دو نکته در مورد تیتر جلد آگاهی نو شماره ۱۵
روی جلد این شماره آگاهی نو،که صاحب امتیاز و مدیرمسئول و سردبیرش محمد قوچانی است، با اشاره به سقوط دولت بشار تیتر خورده:
"نوصفوی علیه نوعثمانی"
دو نکته:
۱.نه دولت اردوغان عثمانی است نه جمهوری اسلامی ایران صفوی نه قرن پانزدهم شمسی دوره صفوی-عثمانی است.نظام حکومتی و جغرافیای سیاسی و منطق تصمیمگیری ایران و ترکیه هیچ ارتباطی با دیوانسالاری عثمانی و صفوی ندارد و این گزاره آنقدر بدیهی است که نیاز به تفصیل ندارد.
۲. پروژه "نوعثمانی-نوصفوی" که آقایان جعفریان و قوچانی در آن نقش ایفا میکنند صرفا یک کد انحرافی است که ثمرهاش میشود مصون ماندن ایالات متحده آمریکا، عامل اصلی فلاکت غرب آسیا، و درگیر شدن بزرگترین کشورهای غرب آسیا با یکدیگر.
📨وضعیت انقلابی از ما انتشار انقلابی با شما✌️
برای ثبت در تاریخ:
سنگینترین تهدید نظامی آمریکا علیه ایران در شرایطی بهوجود آمده که ایران ۱۱ سال است خط مذاکره با آمریکا را دنبال کرده و میکند.
تنها ثمره مذاکره با آمریکا نزدیکتر کردن "سایه جنگ" بر سر کشور بود.
📨وضعیت انقلابی از ما انتشار انقلابی با شما✌️
«مرگ بر آمریکا» یعنی چه؟
مرگ بر آمریکا یعنی:
مرگ بر عامل تحریم علیه ایران
مرگ بر عامل کشته شدن دانشمند ایرانی
مرگ بر عامل کشته شدن کودک فلسطینی و لبنانی و یمنی و سوری
مرگ بر خالق تروریسم در غرب آسیا
مرگ بر عامل آغاز جنگ اوکراین و روسیه
مرگ بر دزد معادن اوکراین
مرگ بر هجمه به استقلال کانادا
مرگ بر دزد گرینلند
مرگ بر تعرفههای ظالمانه علیه مکزیک
مرگ بر تعرفههای ظالمانه علیه اروپا
مرگ بر فشار به صنعت ژاپن
شعار «مرگ بر آمریکا» یک شعار جهانی است حالا بیشتر کشورهای جهان از «سگ زرد» میترسند و این شعار را نمیدهند اما مردم ایران شجاعند و این شعار را بیش از 40 سال است که دارند.
📨وضعیت انقلابی از ما انتشار انقلابی با شما✌️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نفاق آمریکایی به روایت تصویر
در حالی که مسلمانان فلسطین و یمن و لبنان با بمبهای آمریکایی کشته میشوند رئیسجمهور وحشی آمریکا ماه رمضان را به مسلمانان تبریک میگوید!
📨وضعیت انقلابی از ما انتشار انقلابی با شما✌️
فتنه آینده فتنه بچه تحلیلگرهای «کُد باز» است.
یکی کد میگیرد واکسن تحریم میکند یکی کد میگیرد ظریف تطهیر میکند.
📨وضعیت انقلابی از ما انتشار انقلابی با شما✌️
📱برخلاف تصور رایج؛ دلالتهای سیاسیِ احکام شرعی همواره مورد توجه اندیشمندان اسلامی بوده است.
بهعنوان مثال شیخ محمود شبستری، از عرفای قرن هشتم هجری، در کنز الحقایق حکمت تعلق فطریه بر فرد را «سرشماری و آمارگیری» دانسته است:
«زکوة فطر از آن بر سر فکندند
که تا معلوم گردد خلق چندند»
عید فطر مبارک
📨وضعیت انقلابی از ما انتشار انقلابی با شما✌️
17خودرو تسلا در رم آتش زده شد
آتش زدن خودرو تسلا در اروپا به یکی از نمادهای اعتراض به حاکمیت آمریکا تبدیل شده، یعنی مردم اروپا «مرگ بر آمریکا»شان را اینطوری بیان میکنند😊
📨وضعیت انقلابی از ما انتشار انقلابی با شما✌️
دستنوشته شهروند دانمارکی: آمریکا متحد بدی است.
