📚 داستان کوتاه
▫️پسربچه ای پرنده زيبايی داشت و به آن پرنده بسيار دلبسته بود.
▫️حتی شبها هنگام خواب، قفس آن پرنده را كنار رختخوابش میگذاشت و میخوابید.
▫️اطرافيانش كه از اين همه عشق و وابستگی او به پرنده باخبر شدند، از پسرڪ حسابی كار میكشیدند.
▫️هر وقت پسرڪ از كار خسته میشد و نمیخواست كاری را انجام دهد، او را تهديد میڪردند كه الان پرندهاش را از قفس آزاد خواهند كرد و پسرڪ با التماس میگفت: نه، كاری به پرندهام نداشته باشيد، هر كاری گفتيد انجام میدهم.
▫️تا اينڪه یڪ روز صبح برادرش او را صدا زد كه برود از چشمه آب بياورد و او با سختی و كسالت گفت، خستهام و خوابم مياد.
▫️برادرش گفت: الان پرندهات را از قفس رها میڪنم، كه پسرڪ آرام و محكم گفت: خودم ديشب آزادش كردم رفت، حالا برو بذار راحت بخوابم، كه با آزادی او خودم هم آزاد شدم.
▫️اين حكايت همه ما است. تنها فرق ما، در نوع پرنده ای است كه به آن دلبستهایم.
▫️پرنده بسياری پولشان، بعضی قدرتشان، برخی موقعيتشان، پارهای زيبایی و جمالشان، عدهای مدرڪ و عنوان آكادمیڪ و خلاصه شيطان و نفس، هر كسی را به چيزی بستهاند و ترس از رها شدن از آن، سبب شده تا ديگران و گاهی نفس خودمان از ما بيگاری كشيده و ما را رها نكنند.
▫️پرندهات را آزاد ڪن!
@ensan_kamel
🔘کاریکاتور جالب يمنی که به تحولات اخیر ایران می پردازد
@ensan_kamel
#غصه_های_دنیا_را_به_کسی_نگو!
🍃مرحوم اسماعیل دولابی: مؤمن اگر ابتلائات دنیا را به خاطر ایمان تحمل کند و طاقت بیاورد قوی میشود و هنگام بادهای تند حوادث ، هر چه هم که حوادث سختی مثل زلزله و سیل و قحطی و گرانی و ... بیاید ، خودش ذرهای تکان نمیخورد و آرام مینشیند و دیگران به او پناه میبرند و آرامش مییابند.
🍃غصههای دنیا را به کسی نگو. با بزرگان بنشین غصهات از بین میرود. در مجلس عزای امام حسین «علیه السلام» بنشین غصهات زایل میشود.
📚مصباح الهدی، ص۶۴
@ensan_kamel
[ پاوه سرخ ]
بریده ای✂️ از کتاب
با شنیدن خبر رفتنش به «مصر» لرزه بر تمام وجودم چنگ انداخت. دلم میخواست به پاهایش بیفتم و نگذارم برود. وقتی علت رفتنش را پرسیدم، گفت: «چه فایده که من در اینجا حقوق زیاد بگیرم و راحت زندگی کنم؛ ولی در دنیا بی عدالتی وجود داشته باشد؟!» این فکر مثل خوره تو مغزم افتاده بود. او که میتوانست در بهترین نقطه آمریکا زندگی کند، کشتی و هواپیمای شخصی داشته باشد، چگونه میتوانست پشت پا به همه این چیزها بزند.
@ensan_kamel
📚زود قضاوت نکنیم
خانم معلمی تعریف میکرد که در مدرسه ابتدایی بودم.
مدتی بود تعدادی از بچهها را برای یک سرود آماده میکردم. به نیت اینکه آخر سال مراسمی برایشان گرفته شود.
روز مراسم بچهها را آوردم و مرتبشان کردم. پدرومادرها هم دعوت بودند.
موقع اجرای سرود ناگهان دختری از جمع جدا شد و بهجای خواندن سرود، شروع کرد به حرکت جلوی جمع. دستوپا تکان میداد و خودش را عقبوجلو میکرد و حرکات عجیبی انجام میداد.
بچهها هم سرود را میخواندند و ریز میخندیدند، کمی مانده بود بهخاطر خندهشان هرچه ریسیده بودم، پنبه شود.
با خود گفتم:
چرا این بچه این کار را میکند؟ چرا شرم نمیکند از رفتارش؟ اینکه قبلش بچه زرنگ و عاقلی بود!
رفتم روبهرویش و اشاراتی کردم. هیچی نمیفهمید. به قدری عصبانیام کرده بود که آب دهانم را نمیتوانستم قورت دهم.
خونسردی خود را حفظ کردم، آرام رفتم سراغش و دستش را گرفتم. خودش را از دستم رها کرد و رفت آن طرفتر و دوباره شروع کرد!
