eitaa logo
انزوا
94 دنبال‌کننده
45 عکس
28 ویدیو
0 فایل
غصه ها فانی و باقی همه زنجیر به هم گر دلت از ستم و غصه برنجد تو بخند ️(: مطابق با قوانین دل(: حرفی،سخنی،پیشنهادی،انتقادی،شعری چیزی بود در خدمتم: https://daigo.ir/secret/6761335887
مشاهده در ایتا
دانلود
خوشا روزی که دیدار ته وینم گل و سنبل ز رخسار ته چینم بیا بنشین که تا وینم شو و روز جمالت ای نگار نازنینم “بابا طاهر” @enzevae🍃
تومهتابی‌ومن‌مرداب،خوشحالم‌که‌امشب‌هم مــراازدورمی‌بیــنی،تــوراازدورمـی‌بوسـم... -فاضل‌نظری @enzevae🍃
وَه که وصلِ تو شبی، گرچه خیال است و محال گر مُیَسَر شَوَدَم، خواب چه خواهد بودن...؟ - اخوان ثالث @enzevae🍃
در خلوتی چنان، که نگنجد کسی در آن یک‌بار خلوت خوش جانانم آرزوست.. @enzevae🍃
چنان دلبسته‌ام کردی که با چشم خودم دیدم خودم می‌رفتم اما سایه‌ام با من نمی‌آمد @enzevae🍃
_
انزوا
_
به خراسان ببری یا نبری حرفی نیست ؛ تو نگیر از من ِدلخسته رضا گفتن را . . . @enzevae🍃
ای مرغ حق در سینه ات، باشور خود بیداد کن آواز خوان شب شکن.بار دگر فریاد کن.... @enzevae🍃
چو افتادم به دامت، آفرین گفتم خدایت را ! که زلفت با دلم می‌گفت: صید از اوست، دام از ماست @enzevae🍃
به روی صورتم گیسوی او مهمان شد و گفتم خدا دلبستگانِ روسیاهش را نگه دارد...
به روی صورتم گیسوی او مهمان شد و گفتم خدا دلبستگانِ روسیاهش را نگه دارد... - سجاد سامانی @enzevae🍃
می‌سوزم از فراقت روی از جفا بگردان هجران بلای ما شد یا رب بلا بگردان مه جلوه می‌نماید بر سبز خنگ گردون تا او به سر درآید بر رخش پا بگردان مر غول را برافشان یعنی به رغم سنبل گِرد چمن بخوری همچون صبا بگردان یغمای عقل و دین را بیرون خرام سرمست در سر کلاه بشکن در بر قبا بگردان! - حافظ @enzevae🍃
وای اگر مَرد گدا یک شبه سلطان بشود مثل اینست که گرگی سگ چوپان بشود هرکجا هُدهُد دانا برَوَد کُنج قفس جغد ویرانه نشین مرشد مرغان بشود سرزمینی که درآن قحط شود آزادی گرچه دیوار ندارد خود زندان بشود باغبانی که به نجار دهد باغش را فصلهایش همه همرنگ زمستان بشود ناخدا دلخوش این آبی آرام نباش وای از آن لحظه که هنگامه ی طوفان بشوَد @enzevae🍃
نکند فکر کنی در دل من یاد تو نیست گوش کن، نبض دلم زمزمه اش با تو یکیست @enzevae🍃
حُسن لیلی،اگر آنست که مجنون میگفت هر کسی عاشق لیلی نشود مجنون است! @enzevae🍃
رفتم از چند مبداء ِ معلوم  تا رسیدم به مقصدی مجهول  آخر ِ عمر هم نفهمیدم  زندگی فاعل است یا مفعول ! هرچه من گوسفند تر شده ام  صاحب گله گرگ تر شده است  سال ها رفته است و چهره ی من  با نقابم بزرگ تر شده است اشک من قطره های خون من است  خون من در رگ قلم جاری ست  قلم ِ من به عشق می چرخد  که نخستین دلیلِ بیزاری ست ... شعراز گونه هام می‌ریزد زیر ِ هر چتر ، زیر ِ هر باران شعر از دست دادن ِ عشق است  بعد ِ از دست دادن ِ ایمان زندگی آنچان نبود که من  آنچه باید که می‌شدم باشم  تو خودت باش و آنچه باید شو  من بلد نیستم خودم باشم ! من فقط روزنامه ای بودم بین انبوه دسته بندی ها مرگ در صفحه ی حوادث بود زندگی در نیازمندی ها سادگی کردم و پیاده شدم  که سواران پیاده می خواهند  که تمامی کارفرمایان کارگر های ساده می خواهند ... یاسر قنبرلو @enzevae🍃
اندر دل بی‌وفا غم و ماتم باد آن را که وفا نیست ز عالم کم باد دیدی که مرا هیچ‌کسی یاد نکرد جز غم که هزار آفرین بر غم باد @enzevae🍃