eitaa logo
زندگی برای ❞ علوم انسانی ❝
1.8هزار دنبال‌کننده
838 عکس
200 ویدیو
10 فایل
❞ فلسفه، علوم اجتماعی، شعر ❝ « یک نیمه من شعور افلاطون است یک نیمه دیگرم دل مجنون است» • گروه #شعر و هنر ما : https://eitaa.com/joinchat/1530200446C77195466fb 👥 ارتباط: @taha_mojahed https://virasty.com/Taha_mojahed
مشاهده در ایتا
دانلود
💢امام علی (علیه السلام): •|مَا رَأیت ذِلا مثل أِشتغال قَلبي بفارغِ القلب مِنّی.|• [من هیچ ذلتی را از این بالاتر ندیدم که دلم به کسی مشغول باشد،که دلش از من فارغ است.] @ensani_islami
گرچه در آغوش کشیدم تورا گریه چنان شد که ندیدم تورا... _ @ensani_islami
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حکیم مکتب تهران درگذشت/ می‌ترسم فلسفه ما از بین برود آیت‌الله سیدحسن سعادت مصطفوی، حکیم مکتب تهران، نماینده برجسته فلسفه سینوی و الهی‌‌دان ۸۶ ساله، ساعتی پیش بر اثر بیماری در تهران درگذشت. او ۱۵ شهریور ۱۳۹۴ در پیامی صوتی به دومین شب علوم انسانی گفت: سفارش به همه این است که ‫‬ را از دست ندهید. می‌ترسم ‫‬ ما از بین برود. 🔺عقیده ندارم که از یونان آمده، بلکه ریشه آن در خود شرق و ایرانِ ما بوده است. 🔺مرحوم کتابی به نام انصاف نوشته است که در آن، بین مشرقیه و غیرمشرقیه قضاوت کرده است، اما متاسفانه این کتاب در حمله سلطان محمود غزنوی به اصفهان از بین رفت و شیخ فرمود که دیگر فرصت ندارم آن کتاب را تجدید کنم. 🔺زمانی آقای بدیع‌الزمان ، رئیس دانشکده الهیات در زمان شاه، به درستی می‌گفتند: «من می‌ترسم که یک روزی چنان این فلسفه از میان برود که ما ناچار شویم به جای تدریس اشارات و شفا، از اروپایی استفاده کنیم.» 🔺خدا آن روز را نیاورد. این وضعی است که امروز همه ما نگران آن هستیم. ▪️ فلسفه در افق عقل و دین، شرح نمط سوم اشارات و تنبیهات ابن سینا به فارسی، الهیات بمعنی الاخص در قرآن، ملاحظاتی در باب حرکت جوهری، علم خدا از آثار مرحوم آیت‌الله مصطفوی است. ‏او عضو هیئت علمی و استاد برجسته دانشکده الهیات دانشگاه امام صادق(ع) و امام جماعت مسجد جامع نیاوران بود. برای‌ ایشان طلب آرامش و آمرزش از درگاه حضرت حق داریم. ▫️ @ensani_islami
«❓» | حواشیِ علامه بر تفسیرش «المیزان» چرا چاپ نمی‌شود؟ محمد صحّتی سَردرودی: ...هنوز هم با گذشتِ بیست سال همچنان آرزومندم که روزی این مهم به سرانجام برسد! سال ۱۳۸۱ شمسی بود. انتشارِ آثارِ علامه طباطبایی را به یکی از فضلای سردرودی در قم سپرده بودند. از من دعوت به همکاری کرد. در دفتر نشرِ آثار که آن روزها در زیر زمینِ مجلۀ مکتب اسلام بود کار را شروع کردیم. در نخستین نشست به پسر علامه مرحوم سید عبدالباقی گفتم بهتر است نخست به آثار منتشر نشده علامه اگر باشد بپردازیم. گفت: «همه آثار ایشان چاپ شده است!» گفتم: «طبق معمول نویسندگان هر اثری که از ایشان منشر شود یک نسخه برای خود به عنوان نسخۀ مادر یا نسخۀ نویسنده محفوظ میدارند تا احیاناً اگر خواستند تصحیح یا توضیحی پس از چاپ به نظرشان رسید در حاشیه یا اول و آخرِ آن بنویسند، به گمانم علامه هم این کار را با آثارشان داشت، آیا هیچ دیده بودید که ایشان به دوره اے از المیزان که همیشه کنار دستش بود چیزی