eitaa logo
English 4U
3.7هزار دنبال‌کننده
4هزار عکس
1.8هزار ویدیو
218 فایل
اینجا مهارت های زبان تو تقویت کن🤩 هشتگ ها"🧡↶ https://eitaa.com/English_4U/14914 ارتباط با مدیر"❤️↶ @daddymustafa تبادل و تبلیغ"💛↶ @allears گروه چت"💙↶ https://eitaa.com/joinchat/3765043281C1f70b55b1b
مشاهده در ایتا
دانلود
In a message to the 30th National Salat Conference, the Leader of the Islamic Revolution stated that the great obligation of salat "should be considered to be the soul for the organs of the human body or like air compared to a person’s other material needs." -the 30th National Salat Conference سی امین اجلاس سراسری نماز -stated بیان کرد - obligation فریضه -considered در نظرگرفتن -soul روح -organs اندام -human body بدن انسان -compared در قیاس با -material مادی این فریضه‌ی بزرگ نماز را باید همچون روح برای اندام‌های بدن انسان یا همچون هوا در مقایسه با دیگر نیازهای مادّی انسان دانست. 🌺@English_4U🌺
هدایت شده از English 4U
سلام دوست عزیز 🏃‍♂️معطلش نکن ، تو هم میتونی زبان انگلیسیتو مجانی تمرین کنی. فقط کافی بزنی روی لینک و عضوی از این کانال بشی. فرصت را از دست نده https://eitaa.com/joinchat/3739746385Cc701b191b0 چرا نمیای داخل گروه چت با دوستها ت انگلیسی مکالمه کنی ..... بزن روی لینک گروه https://eitaa.com/joinchat/3765043281C1f70b55b1b کانال و گروه انگلیش فور یو محیطی مناسب برای کلیه علاقمندان به فراگیری زبان انگلیسی🌷 برای تمام سطوح از مبتدی تا پیشرفته محتوا ارائه میشه. هر چهار مهارت یادگیری زبان دنبال میشه. 🌸 به دوست عزیزت هم بگو سریع خودش را بما برسونه😁
A frail old man went to live with his son, daughter-in-law, and a four-year old grandson. The old man's hands trembled, his eyesight was blurred, and his step faltered. The family ate together nightly at the dinner table. But the elderly grandfather's shaky hands and failing sight made eating rather difficult. Peas rolled off his spoon onto the floor. When he grasped the glass often milk spilled on the tablecloth. پیرمردی ضعیف رفت با پسر، عروس و نوه چهار ساله‌اش زندگی کند. دستان پیرمرد می لرزید، چشمانش تار شده بود و قدم هایش سست می شد. خانواده هر شب سر میز شام با هم غذا می خوردند. اما دستان لرزان پدربزرگ سالخورده و ضعف بینایی او غذا خوردن را نسبتاً سخت کرده بود. نخود از قاشقش می غلطید روی زمین . وقتی لیوان را می گرفت اغلب شیر روی سفره می ریخت The son and daughter-in-law became irritated with the mess. "We must do something about grandfather," said the son. I've had enough of his spilled milk, noisy eating, and food on the floor. So the husband and wife set a small table in the corner. پسر و عروس از این بهم ریختگی عصبانی شدند. پسر گفت: "ما باید کاری در مورد پدربزرگ انجام دهیم." من از شیر ریختنش، غذا خوردن پر سر و صداش و غذا ریختنش روی زمین خسته شده ام. از اینرو زن و شوهر یک میز کوچک در گوشه ای چیدند There, grandfather ate alone while the rest of the family enjoyed dinner at the dinner table. Since grandfather had broken a dish or two, his food was served in a wooden bowl. Sometimes when the family glanced in grandfather's direction, he had a tear in his eye as he ate alone. Still, the only words the couple had for him were sharp admonitions when he dropped a fork or spilled food. در آنجا پدربزرگ به تنهایی غذا می خورد در حالی که بقیه اعضای خانواده از شام خوردن سر میز لذت می بردند. از آنجایی که پدربزرگ یکی دو ظرف را شکسته بود، غذای او در یک کاسه چوبی سرو می شد. گاهی که خانواده به سمت پدربزرگ نگاه می کردند،همانطور که تنها غذا می خورد اشک در چشمانش جاری می شد . با این حال، تنها کلماتی که این زوج برای او می‌گفتند، نصیحت‌های تندی بود که هنگام انداختن