پیشنهادم این است که پول جمع کنیم این دستنوشته را به هر قیمتی هست بخریم و جایی که عشاق مذاکره با آمریکا تجمع دارند نصب کنیم...
📨وضعیت انقلابی از ما انتشار انقلابی با شما✌️
هتل مقاومت
نقدی بر روایت یک چهره رسانهای از لبنانِ جنگ
[برگ اول]
«جنگ» در طول تاریخ و در ادوار مختلف پایگاه رسانه و روایت بوده، هست و خواهد بود. «جان» مهمترین داشته بشر است و جایی که جان در خطر است همه نگاهها به آن خیره است.
جنگ اخیر لبنان و فلسطین از این قاعده مستثنی نیست بهویژه آنکه این جنگ صرفا جان چند انسان را نمیگیرد. جنگ فلسطین و لبنان که امروز مستقیم یا غیرمستقیم در فضای آن زندگی میکنیم و اخبارش را نفس میکشیم «جنگِ وجودی» است یعنی یا اهالی این منطقه باید زنده بمانند یا دشمنان آنان، یا باید آمریکا پایگاهش را در قلب منطقه نگه دارد یا باید آن را به مقاومت بسپارد و بساطش را از مهمترین نقطه آسیا جمع کند، یا دندانهای کثیف زالوی آمریکایی از پیکر نحیف و زخم خورده غرب آسیا کنده میشود یا این زالو تا آخرین قطره را خواهد خورد و زندگی برای اهالی نمیگذارد.
سهلانگاری را باید کنار بگذاریم. باید مطالعه کنیم، اوضاع منطقه را مباحثه کنیم، بپرسیم و پاسخ بگیریم. باید با مقاومت زندگی کنیم و آن را با جانمان پیش ببریم و یکی از مهمترین موانع فهم درست و صحیح و عمیق از اوضاع فعلی، فانتزیبازیهای رسانهای و کلمهبازیهای ژورنالیستی است...
بگذارید قبل از نقد، تمجید کنیم. بعد از شهادت حبیبالقلب، عزیز الروح سیدنا حسن نصرالله و به هم ریختن اوضاع لبنان بخش اندکی از بچههای انقلابی دل به دریای پرتلاطم لبنان زدند یا بهامید سلاح کشیدن در صورت صهیونیستِ خبیث یا برای روایت ماجرا یا هر دلیل مثبت دیگر. این عزیزان در صورت داشتن حسن فعلی و فاعلی بر ما گوشهنشینانِ عافیتطلب که در خطرناکترین برهه منطقه در خط مقدم مقاومت نبودیم فضل تقدّم دارند و از این حیث ان شاء الله مأجور و موفق خواهند بود و تعرّض به آنان بأیّ نحو کان جایز نیست اما...
مسئله مقاومت آن هم در وضع نابسمان فعلی حساس، پیچیده و چند لایه است. مقاومت را با عینک فانتزی نمیتوان دید. مقاومت مقدس را نمیتوان و نباید به آفتِ ژورنالیسم آلود. «مقاومت» ناموس انقلاب اسلامی و میراث سیدالمقاومة حسن نصرالله است و کوچکترین سطحینگری یا روایت تحریفآمیز این میراث را به مخاطره خواهد انداخت.
امروز دست هرکس گوشی یا احیانا کتابی است که روایت مقاومت را از آن دریافت میکند و ترویج روایت سطحی، مخدوش یا تحریفآمیز از مقاومت آثاری مخربی خواهد داشت که جبرانپذیر نیست، انفجار روایت تحریفآمیز و سطحی در ذهن مخاطب اثری خواهد داشت که بهمراتب بدتر از انفجار پیجر در دست و صورت اهالی مقاومت است. با این مقدمهی نهچندان شیرین برویم سر اصل مطلب...
