پ | دشمنان نظام پیام واضحی را باید دریافت کنند که راه بسیار سختی برای فروپاشی ایران و براندازی جمهوری اسلامی دارند؛ چرا که نه فقط ۴۰ درصد مشارکت کننده که بخش قابل توجهی از آن ۴۰ درصد دیگر که در مرددین ساکنند یعنی حدود سی درصد نیز روبروی هر طرحی از براندازی قرار دارند.
ت | دلسوزان نظام نباید معنای عدم مشارکت ۴۰ درصدی را سانسور کنند. این عدد نه کم است، نه بیاهمیت؛ نه ذرهای با آرمانهای رفیع انقلاب اسلامی و پایه پیشرفت ایران و پیشبری نظام، یعنی مردمسالاری دینی سازگار است. باید به خودمان بگیریم که هیچ و دقیقاً هیچ، گام موثری برای مسئلهشناسی امام عزیز جامعه در دوسال و نیم اخیر یعنی جهاد تبیین برنداشتهایم.
ث | دلسوزان نظام حتی به این چهل درصد مشارکتکننده هم بیهوده نباید خوشبین باشند؛ چرا که از همین چهل درصد، عده قابل توجهی از آخرین بنیادهای مشروعیت مذهبی، نگرانی راجع به ایران، امید به راس این نظام و... را مصرف کردند و شدیداً به اداره کشور معترض و بلکه ناامیدند! پس بر طبل شادانه کوبیدنتان در این وانفسای پیچیده اجتماعی-سیاسی از چه جهتی است؟
اگر پیامی به دشمن است و اینکه قدر این مردم دانا را باید دانست که با این همه هجمه پشتبهپشت جمهوری اسلامی ایستادند، میتواند وجهی صحیح داشته باشد؛ اما اگر تخدیری بر درک عمیق واقعیت امروز است، این مسیر قطعاً بیراهه است! باید بدانیم که سخت در اشتباهیم اگر واقعیت را انکار میکنیم. هرچند صداقت صندوقها به همگان نشان داد نظام در امکان اراده برای تغییر از مسیر صندوق رای و در بیان حقیقت مشارکت چه اندازه صادق است. در اینکه رفیق ما، میتواند با همین صندوق ها و آرای مردم رییس مجلس مستقر نظام را در آرا کنار بزند و با موتورش سبقت بگیرد و... این خود پیام مهمی به مرددین و خسته شدگان است اما راه دشواری برای تبیین و ساخت اراده پیشبرانه از این جامعه روبروی هواداران مکتبیِ نظام جمهوری اسلامی است.
۸. و سخن با به دلسوزان ایران اسلامی که دستهای عمومیتر و فراتر از دلسوزان جمهوری اسلامی هستند؛ چیزی شبیه تعصب مادرانه بر فرزند، یا تعصب فرزند بر مادر، فارغ از تفاوت مذهب و فکر و سیاست.
جامعه دو قطبی، جامعه خسته، جامعه دلسرد از امکان تغییر و پیشرفت (فارغ از حقیقت که چنین باشد یا خیر، تصویر بخش قابل توجهی از آن چنین شده) جامعهای خواهد بود که دائما بر سر کوچکترین تصمیم در کشاکش فرو خواهد رفت. هر لحظه ممکن است به رهبری بخش ایدئولوژیک دو قطبِ مقابلِ هم، به یک عصیان سخت علیه قطب دیگر دست بزند. در چنین جامعهای، هر تصمیمی، اکثریت مخالفین خود را خواهد داشت. چه الزام به حجاب و چه رها کردن آن. چه اصلاح نظام بانکی و چه عدم آن. چه اصلاح نظام مالیاتی، چه مقابل آن. چه نرمال کردن سیاست در جمهوری اسلامی، چه آرمانخواهانه کردن سیاست. هر تصمیم درستی با لجاجت قطب دیگر یا حداقل رفتار لجوجانه و به نفع تشدید گسل میتواند روبرو گردد.
