eitaa logo
جنسیت و عدالت(ابوالفضل اقبالی)
1.4هزار دنبال‌کننده
295 عکس
19 ویدیو
8 فایل
خوانش عدالت‌محور موضوعات جنسیتی ارتباط با من: @abolfazleqbali https://eitaa.com/eqbali62
مشاهده در ایتا
دانلود
دبیرخانه علمی جشنواره ملی گوهرشاد برگزار می کند: نشست پنجم از سلسله نشست‌های نقد و ارزیابی لایحه عفاف و حجاب زنان و لایحه حجاب و عفاف با حضور دکتر زینب اختری دکتر سید مجید امامی دکتر عاطفه سعیدی نژاد دبیر نشست: دکتر ابوالفضل اقبالی سه‌شنبه ۶ تیرماه، ساعت ۱۸ چهارراه ولیعصر، خانه اندیشه‌ورزان
🔴 *دبیرخانه علمی جشنواره ملی گوهرشاد برگزار می کند:* 🔶نشست تخصصی پيامدهاي اجتماعی_ سیاسی لایحه با حضور ◾️دکتر فیروز اصلانی ◾️حجت الاسلام مجتبی عرب ◾️دکتر زینب اعلمی ◾️دبیر نشست: دکتر ابوالفضل اقبالی ⏰یکشنبه ۱۱ تیرماه، ساعت ۱۷ خانه اندیشه‌ورزان 📌 Goharshad.org 🖇 @Goharshadnews
لایحه حجاب و مساله روایت پیوست رسانه‌ای شرط لازمِ توفیق لایحه ابوالفضل اقبالی لایحه عفاف و حجاب پس از فراز و فرودهای بسیار بالاخره به ایستگاه پایانی خود یعنی میز نمایندگان مجلس نزدیک شده است و دو سه متن پیشنهادی کاندیدای نهایی بررسی در صحن مجلس هستند که همه آنها نسبت به نسخه اولیه لایحه امتیازات فراوان و ترجیح بیشتری دارند. به هر حال یکی از این متن‌ها در نهایت تبدیل به قانون خواهد شد. صرف‌نظر از اینکه کدام یک از این متن‌های پیش‌رو لباس قانون بر تن خواهند کرد(که در یادداشت‌های بعدی وارد آن خواهم شد) بحث مهمتر و پیشینی وجود دارد که توفیق یا ناکامی قانون حجاب کاملا به آن وابسته می‌باشد و آن مساله روایت و ادراک‌سازی برای مردم از قانون و ضرورت آن است. چه بخواهیم چه نخواهیم امروز مداخله و ورود حقوقی و انتظامی حاکمیت به موضوع حجاب از حمایت اجتماعی اکثریت برخوردار نیست و براساس معتبرترین نظرسنجی‌ها، طرفداران مداخله قانونی برای حجاب در جامعه ایران کمتر از مخالفان هستند. این یعنی هر قانونی هم که در این زمینه وضع شود، در ناحیه اجرا با چالش‌ها متعددی دست به گریبان خواهد بود. اما همه ما نیز واقفیم که طیف عظیمی از مخالفت مردمی با قانون و الزام حجاب متاثر از رسانه و روایت‌های رسانه‌ای است. عموما مخالفت مردم با ورود حاکمیت به مساله حجاب از جنس مناقشات فقهی پیرامون وجوب و الزام یا تحلیل‌های کارشناسی درباره پیامدهای فرهنگی اجتماعی آن نیست بلکه متاثر از گره‌های ذهنی و مشهوراتی است که در رسانه‌ها مصرف می‌کنند. چیزی شبیه به این ادعا که «پوشش من به کسی ربطی نداره»! لذا سرمایه‌گذاری بر مقوله رسانه و ادراک‌سازی برای مردم در کنار اقدام قانونی ضرورتی بلاانکار به نظر می‌رسد. مهم این است که حاکمیت و نخبگان اجتماعی درباره چگونگی روایت قانون برای بدنه جامعه به توافق برسند و روی آن عملیات مشترک تعریف کنند. به نظر من دو روایت به شرحی که در یادداشت‌های بعدی‌ام خواهم گفت قابلیت ایجاد توافق عمومی و حمایت از قانون عفاف و حجاب را خواهند داشت که می‌توان روی آنها سرمایه‌گذاری کرد. همچنین باید این نکته را خاطرنشان کنم که قانون عفاف و حجاب که به زودی از مجلس بیرون خواهد آمد، عملاً با کمتر از 10 درصد جامعه ایران مواجهه خواهد داشت و بیش از 90 درصد جامعه در حیطه مخاطبان این قانون نیستند. زیرا اولا در حال حاضر(قبل از تصویب قانون) کشف حجاب و برهنگی که موضوع قانون است در بالاترین سطح خود، زیر 20 