فضا پر از خنده حاضران شده بود. مدیر هم رنگش عوض شده بود، از عصبانیت و شرم عرقهایش سرازیر بود.
از صندلیاش بلند شد و آمد کنارم، سرش را نزدیک کرد و گفت:
فقط این مراسم تمام شود، ببین با این بچه چهکار کنم. اخراجش میکنم.
مادر دختر هم که نزدیک من بود، بسیار پرشور میخندید و کف میزد. دخترک هم با تشویق مادر گرمتر از پیش شده بود.
همین که سرود تمام شد، پریدم بالای سن و بازوی بچه را گرفتم و گفتم:
چرا اینطوری کردی؟! چرا با رفقایت، سرود را نخواندی؟!
دخترک جواب داد:
آخر مادرم اینجاست. برای مادرم این کار را میکردم!
گفتم:
آخر ندید بَدید همه مثل تو مادر یا پدرشان اینجاست. چرا آنها اینچنین نمیکنند و خود را لوس نمیکنند؟!
خواستم بکشمش پایین که گفت:
خانم معلّم صبر کنید. بگذارید مادرم متوجه نشود، خودم توضیح میدهم؛ مادر من مثل بقیه مادرها نیست، مادر من ناشنواست. چیزی نمیشنود و من با آن حرکاتم شادی و کلمات زیبای سرود را برایش ترجمه میکردم تا او هم مثل بقیه مادران این شادی را حس کند!
این کار من رقص و پایکوبی نبود، این زبان اشاره است، زبان ناشنواهاست.
همین که این حرفها را زد، انگار مرا برق گرفت. دست خودم نبود. با صدای بلند گریستم و دختر را محکم بغل کردم و گفتم:
آفرین دخترم!
فضای مراسم پر شد از پچپچ و درگوشی حرفزدن و... تا اینکه همه موضوع را فهمیدند. نهتنها من که هرکس آنجا بود از اولیا و معلمان همه را گریاند.
از همه جالبتر اینکه مدیر آمد و عنوان دانشآموز نمونه را به او تقدیم کرد.
با مادرش دست همدیگر را گرفتند و رفتند. گاهی جلوتر از مادرش میرفت و برای مادرش جستوخیز میکرد تا مادرش را شاد کند.
@ensan_kamel
شاید هیچوقت در طول تاریخ جمهوری اسلامی انقدر
راهپیمایی ١٣ آبان
واجب نبوده
همه دلسوزان اسلام و نظام اسلامی می آیند
ما میآییم، ما صحنه را خالی نمیکنیم ✊✊
@ensan_kamel
روز دانش آموز برهمه دانش آموزان عزیز مبارک باد
راه شهادت اسلام و انقلاب ادامه دارد
وبا خون شهدا آبیاری و تقویت میشود✊✊
@ensan_kamel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نه تشییع شهداست و نه مناسبت مذهبی که بگویند احساسات دینی ملت را تحریک کردهاید.
۱۳ آبان یک رفراندوم کاملا سیاسی است برای گفتن «آری» به جمهوری اسلامی و «نه» به هر آنچه غیر آن
کلیپ خیلی غرورانگیزه ببینید
@ensan_kamel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻پاسخ جوانان عراقی به عمامه پرانی اوباش در ایران➖
@ensan_kamel
🍃 آیت الله بهجت رحمه الله علیه:
✍🏼 عدم انجام کارهای خیر از قبیل #صدقات جاریه و ساختن بناهای خیریه عام المنفعه، مساجد، حسینیه ها، مدارس، و بیمارستانها و... که امروزه مردم از آنها محروم هستند، از بی پولی نیست، بلکه از #بی_توفیقی ما است!
@ensan_kamel
➕این طرح قشنگترین تعبیری که برای ایجاد عادتهای خوب میشه داشت رو به تصویر کشیده. سعی کنیم عادتهای خوب برای خودمون بسازیم. روزهای اول شاید سخت باشه ولی بعد از مدتی انجام اون کار عین آب خوردن میشه !!
مثلا ورزش ، مطالعه کردن و...