کتاب «عربیکا؛ سفر به لبنان در روزهای غم و شادی» نوشته آقای وحید یامینپور است و آن را سوره مهر در سال 1403 منتشر کرد و پنجمین چاپش را خواندیم. نامِ فانتزیِ کتاب تا حدی گویای خط روایی نویسنده است و عنوان نقد ما (هتل مقاومت) نیز گویای یکی از مهمترین نقدهای ما. خلاصهاش را بگوییم:
جناب آقای وحید یامینپور در سختترین شرایط مقاومت در بحرانیترین منطقه حضور داشت و ان شاء الله مأجور است اما روایتِ او در کتاب «عربیکا» روایت مقاومت نبود و نهایتا روایت فردی معمولی با اطلاعاتی سطحی از تاریخ مقاومت و مشاهداتی ضعیف از اوضاع لبنان و تحلیلی ضعیفتر از اوضاع پیچیده فعلی بود.
در ادامه به برخی اشکالات اشاره خواهیم کرد.
📨وضعیت انقلابی از ما انتشار انقلابی با شما✌️
هتل مقاومت
نقدی بر روایت یک چهره رسانهای از لبنانِ جنگ
[برگ دوم]
الف) اشکالات تاریخی و روایی
1. چگونگی آشنایی شهیدان سیدحسن نصرالله و سیدعباس موسوی:
«سیدحسن نصرالله...از طریق شهید محمدباقر صدر به سیدعباس موسوی متصل شد.»(عربیکا، صفحه 35)
این روایت کاملا اشتباه است.شهید سیدحسن نصرالله ابتدا از طریق شهید شیخ علی کریم با شهید سیدعباس موسوی آشنا شد سپس به همراه شهید موسوی به دیدار با شهید صدر رفت.
2. چگونگی تأسیس حزبالله لبنان:
«سیدحسن نصرالله...در سال 1982 با جمعی از طلبههای شیعه «حزبالله لبنان» را تأسیس کرد.»(صفحه35)
مخاطب با خواندن این روایت گمان میکند تأسیس حزبالله لبنان چیزی شبیه تشکیل جامعه مدرسین خودمان بوده و هسته مرکزی را طلاب تشکیل دادهاند در حالی که کمترین مطالعه در تاریخ حزب خلاف این را ثابت میکند.
3. اولین مواجهه جدی با اشغالگری رژیم صهیونیستی:
«اولین مواجهه جدی با اشغالگری رژیم صهیونیستی و حمایت از فلسطین سالها پیش از پیروزی انقلاب اسلامی ذیل گرایش «ناسیونالیسم عربی» شکل گرفت.»(صفحه 82)
اشغالگری صهیونیستها سالها پیش از تأسیس رژیم جعلی اسرائیل بهعنوان یک خطر در بین اندیشمندان مسلمان فلسطینی و غیرفلسطینی شناخته شده بود و مواجههها با «صهیونیسم» بهعنوان یک مکتب تهاجمی که ظرفیت اشغالگری دارد به انحاء مختلف وجود داشت. برای مطالعه بیشتر مراجعه شود به کتاب «صد سال جنگ بر سر فلسطین» نوشته رشید الخالدی.
بهعلاوه «ناسیونالیسم عربی» هرچند شعاری جذاب و مشهور برای آن دوره بود اما کلیدواژه کاملی برای توصیف جریانات ضدصهیونیستی آن زمان نیست. پرچمدار ملیگرایی عربی جمال عبدالناصر بود که سوسیالیست بود بهعلاوه انگیزههای دینی مبارزه با رژیم صهیونیستی همواره در روح و فکر مسلمین بوده هرچند چهرههای شاخص سیاسی متأثر از مکاتب غربی و شرقی شعارهای متفاوتی را علم میکردند.
4.جنگ شش روزه اعراب و اسرائیل:
«ناسیونالیسم عربی انگیزه لازم را برای مبارزه یکپارچه با اسرائیل فراهم میکرد. پیشقراولان این مبارزه مصر و اردن و عراق بودند اما هر سه این کشورها در جنگ شش روزه از ارتش اسرائیل شکست خوردند.»(صفحه 82)
پیشقراولان جنگ شش روزه مصر و اردن و سوریه بودند. عراق هم بینقش نبود اما نویسنده کتاب «سوریه» را بهطور کلی از تاریخ جنگ شش روزه حذف کرد!!