درصد در کل کشور است و ثانیا پس از تصویب قانون و اجرای آن، بخش قابل توجهی از این آمار ریزش خواهد کرد. زیرا اولا بخش زیادی از کشف حجاب دختران نوجوان در حال حاضر از روی کنجکاوی است که با ذهنیتِ آزاد شدن حجاب در کشور صورت می‌گیرد که در صورت طرح مجدد قانون و الزام حجاب احتمال عقب‌نشینی از پوشش فعلی آنها بالاست(مثل فردای مصاحبه سردار رادان) و ثانیا کشف حجاب بسیاری از بانوان فاقد انگیزه‌های سیاسی و سویه‌های ایدئولوژیک است که نزد آنها معنای مقابله با نظام جمهوری اسلامی ندارد. لذا برخلاف مکشوفه‌های باانگیزه، حاضر به هزینه دادن برای چنین رفتاری نیستند و با دریافت اولین تذکر تغییر محسوسی در رفتار آنها ایجاد خواهد شد. همین واقعیت خودش دریچه مناسبی برای ورود و ساخته و پرداخته کردن یک روایتِ قابل پذیرش برای بدنه جامعه از قانون جدید عفاف و حجاب است. اهمیت این موضوع آنقدر بالاست که من پیشنهاد می‌کنم قبل از تمهید چنین بستری، حتی موقتا اجرای قانون به تعویق بیافتد. و اما روایت‌های پیشنهادی من برای حمایت رسانه‌ای از قانون بر دو عنصر «حریم خصوصی» و «ایران» استوار هستند که در یادداشت بعدی به تفصیل درباره آنها بحث خواهم کرد. https://eitaa.com/eqbali62
کشف حجاب و ستیز با «ایران» روایت‌های حامیِ لایحه عفاف و حجاب ابوالفضل اقبالی قابل انکار نیست که غائله زن، زندگی، آزادی نقطه عطفی برای تثبیت کشف حجاب سیاسی بود. اگر تا قبل از فوت مهسا امینی کشف حجاب به‌مثابه نماد اعتراض به حاکمیت در مقیاس دو سه درصدی قابل مشاهده بود، پس از آن به بالای ده درصد رسید و همراهی و همدلی عمومی با آن نیز افزایش پیدا کرد. لذا کشف حجاب و غائله مهسا در پیوندی وثیق با یکدیگر قرار دارند و تاریخ نیز به این گواهی خواهد داد. اکنون که برای جامعه ایرانی ابعاد گسترده‌تری از غائله پاییز سال گذشته روشن شده و زوایای مبهم آن روزها دیگر امروز فاقد ابهام هستند، موقعیت مناسبی برای روایت و تصویرسازی از آن غائله و ماجراهای پیرامون آن است. در ذهن من دو خط روایتیِ قابل پذیرش برای جامعه ایرانی براساس ارزش‌های مسلط این جامعه و نیز واقعیت‌های تاریخی مربوط به ماجرای مهسا قابل پیگیری هستند که در ادامه عرض می‌کنم. روایت اول با محوریتِ حریم خصوصی سر و شکل می‌یابد. خانواده و حریم‌های جنسیِ معطوف به آن کماکان از ارزش‌های مسلط جامعه ایران است و غائله مهسا در تمام مانیفست‌ها و روایت‌هایی که از خود ارائه کرد در تقابل آشکار با این حریم‌ها بود. زن، زندگی، آزادی صراحتا به «خیابان» تعلق داشت و قلمروهای خانواده را برای التذاذ جنسی به رسمیت نمی‌شناخت. از بوس در خیابان گرفته تا نشان دادن شیرخوارگاه به مردم! تا سخنرانی همجنس‌بازها و مطالبه استخر مختلط و... همگی دلالت بر نفی حریم خصوصی دارند. گویی حجاب و مهسا بهانه‌ای برای جنگ تمام عیار علیه خانواده و ارزش‌های آن بود. اکنون که این موضوع برای طیف وسیعی از مردم ایران روشن و ملموس شده، روایتِ «تقابل با حریم خصوصی» از کشف حجاب به شرط ظرافت‌های رسانه‌ای قابل پیگیری است. روایت دوم نیز با ارجاع به «ایران» صورت‌بندی می‌گردد. در بحبوحه‌ی غائله مهسا همگان شاهد بودند که تصویرِ ایران پس از جمهوری اسلامی چقدر مخدوش و بدترکیب بود. پرچم‌های رنگارنگ و بی‌هویت، تکثر رهبرانِ مدعی، خشونتِ افسارگسیخته و... در کنار هم تصویری تکّه‌تکّه و تجزیه‌شده از ایران خلق کرده بودند