و گویا تنها تعادل ناپایدارِ «به چیزی دست نزنید» در این جامعه پیش میرود که این هم خسارتش بر همگان روشن است. پس خصوصا بر عموم کنشگران اجتماعی و نیروهای مؤثر است که دریابند راهکار «بازگشت به سیاست» است :
اولاً | باتوجه به حوادث جهان و اتفاقات سیاسی این سالها در کشورمان، فصل سیاسی جدیدی در این کشور در حال آغاز است و جایگیری و انسجام نیروهای مولد سیاسی میتواند مسیر آینده را متفاوت رقم بزند.
ثانیاً | برای گسل عمیق اجتماعی-سیاسی شکل یافته در ایران باید چارهاندیشی کنند و طرحی نو داشت. چه دلسوزان نظام عزیز و چه دلسوزان ایران عزیز.
ثالثاً | برای ترمیم پشتوانه مشروعیت و امکان شتابدهی حرکت به جلوی جمهوری اسلامی عزیز باید، کانون توجه دلسوزان نظام و انقلاب به نقطه گفتگو، تبیین، خلق گفتمان و مسیرسازی سیاسی برای قشر وسیع مرددین و دلسرد شدگان از امکان اثر تحولی در کشور متمرکز گردد.
8.3M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 مقاومت ؛ سرچشمه قدرت جمهوری اسلامی
👤 سید علی کشفی
(مدیر مسئول مؤسسه علم و سیاست اشراق)
🇮🇷@Ensejam_iri
6.74M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 وضعیت اسفناک سیاست در ایران
👤 علیرضا شفاه
(عضو هیئت علمی مؤسسه علم و سیاست اشراق)
🇮🇷@Ensejam_iri
بسم الله الرحمن الرحیم
💢 یادداشت تحلیلی دبیرخانه انسجام
[ائتلاف نیروهای سیاسی-مدنی جبهه انقلاب و مقاومت]
🔸 مشارکت مردم در تولید و آینده اقتصاد سیاسی ایران
یکم.
شعار سال، چیزی درباره یک لحظه از دوران کلی حرکت یک ملت است. حکمی است از سر زمانشناسی؛ و هر که دیده به سیاست گشوده یا باید از عهده انکار این زمانشناسی بر آید و یا مسئولیت تفسیر آن را بپذیرد. اینکه رهبر انقلاب چاره ضعف اساسی کشور، یعنی مساله اقتصاد، و راه حل مشکلات را مساله تولید میخوانند، چیزی بیش از اداره ساده امور است. ما باید بتوانیم مسئولیت چنین تفسیری را بر عهده بگیریم.
دوم.
نگاهی به شیوههای اداره در کشورهای منطقه و حتی جهان و نحوه مواجههشان با مشکلاتشان این ارادهٔ افزون را روشنتر میسازد. بسیاری از کشورهای منطقه برای رسیدگی به مشکلاتشان، غیر از اتکا به خامفروشی و خصوصا فروش نفت و گاز، بر جذب سرمایه خارجی و ترانزیت و تجارت و خدمات گردشگری تکیه کرده اند. یعنی اگر چه سعی دارند رفاه مردمشان را تامین کنند اما عزمی برای ایجاد یک اقتصاد ملی ندارند. بلکه به بیشینهسازی و هموار کردن حضورشان در مدارهای موجود اقتصاد جهان تمرکز کرده اند. این وضعیت درباره بسياری از کشورهای جهان و حتی کشورهای اروپایی صادق است. بزرگترین اقتصادهای صنعتی در اروپا این روزها گرفتار سستی و ضعف در تولید اند. در واقع کشورهای اندکی هستند که هنوز مساله تولید را به عنوان کانون قدرت اقتصادی خود پاس داشته اند. و اینها همان کشورهایی اند که یا قطبهای قدرت در آرایش سیاسی جهان اند و یا تقویتکننده این قطبها.
سوم.
پس معلوم میشود اراده به تولید به عنوان کانون تحرک اقتصادی و پیشران یک اقتصاد ملی، پیش از هر چیز یک عزم سیاسی است. اراده به تولید به معنی نفی اقتصاد خدماتی و بهره گرفتن از کریدور ها و استحصال منابع طبیعی نیست، بلکه اراده به تولید یعنی همه اینها بخشی از یک زنجیره مکمل اند که از تولید آغاز میشوند و به تولید میانجامند. آغاز و انجامی که درون یک اقتصاد ملی تعریف شده است. عزم به تولید در یک کشور به معنی آن است که آن کشور نمیخواهد مصرفکننده نیروی تولیدی باشد که بیرون از اقتصاد آن کشور و درون مرزهای دیگری به حرکت درآمده است. و درباره ما، عزمی که با وجود مخاطرات و دشواریهای بسیار نمیخواهد اداره کشور به توزیع خدمات و دولت به پنجره خدمات عمومی فروکاسته شود. عزمی که توجهی عمیق به تغییر جایگاه ایران در آرایش نظم بین الملل دارد.