5. محل تولد حزبالله لبنان! :
«بیروت غربی محل تولد حزبالله است. پیش از آنکه جایی به نام ضاحیه بر سر زبانها بیفتد اولین شهدای حزبالله مال همین محله فقیر و محروم در غرب پایتخت لبنان بودند. حتی اولین عملیات تروریستی علیه حزبالله همین در همین محل اتفاق افتاده»(صفحه 127)
اینکه «بیروت غربی» شهید داده باشد یا حتی اولین عملیات تروریستی علیه حزبالله در این منطقه بوده باشد بعید نیست ولی معلوم نیست با چه مستند تاریخی ادعا شده «بیروت غربی محل تولد حزبالله است.»؟! گفتنی است بیروت غربی در جنگهای داخلی لبنان 1990-1975 یکی از مناطق اصلی درگیری بود اما اینکه این منطقه محل تولد حزبالله لبنان باشد هیچ مستند روشنی ندارد.
6. روایت سطحی و فانتزی از مردم مقاوم و اصیل لبنان:
«یک لبنانی اصیل لحظات روزانهاش را بین پُکهای سیگار و جرعههای قهوه جا میدهد.»(صفحه 111)
این توصیف نیاز به نقد ندارد و صرفا برای تبیین سطح روایی کتاب درج شد. مشخص است که این جملهبندی یک مبالغه بینمک و بیمعنی در مورد مردم بافرهنگ و اصیل لبنان است.
مخاطبِ لبنان ندیده با خواندن این توصیفهای سطحی گمان میکنند مردم لبنان در خیابانها ول معطلند و غالبا مشغول پک زدن به سیگار و خوردن قهوهاند و اگر فرصت کردند لحظات روزانهشان را بین قهوهخانه و سیگار کشیدن جا میدهند!!!
جالب آنکه جناب نویسنده با این سطح اطلاعات تاریخی و این عمق روایی قرار بود از طریق صدا و سیما برای مردم «هر روز صبح وضعیت جبهه مقاومت را از بیروت گزارش کند.»(صفحه 76)
7. اسمش رقیه است پس شیعه است!
«دختری که مسئول انبار است بیحجاب است؛ رقیه صدایش میکنند پس شیعه است.»(صفحه 122)
هرکس کوچکترین ارتباطی با کشورهای عربی داشته باشد متوجه میشود که نگاه عربها به اسامی با نگاه ما ایرانیها متفاوت است و همانقدر که ممکن است یک فرد سنّی یا حتی غیرمسلمان از اسامی عربی همچون رقیّه استفاده کند، ممکن است یک فرد شیعی نام دختر خود را عایشه بگذارد. این قبیل استفادهها را در مناطق سنّینشین خودمان هم میتوانیم ببینیم
📨وضعیت انقلابی از ما انتشار انقلابی با شما✌️
هتل مقاومت
نقدی بر روایت یک چهره رسانهای از لبنانِ جنگ
[برگ سوم]
8. احتمال زدن هتل لبنانی توسط ایران!
نویسنده در بخشی از کتاب اشاره میکند به اینکه مسئول لبنانی هتل محل اسکانش از اینکه صهیونیستها به دلیل حضور ایرانیها هتلش را هدف قرار دهند هراس داشته و از او و سایر دوستان ایرانیش خواسته که هتل را ترک کنند اما با سر و صدا راه انداختن دوستانش در نهایت هتلدار مجبور میشود که آنها را در هتل نگه دارد.
نویسنده محترم از آنجا که تخیّلی قوی، و در مواردی مهارنشده!، دارد در مورد چرایی کوتاه آمدن هتلدار مینویسد:
«شاید با خودشان گفتهاند حالا کاری نکنیم خود ایرانیها با موشک هتل را بزنند.چند روزی از عملیات وعده صادق2 نگذشته و همچنان بحثش داغ است و ویدئوهایش دست به دست میشود.. جایی که موشکها اصابت کرده خیلی از اینجا فاصله ندارد. رفقا در تهران یک میلیمتر سر لانچر را بچرخانند میخورد به هتل این کلاهبردارها.»(صفحه 80)
شاید برای ما ایرانیها این متن یک نوشته کودکانه و حرف رایگان(!) به نظر بیاید اما کافی است همین چند خط توسط رسانههای عربی ضد ایرانی ترجمه و منتشر شود! آن هم در جامعهای که حزبالله لبنان با برچسب «نیروی نیابتی ایران» زیر ضربه است و دشمن از احمقانهترین روایتها استفاده میکند تا بدبختیهای لبنان را گردن ایران بیندازد آن وقت یکی از مشهورترین مجریهای صدا و سیما چنین روایتی را در کتابش مینویسد... تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل.