که هر آنکس که اندک تعلّق خاطری نسبت به ایران داشت در دل و زبان خود این ناجنبش را مذمت می‌کرد. برای ما که حتی باورش سخت بود عده‌ای با شناسنامه ایرانی از برد تیم ملی کشورمان در جام جهانی ناراحت و عصبانی شوند و برای باخت آن رقص و پایکوبی به راه اندازند. اما غائله مهسا به لطف خدا چنین واقعیت‌هایی را هم برای ما عیان ساخت و باعث شفاف شدن مرزبندی‌ها در جامعه ایران گردید که به نظر برخی از آنها شکاف‌های اجتماعی اصیل و معتبری بودند. امروز کشف حجاب تنها باقیمانده آن ناجنبشِ زنانه و در امتداد همان غائله‌ی ضدایرانیِ پارسال است که باید به‌مثابه «ستیز با ایران» در دل تاریخ ثبت و روایت گردد. موضع صریح رهبر انقلاب مبنی بر «حرام سیاسی» بودن کشف حجاب باید تبدیل به گفتمان غالب جریان انقلابی در روایت‌های رسانه‌ای گردد. حتما و یقینا امکان خلق روایت‌های موثرتر و بدیل درباره کشف حجاب و غائله مهسا وجود دارد که می‌تواند همراهی مردم با قانون حجاب را افزایش دهد. اما بدون روایت اساسا اجرای هیچ ماده و تبصره‌ای به صلاح نیست و در میدان عمل با شکست مواجه خواهد شد. https://eitaa.com/eqbali62
هدایت شده از مریم دغاغله
«وبینار» تفریح بانوان و نشاط اجتماعی؛ آسیب ها و فرصت ها مهمان برنامه: آقای دکتر ابوالفضل اقبالی دکتری جامعه شناسی فرهنگی و پژوهشگر مطالعات جنسیت و خانواده سرکارخانم دکتر فریده باقری دکتری جامعه شناسی و فعال اجتماعی مجری برنامه: سرکار خانم سمیه همت پور خبرنگار و فعال رسانه‌ای زمان : سه شنبه ۱۳/ ۳/ ۱۴۰۲ ساعت ۱۶ لغایت ۱۸ آدرس وبینار: بستر نرم افزار "قرار" https://room.gharar.ir/4ac86411-bfd7-46b1-a130-a91fbe5c7edb ⭕️ قبل از ورود نرم افزار قرار را نصب نمایید.
پیامدهای سیاسیِ لایحه حجاب درباره مغالطه‌ای به نام سرمایه اجتماعی ابوالفضل اقبالی یکی از مهمترین چالش‌های مطرح درباره لایحه عفاف و حجاب پیرامون پیامدهای سیاسیِ لایحه است که از قضا جریان‌های سیاسی مختلف کشور حول آن اتفاق نظر دارند! و آن کاهش سرمایه اجتماعی حاکمیت و نظام جمهوری اسلامی است. به عبارت دیگر هم محسن برهانی که قمه کشیدن روی پلیس جمهوری اسلامی را تشجیع مردم می‌داند، نگران کاهش سرمایه اجتماعی نظام پس از اجرای قانون حجاب است و هم آیت‌الله فلانی و دکتر بهمانی که از ذابّین در ولایت و انقلاب هستند و قصد فعالیت جدی در انتخابات پیش‌رو دارند! نگران این موضوع هستند. تکلیف ما با این گفتار در میان رجال سیاسی معلوم است. انذار طیف مقابل نسبت به سرمایه اجتماعی از باب گرا دادن به جامعه برای روشن نگهداشتن مخالفت‌ها با حجاب و فشار به حاکمیت جهت تعطیلی این حکم اجتماعی الهی است. جریان اصولگرایی نیز نگران سرمایه اجتماعی دار و دسته خودشان هستند و از باب تضمین سبد رای خود در انتخابات مجلس و ریاست جمهوری آینده مفاهیمی چون سرمایه اجتماعی، انسجام ملی، امنیت و... را بلغور می‌کنند. این گفتار اما در میان نخبگان اجتماعی که نقش تصمیم‌سازی برای مسئولان دو طیف سیاسی دارند، ماهیت متفاوتی داشته و از جنس مناقشه و چالش نظری و معرفتی است که ماموریت یادداشت حاضر ورود به این سطح از گفتگو است. تلقی این افراد از سرمایه اجتماعی نظام با یک سوءتفاهم و تعمیم نادرست همراه است. لذا به نظر می‌رسد ابتدا باید درک صحیحی نسبت به سرمایه اجتماعی حاکمیت پیدا کنیم و سپس وارد مناقشه درباره تاثیر قانون حجاب بر آن شویم. در