چنگال یا ریختن غذا می کردند The four-year-old watched it all in silence.One evening before supper, the father noticed his son playing with wood scraps on the floor. He asked the child sweetly, "What are you making?" Just as sweetly, the boy responded, "Oh, I am making a little bowl for you and mama to eat your food from when I grow up." The four-year-old smiled and went back to work. کودک چهار ساله آنها همه را در سکوت تماشا کرد. یک روز غروب قبل از شام، پدر متوجه شد که پسرش با تکه های چوب روی زمین بازی می کند. با لحن شیرینی از کودک پرسید داری چی درست می کنی؟ پسر با همان شیرینی جواب داد: "اوه، من دارم یک کاسه کوچک برای شما و مامان درست می کنم که از وقتی بزرگ شدم غذاتون را توش بخورید." کودک چهار ساله لبخندی زد و بسر کار برگشت The words so struck the parents that they were speechless. Then tears started to stream down their cheeks. Though no word was spoken, both knew what must be done. That evening the husband took grandfather's hand and gently led him back to the family table. این سخنان آنقدر بر والدیننش تأثیر گذاشت که زبانشان بند آمد. بعد اشک روی گونه هایشان جاری شد. هر چند حرفی زده نشد، هر دو می‌دانستند چه باید کرد. آن شب شوهر دست پدربزرگ را گرفت و به آرامی او را به سمت میز خانواده برد For the remainder of his days he ate every meal with the family. And for some reason, neither husband nor wife seemed to care any longer when a fork was dropped, milk spilled, or the tablecloth soiled. در بقیه روزهایش غذاییش را با خانواده می خورد. و بنا به دلایلی، به نظر می‌رسید که نه زن و نه شوهر دیگر اهمیتی نمی‌دهند که چنگالی بیفتد، شیر بریزد یا سفره کثیف شود Children are remarkably perceptive. Their eyes ever observe, their ears ever listen, and their minds ever process the messages they absorb. If they see us patiently provide a happy home atmosphere for family members, they will imitate that attitude for the rest of their lives. The wise parent realizes that every day that building blocks are being laid for the child's future.
کودکان به طرز قابل توجهی ادراکی هستند. چشمان آنها همیشه مشاهده می کنند، گوش هایشان همیشه می شنوند، و ذهن آنها همیشه پیام هایی را که جذب می کنند پردازش می کند. اگر ببینند ما با صبر و حوصله فضای خانه شادی را برای اعضای خانواده فراهم می کنیم، تا آخر عمر از این نگرش تقلید می کنند. والد عاقل متوجه می شود که هر روز آن بلوک های ساختمانی آینده کودکش را می چیند Let us all be wise builders and role models. Take care of yourself, ... and those you love, ... today, and everyday! بیایید ما همه سازندگان و الگوهای عاقلی باشیم. مواظب خودت باش، ... و کسانی که دوستشان داری، ... امروز و هر روز! -story ┏━━ °•🖌•°━━┓ 🍃@English_4U🍃 ┗━━ °•🖌•°━━┛
اللَّهُ يَفْعَلُ مَا يَشَاءُ Allah does whatever He wishes.🕊 خدا هر آنچه بخواهد می‌کند. _آل‌عمران۴۰ 🌙 @English_4U 🌙
16.48M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🍃 The planet is changing at a very high speed, this transformation will change all world relationships, something is about to happen that no one predicted! 25 years from now; Muslims; They are the inheritors of the planet earth and Islam is declared as the number one religion of the planet. I advise my friends to watch these three minutes until the end! ببینید ولذت ببرید با افتخار مسلمان بودن🌺 🍃 کره زمین با سرعت بسیار زیاد در حال دگرگونی است،این دگرگونی همه مناسباتِ جهانی را تغییر خواهد داد، اتفاقی در شُرفِ وقوع است که هیچکس پیش بینی نمیکرد! ۲۵ سال دیگر ؛ مسلمانان؛ وارث سیاره زمین هستند و اسلام دین شماره یک کره خاک اعلام میشود. به دوستانم توصیه میکنم این سه دقیقه را تا آخر ملاحظه کنند! @English_4U
وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِي الْأَرْضِ كَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَلَيُمَكِّنَنَّ لَهُمْ دِينَهُمُ الَّذِي ارْتَضَىٰ لَهُمْ وَلَيُبَدِّلَنَّهُمْ مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْنًا ۚ يَعْبُدُونَنِي لَا يُشْرِكُونَ بِي شَيْئًا ۚ وَمَنْ كَفَرَ بَعْدَ ذَٰلِكَ فَأُولَٰئِكَ هُمُ الْفَاسِقُونَ خدا به کسانی از شما بندگان که (به خدا و حجّت عصر علیه السّلام) ایمان آرند و نیکوکار گردند وعده فرمود که (در ظهور امام زمان) در زمین خلافتشان دهد چنانکه امم صالح پیمبران سلف را جانشین پیشینیان آنها نمود، و دین پسندیده آنان را (که اسلام واقعی است بر همه ادیان) تمکین و تسلط عطا کند و به همه آنان پس از خوف و اندیشه از دشمنان ایمنی کامل دهد که مرا به یگانگی، بی هیچ شائبه، شرک و ریا پرستش کنند، و بعد از آن هر که کافر شود پس آنان به حقیقت همان فاسقان تبهکارند. Allah has promised those of you who have faith and do righteous deeds that He will surely make them successors in the earth, just as He made those who were before them successors, and He will surely establish for them their religion which He has approved for them, and that He will surely change their state to security after their fear, while they worship Me, not ascribing any partners to Me. Whoever is ungrateful after that—it is they who are the transgressors. @English_4U
هدایت شده از English 4U
╭━━⊰✹◣❈◢✹⊱━━╮ 🦋@English_4U ╰━━⊰❀◣❈◢❀⊱━━╯
هدایت شده از English 4U
╭━━⊰✹◣❈◢✹⊱━━╮ 🦋@English_4U ╰━━⊰❀◣❈◢❀⊱━━╯
John: Could you tell how to get to Greens Town Mall? جان: می‌توانید بگویید چگونه می‌توان به مرکز خرید گرینز تاون رسید؟ Bill: Sure, Greens Town Mall is far to walk. بیل: مطمئناً، مرکز خرید گرینز تاون فاصله زیادی داره که پیاده بری. John: Oh, really, I can not walk to the Greens Town Mall? جان: اوه، واقعاً من نمی توانم پیاده به مرکز خرید گرین تاون برم؟ Bill: No, it is far. It is about 10 miles from here. بیل: نه، خیلی دور است. حدود 10 مایل از اینجا فاصله دارد. John: OK, is there a bus I can take to Greens Town Mall? جان: باشه، آیا اتوبوسی هست که بتوانم به مرکز خرید شهر گرینز تاون بروم؟ Bill: Sure, there are a few buses that go to Greens Town Mall. بیل: مطمئناً، چند اتوبوس هستند که به مرکز خرید شهر گرینز می روند. John: Ah good. which I can take? جان: آها خوب. کدوم را می توانم بگیرم؟ Bill: You can take bus number 5, 15 or 24. They all go to Greens Town Mall. بیل: می توانید سوار اتوبوس شماره 5، 15 یا 24 شوید. همه آنها به مرکز خرید گرینز تاون می روند . John: Thank you, Do you know where I can get bus number 5, 15, or 24? جان: ممنون، آیا می دانید کجا می تونم سوار اتوبوس شماره 5، 15 یا 24 بشم؟ Bill: Sure, the buses stop on 4th street. You need to walk 2 blocks and than turn left. You will see a candy store. The buses stop in front of the candy store. بیل: مطمئناً، اتوبوس ها در خیابان چهارم توقف می کنند. باید 2 چهارراه را پیاده روی کنید و سپس به چپ بپیچید. یک شیرینی فروشی خواهید دید. اتوبوس ها جلوی شیرینی فروشی می ایستند. John; Thank you, do you know how often the buses come? جان؛ ممنون می دونید اتوبوس ها چند وقت یکبار می آیند؟ Bill: Yes, the buses comes every 10 minutes, and it takes about 30 minutes to get to Greens Town Mall. بیل: بله، اتوبوس ها هر 10 دقیقه یکبار می آیند و حدود 30 دقیقه طول می کشد تا به مرکز خرید گرینز تان برسی . John: Thank you, you are very helpful. جان: ممنون، خیلی کمک کردی. Bill: You are welcome. I am very happy to help you. بیل: قابلی نداشت. من بسیار خوشحالم که به شما کمک می کنم. John: Bye Bill; OK bye ╭━━⊰✹◣❈◢✹⊱━━╮ 🦋@English_4U ╰━━⊰❀◣❈◢❀⊱━━╯