ز سر میگیرم 🌤️با توسـل به پر شـــال تو پر میگیرم 🌤️خیمه‌ات را بکجا جمعه سرا پا کردی 🌤️من ز باد سحـــری از تو خبـر میگیرم 🕊️◼️🍃 🆔@enghelabbii
1_381572307.mp3
38.31M
دعای ندبه 🍃با نوای فرهمند🍃 التماس دعا🤲 🕊@enghelabbii🕊
هدایت شده از تنهامسیرآرامش 💞
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴 نقاشی با شن خانم فاطمه عبادی به مناسبت سالروز وفات حضرت خدیجه (س) 🌷@IslamlifeStyles
ای که چشمه خیراتی 1.mp3
3.2M
ای که چشمه ی خیراتی مادر مادر ساداتی...🥀🥀💔💔 🎤 حاج محمودکریمی 🌙 {°•🌸°•}@enghelabbii
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🖤🥀اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا زَوْجَةَ سَیّـِدِ الْمُرْسَلِین 🖤🥀اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا اُمَّ فاطِمَةَ الزَّهْراء سَیِّدَةِ نِساءِ الْعالَمِین 🖤🥀وفات ام المومنین حضرت خدیجه (س) بر امام زمان عج و شما پیروان رسول الله تسلیت باد ⚫️ (س) 🆔@enghelabbii
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
نام: بابک نام خانوادگی :نوری هریس نام پدر:محمد تاریخ ولادت:21 مهر 1371 محل ولادت:شهر رشت تاریخ شهادت:28 آبان 1396 محل شهادت :بوکمال سوریه نحوه شهادت:اصابت خمپاره میزان تحصیلات:کارشناسی وضعیت تاهل:مجرد درجه :بسیجی ملیت:ایرانی دین:اسلام   مزار شهید:گلزار شهدای رشت برگرفته شده از وبلاگ یا کانال ویکی شهدا
روایت زندگی از زبان پدر شهید: ❓آقای نوری فکر می کردید بابک یک روزی شهید بشود؟ واقعیتش را بگویم، ما اصلا بابک را نشناختیم، الان که بابک شهید شده می بینم که پسرم چقدر در انجمن های خیریه فعال بوده، می بینم همه جا او را می شناختند اما انگار فقط ما هنوز او را نشناخته بودیم. ❓فرزند چندمتان بود؟ بابک کوچکترین پسرم بود، به جز او دو پسر و دو دختر هم دارم. ❓متولد چه سالی بود؟ بابک من 21 مهر سال 71 به دنیا آمد و 28 آبان 96 هم شهید شد. چطور شد که بابک این راه را انتخاب کرد؟ نه اینکه بابک پسرم باشد و این را بگویم نه.  ولی بابک یکی از فعال ترین جوان های شهرمان بود.سرشار از زندگی بود و همیشه در برنامه های مختلف پیش قدم بود. اصلا هم تک بعدی نبود و بواسطه سن وسالش جوانی می کرد و از همه قشری هم دوست و رفیق داشت یعنی دوست باشگاهی داشت دانشگاهی مسجدی و هیئتی  از فعالین هلال احمر و بسیج فعال بود در کارهای خیر بهزیستی شرکت می کرد حتی بعد از شهادتش من فهمیدم که کارهای ساخت بنای یاد بودشهدای گمنام در پارک ملت رشت را هم خودش انجام داده، رئیس بنیاد شهید دیروز که به خانه ماآمده بود به من گفت که می دانستی پسرت چقدر برای اینکه اینجا ساخته شود زحمت کشید؟ من اینجاتازه فهمیدم که زمان ساخت این بنا بابک به مسئولان گفته بود که چه شمابودجه بدهید چه ندهید روح این شهیدان اینقدر بلند و پر خیر و برکت است که این بنای یاد بود ساخته می شود و بعدا شماحسرت خواهید خورد که در این ثواب شرکت نکردید. بجز این فعالیت های فرهنگی، بابک یکی از دانشجوهای فعال دانشگاه تهران هم بود. ذاتش جوری بود که می خواست در همه ابعاد رشد داشته باشد و تک بعدی نباشد ❓دانشجوی چه رشته ای بود؟ بابک دانشجوی ارشد حقوق در دانشگاه تهران بود اما همه این ها را ول کرد و عاشقانه قدم در این راه گذاشت. ❓خب این اتفاق چطور افتاد؟ به خاطر اعتقاداتش. بابک قبل از اینکه به سوریه اعزام شود هم در دوره ای که سرباز حفاظت اطلاعات بود ، دوبار داوطلبانه به کردستان عراق اعزام شده بود اما ما خبر نداشتیم و بعد از شهادتش متوجه شدیم.  امسال پسر بزرگ من در رشت کاندیدای شورای شهر شده بود و تمام مسائل مالی و تدارکات را هم به بابک سپرده بود، یک دفعه در بحبوحه انتخابات و درست وسط تبلیغات من دیدم که بابک نیست، پرس و جو کردم فهمیدم که رفته اعتکاف. سه روز در مراسم اعتکاف بود و بعد برگشت پیش ما. من گفتم بابک جان چرا در این موقعیت رفتی اعتکاف، می ماندی سال دیگر می رفتی، الان کارهای مهمی داشتیم. گفت نه اصل برای من همین اعتکاف است، انتخابات و ... فرعیات است، بعد هم شاید من سال دیگر نباشم که به مراسم اعتکاف برسم... حتی همان روزها من و مادرش حرف ازدواجش را مطرح کردیم ، یک دختر از خانواده نجیب و خوبی انتخاب کرده بودیم که می دانستیم بابک را هم دوست دارد اما بابک موافقت نکرد. به من گفت که بابا شما به تصمیمات من اعتماد داری یا نه؟ پس بگذار من براساس برنامه خودم پیش بروم...فعلا برنامه و مسیر من چیز دیگری است. الان که فکر می کنم می بینم بابک خودش هم می دانست که چه مسیری را می خواهد برود و به ما هم این پیام را می داد اما ما متوجه نمی شدیم. ❓شما از ماجرای اعزامش به سوریه خبر داشتید؟ به طور مستقیم با من این موضوع را مطرح نکرد اما می دانستیم که شش ماه است در سپاه بست نشسته و هر روز می رود و می آید و اصرار می کند که من را اعزام کنید. تا اینکه بالاخره با اعزامش موافقت شد و فکر می کنم واقعا این موافقت هم کار خدا بود. بابک یک روز قبل از اعزامش ، در مسجد باب الحوائج بلوار شهید انصاری رشت که مسجد آذری های مقیم رشت است و همه بابک را آنجا می شناسند، از همه نمازگزاران مسجد بعد از نماز خداحافظی کرده بود، به همه گفته بود که من یک مدتی نیستم می خواهم بروم خارج از کشور. آن موقع همه فکر می کردند می خواهد برود آلمان. ❓چرا آلمان؟ چون من و برادرانش خیلی اصرار داشتیم که برود آلمان ادامه تحصیل بدهد، حتی موقعیتش را هم برایش فراهم کرده بودیم اما خودش قبول نمی کرد برود. آن روز مردم فکر کرده بودند که بالاخره اصرار های ما جواب داده و بابک راضی شده به آلمان برود. ❓اما به جای آلمان از سوریه سردرآورد؟ بله همین طور است...بابک همه را شوکه کرد. ❓کی اعزام شد؟ همان اوائل آبان. فکر می کنم دوم یا سوم بود. ❓یعنی فاصله اعزام تا شهادتش 26 روز بود؟ بله ... می بینید چقدر برای شهادت عجله داشت، من 50 ماه سابقه جبهه دارم اما شهید نشدم، ولی این پسر آنقدر با همه وجودش شهادت را می خواست که به یک ماه نکشیده طلبیده شد و رفت. ❓در آخرین مکالمه چه چیزهایی به همدیگر گفتید؟ آن روز وقتی بابک تماس گرفت من از تهران داشتم برمی گشتم رشت که بروم مشهد.  بابک تا شنید من می خواهم بروم مشهد گفت آقا جان قول بده من را دعا کنی. من گفتم : پسرم ، قربانت بروم ، قربان صدایت بشوم تو باید من را دعا بکنی