یک دسته‌بندی اولیه و بسیط و صرفاٌ برای صورت‌دهی به تصویر ذهنی خود از جامعه ایران می‌توان گفت سه طیف از مردم و نسبت آنها با حاکمیت وجود دارند. مهم هم نیست که فراوانی و درصد هرکدام از این دسته‌ها چقدر است. دسته اول که ما به آنها هسته سخت حامیان انقلاب اسلامی و نظام می‌گوییم که غالبا طیف مذهبی و حزب‌اللهی جامعه هستند. دسته دوم که آنها را اصطلاحا طیف خاکستری می‌نامیم و افرادی هستند که نسبت‌شان با جمهوری اسلامی از جنس «معیشت» و اقتصادی است. مخالفت‌شان و همراهی‌شان با نظام معیشت‌محور است. اینها بارزترین و فربه‌ترین بخش از بدنه جامعه ایرانی را تشکیل می‌دهند. و در نهایت دسته سوم افرادی هستند که نسبتی «فرهنگی» با جمهوری اسلامی دارند و از مخالفان «ایدئولوژیک» نظام محسوب می‌شوند. اینها حتی اگر جمهوری اسلامی، ایران را تبدیل به سوئیس هم بکند با آن مخالف‌اند! باز اگر بخواهم مثالی ساده جهت تقریب به ذهن بزنم می‌گویم اعتراضات آبان 98 در کشور متعلق به دسته دوم و غائله مهسا متعلق به دسته سوم بود. شاید در فرصتی تفصیلی این دسته‌بندی را بسط و شرح دهم. با چنین تعریفی از بدنه اجتماعی مردم می‌توان تشخیص داد که دسته سوم اساسا نمی‌توانند سرمایه اجتماعی نظام باشند. یعنی مساله ماقبل قانون حجاب است. دسته اول هم که براساس تنظیمات کارخانه در سبد سرمایه اجتماعی نظام قرار دارند و اتفاقا الزام قانونی حجاب آنها را نسبت به نظام دلگرم‌تر می‌کند. چالش اصلی درباره تحلیل رفتار و نگرش دسته سوم به مساله حجاب و مداخله حاکمیت است. تلقی من این است که آن چه نگرش و رفتار این طیف از مردم را در نسبت با قانون حجاب تعیین می‌کند، «واقعیتِ اجتماعی قانون» نیست بلکه روایت‌هایی است که در نسبت با آن دریافت و مصرف می‌کنند. مستند این ادعا من، تفاوت‌های آماری در نظرسنجی‌هایی است که نحوه سوال و ادبیات پرسش آنها از مردم با یکدیگر متفاوت است. اینکه شما سوال‌تان درباره ضرورت و الزام حجاب را با چه دلالت‌های گفتمانی و روایتی از مردم بپرسید در تعیین پاسخ آنها بسیار موثر است. یعنی اگر بپرسید آیا شما با «حجاب اجباری» موافقید پاسخ شما متفاوت از زمانی خواهد بود که بپرسید آیا شما با «ضابطه‌مندی پوشش اجتماعی» موافقید؟ این است که من می‌گویم روایت از قانون برای این طیف از واقعیت قانون مهمتر است. اگرچه این سخن به معنای نفی تاثیر شرایط عینی معیشت در جهت‌گیری‌های فرهنگی این طیف از جامعه نیست. لذا من معتقدم که سرمایه اجتماعی نظام بیش از آنکه تابع وضع قانون حجاب یا رهاسازی آن باشد تابع شرایط اقتصادی کشور و روایت‌های فرهنگی ما در رسانه است. https://eitaa.com/eqbali62
لایحه حجاب و هیولای آمار بازخوانی مناسبات مردم و حکمرانی دینی ابوالفضل اقبالی اندک عقلانیتی برای تصدیق این گزاره کافی‌ست که اگر حاکمیت و مردم درباره اجرای یک قانون اتفاق نظر داشته باشند، آن قانون در صحنه اجرا با کمترین موانع و چالش روبرو خواهد بود و اثربخشی آن در جامعه در بالاترین حد رقم خواهد خورد. و نیز تصدیق این جمله که اگر مردم موافق اجرای یک قانون توسط حکومت نباشند، اجرای آن قانون برای حاکمیت گرانبار است. این روزها در محافل کارشناسی پیرامون لایحه حجاب و عفاف، مناقشات آماری و گفتگو درباره نظر مردم نسبت به قانون حجاب داغ است. اختلاف اما بر سر این گزاره‌های بدیهی نیست بلکه درباره نتایجی است که افراد مختلف از این گزاره‌ها