چهارم.
اما خصلت سیاسی این عزم وقتی به مساله مشارکت نظر میکند آشکارتر میگردد. همان اراده انقلابی که حضور در انتخابات را نه حق مردم که وظیفه ایشان میداند، امروز از مشارکت مردم در تولید میگوید. اگر حضور واقعی در انتخابات مقتضی قبول استقلال و بلوغ آحاد مردم در تشخیص سیاسی و تعیین نمایندگان است، مشارکت مردم در تولید هم به معنی استقلال و برابری ذاتی ایشان در اقتصاد است. پیگیری این دلالتها، آشکارا شکلی متفاوت از آرایش اقتصاد سیاسی ملی را هدف گرفته است. شکلی از اقتصاد سیاسی که تبعا پیامدهای منطقهای و جهانی گستردهای دارد. به همان نحو که دعوت به مشارکت سیاسی نمیتواند بیاعتنا به مشارکت و همراهی گروههای سیاسی باشد، ما در اینجا، احتمالا، به جای آنکه منتظر تودهای پراکنده از مردم باشیم، چشم به راه گروههای متشکلی هستیم که از سر اراده به تولید، تغییرات اقتصاد سیاسی را نشانه رفته اند. با هستههای سیاسی مولدی مواجهیم که به فرمان این و آن نیستند اما عمیقاً تعهدی ملّی و چشماندازی فراملّی دارند.
🇮🇷@Ensejam_iri
پنجم.
دعوت به مشارکت مردم در تولید، به کیفیتی عمیقاً انسانی هم نظر دارد. وقتی از مردم سخن میرود، خصوصا درچارچوب دعوت به همدلی و وحدت ملی، از مردمی با همه گونهگونیها و تفاوتها سخن رفته است. پس در اینجا از مردم سخن گفتن، به وضع اساسی انسان در هستی نزدیک میشود. چون نظر به چنان اساسی اجازه طرح وحدت در میان همه گونهگونیها را میدهد. مشارکت مردم در تولید، از چنین اساسی نیرو میگیرد. این نشان میدهد در اینجا تولید، دیگر چارهجویی صرف برای رفاه بیشتر نیست، بلکه حکمی درباره نحوهٔ حضور انسان است. به همین دلیل دعوت به مشارکت در تولید دعوتی صمیمانه و راستین از انسان میتواند باشد. به همین دلیل حکم به همدلی و وحدت ملی، حکمی صرفا آشتیجویانه نیست، بلکه انذاری برای یادآوری آن اساس است. آیا این انذار را میتوان سبک گرفت و بار دیگر ابزار تاخت و تاز قرار داد؟
ششم.
دستگاه اداری حاکمه در ایران عموماً قادر نیست شعارهای اعلامی توسط رهبر انقلاب را جذب فرایندهای واقعی خود کند و عمدتاً از گرامیداشت آن شعارها در سردرها و سربرگها و قابها و تابلوها فراتر نمیرود. اما وقتی رهبر انقلاب از وظایف مجلس و دولت و قوه قضائیه و مجلس خبرگان در آستانه سال جدید میگویند، معلوم میشود انتظاری از یک تحول و تکانه در این شاکله دستگاه حاکمه میرود. چه پیداست که این تحول مقارن دعوت به مشارکت مردم در تولید است.
هفتم.
مشارکت مردم در تولید تنها مقتضی تحول شاکله دستگاه حاکمه نیست. بلکه روابط موجود تولیدی را هم باید در معرض تغییر قرار دهد. نمیتوان انتظار داشت روابط سازمان کار به همان شکل همیشگی تعارض منافع کارفرما و کارگر باقی بماند و بتوان از مشارکت مردم در تولید سخن گفت. دیگر نمیتوان حضور کارگر در سازمان کار را به افزایش یا سرکوب دستمزدها تقلیل داد. بلکه باید به شکلی از سازمان کار اهتمام داشت که در آن کارگر دیگر صرفا فروشنده نیروی کار نیست، بلکه نیروی مولّدی است که مشارکتی معنادار و حقیقی در خود کار و نتایج آن در سازمان کار دارد.