@ensan_kamel
13.04M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
نگرانِ نظام و جمهوری اسلامی هستید؟
پس حتما این کلیپ رو ببینید☺️❤️
🔸دانلود برای همه واجب
@ensan_kamel
12.81M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 اعترافات نشریه تایمز درباره رهبر معظم انقلاب
@ensan_kamel
@dars_akhlaq.mp3
5.55M
برتر از اصحاب رسول اکرم ص چه کسانی هستند؟؟
#مقام_معظم_رهبری
@ensan_kamel
@dars_akhlaq.mp3
5.67M
کدام بهتر است آزادی یا بندگی؟؟
💐🎙حجت الاسلام استاد #مومنی
👌داستان عبرت آمیز و بسیار شنیدنی😍
@ensan_kamel
12.64M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥اونهایی که میگن جمهوری اسلامی دنبال جنسی کردن این تجمعات هستش حتما این کلیپ رو ببینند
مسئله پوشش اجباریست نه حجاب اجباری
قوانین پوشش کشورهای سراسر جهان که از آن اطلاعی نداریم
@ensan_kamel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
برای دختر همسایه
🔹پیام دختران افغانستانی به دختران ایرانی
@ensan_kamel
45.3M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⛔محرمانه
برای متدین ها بفرستید🌹
#برای_شهدای_شاهچراغ
@ensan_kamel
باریکلا به سرمربی ایتالیایی تیم ملی والیبال زنان، خیلی بیشتر از خیلیا میفهمه.
الساندرا کمپدلی سرمربی تیم والیبال زنان ایران در مصاحبه با نشریهٔ ایتالیایی "کوریه ره دل ونتو": وجود انقلاب (و تغییر رژیم) در ایران را فقط در رسانههای غربی میبینم!
در اینجا چیزی ندیدم چون فقط بخش کوچکی از مردم درگیر این موضوع هستند و اثر آن هم در زندگی روزمره بسیار ناچیز است؛ هر روز مردم را میبینم که دقیقاً مثل قبل از وقوع این جریانات به سر کار، مدرسه و باشگاه میروند.
فکر میکنم که اگر هم حجاب اجباری نبود حداقل 80 درصد زنان در ایران، به دلایل مذهبی یا فرهنگی، همچنان حجاب داشتند. دختران جوان زیادی را میبینم که چادر بر سر میکنند درحالیکه اجباری به آن وجود ندارند.
@ensan_kamel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#عمامه
🎥میگفت: حاجآقا نمیترسید لباسِ روحانیت تنتونه؟
گفتم: ....
#حجت_الاسلام_موسوی_زاده
@ensan_kamel
23.76M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#نشرحداکثری
⭕️ با عمامه ، بی عمامه نوکرتم ...
اینقدر سر پست نوکری می ایستیم تا صحنه روشن شود ...
#پای_این_نظام_هستیم
#پای_انقلاب_هستیم
#برای_ایران
@ensan_kamel
تصویر #کشته_سازی برهان کرمی که به دروغ میگویند نیروهای جمهوری اسلامی به آن شلیک کرد
فیلم صحنه آهسته رو ببینید، طرف آروم میاد جلوی مقتول، برمیگرده شلیک میکنه و چقدر ریلکس به راهش ادامه میده
@ensan_kamel
16.58M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اگه بازیکنان تیم ملی سرود رو نخوندن چیکار کنیم؟
حتما گوش بدید، چقدر خوب توضیح داد
هم عقلی، هم نقلی از نقلهای مقام معظم رهبری.
@ensan_kamel
28.57M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 نیروهای امنیتی شهرستان بروجرد عجب کار قشنگی کردند!
@ensan_kamel
#داستانک
📖 قرآن، بهترین پاککنندۀ آلودگیها
🔹مرد بیسوادے قرآن میخواند ولے معنے آن را نمیفهمید. روزے پسرش از او پرسید:
چه فایدهاے دارد قرآن میخوانی، بدون اینکه معنے آن را بفهمی؟
🔸پدر گفت:
پسرم! سبدے بگیر و از آب دریا پر کن و برایم بیاور.
🔹پسر گفت:
غیرممکن است که آب در سبد باقے بماند.
🔸پدر گفت:
امتحان کن پسرم.
🔹پسر سبدے که در آن زغال میگذاشتند را گرفت و به طرف دریا رفت. سبد را زیر آب زد و به سرعت به طرف پدرش دوید ولے همه آبها از سبد ریخت و هیچ آبے در سبد باقے نماند.
🔸پسر به پدرش گفت:
هیچ فایدهاے ندارد.
🔹پدرش گفت:
دوباره امتحان کن پسرم.
🔸پسر دوباره امتحان کرد ولے موفق نشد که آب را براے پدر بیاورد. براے بار سوم و چهارم هم امتحان کرد تا اینکه خسته شد و به پدرش گفت:
غیرممکن است!
🔹پدر با لبخند به پسرش گفت:
سبد قبلا چطور بود؟
🔸پسرڪ متوجه شد سبد که از باقیماندههاے زغال، کثیف و سیاه بود، الان کاملاً پاڪ و تمیز شده است.
🔹پدر گفت:
این حداقل کارے است که قرآن براے قلبت انجام میدهد.
🔸دنیا و کارهاے آن، قلبت را از سیاهیها و کثیفیها پر میکند؛ خواندن قرآن همچون دریا سینهات را پاڪ میکند، حتے اگر معنے آن را ندانی.
@ensan_kamel