مراد می‌کنند. رایج‌ترین نتیجه‌ای که در اینگونه جلسات پس از مناقشات آماری توسط برخی از کارشناسان و نخبگان اجتماعی اخذ می‌گردد، عدم پیگیری مجدد قانون حجاب توسط حاکمیت به استناد مخالفت اکثریت جامعه با آن است. یعنی افرادی معتقدند که چون قانون و الزام حجاب توسط حاکمیت فاقد حمایت و همراهی از سوی مردم است و اکثریت مردم طبق نظرسنجی‌ها با حجاب قانونی و الزامی مخالفند، پس عقلانیت حکمرانی اقتضاء می‌کند که ما ولو به صورت موقت دست از سر حجاب برداریم و داوطلبانه آن را به جهت‌گیری‌های جامعه واگذار کنیم. در غیر اینصورت به شکاف میان حاکمیت و مردم بیش از پیش دامن زده‌ایم. مهمترین پرسش از این ایده آن است که بر فرض صحت و اعتبار نظرسنجی‌ها در کشف حقیقتِ رفتار و نگرش مردم، حاکمیت دینی تاکجا باید از اجرای حدود و احکام الهی به واسطه آمار عقب بنشیند؟ به عبارت دقیق‌تر، آیا اساسا حاکمیت دینی، اولویت‌های خود را از آمارهای اجتماعی اخذ می‌کند یا مبانی معرفتی و الهیاتی او تعیین کننده اصلی هستند و آمار و داده از میدان صرفا از باب تنظیم یا بازخوانی روش‌ها و راهبردها اهمیت پیدا می‌کنند؟ به نظر می‌رسد نه تنها حاکمیت اسلامی بلکه حتی نظام‌های سیاسیِ سکولار هم اولویت‌های خود را با منطقِ ایدئولوژیک و الهیاتی گزینش می‌کنند. امروز در نشستی این مثال را زدم که آیا کشورهای غربی برای انجام عملیات‌های گسترده فرهنگی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و... بر علیه خانواده و ارزش‌های ناظر به آن در جامعه ایران در دهه 70 از مردم ایران نظرسنجی کردند و نظام اولویت‌های خود در این کشور را با سنجش میزان همراهی یا عدم همراهی مردم تعیین نمودند؟ به هیچوجه! آنها اولویت‌هایی داشتند از جمله رواج خیانت‌های زناشویی، ترویج فساد و بی‌بندوباری، تضعیف دینداری و تخریب ارزش‌های مسلط جامعه ایران و... و برای تحقق این اولویت‌ها از هیچ اقدامی منصرف نشدند. یعنی علیرغم مخالفت قاطبه مردم ایران با این مقولات در دهه 70 کشورهای غربی کار خودشان را پیش بردند و کسی در جلسات کارشناسی آنها بر سر میزان همراهی مردم ایران با ماهواره و اینترنت و... مناقشه آماری نمی‌کرد! فهم ناقص من می‌گوید حکومت دینی در چارچوب ظرفیت‌ها و امکان‌هایی که دارد موظف است اجرای حدود و احکام الهی را در اولویت خود قرار داده و آنها را پیگیری کند و برای حساسیت‌های جامعه نیز طرحی از جنس «اقناع» و همراه‌سازی داشته باشد نه اینکه با دریافت اولین واکنش‌های اعتراضی از سوی مردم بلافاصله گزینه‌ی تعطیلی احکام الهی را روی میز بگذارد. زیرا در این صورت نتیجه‌ای جز استحاله نظام از معنای دینی و تبدیل آن به یک حکومت طاغوتی در بر نخواهد داشت. معنای سخن من نفی، انکار یا بی‌اعتنایی به حساسیت‌های جامعه نیست و هر عقل سلیمی درپی ایجاد مقبولیت حداکثری برای تصمیمات حاکمیت در جامعه است. اما قرار هم نیست که تغییر شیب نمودارهای آماری منجر به شل‌کن سفت‌کن در بدنه تصمیم‌گیری و اجرایی حاکمیت گردد. همانطور که غرب با عزم راسخ و رفتاری تدریجی توانست مسیر حرکت اجتماعی جامعه ایران را به نفع ارزش‌های خود تغییر دهد، معکوس کردن روند فعلی به نفع ارزش‌های اسلامی نیز با عزم راسخ و اهتمامِ در بستر زمان محقق خواهد شد. به شرط تدارکِ روایتِ مسلط... https://eitaa.com/eqbali62