هشتم.
ما گمان میکنیم قدرتهای بزرگ اقتصادی در جهان را کار و تلاش و خلاقیت بیشتر پدید آورده است. اما توجه نمیکنیم که در بسیاری از کشورها همین کار و تلاش و خلاقیت بیشتر هست، و اینها آن کشورها را به کشورهای توسعهیافتهای بدل ساخته، اما به آنها قدرت تعیینکنندگی نداده است. تاریخ ظهور قدرتهای بزرگ حاکی از مقارنت بازاندیشی درباره مشارکت و حضور مردم در اقتصاد و تغییرات عمیق سیاسی و اقتصادی و دگرگونی وضعیت آنها در نظم بین الملل است. با اندکی مداقه و گذر از مشهورات، این مساله درباره امریکا و شوروی و روسیه و چین قابل تبیین است. این به معنای آن نیست که ابرقدرتها راه درست مشارکت را طی کرده اند. اما آنها با هر تجربهای خود را در معرض پرسش از این مشارکت گذاردهاند. پس ما اینجا با پرسشهای عمیقا علمیای مواجهیم که سرنوشت تاریخی ما را رقم میتوانند زد.
نهم.
ما در برابر دعوتی قرار گرفتهایم که تغییر اساسی وضعیت ما را تصویر میکند. اگر رهبر خردمند ایران از مشارکت مردم در تولید میگوید، ارادهای پرنشاط و جوانانه و امیدوار به آینده ایران در پس این دعوت وجود دارد. دعوتی که مخاطبان خود را از درون دولت و مردم باز فرامیخواند. ائتلاف انسجام بنا به طبیعت خود، منتظر پاسخهای رسمی و اداری به این فراخوان نمیماند. بلکه میباید با تفسیر عمیق و عینی این فراخوان آن را به برنامه عمل خود مبدل سازد.
دبیرخانه ائتلاف انسجام
۳ فروردین ۱۴۰۳
🇮🇷 @Ensejam_iri
بسم الله الرحمن الرحیم
⭕️ اطلاعیه دبیرخانه انسجام در مورد گسترش هستهها، در آستانهٔ دور دوم انتخابات و تحولات ساختار مجلس
▫️دبیرخانۀ انسجام ضمن تبریک حماسۀ توام پاسداران انقلاب و وارثان انقلاب در نفوذ به گنبدهای آهنین اشغالگری و استبداد، از عموم اعضا و مخاطبان جهت آغاز دور جدیدی از فعالیتهای فشرده دعوت به عمل می آورد.
▫️به جهت پیشبرد وعدۀ بیانیه دوم در مورد سازوکار بسیج سیاسی، سکویی با نام «دیوان انسجام» در تلگرام ایجاد گردیده است. در کنار سکوی رایگیری که ابزار اجماعسازی انسجام است، «دیوان» به منزلۀ ابزار گسترش انسجام خواهد بود. این دو ابزار در کنار تبادل شفاف و بهینهٔ دادهها و تسهیل مشارکت درون شبکۀ انسجام، تدریجا زیرساخت موازنۀ میان حقوق و مسئولیتهای اعضاء را فراهم خواهد کرد.
▫️در حال حاضر هر یک از اعضای انسجام میتوانند به همراه اعضای کنونی یا افراد جدید، به تشکیل هستهٔ سیاسی و اعلام آن مبادرت نمایند. پس از اعلام آمادگی به ادمین کانال انسجام، عضو موسس جهت ثبت آگهی هسته به گروه دیوان اضافه میشود. برای قطعی شدن عضویت افراد جدید هر هسته، این افراد باید توسط عضو موسس به گروه دیوان اضافه و آگهی مربوطه را تایید نمایند. سند تفصیلی مبانی و قوانین سکوی دیوان جهت بررسیهای بیشتر و تصویب، در اختیار اعضاء قرار خواهد گرفت.