بهعلاوه اینکه هیچ لبنانیای، حتی لبنانیهای معارض ضد مقاومت کوچکترین احتمالی برای تعدّی ایران به اراضی لبنان نمیدهند چه برسد به هتلدار نگونبختی که از ترس حفظ داراییش از این اعزه خواسته از هتلش خارج شوند.
9. نگاه مخدوش نسبت به نقش مساجد لبنان
«اینجا درست در مقابل مسجد بزرگ محمد امین در مرکز بیروت جمعی از زنان و کودکان به دیوار مسجد تکیه دادهاند ولی درهای مسجد به روی آنها گشوده نمیشود...»(صفحه 96)
تصویر ماجرا واضح است. جناب یامینپور از هتل محل اسکانش بیرون آمده و ضمن چرخیدن در خیابانهای بیروت یک مسجد را دیده که درش بسته است و یک اسکایبار را دیده که درش باز است. همین را با آب و تاب و ذکر جزئیات روایت کرده که به جهت اختصار نیاوردیم و در نهایت، به دلیل اینکه درب یک مسجد را بسته دیده، به «مرثیهسرایی برای ملت لبنان» رسیده است:
«...باید سر فرصت مرثیه آرزوی محالی به نام «ملت لبنان» را بسراییم. فی الحال زمزمه میکنم:
بود آیا که در میکدهها بگشایند
گره از کار بسته ما بگشایند؟»
خواننده محترم با خواندن این سطور گمان میکند روحانیون لبنانی و ائمه جماعات و متشرعین درب تمام مساجد را بستهاند و اجازه ورود نمیدهند و کابارهدارها و مشروبفروشها به داد مردم لبنان رسیدهاند و مشغول مردمداری هستند! حال آنکه اگر حوصله راوی و احیانا قریحه شاعریش اجازه میداد گشتی در مساجد دیگر لبنان میزد و میدید که بعضی از همین مساجد در سختترین شرایط محل اسکان آوارهها بودند.
📨وضعیت انقلابی از ما انتشار انقلابی با شما✌️
هتل مقاومت
نقدی بر روایت یک چهره رسانهای از لبنانِ جنگ
[برگ چهارم]
ب) اشکالات تحلیلی
فارغ از اشکالات تاریخی و روایی تحلیلهای منتشر شده در عربیکا بعضا سطحی و انحرافی است. در ادامه به نمونههایی اشاره خواهیم کرد:
1. تحلیل تفرقهافکنانه در مورد چرایی عدم ورود ایران به جنگ لبنان و رژیم صهیونیستی:
نویسنده کتاب ضمن توصیف گفتگوی خود با یک جوان لبنانی حزباللهی به اسم مجتبی مینویسد:
«...مجتبی میپرسد:اگه سؤالی بپرسم ناراحت نمیشی؟ چرا ایرانیها آنقدر که باید اسرائیل رو دشمن به حساب نمیآرن؟ اونقدر که ما انتظار داریم این جنگ رو جنگ خودشون به حساب نمیآرن؟
[پاسخ نویسنده به مجتبی:] از جواب من ناراحت نمیشید؟... چون شما عربید!»(صفحه 90)
نویسنده در ادامه توضیح میدهد که ایرانیها از عربها دل خوشی ندارند و جنگ هشت ساله عراق را داشتیم و عربها اسم خلیج فارس را خلیج فارس نمیگویند و در مسابقات فوتبال از تیمهای عربی خاطره تلخ داریم و برای همین هم دخالتی در جنگ شما با اسرائیل نمیکنیم!