لایحه حجاب و همبستگی مردم چرا گفتار انسجام اجتماعی در شرایط فعلی منفعلانه است؟ ابوالفضل اقبالی شاید لب کلام مخالفان تصویب لایحه حجاب در زمانه اکنون، مفهوم «انسجام اجتماعی» است. این استدلال که از سرگیری قانون حجاب و تصویب لایحه‌ای با این مختصات، باعث فعال شدن مجدد گسل‌ها و شکاف‌های اجتماعی موجود در جامعه ایران خواهد شد، مهمترین دلیل مخالفت با قانون حجاب الزامی است. برای ارزیابی این استدلال به نظر می‌رسد بازنگری در مفهوم همبستگی مردمی و انسجام اجتماعی راهگشا باشد. انسجام اجتماعی که نقطه مقابل دوقطبی جامعه است از وضعیتی حکایت دارد که میان مردم دودسته‌گی و شقاق و دوگانه‌انگاری‌های کاذب وجود نداشته و یک مدارای اجتماعی میان گروه‌های مختلف و متکثر مردم برقرار باشد. دوگانه‌های کاذب و غیراصیل در جامعه ایرانی از منظر من با ارجاع به گفتمان انقلاب اسلامی قابل تشخیص هستند و لاغیر. مثل دوگانه‌های قومیتی، مذهبی، طبقاتی و... در جامعه ایران که باید آنها را به نفع مدارا و همبستگی از چهره جامعه ایرانی زدود. اما انسجام اجتماعی لزوما به معنای وحدت و هماهنگی میان مردم نیست بلکه گاهی این انسجام و همبستگی از رهگذر «غیریت‌سازی» و خلق دیگری‌های اصیل برای مردم یک جامعه صورت می‌گیرد. که از قضا این نوع از انسجام و اتحاد در حافظه تاریخی مردم ایران از عمق و وثاقت بیشتری نیز برخوردار بوده است. انسجام اجتماعی که مردم ایران در دوران بحرانی انقلاب و جنگ تحمیلی در برابر دیگری‌های خودشان تجربه کردند مشابهی در هیچ دوره تاریخی نداشته است. لذا گاهی مردم یک جامعه با ادراک از دیگری به‌مثابه دشمن منسجم‌تر می‌شوند. حال این دشمن می‌تواند اقتصاد کشور و معیشت مردم را هدف گرفته باشد، یا امنیت مرزها را مختل کرده باشد و یا هویت ملی و ارزش‌های فرهنگی و اجتماعی کشور را نشانه رفته باشد. مردم ایران در تمام این زمینه‌ها تجربه انسجام و همبستگی و هم افزایی در مقابل دشمنان خود را تجربه کرده‌اند. امروز نیز مساله اصلی جامعه ایران در عرصه مدارای گروه‌های متکثر مردم در کشور نبوده و دو قطبی و تقابل مردم با مردم در موضوعات سیاسی – اجتماعی، واقعیت مسلط و محسوس جامعه ایران نیست. شاید سطحی از تقابل را در میان دو سر تندروی طیف‌های مختلف سیاسی و مذهبی را در بزنگاه‌های مختلف شاهد باشیم اما چنین پدیده‌های اساسا معرّف وضعیت اجتماعی جامعه ما نیست. اما اتفاقا برای تثبیت وضعیت انسجام اجتماعی در کشور باید دوگانه‌های اصیل‌تری را مبتنی بر گفتمان انقلاب اسلامی در جامعه خلق کرد. مردم ایران به واسطه سنت فرهنگی دیرینه و تمدن کهن ملی و اسلامی خود همواره دیگری‌هایی از جنس مزاحم و دشمن داشته است. امروز نیز هرآن کس که متعرض مرزهای هویت ملی و دینی جامعه ایران شود، آشکارا در قلمرو دیگریِ مردم تعریف می‌گردد ولو اینکه بخشی از بدنه شهروندان دارای شناسنامه ایرانی باشند. اساسا قرار نیست جامعه ایران به هر قیمتی و تحت هر شرایطی با توجیه انسجام و همبستگی مجبور به تحمل وضعیتی ناهمگن از نیروهای اجتماعیِ معارض باهم باشد و هیچگونه دگردیسی را تجربه نکند. اتفاقا نام این وضعیت هرچه باشد انسجام اجتماعی نیست. لذا در شرایطی که عده‌ای معدودِ ذی‌نفوذ و پرمکنت با ستیزه‌جویی آشکار علیه ارزش‌های مسلط و ریشه‌دار جامعه ایران از جمله حریم خصوصی، نهاد خانواده، یکپارچگی ایران، هویت زن مسلمان و... متعرض زندگی و سرنوشت مردم شده‌اند نه تنها گفتار انسجام اجتماعی به‌غایت منفعلانه است و باید کنار گذاشته شود بلکه اتفاقا فرصتی مناسب برای خلقِ «دیگری‌های انسجام‌بخش» برای مردم و جامعه ایرانی محسوب می‌گردد. https://eitaa.com/eqbali62