▫️لازم به ذکر است، با توجه به تحولات جاری در مورد ریاست و فراکسیونبندی مجلس و نزدیک شدن به دور دوم انتخابات، لازم است همایشی با تقسیم کار هستههای انسجام و حضور اعضاء برگزار گردد. «هستهٔ ادوار جنبش دانشجویی» اعلام آمادگی نموده تا فرایند تدوین لیست برای دور دوم را پیگیری نماید. هستهٔ «جریان متی» نیز پیشنهاد مهمی را جهت ریاست مجلس در دستورکار قرارداده است که مباحث آن در گروه رایگیری در جریان است.
▫️هستهٔ دبیرخانه از تمام اعضا و مخاطبان درخواست میکند حلقههای علمی، کاری، تشکلی و دوستی مرتبط به خود را دعوت به تشکیل هستهٔ سیاسی و ثبتنام در دیوان نمایند. تسریع فرایند عضوگیری در دیوان میتواند به تحقق دستورکارهای پیشرو و اثرگذاری در روند انتخابات و بلوکبندی داخل مجلس کمک شایانی کند.
🇮🇷 @Ensejam_iri
May 11
انسجام
بسم الله الرحمن الرحیم ▫️انتشار «فهرست مبنای ۸+۲۲ هستهٔ اولیهٔ انسجام» انتخابات مجلس شورای اسلام
«فهرست مبنای ۳+۱۳ انسجام»
دور دوم انتخابات مجلس شورای اسلامی تهران
⭕️ ۳ نمایندهٔ مورد تائید گفتار سیاسی انسجام:
۱.مهدی عسگری
۲.مجتبی زارعی
۳. سمیه گلپور چمرکوهی
⭕️ به همراه معرفی اسامی ۱۳ نامزد مستعد حاضر در صحنه انتخابات مجلس شورای اسلامی در مقایسه با دیگر افراد، ذیل شاخصهای مورد توافق :
۱. سلامت نفس
۲. حریت، روحیه فسادستیزی و عدالتخواهی
۳. امکان تعامل تشکیلاتی
۴. توانمندی تخصصی
۵. استعداد سیاسی
🇮🇷@Ensejam_iri
انسجام
🔴 وضعیت اسفناک سیاست در ایران 👤 علیرضا شفاه (عضو هیئت علمی مؤسسه علم و سیاست اشراق) 🇮🇷@Ense
19.54M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 قفلشدگی سیاست در ایران
👤 حمید عظیمی
(مدیر اندیشکده مرصاد)
🇮🇷@Ensejam_iri
انسجام
▫️انتشار «فهرست هستهٔ سیاسی ائتلاف مردمی دادشهر(مجمع عدالتخواهان تبریز)» در انتخابات مجلس شورای اسل
«فهرست مبنای انسجام»
دور دوم انتخابات مجلس شورای اسلامی تبریز
⭕این فهرست پیشنهاد هستهٔ #هماهنگی_تبریز است که پس از رایگیری در مجمع عمومی انسجام نهایی گردید و جهت دور دوم انتخابات مجلس معرفی میشود.
۱.علی جعفری آذر
۲.جواد عبادی
۳.رضا صدیقی
۴.علیرضا نوین
🇮🇷@Ensejam_iri
May 11
بیانیه شماره ۱ ائتلاف انسجام درباره
انتخابات ریاست جمهوری ١۴۰۳
بسماللهالرحمنالرحیم
يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُوا ٱصْبِرُوا وَصَابِرُوا وَرَابِطُوا وَٱتَّقُوا ٱللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ
🔸 یکم. مشارکت اجتماعی بر انتخاب اصلح تقدم دارد
«مشارکت اجتماعی بر انتخاب اصلح تقدم دارد». این اگرچه میتواند یک رأی دلیرانه در نگرش سیاسی رهبر جمهوری اسلامی ایران تلقی شود، پیش از آن، هشداری است دربارۀ رابطۀ سیاست و جامعه در ایران ۱۴۰۳ هجری شمسی. در انتخابات پیش رو چیزی بسیار حیاتیتر از تعیین شخص رئیسجمهور وجود دارد. شرکت در انتخابات را غالباً صرفاً در کمیت آرایی که در صندوقهای رأی ریخته میشود، مورد سنجش قرار میدهند؛ اما اگر اهمیت مشارکت کمتر از تعیین شخص دوم مملکت نیست، کیفیت اعداد مشارکت نیز باید زیر ذرهبین هر کسی که خود را متعهد به ملّت ایران میشمارد، قرار بگیرد و دربارۀ آن حساسیتهای لازم را داشته باشد.