حقیقتا اگر فردی میخواست در راستای تعمیق اختلافات جبهه مقاومت یک گزاره تولید کنید بهتر از این گزاره که «ایرانیها پشت لبنان را خالی کردند چون لبنانیها عربند» نمیتوانست تولید کند!!! این را مقایسه کنید با رفتار امام خامنهایِ عزیز که در خطبه نماز جمعه نصر بخش قابل توجهی از سخنانشان را اختصاص دادند به ترمیم شبهه پشت کردن ایران به جبهه مقاومت و تبیین تاریخچه ارتباط عمیق ایران و لبنان. همچنین روایت نویسنده عربیکا را مقایسه کنید با صحبتهای سران مقاومت از فرماندهان سپاه خودمان تا رؤوس مقاومت لبنان از شیخ نعیم قاسم تا سایر نیروهای حزبالله که مدام در تلاشند شبهه رویگردانی ایران از لبنان را پاسخ دهند آن وقت یک برادر رسانهای بعد از نوش جان کردن یک فنجان عربیکا میآید و میگوید نهتنها ایرانیها به لبنان پشت کردهاند بلکه علت پشت کردنشان هم انگیزههای قومیتی است!!!
در پاسخ به سؤال عمیق برادر لبنانی، آقا مجتبی، باید گفت اصلیترین دلیل اینکه «ایرانیها آنقدر که باید اسرائیل رو دشمن به حساب نمیآرن» این است که کار رسانه و تبیین دشمنی اسرائیل دست چهار جوان ناآشنا با مسائل افتاده که با کمترین اطلاعات از تاریخ مقاومت به یکباره میشوند راوی مقاومت. روایتشان هم چیزی است در حد گپ و گعدههای دمِ قهوهخوری.
بهعلاوه رویگردانی بخشی از ایرانیها از لبنان ریشه در عناد این طیف نسبت به جمهوری اسلامی دارد. آنها نسبت به هر فرد که کوچکترین ربطی به نظام جمهوری اسلامی داشته باشد عناد دارند، چه آن فرد ایرانی باشد، چه روسی، چه چینی، چه ونزوئلایی چه لبنانی. به علاوه طیف به اصطلاح روشنفکر که از مقاومت لبنان دل خوشی ندارند امروز به هوادار درجه یک عربستان سعودی تبدیل شدهاند و این حکومت عربی قبیلهای را نماد توسعه غرب آسیا معرفی میکنند. نمیدانم این مقدار از توضیح برای نویسنده «عربیکا» کافی بود یا خیر در نتیجه احتیاط میکنم و بیشتر توضیح میدهم:
معدود کسانی که شعار نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران میدادند و میدهند، همزمان تور اماراتشان را میروند و در گپ و گعدههای فامیلی بنسلمان را نماد توسعهطلبی و روشنفکری معرفی میکنند و از شکست پرسپولیس و استقلال ایران از النصر و الهلال عربستان خوشحال میشوند و این شکست را بهعنوان چوب توسعه بر سر ملت مظلوم ایران خرد میکنند! بنابراین مشکل این طایفه با حزبالله لبنان و جنگ با رژیم صهیونیستی عرب بودن لبنانیها نیست. مشکل از جای دیگری است که ظاهرا در لحظه نوشیدن قهوه عربیکا به ذهن نویسنده محترم کتاب مورد نقد نرسیده است.
نقد مختصرمان را به کتاب «عربیکا» در همینجا به پایان میرسانیم. گرچه مشکل اساسیتر از این حرفهاست و اصل مسئله «سیطره ژورنالیسم» بر رسانه است. کوتاه باید گفت که برای نجات «جهاد تبیین» از چنگال ژورنالیسم باید به فکر تأسیس رسانههای تخصصی بود و از الگوی فعلی رسانهای، الگوی «مدرّسان شریف» که برای هر سؤالی تکجوابِ از پیشتعیین شده داشته باشیم، عبور کنیم. مضاف بر اینکه الگویِ «هتل مقاومت»، یعنی روایت مقاومت از لابی هتل و اکتفا به چرخیدن در شارع الحمراء و حتی خیابانهای ضاحیه اگر ضرر نداشته باشد فایدهاش حدّاقلی است.
📨وضعیت انقلابی از ما انتشار انقلابی با شما✌️