لایحه حجاب به‌مثابه کنش سیاسی ردیه‌ای بر جداانگاری حرام شرعی و حرام سیاسی ابوالفضل اقبالی از جمله ایرادات و نقدهایی که مخالفان تصویب لایحه و پیگیری مجدد قانون حجاب در کشور مطرح می‌کنند این است که اصرار جمهوری اسلامی بر مقابله با کشف حجاب دیگر معنای دینی ندارد و صرفا با اغراض تقابل سیاسی با مخالفان دارد صورت می‌گیرد. زیرا فرقی میان کشف حجاب و بدن نمایی با عدم رعایت حجاب شرعی (وجه و کفین) وجود ندارد و نظام اگر واقعا دغدغه اجرای حدود الهی را دارد باید با عدم رعایت حجاب شرعی مقابله کند و همان ماده 638 قانون مجازات اسلامی را پیاده نماید. این دوستان که بعضا از رفقای حزب‌اللهی خودمان هستند متوجه نمی‌شوند که با این سخن به طرز فاحشی گرفتار سکولاریسم پنهان شده و ناخواسته درصدد تمایزگذاری میان امر دینی و امر سیاسی هستند. در حالیکه یکی از مهمترین بنیان‌های الهیاتی که انقلاب اسلامی بر روی آن سوار است، این‌همانیِ امر دینی و امر سیاسی است. لذا صریح‌ترین پاسخی که باید به این دوستان داد این است که مقابله با کشف حجاب حتی اگر با اغراض سیاسی و با هدف جلوگیری از گسترش کشف حجاب‌های سیاسی باشد باز هم یک کنش دینی و در چارچوب فقه و شرع است. زیرا همان فقهی که می‌گوید کشف حجاب با بیرون بودن مچ دست تفاوت ندارد، این را هم گفته است که حفظ نظام از اوجب واجبات است و باید با کسانی که درصدد ضربه زدن به اقتدار این نظام هستند برخورد جدی صورت گیرد. کیست که انکار کند تفاوت کنشِ ضعیف‌الحجاب‌ها با مکشوفه‌ها در تقابل و ضدیت با نظام است. پاسخ دوم و مهمتر هم این است که اتفاقا لایحه حجاب که مرکز مواجهه خود را کشف حجاب تعریف نموده، یک اقدام بسیار هوشمندانه از سوی حاکمیتی است که نگران ارزش‌های دینی و اخلاقی جامعه است و با تاکید سفت و سخت قانونی بر روی «پوشش سر» مانع از این می‌شود که چند صباح دیگر بر سر جواز معاشقه در خیابان با بخشی از شهروندانش چانه‌زنی کند. ممکن است عده‌ای به این سخن خرده بگیرند که ما به جامعه ایران بدبین هستیم و اعتمادی به فرهنگ و سنت ریشه‌دار مردم ایران نداریم. و من در پاسخ عرض می‌کنم که اولا ما نمی‌گوییم اگر حاکمیت از قانون حجاب انصراف دهد از فردا اکثریت مردم ایران برهنه به خیابان آمده و صحنه‌های اروتیک در خیابان رقم می‌زنند! مردم ایران عفیف و شریف‌تر از این حرف‌ها هستند. اما مگر برای بحرانی تلقی کردن وضعیت اخلاقی جامعه باید نیمی از مردم را مشغول عشق‌بازی در خیابان ببینیم؟ برای جامعه اسلامی زیبنده نیست که حتی اقلیتی از جامعه به خود اجازه بدهند که چنین رفتارهایی را در فضای عمومی مرتکب شوند. چنین پدیده‌ای ولو با فراوانی یک درصد جامعه نیز در زمره وضعیت بحرانی تعریف می‌شود. ثانیا این دوستان مگر ندیدند که سرعت گذار از مرزهای اخلاقی جامعه در شرایط پسامهسا چقدر سهمگین بود و جامعه ایرانی با چه شوکی از برهنگی و بدن‌نمایی مواجهه شد؟ کدام یک از این دوستان پیش‌بینی می‌کردند که ما در خیابان‌های تهران شاهد تاپ و شلوارک پوشیدن زنان باشیم؟ اینها را کف خیابان نمی‌بینید یا با این سطح از زوال اخلاقی جامعه نیز کنار آمده‌اید؟ ثالثا این اقلیتِ هنجارشکن خودشان بارها و به صراحت اعلام کرده‌اند که حجاب و روسری پایان مطالبه فرهنگی آنها نیست و افق لیبرالی که آنها برای جامعه ایران ترسیم می‌کنند صدور مجوز راهپیمایی همجنس‌بازها توسط وزارت کشور است! لذا جمهوری اسلامی و در راس آن شخص مقام معظم رهبری به درستی بر ضرورت الزام بانوان جامعه به داشتن روسری تاکید می‌کنند تا مرزهای مقاومت فرهنگی جامعه ایران را در همین نقطه قرار دهند. از قضا چنین تصمیمی از حاق دین و فقه شیعه برخاسته است. اما اینکه چرا جمهوری اسلامی که داعیه اجرای احکام الهی را دارد با کدام مجوز فقهی از حد شرعی حجاب عدول کرده و دیگر با شل‌حجابی مواجهه قانونی نمی‌کند هم پاسخش روشن است. تکلیف شما در دایره امکان‌ها و وسع شما تعریف می‌شود و ما در فقه چیزی به نام تکلیف مالایطاق نداریم. واضح است که جرم‌انگاری حدود هفتاد درصد بانوان جامعه در دایره امکان و ظرفیت نظام نیست اما با ده درصدِ هنجارشکن هنوز قدرت مقابله دارد. https://eitaa.com/eqbali62
به مناسبت سالگرد شهادت مروه شربینی برگزاری نشست تخصصی بین ‎المللی" واکاوی نقض حقوق زنان مسلمان در اروپا با محوریت فاجعه قتل مروه شربینی" این نشست با همکاری اداره ارتباطات فرهنگی بین‎المللی زنان و خانواده سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی، سازمان نشر آثار و مشارکت زنان در دفاع مقدس، موسسه صیانت از حقوق زنان و بنیاد حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس دوشنبه ۱۹ تیرماه از ساعت ۹ الی ۱۱ به دو زبان فارسی و انگلیسی در سالن قصر شیرین موزه ملی دفاع مقدس و انقلاب اسلامی برگزار می‎شود خانم‌ دکتر ابراهیمی مشاور رییس و سرپرست اداره زنان و خانواده سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی خانم دکتر پاد؛ مسئول پیگیری حقوق و آزادی‌های اجتماعی ریاست جمهوری خانم دکتر الهیان عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی، آقای دكتر اقبالی مدير انديشكده زنان و جامعه خانم آرزو مرالی فعال حقوق بشر و عضو کمیسیون حقوق بشر اسلامی لندن و دكتر زيبايی؛ فعال حقوق بشر از آلمان، در این نشست سخنرانی خواهند نمود. لینک آنلاین نشست به شرح ذیل می‌باشد: لینک فارسی: https://www.skyroom.online/ch/alhoda_1401/icro4 لینک انگلیسی: www.skyroom.onlion/ch/alhoda_1401/jahanbanoo
جنسیت و عدالت(ابوالفضل اقبالی)
به مناسبت سالگرد شهادت مروه شربینی برگزاری نشست تخصصی بین ‎المللی" واکاوی نقض حقوق زنان مسلمان در ار
انشالله فردا در این نشست بحثی را پیرامون نزاع تمدنی اسلام و غرب که در تفاوت میان مهسا و مروه خود را عیان می‌سازد ارائه خواهم کرد. مهمان باشید
هدایت شده از مجموعه گرا
🎥 مجموعه گفتگوهای اینترنتی گرا 💢 از حجاب اجباری تا لوایح قانونی 🔹 بررسی ابعاد جامعه‌شناختی و قانونی لایحه عفاف و حجاب ▫️ قسمت سی و هفتم 👤 در گفتگو با: دکتر ابوالفضل اقبالی؛ پژوهشگر مطالعات جنسیت و خانواده 📅 پخش زنده: سه‌شنبه ۲۰تیرماه؛ساعت۱۴ | بازپخش: چهارشنبه ۲۱تیرماه؛ساعت۲۰ 🔗 پخش از تلویزیون اینترنتی خبرگزاری دانشجو https://snn.ir/fa/livetv 🎥 🌐 🆔 @geraa_ir
این توییت یک کنش به‌غایت سکولار است. زیرا دین ما را به هیئت تقلیل داده است. کشف حجاب این دخترکان و شلوارک آن پسرک تا وقتی داخل خیابان‌های جمهوری اسلامی بود تقابل با دین ما نبود؟ وقتی رفتند جلوی هیئت رنگ تقابل با دین به خود گرفت؟ ما که دین را اینطور نشناختیم!
کد تخفیف تهیه دوره: eghbali20