اضافه کند یا در حواشے آن مطالبی بنویسد؟» گفت: «چرا! بارها دیده بودم.» گفتم: «ما همان‌را می‌خواهیم.» که به حمدالله حاصل شد و من نیز مدّتی را کار کردم و جلد اول را هرچه حاشیه به خطِ علامه بود بازنویسی کردم. به یاد دارم که بعضی از حواشی حاکی از آن بود که اواخر عمرشان نوشته‌اند زیرا در اثر رعشۀ دستشان به سختی نوشته شده بودند و با دشواری بیشتر خوانده میشد. سپس دو هفته برای عمره به عربستان رفتم. وقتی بازگشتم دیدم کار بیشتر روی تفسیر «البیان فے الموافقة بین الحدیث و القرآن» متمرکز شده است که قرار بود برای اولین بار منتشر شود که در شش مجلد منتشر شد. بعد که دفتر نشر آثارِ علامه به اولِ دورِ شهر منتقل شد باز تا حدودی در جریان امور بودم ولی رفته رفته به عللی از دفتر دور افتادم. بعدها هر گاه که فرصتے یافتم پرس و جو می‌کردم بلکه چشمم به رؤیتِ نشر المیزان همراه با آخرین اصلاحات و اضافاتِ علامه روشن شود. هنوز هم با گذشتِ بیست سال همچنان آرزومندم که روزی این مهم به سرانجام برسد! دیشب باز با همان همشهری عزیزم تلفنی مفصل در این خصوص صحبت کردیم که خبر از کتابِ منتشر نشدۀ دیگری از علامه میداد موسوم به «ما خطر ببالی». و این‌که تعلیقاتِ انتقادیِ علامه بر بحارالانوار تا آخر آن به خط شریفشان موجود است. بالاخره گفت اینک مسئول نشر آثار علامه، جناب مستطاب احمد عابدی هستند و سال‌هاست که روی همان نسخۀ مذکور از المیزان نیز کار می‌کنند. حال چه زمانی منتشرش خواهند ساخت خدا می‌داند. با خودم گفتم جریان را بنویسم و منتشر سازم بلکه باعث شود تا آثار منتشر نشدۀ علامه بیش از این در محاق نماند و هرچه زودتر منتشر گردد. سحر با باد مے گفتم حدیث آرزومندی ندا آمد که واثق شو به الطاف خداوندی. محمد صحّتے سردرودی قم / تیر ماه ۱۴۰۱ برگرفته از رسانه المیزان؛ ©️ @ensani_islami ©️
پیمایشی از آمار مهاجرتی ایران... __ • «تصمیم به مهاجرت» در میان همه گروه‌ها بین 40 تا 50 درصد بوده است. فعالین استارتاپ‌ها بیشترین مقدار در شاخص تصمیم به مهاجرت (50 درصد) را در میان گروه‌های بررسی‌شده داشته‌اند. • در میان 4 گروه مورد مطالعه 15 تا 23 درصد افراد تصمیم به ماندن در کشور دارند، و 27تا 37 درصد افراد هنوز تصمیم قطعی خود را نگرفته‌اند _ https://imobs.ir/publication/show/571 _ @ensani_islami
زندگی برای ❞ علوم انسانی ❝
باید به متن وفادار بود. من همواره به روش تدریس متن وفادار بوده‌ام، با این باور که در ایران کسی متن را نمی‌تواند بخواند، بلکه همه ذهنیت خودشان را می‌خوانند. پس تمرکز روی متن به نظر من بزرگ‌ترین امر آموزشی است که باید بین تحصیل‌کردگان ایرانی تقویت کرد، چرا که به‌واسطه سیستم آموزشی موجود در ایران و همین عدم تمرکز روی متن از دوران دبیرستان، میل شدیدی وجود دارد که اولا به طور شلخته یک تکه از متن را خواند و دوم اینکه ایده و خوانش ایدئولوژی سیاسی خود را در متن مشروعیت بخشید. تمرکز روی متن به نظر من بزرگ‌ترین امر آموزشی است که باید بین تحصیل‌کردگان ایرانی تقویت کرداینکه بتوان از متن فاصله گرفت و با آن گفت‌وگو کرد، روشی است که بیش از هر چز بین تحصیل‌کردگان ایرانی باید تقویت شود. چون در اینجا متن خوانش نمی‌شود، بلکه متن به پیکار سیاسی کشیده می‌شود. برای همین، هر کس آن متنی را می‌خواند که قبول دارد و لذا هیچ‌کس آن متنی را که قبول ندارد و یا در ضدیت با آن است، نمی‌تواند دقیق بخواند. در حالی که همین تلاش برای خوانش و فهم متونی که مورد علاقه ما نیست، تمرین جدی در فلسفه و علوم اجتماعی است.