دلم کمی خلوت مخواهد
کمی رها شدن از این زندگی
کمی تفکر
کمی درد و دل
کمی راز و نیاز با خدای خودم
لحظه ای بایستم و نگاه کنم، ببینم کجا دارم میرم و راهی که میرم آیا بیراهه نیست؟!
دلم کمی رها شدن می خواهد
رها شدن از این دنیا و ...
رها شدن در آغوش خدا
دلم کمی درد و دل با کسی که بهتر از هر کسی (حتی خودم) میداند که چه دردی دارم و بتونه مرهمی روی این زخمم باشه
دلم شهادت میخواهد😔
https://eitaa.com/entezaro
چه زيبا چادرت راسرت كرده اي بانو
چه باوقارشده اي
قدم هايت🌷
رفتارهايت 🌷
چه باحجب وحياست
اصلا ميداني چيست؟!
ملكه 👑واقعي تو هستي
با این چادر مشکی ات...
https://eitaa.com/entezaro
#ریحــــــــانهـ🌸
#چـادرݥ را باد نیاورده
ڪه باد ببره...😏
چــادرݥ پرچم #غیرتِ
همه ے مردان سرزمینم است
ڪه سرخـ❤️ـے خونشان را
به سیاهے آن بخشیده اند...☺️☝️
https://eitaa.com/entezaro
●❥ ﷽ ❥●
👇جوانی موبایلش را که کنار قران گذاشته بود یادش رفت با خودش ببره و رفت بیرون از منزل " قران سوالی ازموبایل میکنه "
* چرا اینجا انداختنت ؟
📱موبایل:این اولین بار است که منو فراموش میکنه
📖قرآن : ولی من که همیشه فراموش میکنه
📱موبایل: من همیشه با اون حرف میزنم ،اونم با من
📖قرآن:منم همیشه بااون حرف میزنم ولی اصلا نه گوش میده ونه بامن حرف میزنه *
📱موبایل:آخه من خاصیت پیام دادن و پیام گرفتن دارم..
📖قرآن:منهم پیام و بشارتهای دارم و وعده های زیبا دادم ولی فراموشم میکنند*
📱موبایل:از من امواج و مطالب زیادی خارج میشه که ممکنه به عقل انسان ضرر بزنه ولی با این همه ضررباز هم منو ترک نمیکنه..
📖قرآن: ولی من طبیب روحها و نفسها و جسم "ها هستم با این همه درمان ،از من دوری میکنه
📱موبایل:از کیفیت من پیش دوستاش تعریف میکنه
📖قرآن:من بزرگترین مصدر کیفیت هستم ولی روش نمیشه از من پیش دوستاش تعریف کنه..
دراین بین صدای پا ی جوان امد که " موبایلم یادم رفته "
📱موبایل: با اجازه شما ،اومد منو ببره،من که گفتم بدون من نمیتونه زندگی کنه....
📖 "" منهم قیامت به خدایم شکایت میکنم وعرضه میدارم "یارب ان قومی اتخذو هذا القران مهجورا "
ای مسلمانان والله قرآن محجور مانده... در نشر این پیام کوشا باشید 🌹
https://eitaa.com/entezaro
آخرهفته تون شاد و زیبا
یک روز قشنگ
یک دل آرام
یک شادی بی پایان
یک نور از جنس امید
یک لب خندون
یک زندگی عاشقانه
و هزار آرزوی زیبا
ازخداوند برایتان خواهانم💐
https://eitaa.com/entezaro
خیلی کم خانه بود 🏡
اکثراً ماموریت بودند....
اطرافیان همیشه اعتراض میکردند و به من میگفتند که شما چگونه تحمل میکنید؟؟
بچهها یک دل سیر پدرشان را ندیدند....🍃
یک روزی به او گفتم:«خسته نشدی؟ نمیخواهی استراحت کنی؟»☺️
گفت:«مگر دنیا چقدر است که من خسته شوم؟🍃
برای استراحت هم وقت زیاد است....🕊
#شهید_رحیم_کابلی
^•|ツدرانٺــظــــاراو🌱|•^
ابووصال کتاب طلبه دانشجو #شهید مدافعحرم #محمدرضادهقانامیری #قسمتهفتادوسوم عشق عکس در طول د
ابووصال
کتاب طلبه دانشجو #شهید مدافعحرم #محمدرضادهقانامیری
#قسمتنودویکم
بادمجان حلب
موقعی که داشت میرفت🍃پدرش یک اسکناس 💵صد دلاری داد خیلی ذوق کرد☺️آن را بوسید و در جیبش گذاشت🤗.وقتی در سوریه بود آن را خرج نکرد🍃 تا اینکه در بازار حلب یک گونی بادمجان🍆 خرید.آنها را بین همرزمانش تقسیم کرد🙂 تا هرکس هر چه دلش خواست با آن غذایی درست کند☺️.خودش بادمجان کبابی درست کرد☺️.این کارش تعحب برانگیز بود🙄 چون به شدت از بادمجان🍆متنفر بود😑و به هیچ عنوان به غذایی که در آن بادمجان بود لب نمیزد.😐😃
راوی:مادرشهید
#ادامهدارد...