🔸 دوم. معنای تعهد
تعهد به ملّت ایران به چه معناست؟ نیروی ملّت ایران خاموش نباید بشود. ملّت ایران در نیمقرن اخیر چونان آتشفشانی در میانۀ جهان، گدازههای روحی انسان را به هر سو پراکنده کرده است و متذکر شده است که انسانبودن تا چه اندازه به استقبال خطرات رفتن است؛ در جهانی که در استقبال از جنگهای بیمعنا، لحظهای تردید نمیکند تا جا برای هر جنگ حقیقی پیشاپیش اشغال شده باشد. برای تحقق ایدۀ یک صلح طولانی که هرگز نخواهد آمد، باید آمادۀ بیشمار جنگ بود. ما مرغ آتشخوار بودیم. ما در مواجهه با همین بیهودگی سفّاک، همانطوری جنگیدیم که جنگها مقدس میشوند. در چنین جهانی انسان بار دیگر از سرزمینی به نام ایران ظاهر شده است. هرچه اهل حقیقت، چه در اروپا و چه در روسیه و چین، عقب نشستند، ما پیش رفتیم. ما توانستهایم پوچی این دنیا را تاب بیاوریم و این ملّت از آن جنگهای بیهوده، برای اهل زمین و آسمان مائدهها ساخته است. این جهان بیمعنا اصلاً میدان ما است. ما برای مواجهه با همین آخرین دوران رنج پا به عرصه گذاشتیم و به خداوند برای ابتلا به جهانی که بیهودگی را به رخ میکشد و از آن نیرویی دیوگون میسازد، لبیک گفتهایم.
🔸 سوم. مساله فترت سیاست در ایران امروز
اما فقدان جبهۀ لیبرال یا سازشگرانی مانند آنچه در دولت حسن روحانی شاهدش بودیم، هشیاریِ واکنشی جامعۀ ایران را به کمترین حد خود رسانده است؛ زیرا رقابت در سیاست داخلی ایران دهها سال است که خود را در رقابت نمادین میان لیبرالیسم با مقاومت پدیدار میکرده است و این، سیاست داخلی ایران را نسبت به چنین رقابتی شرطی کرده است. بهطوری که اکنون در کمینهشدن حضور جناح لیبرال در انتخابات، محتوای سیاست که همواره به شکل غلبه بر حریف و نه غلبه بر مشکلات یا محدودیتها پی گرفته میشد، میتواند بهطور کامل نادیده گرفته شود.
علامت چنین خطایی، استقبال از عدم مشارکت طبقات مختلف جامعه در سیاست و دشمنی با ارادههای اجتماعی است. علامت دیگر آن، این است که سیاست بهکلی به پشتپرده کوچ میکند و مردم را شغب تبلیغات فرهنگی و هویتی، از صحن واقعی تولید و توزیع قدرت محجوب میکند. جامعۀ ایدهآل در چنین وضعی، نه جامعهای خواهنده، مبارز و پیگیر، بلکه جامعهای است که از طریق ناامیدیِ اجتماعی، به مصرف رو آورده و تتمّۀ ارادۀ آن هم در میدانهای فرعی و دستچندم (چه از جنس فرهنگ باشد یا از جنس فعالیتهای کارشناسانه و علمی یا مدنی) به انحراف کشانده شده است. چنین جامعهای آرام است و حتی اگر دچار ناآرامی هم بشود، به دلیل فقدان انسجام اراده (که تنها با رصد و هوشیاریِ سیاسی رخ میدهد،) بهنحو کموبیش مشروعی میتواند به شکل فیزیکی سرکوب شود؛ زیرا تا آنجا که ارادهاش تعبیر سیاسی ندارد، صرفاً آشوب و بینظمی و نتیجتاً نامشروع است. سیاستی که میخواهد از طریق جایابی در جغرافیای تعادل میان نیروهای شرقی و غربی، ارادهای را که ایرانیان به خرج دادهاند، نقد کند و دست از تولیدِ آینده بدارد.
🇮🇷@Ensejam_iri