اندیشه در میان کتاب‌ها نیست، بلکه در بطن زندگی قرار دارد، برای همین من آن‌قدر که از کف خیابان‌ها چیز یاد گرفته‌ام و می‌گیرم از کتاب‌ها یاد نمی‌گیرم ____ @ensani_islami
گر عقل پشت حرف دل اما نمی گذاشت تردید پا به خلوت دنیا نمی گذاشت از خیر هست و نیست دنیا به شوق دوست می شد گذشت، وسوسه اما نمی گذاشت اینقدر اگر معطل پرسش نمی شدم شاید قطار عشق مرا جا نمی گذاشت دنیا مرا فروخت، ولی کاش دست کم چون بردگان مرا به تماشا نمی گذاشت شاید اگر تو نیز به دریا نمی زدی هرگز به این جزیره کسی پا نمی گذاشت گر عقل در جدال جنون مرد جنگ بود ما را در این مبارزه تنها نمی گذاشت ای دل بگو به عقل که دشمن هم این چنین در خون مرا به حال خودم وا نمی گذاشت ما داغدار بوسه ی وصلیم چون دو شمع ای کاش عشق سر به سر ما نمی گذاشت ___ @ensani_islami
زندگی برای ❞ علوم انسانی ❝
• علامه #محمد_حسین_طباطبایی از معنی #آزادی میگوید. ____ 💠 @ensani_islami
⬇️⬇️⬇️ در تمدن جديد چون پايه و اساس كار بر حداكثر تمتّع و بهره‏بردارى از ماديّات و لذايذ مادى قرار دارد، لذا كليه افراد از قيد معارف و عقايد دينى و هم‏چنين اصول اخلاقى آزادند و هر عملى را كه ميل داشته باشند (به شرط اين‏كه با قوانين موضوعه مخالفت نداشته باشد) مجازند به جا آورند، جاى ترديد نيست كه اين‏گونه حريّت و آزادى، روح انسانيّت و ملكات فاضله را در انسان كشته و او را تا سر حد حيوانات تنزّل داده و از تكاملى كه ناموس خلقت براى آن در نظر گرفته است باز مى‏دارد. ولى اسلام چون در مرحله اول اساس تعليمات خود را بر توحيد و در مرحله دوم بر اخلاق و ملكات فاضله قرارداده است و براى عموم كارهاى فردى و اجتماعى (بدون استثنا) دستوراتى داده و حدودى قائل شده است، لذا حريّت به آن معنا كه در تمدن جديد ديده مى‏شود در آن وجود ندارد بلكه حدود ديگرى براى آن در نظر گرفته است، اما در مقابل يك نوع حريّت به انسان عطا كرده كه دنياى وسيعى در برابر او گشوده است و آن «آزادى از قيد بندگى غير خداست». اين آزادى اگرچه در يك جمله خلاصه مى‏شود ولى پس از دقت و بررسى مشاهده خواهد شد كه معناى‏ دامنه‏دارى دارد كه بسيارى از قيد و بندهايى كه در جهان متمدن كنونى وجود دارد از پاى بشر باز مى‏كند؛ يعنى هر ملتى را از قيد هر نوع استعمار و استعباد و سيادت ساير ملل آزاد ساخته و هر طبقه‏اى از طبقات اجتماع را از بند رقيّت و بندگى و ساير طبقات رها مى‏كند و از اين رو افراد و جامعه‏هاى قوى و ضعيف و نژادهاى گوناگون را على‏السويّه از آزادى بهره‏مند ساخته است و اين بزرگ‏ترين آزادى است كه اسلام به بشر عطا نموده است. بررسى هاى اسلامى، ج‏1، ص: 117 ___ @ensani_islami
• داستان غم انگیز عصر ما ساده کردن قضایای علمی است • غافل از این هستیم جوامع امروز نه سرمایه داری اند نه سوسیالیستی _ _ @ensani_islami
اقتصاد علت افزایش مشارکت زنان ___ @ensani_islami